روانشناسی برتر

مشاوره خانواده

روانشناسی برتر

مشاوره خانواده

مشاوره خانواده و روانشناسی

۲۹ مطلب در دی ۱۴۰۱ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

علاقه مند کردن کودک به مدرسه دغدغه بسیاری از والدین می باشد. آیا کودک شما در برابر مدرسه رفتن مقاومت می کند؟ مشق های خود را به موقع انجام نمی دهد؟

 
روش های علاقه مند کردن کودک به مدرسه
نگران نباشید نکات زیر در مورد کمک به بچه ها به لذت بردن از مدرسه است و به شما و همسرتان کمک می کند تا بتوانید علاقه مند کردن کودک به مدرسه را تجربه کنید:

۱.خانه خود را پر از کتاب کنید

خانه‌های پر از کتاب سطح تحصیلی کودک را به طور متوسط ​​۳.۲ سال افزایش می‌دهند. صرفاً داشتن کتاب در خانه (۵۰ کتاب ایده آل است) برای تعیین اهمیت مطالعه و علاقه مند کردن کودک به مدرسه کافی می باشد.

امانت گرفتن کتاب از کتابخانه (هر چند با ارزش باشد) کافی نیست . این واقعیت که والدین به اندازه کافی کتاب ها را در اولویت قرار می دهند تا فضایی برای آن ها در خانه ایجاد کنند، چیزی است که به بچه ها کمک می کند تا از مدرسه و ارتباط با کتاب لذت ببرند.

لازم نیست ۵۰ کتاب را باهم بخرید، اما شروع به برنامه ریزی برای کتابخانه شخصی خود در خانه کنید. اگر قفسه دارید، بخشی را که به کتاب های کودکان اختصاص دهید. اگر نه، یک قفسه ساده برای کودکان به اتاق آن ها اضافه کنید.

سپس او را به کتاب فروشی برده و به عنوان هدیه برای او کتاب بگیرید. به او اجازه دهید تا کتابی که می خواهد را انتخاب کند.

۲. مراقب نحوه صحبت خود در مورد مدرسه باشید

همه مردم از تعطیل شدن مدارس در آخر هفته ها یا تعطیلات خوشحال می شوند همین خوشحالی به کودک نشان می دهد که مدرسه چیز خوبی نمی باشد.

بنابراین، از خود بپرسید: چگونه با فرزند خود در مورد مدرسه صحبت می کنم؟

آیا به او می گویید« یک خبر خوش فردا تعطیل است و مدرسه ای در کار نیست؟»

این تصمیمات کوچک تعیین می کند که آیا مدرسه برای خانواده شما مهم است یا باید از آن دوری کرد. البته آخر هفته‌ها سرگرم‌کننده هستند، زیرا ما می‌توانیم تمام روز را با یکدیگر معاشرت کنیم و دیر از خواب بیدار شویم. اما مراقب باشید که چگونه در مورد مدرسه صحبت می کنید و مطمئن شوید که آن را منفی نشان نمی دهید.

علاقه مند کردن کودک به درس
۳. در تعطیلات مدرسه به یادگیری ادامه دهید
چه چند هفته تعطیلات عید و چه طولانی مدت در تابستان، زمانی که فرزندتان در مدرسه نیست، نوعی «برنامه درسی» جذاب برای او فراهم کنید تا اهمیت علاقه مند کردن کودک به مدرسه را به او نشان دهید.

البته، بچه ها تقریباً همیشه در حال یادگیری هستند، از هر لحظه بازی تا درس خواندن همیشه یاد می گیرند. با این حال، بسیاری از تابستان‌هایم را به یاد می‌آورم که بعدازظهرها تلویزیون تماشا می‌کردم و زمانی که می‌توانستم بیشتر درگیر کتاب و یادگیری باشم.

نباید برنامه سخت و دشواری داشته باشید زیرا خانه مدرسه نیست. اما یادگیری هرگز نباید کنار گذاشته شود.

۴. قوانینی را در خانه در مورد مدرسه وضع کنید
آیا در مورد مسواک زدن دو بار فکر می کنید؟ احتمالا نه. شما باید هر روز صبح و شب دندان های خود را مسواک بزنید، بعد از استفاده از دستشویی دست های خود را بشویید و قبل از خواب چراغ ها را خاموش کنید.

این قدرت عادات و کارهای روزمره است و همین امر را می توان در مدرسه نیز به کار برد.

