روانشناسی برتر

مشاوره خانواده

روانشناسی برتر

مشاوره خانواده

مشاوره خانواده و روانشناسی

۲۹ مطلب در دی ۱۴۰۱ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

علائم افسردگی در نوجوانان دختر بسیار مهم می باشد زیرا احتمال ابتلای دختران نوجوان به اختلالات خلقی مانند افسردگی دو برابر بیشتر از پسران نوجوان است.

دلیل این امر ممکن است به روند تکاملی و اینکه چگونه دختران و پسران به طور متفاوتی در ارتباط با محرک های عاطفی قرار می گیرند، مربوط باشد.

شکی نیست دختران از نظر عاطفی سریع‌تر از پسران بالغ می‌شوند و از نظر بیولوژیکی برای پرورش نوزادان و کودکان آماده می گردند، در حالی که پسران از نظر بیولوژیکی برای ادامه نسل خود و تمایل به محافظت از خانواده تلاش می‌کنند.

این مزیت تکاملی ممکن است در دنیای مدرن که در آن نوجوانان حدود شش سال یا بیشتر را در نوعی برزخ سپری می‌کنند (هنوز آنقدر بزرگ نشده‌ که با آن ها به عنوان بزرگسالان رفتار شود و بزرگ تر از از آن‌ است که بتوان با او به عنوان کودک رفتار کرد) کمی آسیب ببیند و دچار افسردگی یا اضطراب شوند.

دلیل این مشکل هر چه که باشد، سال های نوجوانی زمینه مناسبی برای ایجاد افسردگی و اضطراب در دختران نوجوان است بنابراین باید راه های درمان پیشگیری و علائم افسردگی در نوجوانان دختر را بدانید.

 
نشانه ها و علائم افسردگی در نوجوانان دختر
یکی از نشانه های دختر افسرده، کناره گیری است. نوجوان افسرده شروع به حذف خود از فعالیت‌ها، محیط‌ها و رویدادهای اجتماعی می‌کند که قبلاً با شادی در آن ها شرکت می کرده است.

علاوه بر این از علائم افسردگی در نوجوانان دختر می توان به افت نمرات در کارنامه درسی او اشاره کرد. نشانه های بارز و اساسی دیگر افسردگی در نوجوان دختر شامل موارد زیر می باشد:

خیلی بیشتر از حد معمول یا خیلی کمتر از حد معمول می خوابد
عادات غذایی خود را به شدت تغییر دهد ( پرخوری یا کم خوری)
عزت نفس پایین از نشانه های بارز علائم افسردگی در نوجوانان دختر می باشد.
نادیده گرفتن سلامت جسمانی
عصبانی شدن بر سر مسائل کوچک
نمی خواهند در مورد آینده بحث کنند
اعتیاد به گوشی های هوشمند یا رسانه های اجتماعی
مشکل در تمرکز، به خاطر سپردن و تصمیم گیری
از کمبود انرژی یا عدم علاقه به فعالیت ها شکایت می کند
روی افکار یا اعمال خودکشی متمرکز است
سوء مصرف مواد مخدر یا الکل می تواند در برخی از موارد شدید علائم افسردگی در نوجوانان دختر باشد.
شدت علائم افسردگی در نوجوانان دختر می تواند متفاوت باشد و نوجوان می تواند روزهای خوب و بد داشته باشد. گاهی اوقات تشخیص تفاوت بین علائم افسردگی در نوجوانان دختر و تغییراتی که در دوران نوجوانی تجربه می کنید دشوار است، اما مهم است که با نوجوان خود صحبت کنید و دقیقاً احساس آن ها را درک کنید.

این کار نه تنها به درک خلق و خوی آن ها کمک می کند، بلکه با صحبت کردن با شخصی که به آن ها اعتماد دارند، احساس آرامش می کنند.

والدین باید بدانند که دو نوع افسردگی وجود دارد که باید علائم افسردگی در نوجوانان دختر را بدانند:

اختلال افسردگی اساسی که بارز ترین نوع افسردگی است و می‌تواند فرد مبتلا را ماه‌ها در ناامیدی عمیق غرق کند به طوری که فرد حتی نتواند از تخت خواب خود فاصله بگیرد و کارهای همیشگی خود را انجام دهد.
اختلال دیس تایمیک، که افسردگی است که با شدت کمتری بروز می کند اما می تواند سال ها ادامه داشته باشد. علاوه بر افسردگی، دختران نوجوان اغلب با اضطراب نیز مواجه هستند.

علائم افسردگی در نوجوانان دختر
 

چرا دختران نوجوان بیشتر از پسران نوجوان افسردگی را تجربه می کنند؟
دختران از نظر شناخت عاطفی بهتر و سریعتر از پسرها به بلوغ می رسند و این طبیعت حساس آن هاست که آن ها را در برابر افسردگی و اضطراب آسیب پذیرتر می کند. در ادامه علائمی آورده شده است که باعث افسردگی دختران می شود و آن ها را بیش تر از پسران در برابر افسردگی در سنین نوجوانی حساس می سازد:

۱. تفاوت های هورمونی
دختران نوجوان زود به بلوغ می رسند، تغییرات هورمونی ممکن است خطر ابتلا به افسردگی را برای برخی از دختران افزایش دهد، با این حال، نوسانات خلقی موقت مربوط به بلوغ طبیعی است. با این حال، این تغییرات به تنهایی باعث افسردگی نمی شود.

تغییرات بدن، بزرگ شدن سینه ها در دوران نوجوانی، اضافه وزن و مشکلات دیگر باعث می شود که نوجوان حساس تر شود و بیش تر در معرض افسردگی قرار بگیرد.

۲. تفاوت در اجتماعی شدن
به دختران آموزش داده می شود که نسبت به عقاید دیگران حساس تر باشند.

۳. رویدادهای استرس زا زندگی
شواهد حاکی از آن است که زنان در طول زندگی خود ممکن است رویدادهای استرس زاتری را تجربه کنند و نسبت به آن ها حساسیت بیشتری نسبت به پسران داشته باشند.

۴. قدرت نابرابر
فشار تحصیلی و انتظارات تحصیلی برای زنان بیشتر است و جامعه انتظارات بیش تری از آن ها دارد. در همه جای جهان زنان برای رسیدن به مقام مشابه مردان باید بیش تر از آن ها تلاش کنند. نوجوانان نیز این امر را در مدرسه و در خانه بخصوص در صورت حضور برادر بزرگ تر درک می کنند.

منبع:کانون مشاوران ایران-تمام علائم افسردگی در نوجوانان دختر که باید بدانید
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

ترک انگشت مکیدن به عنوان یک عادت می تواند کار سختی برای کودکان باشد. در این مقاله به شما خواهیم گفت چگونه به کودک کمک کنید تا انگشت مکیدن خود را کنار بگذارد. انگشت مکیدن یک عادت متداول در میان کودکان است. گاهی اوقات شما ممکن است بگویید “بسه دیگه، خسته شدم” ما اینجا به شما کمک می کنیم که بدایند چگونه کودک خود را به ترک این عادت تشویق کنید.

کودکان به صورت طبیعی بازتاب‌های گونه و مکیدن را دارا هستند که منجر می‌شود آنها انگشت خود را در دهان فرو ببرند گاهی حتی این اتفاق قبل از تولد رخ می‌دهد. از آنجایی که مکیدن انگشت در کودکان به آنها احساس ایمنی می دهد این حالت را به صورت عادت در می آورند و هر زمان که نیاز به آرامش دارند و هنگام به خواب رفتن این کار را انجام می دهند.