به عنوان مثال، می توانید یک برنامه روتین بعد از مدرسه ایجاد کنید که شامل یک میان وعده و چند دقیقه تکالیف درسی باشد. اطمینان حاصل کنید که فرزندتان میز خود را مرتب نگه می دارد.

این روال ها زندگی روزمره شما را برای یادگیری تنظیم می کنند و این انتظار را ایجاد می کنند که مدرسه مهم است.

۵. انتظار داشته باشید فرزندتان به دانشگاه برود
من افرادی را می‌شناسم که بدون چنین انتظاری بزرگ شده‌اند و احساس می‌کردند که ورود به دانشگاه و گذراندن آن دشوارتر است. آن ها باید به تنهایی مراحل ثبت نام را طی می کردند، یا والدینشان علاقه ای نداشت که مدرکی داشته باشند.

همه کسانی که به دانشگاه می روند موفقیت پیدا نمی کنند، همانطور که همه کسانی که به کالج نمی روند با مشکل مواجه نیستند. اما کالج فرصت های زیادی را در دراز مدت ارائه می دهد. درآمد بیشتر و بیکاری کمتر و ایجاد علایق مادام العمر چند مورد از این موارد هستند.

بسیاری از افراد در دانشگاه و تعامل با دیگران متوجه می شوند که چه علایقی در زندگی دارند و یاد می گیرند که چگونه می توانند آن ها را بهتر دنبال کنند.

۶. نشان دهید که چگونه مدرسه بر آینده فرزند شما تأثیر می گذارد
بسیاری از مردم آموزه های مدرسه را مسخره می کنند به طور مثال حتما زیاد شنیده اید که انتگرال چه زمانی به من کمک می کند؟

مسلماً، ما همیشه موضوعاتی را که در مدرسه می آموزیم در زندگی روزمره به کار نمی بریم. ممکن است جزئیاتی که در تاریخ یاد می گیریم و درس های تکالیفی که در آن مطالعه کرده ایم اهمیتی نداشته باشند.

تا به امروز، من هنوز از بسیاری از برنامه های ریاضی که در دوره ابتدایی یاد گرفتم برای یافتن درصد استفاده می کنم.

در مورد نحوه استفاده از آنچه در مدرسه آموخته اید اکنون به عنوان یک بزرگسال صحبت کنید. شاید نوشتن پروپوزال برای کار، با استفاده از مهارت هایی است که در کلاس انگلیسی آموخته اید یکی از این موارد باشد. در بحث ها می توانید نظرات خود را در مورد تاریخ و جغرافیا بهتر بیان کنید زیرا در مدرسه آن ها را آموخته اید.

علاوه بر استفاده مستقیم از آنچه در مدرسه آموخته اید، شما می توانید انتقادی فکر کنید، مشاهده کنید، سوال کنید. شما یاد گرفتید که چگونه استنباط کنید، استدلال کنید و تحقیق کنید و  از اینکه چیز جدیدی یاد گرفته اید خوشحال شوید.

و مهمتر از همه به کودک خود بگویید که اگر به مدرسه نمی‌رفتید یا خوب کار نمی‌کردید، چه فصرت هایی ممکن بود وجود نداشته باشند. هرچه برای مدرسه ارزش بیشتری قائل باشیم، شانس ها و انتخاب های بیشتری در بزرگسالی می توانیم داشته باشیم.

منبع:کانون مشاوران ایران-۱۰ روش علاقه مند کردن کودک به مدرسه
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

اختلال لالی انتخابی (selective mutism) نوع خاصی از اختلال اضطراب است که مشخصه عمده ی آن ناتوانی پایدار برای صحبت کردن در موقعیت های اجتماعی (مانند مدرسه، یا در حضور هم‌بازی ها) است، این اختلال معمولاً در کودکی شروع شده و در صورت عدم درمان و توجه لازم، می تواند تا بزرگسالی نیز ادامه یابد.

لالی انتخابی با پیشرفت آموزشی یا شغلی یا ارتباط اجتماعی تداخل می یابد و برای تشخیص آن، باید این حالت ظرف یک ماه تداوم یابد و تنها به ماه اول مدرسه (زیرا در این دوره اکثر کودکان خجالت می کشند و از این رو تمایلی به صحبت کردن ندارند) اکتفا نگردد.

 
لالی انتخابی چیست
درصورتی که ناتوانی افراد در صحبت کردن تنها به دلیل عدم شناخت یا بلد نبودن زبان گفتاری مورد نیاز در آن موقعیت اجتماعی است نباید به عنوان لالی انتخابی تشخیص داده شود. همچنین، اگر اختلال با خجالت ارتباط بیشتری داشته باشد نباید احتمال وجود لالی انتخابی را داد.

علاوه بر این در صورت مشاهده اسکیزوفرنی یا دیگر اختلالات روان پریش رخ دهد نیز نباید به عنوان اختلال لالی انتخابی تشخیص داده شود. در عوض، با ارتباط از طریق بیان های کلامی استاندارد (گفتار درمانی)، کودکان دارای این اختلال ممکن است بتوانند با اشارات، صداکشی های همزمان، کوتاه یا تک هجایی یا با تغییر صدا ارتباط برقرار کنند.


اختلال لالی انتخابی
اختلالات مرتبط با اختلال لالی انتخابی
مشخصه های مرتبط لالی انتخابی ممکن است شامل کمرویی پیش رونده، ترس از خجالت در اجتماع، گوشه گیری و عقب نشینی اجتماعی، چسبیدن به دیگران، صفات وسواسی گونه، منفی گرایی، قشقرق های وحشتناک، نشان دادن رفتار کنترل کننده یا نافرمانی به ویژه در خانه باشد.

امکان اختلال شدید در کارکرد اجتماعی و تحصیلی وجود دارد. مورد تمسخرگرفته شدن، سرزنش و مقصر شناخته شدن توسط همسالان نیز در این شرایط متداول است. اگرچه کودکان با این اختلال عموماً دارای مهارت های نرمال زبان هستند اما ممکن است گاهاً با اختلال ارتباطی (اختلال واج شناختی، اختلال زبان فراگیر، اختلال زبان بیانی دریافتی ترکیبی) یا شرایط ناشی از گذراندن دوره پزشکی عمومی ناشی از نابهنجاری ها در گفتار مرتبط شود.

اختلالات اضطرابی (بالاخص فوبیای اجتماعی)، عقب ماندگی ذهنی، معالجات بیمارستانی یا محرک های مفرط تنش زای روانشناختی ممکن است در بروز این اختلال نقش داشته باشند. کودکان مهاجری که در تسلط به زبان رسمی کشور جدید میزبان ناآشنا یا ضعیف باشند ممکن است از صحبت با غریبه ها در محیط های جدید ممانعت کنند (که این حالت به معنی لالی انتخابی نیست).

به نظر می رسد که لالی انتخابی اختلالی کمیاب باشد که در کمتر از پنج صدم کودکان حاضر در شرایط تحصیلی عمومی یافت می شود. لالی انتخابی در دختران نسبت به پسران اندکی متداول تر است و بیش تر دیده می شود.

علائم خاص لالی انتخابی
 ناتوانی مداوم در صحبت کردن در موقعیت های اجتماعی خاصی که لازمه حضور در آن موقعیت صحبت کردن برخلاف دیگر موقعیت ها است (مانند کلاس درس، یا در مهمانی).
 این مشکل با پیشرفت شغلی یا آموزشی یا با ارتباط اجتماعی تداخل شدیدی دارد. به عبارتی دیگر، شخص از تحصیل بازمی ماند (یا بی میل می شود) نمی توانند در راستای شغل موردنظر خود پیش روند یا در برقراری ارتباطات اجتماعی خوب با دوستان یا دوستان یا افراد مهم دیگری ضعف دارند و به طور کلی طرد می شود.
طول این اختلال دست کم یک ماه می باشد (و به ماه نخست مدرسه رفتن محدود نیست).
 ناتوانی در صحبت کردن به دلیل بی اطلاعی، دشواری زبان گفتاری مورد نظر در موقعیت اجتماعی نیست.
اختلال ارتباطی (لکنت زبان) توصیف بهتر این اختلال نیست و منحصراً در طی دوره های اختلال رشدی فراگیر، اسکیزوفرنی یا دیگر اختلالات روان پریشی رخ نمی دهد.
نشانه ها بر اساس ویراست پنجم راهنمای تشخیصی و اماری اختلالات روانی انجمن روان شناسی آمریکا DSM-5 آورده شده اند.

راه های درمان لالی انتخابی
برنامه درمانی اختلال لالی انتخابی کودک و والدین را درگیر می کند و از راهبردهای مبتنی بر شواهد خاصی استفاده می کند تا به کودک آموزش دهد که چگونه اضطراب خود را در پیش دبستانی/مدرسه و در جمع مدیریت کند، بنابراین آن ها را قادر می سازد از برقراری ارتباط لذت ببرند و دوران کودکی کم اضطراب را تجربه کنند.