بسیاری از کودکان خودشان مکیدن انگشت را کنار می‌گذارند، حدود ۲ تا ۴ سالگی. اما برای کودکان بزرگتر که مکیدن انگشت را در دوران دبستان ادامه می دهند فشار همسالان در مدرسه معمولاً این عادت را پایان خواهد داد. به یاد داشته باشید کودکی که عادت مکیدن انگشت را کنار گذاشته است ممکن است گاهی اوقات به این حالت بازگردد مخصوصا زمانی که دچار استرس و اضطراب می شود.

عادت انگشت مکیدن تا زمانی که دندان های دائمی کودک در نیامده اند نگران کننده نیست. در این زمان انگشت مکیدن می تواند روی سقف دهان یا چگونگی ردیف شدن دندان ها تاثیر بگذارد. این مساله ممکن است هنگامی که کودک انگشتش را به شدت درد می مکد بیشتر شود مخصوصا هنگامی که آن را به صورت منفعلانه در دهانش می‌برد. بهر حال، انگشت مکیدن پرخاشگرانه می‌تواند مشکلاتی را در دندان های کودک ایجاد کند.

آکادمی تب کودک آمریکا می‌گوید درمان معمولا محدود به کودکانی است که وارد ۵ سالگی می‌شوند و بعد از پنج سادگی انگشت مکیدن را ادامه می‌دهند. یعنی بهتر است قبل از پنج سالگی درمان جدی شروع نشود. با کودک خود در مورد انگشت مکیدن صحبت کنید اگر در کودک شما خودش بخواهد انگشت مکیدن را کنار بگذارد شما در توقف آن موفق‌تر خواهید بود و این مسئله به انتخاب روش ترک انگشت مکیدن کمک خواهد کرد.

از تقویت مثبت استفاده کنید: برای کودک خود پاداش یا جوایز کوچک فراهم کنی، مانند وقت گذاشتن بیشتر برای خواند قصه شب یا به پارک بردن وی، زمانی که کودک انگشت خود را نمی مکد. استیکر هایی روی تقویم بچسبایند برای یادآوری روزهایی که کودک شما با موفقیت از انگشت مکیدن اجتناب کرده است.

راه اندازهای انگشت مکیدن را شناسایی کنید: اگر کودک شما انگشت خود را در پاسخ به استرس می مکد موضوع اصلی را مشخص کنید و در آن زمان و سیله آرامش وی را به روش های دیگر فراهم کنید مانند در آغوش کشیدن یا گفتن کلمات اطمینان بخش. همچنین می توانید یک بالش یا عروسک پولیشی به کودک خود بدهید تا در هنگام استرس آن را فشار دهد.

اگر انگشت مکیدن کودک شما بیشتر بدون هدف است تا اینکه به دنبال توجه باشد، به آرامی به وی یادآور شوید که آن را متوقف کند. از پرخاشگری، عصبانیت و سرزنش کردن پرهیز کنید. برای پیشگیری از خجالت کشیدن کودک در جلوی جمع، از علامت هایی مثل تکان دادن دست، یا دیگرعلامت های شخصی استفاده کنید تا دیگران متوجه تذکرات شما نشوند.

منبع:کانون مشاوران ایران-توقف انگشت مکیدن در کودکان
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

کمک به نوجوان پرخاشگر، رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادبی برای برخی از والدین بسیار مهم می باشد، زیرا این مشکل باعث درگیری در میان اعضای خانواده می شود.

تنها با یک نگاه کوچک به اخبار، می توان فهمید که عصبانیت و خشم نوجوانان یک مسئله ای می باشد که در حال رشد است. فیلم ها و برنامه های تلویزیونی همه روش های خشونت را تحریک می کنند، بیشتر وب سایت ها، دیدگاه های خشن را پرورش می دهند و انجام بازی های ویدوئویی خشن به مدت زیاد، می تواند نوجوانان را نسبت به پیامدهای خشم و خشونت، در دنیای واقعی، بی تفاوت نماید.

البته، هر نوجوانی که رفتار خشن نشان می دهد یک فرد عصبی و خشمگین نیست، ولی برای کمک به نوجوان پرخاشگر دارای مشکل، که از لحاظ عاطفی آسیب دیده اند یا از مشکلات مربوط به سلامتی روان رنج می برند، پیامدهای مربوط به آن می تواند حزن انگیز و ناراحت کننده باشد.

راهکار برای کمک به نوجوان پرخاشگر
با فرزند خود ارتباط برقرار کنید

برای کمک به نوجوان پرخاشگر ابتدا باید درک کنید که هر مشکلی که نوجوان شما آن را تجربه می کند، به این معنا نیست که شما نتوانستید وظیفه پدر یا مادر بودن خود را به نحو مناسب انجام دهید. به جای سرزنش خود در این موقعیت، به نیازهای فعلی که نوجوان شما دارد، تمرکز کنید.

اولین قدم برای کمک به نوجوان پرخاشگر، پیدا کردن راهی است که با وی ارتباط برقرار کنید.

ممکن است که باور کردن این مسئله سخت باشد (با وجود خشم فرزند یا بی تفاوت بودن وی نسبت به شما) ولی همچنان نوجوانان، آرزوی دوست داشتن، تمایل و پذیرش از طریق والدینشان دارند. این بدان معناست که، نسبت به آنچه فکر می کنید، نفوذ زیاد تری برای کمک به نوجوان پرخاشگر دارید. روش های موجود برای برقراری ارتباط عبارتند از :

نسبت به سطح استرس خود آگاه باشید. اگر شما عصبی یا ناراحت باشید، زمان مناسبی نیست که برای برقراری ارتباط با نوجوان خود تلاش کنید. کمک به نوجوان پرخاشگر تا زمانی که آرام شوید، منتظر باشید و قبل از شروع کردن به مباحثه، انرژی لازم را بدست آورید. شما احتمالا نیاز به صبر و جمع کردن انرژی مثبت، نیاز دارید.
به خاطر فرزندتان در آنجا باشید. پیشنهاد مربوط به صحبت کردن با فرزند خود در هنگام قهوه خوردن، احتمالا با برخود طعنه آمیز فرزند شما یا بی توجهی وی همراه باشد، ولی نشان دادن این امر که شما در دسترس وی قرار دارید، دارای اهمیت زیادی می باشد. برای نشستن در کنار فرزند خود اصرار داشته باشید، در هنگام صرف غذا دقت کنید که تلویزیون و دیگر وسایلی که حواس پرتی ایجاد می کنند، وجود نداشته باشد و سعی کنید که با فرزند خود صحبت کنید. اگر تلاش شما با جواب های کوتاه و تک حرفی مثل “بله” یا کلمات مشابه همراه باشد یا فرزند شما با تکان دادن شانه خود به شما جواب دهد، از تلاش خود نا امید نشوید؛ ممکن است که مجبور باشید تا برای یک مدت طولانی شامتان را به آرامی بخورید، ولی زمانی که فرزند شما بخواهد که با شما صحبت کند، فرصت کافی برای انجام این کار را خواهد داشت.
زمینه ها و موضوعات مشترک را پیدا کنید. سعی برای بحث در مورد ظاهر یا لباس های فرزند شما، ممکن است یک روشی باشد که منجر به تحریک و به وجود آمدن جر و بحث های خشن و همراه با عصبانیت شود، ولی شما همچنیان می توانید موضوعات مشترکی را پیدا کنید و در مورد آن ها بحث کنید. هدف این نیست که بهترین رفیق برای فرزند خود باشید، ولی هدف پیدا کردن زمینه ها و منافع مشترکی می باشد که می توانید با آرامش در مورد آن بحث کنید. برای کمک به نوجوان پرخاشگر حتما به فرزند خود اطمینان دهید که می تواند با شما درد و دل کند.
بدون قضاوت و نصیحت کردن فرزند خود، به حرف های وی گوش دهید. زمانی که فرزند شما با شما صحبت می کند، گوش کردن بدون قضاوت، استهزا و مسخره، ایجاد وقفه، نقد کردن و توصیه کردن، عامل مهمی می باشد. فرزند شما نیاز دارد که توسط شما درک شود و به وی ارزش بگذارید، بنابراین ارتباط چشمی خود را حفظ کنید و حتی زمانی که وی به شما نگاه نمی کند، سعی کنید که تمرکز خود را بر روی بچه خود نگه دارید. اگر شما ایمیل خود را چک کنید یا یک روزنامه بخوانید، فرزند نوجوان شما حس خواهد کرد که وی برای شما هیچ اهمیتی ندارد.
انتظار طرد شدن را داشته باشید. تلاش شما برای برقراری ارتباط با فرزندتان ممکن است که همراه با عصبانیت، خشم، یا دیگر واکنش های منفی همراه باشد. آرام باشید و به فرزند خود فضایی دهید که احساس آرامش کرده و عصبانیت خود را کنترل کند. در زمان بعدی که فرزند شما احساس آرامش می کند، با وی صحبت کنید. ارتباط موفق با فرزندتان به زمان و تلاش نیاز دارد. طفره نروید و بهانه ای نیاورید؛ پشتکار داشته باشید و این امر منجر به موفقیت شما خواهد شد.

کمک به نوجوان پرخاشگر
رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادبی
تغییرات سالم در سبک زندگی خود ایجاد کنید

اصول و عناوین زیر برای برگرداندن تعادل به زندگی فرزند نوجوان شما می توانند موثر باشند و نیازی به تشخیص دقیق مشکلات وی ندارید:

چارچوبی را ایجاد کنید. ممکن است که فرزند نوجوان شما جیغ بکشد، و در مورد مقررات و نظمی که وجود دارد با شما جرو بحث کند، ولی این بدان معنا نیست که آن ها نیاز دارند که این موارد کاهش یابد. ساختار و چارچوب، همانند زمان معین برای صرف وعده غذایی و زمان خواب، باعث می شود که فرزند نوجوان شما احساس امنیت و ایمنی داشته باشد. هر روز در کنار فرزند خود بشینید و با وی صبحانه و شام بخورید و این کار می توان یک فرصت مناسبی را به منظور بررسی وضعیت فرزند شما در آغاز و پایان روز فراهم می سازد.


زمان مشاهده تلویزیون و …. را کاهش دهید. رابطه مستقیمی بین نمایش های تلویزیونی، فیلم ها، مضامین اینترنتی و بازی های ویدوئی خشن، با رفتار خشونت آمیز در نوجوانان وجود دارد. حتی در صورتی که فرزند نوجوان شما دارای رفتارهای خشن نباشد، به مدت زیادی در مقابل صفحه بودن، بر رشد مغز، تاثیر گذار می باشد. زمانی که را که فرزند شما به وسایل الکترونیکی دسترسی دارد را محدود سازید – و استفاده از تلفن را برای بعد از ساعت مشخصی در شب، محدود کنید تا مطمئن شوید که بچه شما، خواب کافی را خواهد داشت.
تشویق به تمرین و ورزش کنید. حتی یک تمرین منظم به اندازه کم، می تواند منجر به کمک به نوجوان پرخاشگر برای رهایی از افسردگی، افزایش دادن انرژی و بهبود خلق، کاهش استرس، الگوهای خواب منظم، و بهبود وضعیت مربوط به عزت نفس کودک شما شود. در صورتی که شما با بچه خود منازعه داشته باشید که کار خاصی را انجام دهد ولی وی بازی های ویدوئی انجام دهد، وی را تشویق به بازی هایی کنید که دارای تحرک باشد یا بازی هایی که مربوط به ورزش خاصی باشد، و مواردی هستند که دارای پرش و حرکت متناوب در اطراف می باشند – برای مثال ورزش هایی شبیه سازی رقص، اسکیت کردن، فوتبال، یا تنیس. یک بار که این ورزش به صورت یک عادت تبدیل شد، فرزند خود را تشویق کنید تا ورزش واقعی را انجام دهد تا به یک تیم یا باشگاه بپیوندد.

منبع:کانون مشاوران ایران-کمک به نوجوان پرخاشگر| درمان، علت و نشانه ها
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

مراحل طلاق عاطفی، نشانه های طلاق عاطفی شامل مراحلی می باشد که افراد به مرور آن را پشت سر می گذارند و به مرور از هم سرد می شوند.

طلاق از نظر شدت استرس بالاتر از ترس از مرگ قرار دارد و اغلب با عوامل استرس زا دیگر مانند اختلافات زناشویی، مشکلات مالی جدی، نقل مکان، تک فرزندی، ضررهای متعدد و دعواهای شدید همراه می باشد.

با آگاهی، این فرآیند و مراحل طلاق عاطفی می تواند بسیار راحت تر از چیزی که تصور می کنید طی شود. اگرچه آسان نیست، اما آگاهی و جلسات مشاوره در دراز مدت به شما کمک می کند که احساس بهتری داشته و از تجربه خود درس بگیرید.

مراحل طلاق عاطفی و پایان رابطه
هنگامی که یک رابطه به پایان می رسد، افراد احساسات متناقضی را تجربه می کنند، زیرا در تلاش برای درک بهترین راه برای پیشرفت هستند. این فشار با آگاهی از این امر که هر قدم برداشته شده ممکن است بر آینده و رفاه آن ها تأثیر بگذارد، ترکیب می شود.

در طی تمام مراحل طلاق عاطفی گفته شده تکیه بر دوستان و خانواده خوب برای حمایت کمک می کند تا از این موانع عاطفی عبور کنید. مشاوره حرفه ای می تواند در تمام مدت کنار شما بوده و استرس، اضطراب و افسردگی شما را کاهش دهد.

مرحله اول: انکار و سرزنش
در ابتدا زوجین شروع به سرزنش یکدیگر برای مشکلات گذشته، حال و حتی آینده می کنند. تصویر منفی از خود، احساسات مبهم، نارضایتی، خشم، اضطراب، خلق افسرده، احساس ناراحتی، احساس گناه از نشانه های این مرحله می باشد.

نقش مشاور در این مرحله اهمیت زیادی دارد. مشاور باید حس کنترل زندگی زوجین را تقویت کند، ترس آن ها را از روند جدایی را خنثی کند و مشاوره های لازم پیش از طلاق را نیز برای آن ها فراهم کند.

اگر در حال تجربه انکار هستید، ممکن است از دوستان و خانواده کناره گیری کنید و بخواهید تنها باشید  تا از تصمیم گیری های مهم اجتناب کنید. با این حال، گاهی اوقات تأخیر در رویارویی با مسائل می تواند مشکلات بزرگ تری ایجاد کند. اغلب مواقع بسیاری از مسائل احساسی‌ هستند و باید به مشاور مراجعه کنید.

مراحل طلاق عاطفی: سوگواری و افسردگی
افسردگی ناشی از غم، اندوه و تنهایی است. اکثر افراد در روند مراحل طلاق عاطفی سطحی از افسردگی را تجربه خواهند کرد. در این مرجله ممکن است هدف زندگی را زیر سوال ببرید و احساس کنید از جامعه جدا شده اید. حتی ممکن است در مورد آزار رساندن به بچه ها و کسانی که دوستشان دارید احساس گناه کنید.