بسیاری از کودکانی که با آنها کار می کنیم مشکلات دیگری نیز دارند، مانند مسائل رفتاری در خانه، مسائل مربوط به عزت نفس، تنظیم احساسات، فوبیا، مسائل مربوط به دستشویی و خوردن، اختلال طیف اوتیسم (ASD)، مشکلات یادگیری، مشکلات گفتاری و زبانی (جدا از لالی انتخابی) و مشکلات مهارت های اجتماعی. هر یک از این مسائل را می توان به عنوان بخشی از برنامه کلی درمان، ارزیابی و هدف قرار داد.

بهترین درمان برای لالی انتخابی چیست؟
بیشترین درمان موفق برای لالی انتخابی، درمان شناختی رفتاری است. رویکردهای رفتاردرمانی، از جمله مواجهه تدریجی، مدیریت احتمالی، شکل دهی متوالی، و محو شدن محرک، در درمان اضطراب دوران کودکی موفق می باشد.

روانشناسان تکنیک‌های مقابله‌های مختلف را برای مدیریت استرس ارائه می کنند برخی از تکنیک های رفتاری برای بهبود مهارت های گفتاری در موقعیت های خاص عبارتند از:

مدل‌سازی. شامل ساخت فیلم‌های ضبط‌شده و صوتی با الگوبرداری از رفتارهای مناسب، نشان دادن صحبت بزرگان در موقعیت‌هایی است که قبلاً سکوت کرده‌اند. ضبط ها به طور منظم در طول جلسات درمانی پخش می شوند تا به شنیدن صحبت های خود در شرایط مختلف عادت کنند.

منبع:کانون مشاوران ایران-اختلال لالی انتخابی | درمان قطعی + تشخیص
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

طول عمر بیماران اسکیزوفرنی یکی از نگرانی های اصلی این افراد می باشد. خوشبختانه افزایش امید به زندگی برای افراد مبتلا به اسکیزوفرنی با دسترسی بهتر به پزشکی و سایر خدمات بهداشت عمومی امکان‌پذیر است.

طول عمر بیماران اسکیزوفرنی می تواند موضوع پیچیده ای باشد که باعث نگرانی بسیاری از افراد شود. در حالی که اسکیزوفرنی به خودی خود لزوماً یک علت شایع مرگ نیست، افراد مبتلا به این بیماری ممکن است به طور بالقوه امید به زندگی کمتری نسبت به افراد بدون این بیماری داشته باشند.

بر اساس گزارشات موسسه ملی سلامت روان (NIMH)، میانگین طول عمر بیماران اسکیزوفرنی در ایالات متحده به ۲۸٫۵ سال کاهش یافته است که آمار قابل توجهی می باشد.

متاسفانه این آمار امید به زندگی ممکن است به شرایط سلامتی مرتبط باشد که معمولاً با این اختلال همراه است، این اختلالات شامل موارد زیر می باشد:

بیماری قلبی
دیابت
بیماری کبد
افراد مبتلا به اسکیزوفرنی اغلب شانس بیشتری برای تجربه مرگ ناشی از خودکشی نسبت به افراد بدون اسکیزوفرنی دارند. موسسه ملی سلامت روان تخمین می زند که ۴٫۹٪ از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی به دلیل خودکشی می میرند.

طول عمر بیماران اسکیزوفرنی
افراد مبتلا به اسکیزوفرنی اغلب ۳٫۵ برابر بیشتر از افرادی که درگیر این بیماری نیستند در سال جان خود را از دست می دهند. اسکیزوفرنی می تواند به طور متوسط ​​۱۴٫۵ سال از طول عمر یک فرد کم کند.

تحقیقات در سال ۲۰۲۰ نشان داد که درمان به موقع، مناسب و کمک خانواده می تواند طول عمر بیماران اسکیزوفرنی تا هفت سال افزایش دهد، علاوه بر این در کیفیت زندگی آن ها نیز تاثیر زیادی دارد.


بیماران اسکیزوفرنی
مرگ بیماران اسکیزوفرنی
همان طور که گفته شد این بیماری با سایر اختلالات همراه می باشد که گاهی اوقات می تواند زندگی این افراد را به خطر بیاندازد:

بیولوژیکی: بیماری های قلبی عروقی، سرطان، دیابت، آنفولانزا، نقص های رشد عصبی
شخصی: تنهایی و انزوا، سبک زندگی ناسالم، سوء مصرف مواد
اجتماعی: مرگ تصادفی، خودکشی، استرس شدید، تروما، فقر به دلیل نرخ بیشتر بیکاری
خودکشی بیماران اسکیزوفرنی
تأثیر خودکشی را نمی توان در مورد کاهش طول عمر بیماران اسکیزوفرنی نادیده گرفت. یک مطالعه در سال ۲۰۲۱ نشان می دهد که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی۴٫۵ برابر بیش تر احتمال دارد که خودکشی کنند.

افراد مبتلا به اسکیزوفرنی با بیگانگی و طرد شدن از جامعه خود مواجه می‌شوند که احساس انزوا، ناتوانی و فقدان احساس تعلق را در آن ها دامن می‌زند.

افزایش امید به زندگی برای افراد مبتلا به اسکیزوفرنی
افزایش طول عمر بیماران اسکیزوفرنی شامل مداخلات زیر می باشد:

افزایش دسترسی به مراقب
آموزش پزشکی
شناسایی و مدیریت خطر قلبی عروقی
کاهش مصرف دخانیات و سوء مصرف مواد
کاهش انزوا از طریق گروه های حمایتی
دسترسی به گزینه های سبک زندگی سالم
مداخله زودهنگام
درمان هدفمند
آموزش بهتر برای عموم
ارائه برنامه های قوی تر و هدفمندتر از خودکشی برای افراد مبتلا به اسکیزوفرنی

منبع:کانون مشاوران ایران-طول عمر بیماران اسکیزوفرنی
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

کودک ترسو

ترس انواع مختلفی دارد که بسیاری از افراد در جنبه های مختلف زندگی خود با آن مواجه می شوند. ترس از قرار گرفتن در یک محیط باز، ترس از قرار گرفتن در یک جمع، ترس از قرار گرفتن در محیط تاریک، ترس از برقراری ارتباط با جنس مخالف، ترس از قرار گرفتن در فضایی بسته و تنگ، ترس از سخنرانی در حضور جمع و هزاران ترس دیگر وجود دارند که بسیاری از افراد را در طول زندگی آزار می دهند. ترس تنها مختص بزرگسالان نیست بلکه در کودکان نیز می تواند به طور باورنکردنی وجود داشته باشد.

نکته بسیار مهم در مورد ترس این است که ترس فقط در صورتی که از حالت نرمال خود خارج شود ترس نامیده می شود به طور مثال اگر یک کودک از ارتفاع بالا در نوک یک قله بترسد نمی توان او را کودک ترسو نامید اما اگر یک کودک در حضور خانواده خود جرات رفتن به اتاق خودش را نداشته باشد و از تنهایی و تاریکی در اتاقش به شدت وحشت داشته باشد می شود او را در زمره کودکان ترسو قرار داد.

نکته مهم در کاهش ترس در کودک ترسو این است که باید او را به تدریج با این کار اشنا نمود مثلا اگر او از شنا کردن در عمق یک متری می ترسد ابتدا لازم است تا در عمق سی سانتی قرار گرفته و ارام ارام و با گذشت زمان از او انتظار قرار گرفتن در عمق یک متری را داشت و نه اینکه یکباره او را در درون عمق یک متری پرتاب کرد و گفت ایرادی ندارد و ترسش ریخته می شود! چرا که این کار می تواند بسیار خطرناک باشد و حتی منجر به مرگ نیز شود. باید برای کاهش ترس در کودکان ترسو با ان ها همراه شد مثلا در مثال بالا اگر پدر به ارامی دست فرزند خود را بگیرد و او را با محیط استخر و آب آشنا نماید کودک کم کم می تواند به  شرایط عادت کرده و ترسش فرو می ریزد اما تصور کنید که پدری به  جای این کار به یکباره فرزند خود را در درون اب بیندازد. در واقع در صورت بروز چنین اتفاقی کودک به پدر و یا مادر بی اعتماد شده و ترسی دیگر در او به وجود می آید که ترس از والدین است و اگر او به این مرحله برسد نه تنها بسیاری از ترس هایش خوب نمی شود بلکه بدتر نیز خواهد شد و دیگر به هیچ نحوی نمی توان به راحتی ترس ها را در او از بین برد و به او کمک کرد. استفاده از واژه های مثبتی مانند ” می دونستم که تو میتونی” مطمنم که تو شجاعی” و این قبیل عبارات می تواند اعتماد به نفس را در کودک افزایش داده و هم چنین مثالهایی از قهرمانان شخصیت هایی که فرزند در کارتون و فیلم و با داستان خوانده بسیار مهم می باشد. مثلا بگویید ” پسرم مثل فلان قهرمان شجاع است” البته این نکته را باید دقت نمود که کودک نباید حس کند که تحت فشار است بلکه به آرامی و ظرافت باید این موارد به او گفته  شود. نکته مهم بعدی این است که اگر کودک ترسو از مواجهه با ترس فرار کرد یک امر طبیعی است و نباید حمایت شما از بین رود چرا که در این صورت او احساس ترس بیشتری نموده و ممکن است که به طور کلی اعتماد به نفسش از بین برود پس نیاز است تا دائما او حس کند که شما به عنوان حامی و پشتیبان او هستید حتی اگر او هنوز آمادگی شکست ترس و مواجهه شدن با آن را به خوبی نداشته باشد.