افسردگی مانند پوچی می تواند فلج کننده باشد. گاهی اوقات افراد در افسردگی گیر می کنند و نمی توانند به آن غلبه کنند. اجازه ندهید این دوره خیلی طولانی شود و برای کمک تماس بگیرید.

مشاور در این مرحله از مراحل طلاق به زوجین اجازه می دهد تا روند سوگواری را طی کنند، زوجین را از نگرش بیچارگی نجات می دهد و به آن ها کمک می کند فرآیند غم و اندوه را بپذیرند.


مراحل طلاق عاطفی
مرحله سوم: خشم و کینه
در پس خشم، ترس ها و عدم اطمینان زیادی در مورد آینده، امور مالی و امید به آینده وجود دارد. در این مرجله یکی از طرفین یا هر دو در حال ابراز نارضایتی یا عدم اطمینان از رابطه، تنش و احساسات هیجانی هستند.

نقش های مشاور در این مرحله از مراحل طلاق عاطفی عبارت است از: خنثی کردن خشم زوجین، هدایت انرژی خشم، بهبود توانایی تصمیم گیری زوجین، بهبود مهارت های کوتاه مدت و بلندمدت حل مسئله برای زوجین.

خشم ناشی از دروغ گفتن، خیانت، طرد شدن، فریب خوردن، سوء تفاهم یا رها شدن است. این ناشی از آن است که توسط شخصی که به آن اعتماد دارید به یک مکان بد فشار آورده شوید.

ممکن است از دست خود عصبانی، ناامید و خشمگین باشید، برخی از افراد طلاق و جدایی را نوعی مجازات می دانند.

مرحله چهارم: مجرد بودن و تصمیم به طلاق
تجربه جدید استقلال، امتحان کردن فعالیت های جدید، تصمیم گیری آزاد، افزایش اعتماد به نفس، بهبود تصویر از خود و بازگشت به نقش های قبلی از ویژگی های این مرحله می باشد.

نقش های مشاور یا میانجی در این مرحله نیز بسیار زیاد است. بهبود مهارت‌های ارتباط مستقیم زوجین، افزایش مهارت‌های همکاری، بازیابی روابط و کمک به زوجین در برنامه‌ریزی بلندمدت از کمک های مشاور در این دوران است.

مشاور باید زمان مناسبی را برای میانجیگری کارآمد و کم دردسر انتخاب کند تا اطمینان حاصل شود که زوجین در فاز عاطفی نسبتاً خوبی قرار دارند.

مرحله پنجم: شروع های جدید و تصمیم گیری
در این مرحله از مراحل طلاق عاطفی خود مداری و خودآرامشدن، کنترل داشتن، برنامه ریزی و تعهدات بلندمدت، پذیرش پایان ازدواج و ایجاد توافق شکل می گیرد و فرد می تواند برای آینده خود تصمیم بگیرد و استقلال بیش تری داشته باشد.

به مرور شما با طلاق کنار می آیید و شرایط را درک می کنید، متوجه می شوید که روزهای خوب بیشتری از روزهای بد داری. می خواهید با دوستان خود وقت بگذرانید و دوستان جدیدی پیدا کنید. در مورد برنامه ریزی و آینده احساس خوش بینی می کنید.

این بدین معنی است که قبول می کنید که زندگی بدون شریک سابقتان نیز به جلو می رود.

منبع:کانون مشاوران ایران-۵ مراحل طلاق عاطفی و درمان آن
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

در ۲ تا ۳ سالگی کودک گاهی رفتارهایی دارد که مورد قبول خانواده نیست بنابراین باید بعد از یافتن علت راه‌های مقابله با این رفتارهای نامناسب را بیابید.

🔺شاید عصبانی است

عصبانیت شایع‌ترین مشکل بچه‌هاست. این عصبانیت در واقع تجلی درد و ناکامی کودک به دلیل ناتوانی او در کنترل جهان اطراف است. از آنجا که کودک نوپاست، هر چند احساسات او بسیار قوی است اما وسیله کافی برای ابراز ناامیدی را ندارد و همین او را بیش از پیش ناامید کرده و از عصبانیت منفجر می‌کند. در نهایت او با تنها وسیله‌ای که در اختیار دارد به دیگران حمله می‌کند یعنی با کتک زدن.

🔺جلب توجه می‌کند

کودک نیاز به توجه دارد به‌طور معمول او ترجیح می‌دهد از راه‌های مثبت یعنی با انجام کارهای خوب این توجه را به‌دست آورد اما اگر تشویق کارهای خوب به اندازه کافی نباشد و کودک مورد بی‌توجهی قرار گیرد، برای او توجه منفی هم بهتر از بی‌توجهی است. کودکی که اغلب مورد غفلت واقع می‌شود ممکن است پس از مدتی کشف کند که اگر جنگ و دعوا راه بیندازد و دیگران را بزند در مرکز توجه دیگران قرار می‌گیرد.

🔺ارتباط کلامی را یاد دهید

کودک باید بیاموزد که از کلمات برای بیان احساسات منفی‌اش استفاده کند. به کودک یاد بدهیم در زمان مناسب بگوید «الان عصبانی هستم!» وقتی کـودک بتواند احساسات خود را مستقیما و مانند افراد بالغ بیان کند، شیوه کتک زدن به تدریج متوقف می‌شود.

🔺احساساتش را تصدیق کنید

کودک می‌زند چون نمی‌تواند احساسات خود را به ما منتقل کند. وقتی به احساسات کودک آگاه باشید و آن ‌را تصـدیق کنید، دیگر دلیلی برای کتک زدن وجود ندارد. مثـلا به او بگـویید «حتمـا از اینکه به تـو اجـازه نداده‌ام این‌کار را بکنی خیلی ناراحت هستی!» با این جمله به او نشان می‌دهید که احساس او را درک کرده‌اید و به او حـق می‌دهید که احسـاس عصبانیت کند و این طبیعی است. آنچه ما با این کار به او می‌آموزیم، این است که با روشی غیر از کتک زدن عصبانیت خود را ابراز کند.

🔺الگوی خوبی باشید

کودکان اگر ببینند والدین آنها تنبیه بدنی را به‌کار می‌برند، بیشتر تمایل به کتک زدن بچه های دیگر پیدا می‌کنند. اگر راجع به رفتار خشن کودک نگران هستید، نباید به او اجازه دهید شما را در حال کتک زدن حتی به‌عنوان تنبیه ببیند.

🔺هیجاناتش را برونی‌سازی می‌کند

۳ عامل وجود دارد که در بیماری‌ها باید به آن توجه شود؛ یکی رفتار انفعالی جدی است که در آن کودک کاری به کسی ندارد و برای خودش بازی می‌کند، دوم رفتار پرخاشگرانه و دیگری رفتار وسواس‌گونه است. اگر این ۳ نوع رفتار در کودکان مشاهده شود باید حتما با مشاور مشورت شود تا بررسی انجام و اطمینان حاصل شود که مسئله خاصی وجود ندارد. والدین باید توجه داشته باشند که هرکدام از این رفتارها باید در مدت طولانی با کودک همراه باشد تا نیاز به بررسی داشته باشد اما به طور کلی علل و درمان متفاوتی برای این نوع رفتار وجود دارد.

🔺برونی‌سازی می‌کند

پسربچه‌ها یک مکانیسم دفاعی دارند که به آن برونی‌سازی کردن می‌گویند. به این معنا که اگر یک مشکل روان‌شناختی داشته باشند معمولا با درگیر شدن با محیط سعی می‌کنند آن مشکل را برطرف کنند یا هیجان منفی را کم کنند. در دخترها بیشتر به این صورت است که آنها را درونی‌سازی می‌کنند.

منبع:کانون مشاوران ایران-چرا فرزندم کتک میزند؟
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

کوبیدن سر کودک از علائم بسیار شایع اوتیسم می باشد. از دیدگاه درمان بیوپزشکی، این علائم نشانه یا علامت یک مشکل اساسی می باشد.

کوبیدن، تکان دادن، چرخاندن و تکان دادن بدن همگی از عادات رایج برای نوزادان و کودکان نوپا هستند.

بسیاری از روانشناسان بر این باورند که تکان دادن و کوبیدن سر به عنوان یک مکانیسم آرام بخش برای کودکان خردسال عمل می کند. در حالی که کوبیدن سر می تواند یک رفتار طبیعی برای نوزادان باشد، زمانی که با تاخیر رشد همراه شود می تواند نشانه ای از اختلال طیف اوتیسم باشد.

صدمه به خود می تواند به خصوص ترسناک باشد زیرا به نظر می رسد غریزه اصلی ما در حفظ خود را نقض می کند. همچنین تمایل والدین برای محافظت از فرزندانشان را عمیقاً به چالش می کشد.

والدین خانه های خود را برای مراقبت از کودک ایمن می سازند، کودک خود را در صندلی های ایمنی خودرو می گذارند و آن ها را به مدرسه می برند تا همه آن ها را از آسیب های بیرونی محافظت کنند. اما والدین چگونه می توانند کودکان را از خطری که در درون خود دارند محافظت کنند؟

چرا کودکان درگیر حرکات تکراری می شوند؟
برای درک اینکه چرا کودکان خردسال دست به حرکات تکراری می زنند، مانند کوبیدن و ضربه زدن به سر، ابتدا باید بفهمیم که آن ها چه کارهایی را تکرار می کنند.

همه نوزادان زمانی که در رحم هستند توسط مادرشان تکان می‌خورند. همانطور که کودکان رشد می‌کنند، اسباب‌بازی‌های گهواره‌ای، سه چرخه‌ها، سرسره‌ها، سواری در شهربازی، ماشین‌ بازی و دوچرخه‌سواری نمونه ای از این فعالیت ها می باشند.

 علت کوبیدن سر کودک اوتیسم |چرا کودک با دست به سر خود میزند
علت کوبیدن سر کودک به دیوار دلایل متعددی وجود دارد که چرا کودکان خردسال تمایل به کوبیدن سر دارند. در اینجا چند نمونه رایج از این رفتار آورده شده است:

ضربه زدن به سر نشانه مشکلات پردازش حسی یا ناشی از نقص حسی می باشد. زمانی که سیستم عصبی کمتر از حد تحریک شده باشد، ممکن است کودک سرش بکوبد.
از طرف دیگر، زمانی که سیستم عصبی بیش از حد حساس است و بیش از حد تحریک شده است، ممکن است کودک سرش را بکوبد. این تلاشی است برای اینکه آنها احساس راحتی بیشتری کنند زیرا انتقال دهنده های عصبی آن ها قادر به پردازش احساسات اطراف خود نیستند.
کوبیدن سر کودک یک تکنیک آرام بخش قبل از خواب است. نوزادان به تکان خوردن برای خواب عادت دارند، بنابراین بسیاری از نوزادان و کودکان نوپا راه هایی برای ایجاد یک حرکت تکراری پیدا می کنند.
کودکانی که به دلیل نقص حسی کمتر تحریک می شوند، مانند آن هایی که نابینا یا ناشنوا هستند، اغلب برای تحریک به سر خود ضربه وارد می کنند.

کوبیدن سر کودک اوتیسم
 

کودکانی که محیط اطراف آن ها حواس پرتی کمی ایجاد می کند، ممکن است خسته یا تنها شوند و در نتیجه سر خود را برای تحریک بکوبند.
کودکانی که در محیط شلوغ، پر سر و صدا و ناآرام غرق می شوند نیز با حرکات موزون مانند کوبیدن سر کودک آرام می شوند.
برخی از کودکان هنگام دندان درآوردن یا عفونت گوش برای تسکین سرشان را تکان می دهند.
نوزاد ممکن است از سر ناامیدی یا عصبانیت سرشان را تکان دهند یا به جایی بکوبند، مانند حالت عصبانیت.
کوبیدن سر کودک برای جلب توجه نیز می باشد. هر چه کودکان واکنش بیشتری از سوی والدین یا سایر بزرگسالان دریافت کنند، احتمال ادامه این عادت بیشتر است.
نکته: به طور کلی، کودکان به منظور آسیب رساندن به خود، سرشان را نمی کوبند.

کوبیدن سر کودک چقدر شایع است؟
تا ۲۰ درصد از نوزادان و کودکان نوپا سالم، سر خود را تکان می دهند یا آن را به جایی می کوبند . اگر فرزند شما سالم است و فقط هنگام خواب سرش را تکان می دهد، جای نگرانی نیست.

گفتنی است، کوبیدن سر کودک، چرخاندن سر و تکان دادن بدن در کودکان مبتلا به تاخیر رشد، کودکان مبتلا به اوتیسم و ​​کودکانی که مورد آزار و اذیت یا بی‌توجهی قرار می گیرند، بسیار شایع‌تر است.

پسرها سه برابر بیشتر از دخترها در معرض کوبیدن سر کودک قرار دارند.

کوبیدن سر کودک اوتیسم چقدر طول می کشد؟
کوبیدن سر کودک معمولاً پس از شش ماهگی ظاهر می شود و معمولاً تا چهار سالگی به طور خود به خود پایان می یابد. با این حال، کوبیدن سر کودک اگر بیش از سال‌های اولیه ادامه یابد یا منجر به صدمات جدی می شود.

در رشد و رفتار معمول دوران کودکی، کودکی که بیش از سه سالگی هنوز کوبیدن سر کودک را تحربه می کند، باید از نظر پزشکی مورد ارزیابی قرار گیرد.

از کجا بفهمیم ضربه سر نشانه اوتیسم است؟

پنج رفتار کلیدی کودکان مبتلا به اوتیسم را متمایز می کند که شامل موارد زیر همراه با کوبیدن سر کودک می باشد:

تا ۱۴ ماهگی، اکثر کودکان به اشیاء اشاره می کنند تا فرد دیگری را وادار کنند که به آن شی نگاه کند.
عدم دنبال کردن اشاره های دیگران در حالی که کودکان دیگر اغلب به چیزی که بزرگسالان به آن اشاره دارند نگاه می کنند.
فقدان تماس چشمی یا تماس چشمی زودگذر: تا سه ماهگی، کودکان سالم تماس چشمی مداوم را به عنوان وسیله ای برای ارتباط اجتماعی و تعامل انتخاب می کنند
عدم پاسخگویی به نام: در ۱۲ ماهگی، کودکان سالم به فردی که نام آن ها یا نام مستعاری را که اغلب می شنوند صدا می کند نگاه می کنند یا به سمت آن ها بر می گردند.

منبع:کانون مشاوران ایران-آیا کوبیدن سر کودک نشانه اوتیسم است؟
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

دروغ گویی در کودکان تقریبا امری عادی می باشد که با کمک والدین کودکان می توانند از آن عبور کنند. مطمئن باشید جایی، زمانی با دروغ گویی در کودکان مواجه خواهید شد.

هنگام رشد می توانید انتظار داشته باشید که دروغ های پیچیده تر و بزرگتری را نسبت به دوران کودکی اش بگوید. دروغ های وی لزوما به دلیل شیطنت یا بدجنسی نیستند.