نکته مهم دیگر این است که می بایست صبور باشد و فرصت های زیادی به فرزند خود بدهید مثلا اگر او نتوانست با ترسش مقابله کند به او بگویید” هیچ ایرادی ندارد هنوز هم فرصت داری” این جمله به او می فهماند که تسلیم شدن معنایی ندارد و همواره باید امیدوار بود. مورد مهم دیگر این است که هرگز نباید ترس ها را در یک کودک ترسو کم انگاشته و آن ها را مسخره نمود چرا که جنس ترس در آن ها با بزرگسالان متفاوت است مثلا نباید به او بگویید” تو که دیگر بچه نیستی، این که ترسی ندارد” و به جای آن می شود گفت” من هم از برخی چیزها می ترسم که شاید تو نترسی” اما ترس نمی تواند من را شکست دهد و نکته مهم هم همین است که کودک بفهمد که می تواند بزرگترین ترس ها را نیز شکست داده و راحت شود. در نهایت و در صورت رعایت موارد گفته شده اگر باز هم کودک ترس های زیادی دارد که روند زندگی اش را مختل نموده مشاوره با متخصصان روانشناسی می تواند بسیار مفید و راهگشا باشد.

منبع:کانون مشاوران ایران-کودک ترسو
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

مراقبت از خود چیست؟ چگونه خودمان را دوست داشته باشیم؟ گاهی اوقات ممکن است فریب بخوریم و فکر کنیم که مراقبت از خود شامل خریدن چیزهایی است که می خواهیم اما این همه ماجرا نیست.

بیدار شدن در ساعت ۵ صبح برای یک کلاس تمرینی اگر واقعا به آن احتیاج داشته باشیم می تواند مراقبت از خود در نظر گرفته شود (حتی اگر در آن زمان احساس خوبی نداشته باشیم)، خود مراقبتی می تواند شامل تمیز کردن خانه، خواب اضافی و ورود کمی دیر به محل کارتان باشد.

بیشتر اقدامات خودمراقبتی با نوعی «هزینه» همراه است (معمولاً زمان و گاهی اوقات پول) در حالی که هنوز به یاد داشته باشیم که نسبت به اطرافیانمان تعهداتی داریم (مانند کار، خانواده، روابط).

مراقبت از خود کاملاً ذهنی بوده و بر اساس خواسته ها و نیازهای فرد در آن لحظه است. ممکن است برخلاف رئیستان که برنامه مهمانی برای آخر هفته فراهم کرده است دوست داشته باشید در خانه بمانید و فیلم ببینید، یا برخلاف همسرتان که دوست دارد در خانه بماند دوست داشته باشید که به پیاده روی بروید.

مراقبت از خود در کجای یک رابطه قرار می گیرد؟
خود مراقبتی در رابطه سخت تر می شود، به عبارت دیگر می‌توانید استدلال کنید که برای بسیاری از افراد، مجرد بودن مراقبت از خود را تا حدودی آسان‌تر می‌کند و در این شرایط ما زمان و قدرت تصمیم‌گیری بیشتری داریم تا دقیقاً آنچه می‌خواهیم انجام دهیم (آنچه می‌خواهیم بخوریم، وقت خود را صرف انجام آنچه می‌خواهیم کنیم).

جنبه‌های منفی نیز در این مورد وجود دارد (ممکن است احساس تنهایی کنیم یا حمایت عاطفی را که روابط به همراه دارد از دست بدهیم)، اما واقعیت این است که مراقبت از خود در هنگام مجردی بسیار آسان‌تر است.