در این سن دلایل رشدی و هیجانی زیادی برای دروغ گویی در کودکان وجود دارند مانند نیاز به احساس مهم بودن یا تمایل به چشم پوشی از احساسات دیگران. خبر خوب این است که کودک دبستانی تفاوت بین خوب و بد را می داند و نمی‌خواهد با دروغگویی کسی را آزار بدهد.

علت دروغگویی کودکان ابتدایی
ابتدا نیاز دارید بدانید که با چه موضوعی رو به رو هستید قبل از آنکه به کودک خود یاد بدهید که چرا باید دروغگویی را قطع کند. باید کشف کنید که چرا حقیقت را در نظر نمی‌گیرد. اینجا در این مقاله انواع متداول دلایل دروغگویی کودکان دبستانی را آورده ایم، بنابراین با ما همراه باشید:

۱.افسانه بافی
در کنار مشاهده بلوغ و پختگی کودکتان متوجه خواهید شد که کودک دبستانی شما هنوز هم در حال ابداع داستان‌هایی با جزئیات بسیار است. زمانی که به شما داستانی می گوید در مورد یک اسب پرنده که در وسط حیاط مدرسه دیده و سوار آن شده؛ این ممکن است بخاطر این باشد که هنوز قادر نیست به طور کامل تفاوت بین واقعیت و تخیل را تشخیص دهد، و یا سعی دارد که توجه شما را جلب کند.

اگر فرزند شما تمایل به بزرگ نمایی دارد گاهی اوقات داستان ها را به قدری تغییر می‌دهد که ممکن است کاملاً غیر واقعی باشند، در این حالت احتمالا کودک فاقد اعتماد به نفس بوده و ممکن است احساس نیاز به بالا بردن خود داشته باشد. هم چنین ممکن است فشاری احساس می‌کند برای خوب بودن در چیزی، یا فکر می‌کند که باید خودش را ثابت کند تا توسط شخصی و یا گروهی از افراد خاص مورد توجه و پذیرش قرار بگیرد.

فارغ از اینکه چه دلیلی پشت افسانه بافی کودک شماست، مهم است که کودک در حال رشد خود را مورد تمسخر قرار ندهید؛ که در این صورت اعتماد به نفس وی بیشتر سقوط خواهد کرد. نشان دهید هر آنچه که هست را شما ستایش می کنید و ویژگی های مثبت وی را مورد قدردانی و پاداش قرار دهید.

اگر می توانید موضوع صحبت را عوض کنید؛ برای مثال در مورد چیز دیگری غیر از موضوع دروغ صحبت کنید و یا به آرامی به کودک خود بگویید که شما می‌دانید آنچه که او گفته است واقعیت ندارد و شما او را دوست دارید حتی اگر سوار اسب پرنده نشده باشد.

اگر به فرد دیگری در حضور شما دروغ گفت به او در جلوی جمع تذکر ندهید. به جای آن تا زمانی که با کودک تنها شوید صبر کنید، سپس به آرامی به وی توضیح دهید که شما می‌دانید در حال افسانه بافی است، و اینکه انجام یه همچین کاری عواقب بدی را در پی خواهد داشت.

برای اینکه بهتر متوجه شود از برخی داستان ها و قصه های کودکانه استفاده کنید; معروف ترین آنها چوپان دروغگو است که با دروغ گفتن گوسفندانش از دست داد و مردم روستا دیگر به وی اعتماد نداشتند، یا قصه خرگوش کوچولویی که با دروغ گفتن دوستای صمیمی خود را از دست داد.

به احتمال زیاد در طول زمان و در سن ۹ سالگی کودک شما این افسانه بافی ها را کنار می‌گذارد درست زمانی که دیگر تفاوت بین واقعیت و خیال برای بسیاری از بچه‌ها شفاف‌تر شده است.


دروغ گویی در کودکان 
۲. دروغ گویی در کودکان برای پوشاندن حقیقت
زمانی که کودک شما انکار می کند و به دروغ می‌گوید که زیاد کردن شعله گاز که منجر به سوختن غذا شده کار او نبوده، در واقع می‌داند که کار غلطی انجام داده و سعی در پوشاندن آن دارد. هدف وی اینست که از تنبیه و نتایج ناخوشایند دوری کند.

کودکان این روش را در سنین پایین می آموزند و با رشد خود آن را تکمیل می کنند. دروغ هایی که برای فرار از تنبیه و انضباط گفته می‌شوند شما را در موقعیت سختی قرار می دهند. اگر کودک را به دلیل کار اشتباهی که انجام داده تنبیه کنید ممکن است تصمیم بگیرد که دروغ گویی برایش بهتر است.

اگر کاری انجام ندهید نیز رفتارش تغییر نخواهد کرد و دروغ گویی در کودکان ادامه خواهد یافت. اگر کودک خود را هم به خاطر دروغ و به هم به دلیل کار اشتباه اصلی تنبیه کنید مسئله پیچیده تر می شود. روش درست این است که بین سهل گیر بودن و مجازات گر بودن یک تعادل ایجاد کنید.

بر اساس یک پژوهش والدینی که بیشتر  از بقیه از اصول اخلاقی استفاده می کننند؛ فرار از واقعیت و دروغگویی کم تری در فرزندان خود مشاهده می کنند. در حالیکه والدینی که فرزندان خود را به دلیل دروغ گویی تنبیه می‌کردند در واقع آن ها را به نوعی تشویق دروغ گویی در کودکان می‌کردند.

زمانی که کودک شما سعی دارد با دروغگویی مخفی کاری کند تلاش کنید قدم های زیر را دنبال کنید:

آرامش خود را حفظ کنید، به جای آن از این فرصت استفاده کنید که صداقت را به وی آموزش دهید
بررسی کنید که چرا وی مخفی کاری می کند. برای مثال از کودک پرسید که چرا زیر گاز را زیاد کرده، وی تایید می کند ترس از این داشته مبادا شما را ناراحت کرده و یا به خاطر سوختن غذا مورد سرزنش قرار گیرد.
توضیح دهید که چرا دروغ گویی اشتباه است به این موضوع اشاره کنید که نباید به گاز دست میزد و باید از بقیه کمک می‌گرفت. به او بگویید به هر حال اشتباهی رخ داده و قابل بخشش است. اما از سوی دیگر دروغگویی پذیرفتنی نیست، روی انگیزه‌های پشت دروغگویی تمرکز کنید تا خود دروغ. بیشتر از این که مدام روی دروغگویی تاکید کنید به او بگویید که شما ناراحتید چون مسئولیت کاری که انجام داده را نمی پذیرد.
در مورد پیامدهای قابل قبول و غیر خوشونت آمیز تصمیم بگیرید بیشتر از تنبیه کودک خود به راه‌هایی فکر کنید که بتواند اشتباهات خود را جبران کند.
به او بگویید که به هر صورت او را دوست دارید. خوب است که کودک شما نسبت به رفتارش هوشیار شود، و نسبت به رفتار بدش کمی احساس پشیمانی کند. اما به هر صورت حواستان باشد که موجب نشوید هر بار که اشتباه می کند اعتماد به نفسش را از دست بدهد.

منبع:کانون مشاوران ایران-دلائل اساسی دروغ گویی در کودکان + ۱۰ نشانه دروغگویی کودکان
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

دلبستگی ناایمن در بزرگسالی، درمان دلبستگی ناایمن کودک، دلبستگی ناایمن در کودکان همه در این مقاله بررسی می شود. بر اساس تئوری دلبستگی، رابطه شما تحت تاثیر سبک دلبستگی ذاتی قرار می گیرد.

اگر مایل به تغییر الگوهای روابط خود هستید، مشاور می تواند به شما کمک کند. تحقیقات نشان می دهد که درمان در کاهش علائم افسردگی، وسواس ، حساسیت بین فردی و اضطراب موثر است.

دلبستگی ناایمن
تئوری دلبستگی چیست؟
تئوری دلبستگی بیان می کند که روابط شکل گرفته در دوران کودکی با مراقبان مانند والدین، ممکن است بر نحوه تعامل ما با دیگران در طول زندگی تأثیر بگذارد.

هنگامی که نظریه دلبستگی برای اولین بار در دهه ۱۹۶۰ نظریه پردازی شد، تنها در مورد رفتار کودکان خردسال به کار رفت، اما در دهه ۱۹۸۰ نظریه دلبستگی گسترش یافت و رفتار بزرگسالان را نیز در بر گرفت.

کودکانی که دوران کودکی ناسازگاری یا سوء استفاده عاطفی را تجربه می کنند، ممکن است با یادگیری مهارت های ناسازگار مانند فاصله گرفتن عاطفی از روابط رشد کنند. با گذشت زمان، مهارت های اجتماعی، عاطفی و ذهنی این کودکان ممکن است برای روابط بزرگسالان آن ها مخرب شود.

چهار دسته از سبک‌های دلبستگی
دلبستگی ایمن :
افرادی که دلبستگی ایمن دارند و قادر به تعیین مرزهای مناسب هستند، تمایل دارند در روابط نزدیک خود احساس امنیت، ثبات و رضایت بیشتری داشته باشند. این افراد از تنهایی نمی ترسند، اما معمولاً در روابط نزدیک و معنادار پیشرفت می کنند.

سبک دلبستگی اضطرابی/ دوسوگرا:
افراد دارای سبک دلبستگی دوسوگرا بیش از حد نیازمند هستند. همانطور که برچسب ها نشان می دهد، افراد دارای این سبک دلبستگی اغلب مضطرب و نامطمئن بوده و فاقد عزت نفس هستند. آنها علاقه به صمیمیت عاطفی دارند اما نگران هستند که دیگران نمی خواهند با آن ها باشند.

سبک دلبستگی اجتنابی:
بزرگسالانی که دارای سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی هستند برعکس آن هایی هستند که دوسوگرا یا مضطرب می باشند. به جای علاقه به صمیمیت، آنقدر نسبت به صمیمیت محتاط هستند که سعی می کنند از ارتباط عاطفی با دیگران اجتناب کنند. آن ها ترجیح می دهند به دیگران تکیه نکنند یا اینکه دیگران به آن ها تکیه کنند.

سبک دلبستگی ناسازگار:
این سبک دلبستگی از ترس شدید ناشی می‌شود که اغلب در نتیجه ضربه، غفلت یا سوء استفاده در دوران کودکی است. بزرگسالانی که این سبک دلبستگی ناایمن دارند، معمولاً احساس می‌کنند که لایق عشق یا صمیمیت در یک رابطه نیستند.

با درک سبک دلبستگی خود، ممکن است بتوانید یاد بگیرید که چگونه الگوهای دلبستگی ناسالم را تغییر دهید.ذخیره

شناسایی اختلال دلبستگی
تئوری دلبستگی معتقد است که توجه و ایمنی که در چند سال اول زندگی تجربه کردید ممکن است بر دیدگاه شما نسبت به روابط در طول زندگی تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، اگر اغلب در دوران نوزادی تنها می ماندید، ممکن است در بزرگسالی در ایجاد روابط قابل اعتماد با مشکل مواجه شوید.

افراد دارای الگوهای دلبستگی ناسالم ممکن است بتوانند دلیل رفتارهای خود را با توجه به اتفاقات کودکی کشف کنند. آنها همچنین ممکن است برخی از علائم رایج اختلالات دلبستگی را نشان دهند، این علائم شامل موارد زیر می باشد:

مشکل در برخورد با تعارض
کنترل دیگران
رفتار تکانشی
مشکل در کنترل یا بیان احساسات
مشکل در دریافت و ابراز عشق
احساس انزوا
مشکل در نشان دادن پشیمانی یا همدلی
تمایل به انکار مسئولیت در مشکلات
احساس ناتوانی
مشکل در بحث
به افراد اعتماد نمی‌کنند.
از افراد کمک و حمایت نمی‌گیرند.
عزت نفس پایینی دارند.
هوشیاری بیش از حد
گریه تسلی ناپذیر
اضطراب
مشکل در حفظ روابط اعتماد یا پایدار

منبع:کانون مشاوران ایران-دلبستگی ناایمن قاتل زندگی مشترک | درمان + شناسایی
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

سازگاری کودک با مدرسه دشوار می باشد، آیا فرزندتان در مدرسه گریه می کند؟ در این شرایط باید یاد بگیرید چگونه با اضطراب جدایی کنار بیایید و کاری کنید که صبح ها راحت تر فرزند خود را در مدرسه رها کنید.

چرا کودک من هنگام رفتن به مدرسه گریه می کند؟
بیشتر بچه ها وقتی به مدرسه برده می شوند به خاطر اضطراب جدایی گریه می کنند، فکر دور شدن از والدینشان باعث گریه آن ها می شود.

مدرسه رفتن بچه‌ها به زور و با دعوا هیچ فایده‌ای ندارد، زیرا این بدان معناست که چیزی برای نگرانی وجود دارد که باعث می‌شود کودک بیشتر بترسد و شروع به گریه کند و سازگاری کودک با مدرسه برای والدین سخت تر شود.

علائم ترس از مدرسه
علائم زیادی وجود دارد که نشان می دهد که سازگاری کودک با مدرسه کم است یا ترس از جدایی را تجربه می کند در این شرایط توصیه می شود که والدین به علائم توجه کنند و در صورت تشدید آن از مشاور کمک بگیرند.

نشانه های زیر علائم عدم سازگاری کودک با مدرسه می باشد:

گریه، عصبانیت، فریاد زدن یا جیغ کشیدن
خود را در اتاق خود پنهان کردن یا درب اتاق را بستن
امتناع از حرکت به سمت مدرسه
التماس برای نرفتن به مدرسه، گریه، افتادن روی زمین
قبل از مدرسه از درد، درد و بیماری شکایت می کند و اگر اجازه دهید در خانه بماند ناگهان بهتر می شود.
سطح بالایی از اضطراب را هنگام رفتن به مدرسه نشان می دهد
مشکل خواب دارد و اغلب کابوس می بیند.
علل اضطراب جدایی
اضطراب جدایی، ترس و عدم سازگاری کودک با مدرسه دلایل زیادی می تواند داشته باشد که به مدرسه یا محیط خانه و خانواده مربوط می شود، این علل ها شامل موارد زیر می باشند، به یاد داشته باشید که آشنایی با این علت ها سبب سازگاری کودک با مدرسه می شود:

رویدادهای نگران کننده در خانه یا مدرسه
تعارض در خانواده یا با دوستان در مدرسه
 تغییر مدرسه می تواند برای بسیاری از کودکان استرس شدیدی داشته و باعث عدم سازگاری کودک با مدرسه شود.
مشکلات با معلم
نتایج ضعیف مدرسه
انتظار بالای والدین

سازگاری کودک با مدرسه
کمک به سازگاری کودک با مدرسه
۱. در مورد احساسات فرزندتان در خانه بحث کنید
گاهی اوقات موثرترین راه برای جلوگیری از گریه و سازگاری کودک با مدرسه بروز احساسات به نوع دیگر و روش دیگری می باشد.