رابطه نیاز به سازش طرفین دارد بنابراین این احتمال وجود دارد که برنامه های آن ها شلوغ تر شود و مجبور شوند برای فعالیت های مشترکی که حتی مورد علاقه آن ها نمی باشد نیز جا باز کنند.

سرگرمی هایی که در زمان مجردی انجام می‌دهیم، مانند ورزش منظم، صرف وقت با دوستان، سرگرمی‌های انفرادی مانند پیاده‌روی طولانی یا کلاس‌های زبان در زندگی مشترک کم رنگ تر می شود.


مراقبت از خود
چرا باید خودمان را دوست داشته باشیم؟
۱٫ دوست داشتن خود باعث ایجاد اعتماد به نفس می شود.
وقتی خودتان را دوست دارید، به احتمال زیاد احساس اعتماد به نفس و امنیت خواهید داشت.

این به شما قدرت می‌دهد تا ریسک‌های خلاقانه بپذیرید، چیزهای جدید را امتحان کنید، با افراد جدید ملاقات کنید و افق‌های خود را گسترش دهید. عشق به خود باعث اعتماد به نفس می شود و اعتماد به نفس باعث رشد می شود.

۲٫ وقتی خودتان را دوست دارید، نیازی به تایید خارجی ندارید.
همه دوست دارند احساس کنند که مورد علاقه و اعتبار هستند. بسیاری از ما به دنبال این اعتبار هستیم، اما اگر بتوانید یاد بگیرید که خودتان را دوست داشته باشید، می‌توانید هر جا که می‌روید احساس دوست داشتن و معتبر بودن را با خود داشته باشید، زیرا این احساس از درون شما می‌آید.

۳٫ می توانید از بازی مقایسه رها شوید. مقایسه بسیار مضر است.

رسانه‌های اجتماعی مقایسه را به یک بیماری همه‌گیر تبدیل کرده‌اند به این شکل ما مشکلات و بدی های زندگی خود را با قسمت های خوب زندگی دیگران مقایسه می کنیم.

اما وقتی خودت را دوست داشته باشی، مقایسه دیگر قدرتی ندارد. شما می توانید شادی دیگران را ببینید و برای او خوشحال باشید، بدون اینکه اجازه دهید این اتفاق روی خوشبختی شما تأثیر منفی بگذارد.

منبع:کانون مشاوران ایران-چگونه از جسم و روان خودتان مراقبت کنید | راهکارهای تضمینی
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

دروس ضروری برای شروع آموزش به کودکان بسیار خردسال- و چگونگی انجام آن

 به عنوان والدین، مهارت های بسیاری وجود دارد که ما نیاز داریم و می خواهیم که به کودکانمان آموزش دهیم. اغلب ما بر موارد پایه ای مانند آموزش دادن به کودک که چگونه به تنهایی خودش غذا بخورد و یا لباس بپوشد، چگونه بند کفشش را ببندد، چگونه حساب کند، بخواند و یا بنویسد شروع می کنیم. با این همه، مهارت های پایه ای وجود دارند که برای کودکان ما ضروری هستند تا بتوانند هر چه بیشتر مستقل شوند. اما همانگونه که ناتالیا دنیلز، روانشناس کودک، مطرح می کند، همانطور که ما به کودکانمان مهارت های عملی را یاد می دهیم، ممکن است دیگر مهارت هایی را که به همان اندازه از اهمیت برخوردارند را فراموش کنیم مانند هوش عاطفی. “کودکان همواره به همراه همدلی، عطوفت و مهربانی متولد نمی شوند. این مهارت ها بایستی به آنها یاد داده شود، پرورانده شود و رشد داده شوند. دنیلز همچنین می گوید که ما می توانیم بذر این مهرات ها را هر چه زودتر در زمان نوزادی در آنها بکاریم.

برای شروع دنیلز پیشنهاد می کند که به کودکان کمک کنیم تا برای احساسات خود عناوینی انتخاب کنند (از کم تا زیاد)و به آنها یاد دهیم چگونه اعمالشان بر دیگران تاثیر می گذارد. به عنوان مثال، شما ممکن است بگویید: “هر زمانی که اسباب بازی هایت را با دوستت به اشتراک بگذاری، او را خیلی خوشحال کرده ای” یا “زمانی که تو آن اسباب بازی را از او می گیری، ممکن است ناراحت شود”. سوم اینکه، به علت اینکه کمک به دیگران روشی قدرتمند برای ایجاد مهربانی است، به کودک خود یاد دهید تا کارهایی مانند نگهداشتن در برای دیگران و کمک به خواهر و برادرهایشان را انجام دهند. در ذیل شما دروس ضروری دیگری برای شروع آموزش به کودک خود، از همین الان می توانید ببینید و همچنین جزئیاتی در مورد نحوه ی انجام آن.