پس از آرام شدن همه چیز با کودک خود در مورد احساسات او در آن روز صحبت کنید. از کلمات برای توصیف احساسات او استفاده کنید ولی در به کار بردن کلمات دقت داشته باشید.

به او اجازه دهید احساسات خود را بیان کند و به آن ها کمک کنید تا بتواند احساساتی مانند ترس، عصبانیت، آسیب دیدگی و نگرانی را بهتر نشان دهد. به او یادآوری کنید که اشکالی ندارد که دلتنگ شما باشد و به او بگویید که شما هم دلتنگش هستید و هر روز مشتاق هستید تا از مدرسه به خانه بیاید و او را ببینید.

منبع:کانون مشاوران ایران-۱۱ راه سازگاری کودک با مدرسه | با بچه ای که به مدرسه نمیرود چه باید کرد
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

ممکن است به عنوان یک زن از اینکه میل جنسی تان کم شده است، دچار تعجب و یا نگرانی شده باشید.

همچنین ممکن است این مساله باعث ایجاد نارضایتی های متعددی در همسرتان شده باشد و وضعیت ارتباطی تان را وخیم کرده باشد.

ممکن است در حالی به خواندن این متن بپردازید که می خواهید دلایل کم میل شدن همسرتان را بدانید و به او کمک کنید تا میل جنسی طبیعی اش را دوباره به دست آورد و روابط تان مانند گذشته گرم و پر حرارت شود.

مهم ترین دلایل کاهش میل جنسی در زنان
در این متن سعی داریم تا شما را با مهم ترین دلایل کاهش میل جنسی در زنان آشنا کنیم.

داروهای مصرفی را چک کنید.
مصرف رده بندی خاصی از دارو به ویژه داروهای ضد افسردگی، ضد تشنج، مخدرهای مسکن درد، داروهای خوراکی ضد بارداری و انواع داروهای کاهش دهنده ی فشار خون می تواند میل جنسی را تا حد زیادی کاهش دهد.

در صورتی که کاهش میل جنسی فرد به دلیل استفاده از دارو باشد، لازم است پزشک مربوطه را در جریان قرار دهید تا در کنار داروها، از مکمل های تقویت کننده ی میل جنسی نیز استفاده کنید و وضعیت بهتر شود.

هیچ گاه به دلیل تاثیر داروها بر میل جنسی تان، اقدام به قطع خودسرانه ی آن ها نکنید چرا که می تواند افسردگی و یا اضطراب تان رو دو چندان کند و مشکلات تان را بیشتر از قبل کند.

سطح استرس و اضطراب تان را چک کنید.
بالا بودن سطح اضطراب در مورد مسایل مختلف کاری، تحصیلی، خانوادگی و.. می تواند میل جنسی زنان را تا حد زیادی کاهش دهد.

در این شرایط بهترین کار آن است که با فردی متخصص در زمینه ی کنترل اضطراب تان مشورت کنید و یا از روش های صحیح برنامه ریزی و کنترل اضطراب و استرس استفاده کنید.

اگر کاهش میل جنسی همسرتان به دلیل سطح بالای اضطراب است، می توانید از طریق همدلی و کمک به او در انجام فعالیت ها، به کاهش سطح استرسش کمک کنید تا بتواند عملکرد جنسی طبیعی اش را به دست آورد.

به یاد داشته باشید که بی میلی جنسی همسرتان نشان دهنده ی بی علاقگی اش به شما نیست و لازم است با ریشه یابی صحیح مساله، آن را حل کنید.در مورد خودتان چه دیدگاهی دارید؟

بر اساس تجارب بالینی، دیدگاه منفی و یا غیر واقعی در مورد خود و خودانگاره ی جسمی می تواند یکی از دلایل بی میلی جنسی باشد.

این حالت که در زنان بسیار شایع تر است به وضعیتی اطلاق می شود که فرد در خصوص بدن خود دیدگاه خوبی ندارد، خودش را بیش از حد چاق، نازیبا و یا زشت تلقی می کند و به همین دلیل به این باور می رسد که ” من به اندازه ی کافی خوب نیستم و نمی توانم ارتباط لذت بخشی را شکل دهم”

در بسیاری از موارد بدریخت انگاری بدنی ریشه در بازخوردهای دوران کودکی دارد و لازم است تا فرد با دریافت کمک های تخصصی، بر آن غلبه کند.

به خاطر داشته باشد به عنوان همسر فردی که خود را به اندازه ی کافی خوب و جذاب نمی داند، می توانید نقش زیادی در حل مشکل داشته باشید.

برای این منظور، همواره به او بازخورد مثبت دهید، از ویژگی های خوبش تعریف کنید، او را با دیگران مقایسه نکنید و بخاطر رابطه ی خوبی که با شما دارد تحسینش کنید.

آیا تحت فشار مراقبت هستید؟
قرار گرفتن دایمی در نقش مراقب یعنی کسی که از فرزندان، همسر، عضو بیمار خانواده و مواردی از این قبیل مراقبت می کند، منجر به تجربه ی حد زیادی از فشار روانی می شود.

در جهت حفظ سلامت روان تان بهتر است برای مدتی از این نقش انصراف دهید و یا مسئولیت های مراقبتی تان را کاهش دهید تا بتوانید عملکرد جنسی سالمی را به دست آورید.

ارتباط تان با همسرتان را چک کنید.
اصولا زنان در شرایطی به برقرای رابطه ی جنسی علاقمند می شوند، که با آن ها ارتباط خوب و محبت آمیزی داشته باشید.

یکی از علل اصلی تاکید ب پیش نوازی قبل از شروع رابطه ی جنسی نیزهمین مساله است.

بنابراین در صورتی که در ارتباط با همسرتان مشکلاتی را تجربه می کنید، کاهش میل جنسی تان قابل پیش بینی است.

تجربه ی مشکلات مختلف، می تواند رابطه تان را سرد کرده و سردی و رخوت در رابطه ی جنسی تان نیز نمود پیدا می کند.

بنابراین بهتر است بار مشکلات را به دوش نکشید و برای رفع آن ها از یک مشاور متخصص درخواست کمک کنید.

در بسیاری از موارد رنجش های قدیمی، عدم بیان احساسات، انتظارات و خواسته ها می تواند ریشه ی اصلی سردی ورابط جنسی باشد که نیاز به خانواده درمانی و اقدامات عملی دارد.

فشار کاری تان در چه حد است؟
عامل دیگر کاهش میل جنسی زنان ، فشار کاری است.

اگر چه ممکن است مردان در شرایط پرفشار کاری، تمایل بیشتری به برقراری رابطه جنسی نشان دهند، اما در مرود زنان این اصل صادق نیست.

تجربه ی فشار کاری زیاد، خستگی و بی خوابی های مداوم می تواند میل جنسی زن را کاهش دهد و لازم است تا موارد ذکر شده به خوبی مدیریت شوند تا مساله مرتفع شود.

میزان تستسترون آزاد را چک کنید.
کاهش میزان این هورمون نیز می تواند در کاهش میل جنسی موثر واقع شود.

بنابراین توجه داشته باشید که طیف گسترده ای از علل جسمی، روانی، درون روانی و بین فردی می تواند در ایجاد این مشکل دخیل باشد.

بنابراین بهتر است موارد ذکر شده را بررسی کنید و در صورت مشاهده ی مشکل به درمانگر مربوطه مراجعه نمایید.

منبع:کانون مشاوران ایران-۸ دلایل مهم کاهش میل جنسی در زنان
 

  • سارا پارسایی