به کودک خود یاد دهید که او توانمند با صلاحیت است. به فرزند خود اجازه دهید تا کارهای بیشتری را خودش به تنهایی انجام دهد. دکتر جان دلفی، یک روانشناس بالینی و نویسنده ی کتاب”پدر و مادر در دسترس” و همچنین تهیه کننده پادکست “بهتر” به همکاری همسرش، می گوید این به این علت است که هر چه شما کار کمتری برای آنها انجام دهید، آنها به همان اندازه بیشتر یاد می گیرند که خمیرمایه شان چیست.

“این هدیه هم ارزشمند و هم قابل تعویض است. کودکان حس صلاحیت و شایستگی را تا آخر عمر حفظ خواهند کرد. دلفی والدین را به ، به چالش کشاندن کودکان برای انجام چیزهایی که به طور معمول انجام نمی دهند، تشویق کرده است- مانند انجام کارهای خشک شویی، شست و شوی ظروف، مشارکت در مکالمات بزرگترها در مورد سیاست و یا مذهب، حل مشکلات  کامپیوتری و حتی کمک به تعمیر موتور یک ماشین. “آنها را به این فضاها دعوت کنید. شما از آنچه که قادر هستند انجام دهند، شگفت زده خواهید شد”.

ناتالیا ون ریکورت، MSW، ACC، یک مددکار اجتماعی و مربی دوره های زندگی که در مربی گری ADHD و خانواده متخصص است گفته است که به کودکان خود یاد دهید احساسات خود را بفهمند و با آن کنار بیایند. والدین اغلب به کودکان خود می گویند آرام باش، درست رفتار کن یا بهتر رفتار کن و وقتی که کودکان به طرز اجتناب ناپذیری این کارها را انجام نمی دهند، خسته و دلسرد می شوند. “آنچه که کودکانتان به شما نمی گویند این است که آنها در مورد این که این چیزها واقعا به چه مفهومی هستند، هیچ ذهنیتی ندارند، چه برسد به اینکه این کارها را به مرحله ی عمل برسانند”. دوباره، به کودکتان لغاتی برای احساساتشان بددهی. اگر انها شروع به برون ریزی کنند، روی دو زانوی خود نشسته و به آنها بگویید “من می توانم ببینم که تو واقعا خسته هستی” یا “من می دانم که جدا ناامید شده ای” یک نمودار احساسات را زمانی که آرام هستند با آنها مرور کنید.

جنین هالوران، یک مشاور بهداشت روانی و بنیانگذار مهرات های مقابله برای کودکان، همچنین بر اهمیت آموزش در مورد احساسات تاکید می کند. کودکانتان را تشویق کنید تا تشخیص دهند که چه زمانی احساس شادی، و یا غم دارند “چه چیزی باعث وشحالی تو می شود؟ زمانی که چنین حسی داریف بدنت چه احساسی دارد؟ چهره ات چگونه می شود؟”.  هالورن، نویسنده کتاب کار مهارت های مقابله برای کودکان، همچنین گفته است که مطالعه کردن و تماشای تلویزیون فرصت های خوبی برای شناسایی احساسات هستند. ممکن است شما سوالاتی نظیر این بپرسید: “به نظر تو زمانی که این اتفاق افتاد، الینا چه احساسی داشت؟ اگر این اتفاق برای تو می افتاد چه حسی به تو دست می داد؟ در مورد چهره و بدن کوانتین چه فکری می کنی؟ در مورد احساسات او چه فکری می کنی؟”. به کودک خود مهرات های مقابله را آموزش دهید. اقدامات مختلفی را بر روی نمودار و کارت های فهرست قرار دهید به طوری که کودکتان اینها را آرامش بخش و یا لذت بخش بداند مانند انجام کارهای پرشی، یک برنامه تفریحی کوتاه، بازی با حیوانات خانگی، بیرون رفتن و گوش دادن به موسیقی. “زمانی که حس می کنید کودکتان زیاد از حد تحت تاثیر قرار گرفته و آشفته شد، او را ملزم کنید تا یک مهارت مقابله را برای بکارگیری انتخاب کند.

زمانی که کودکتان دچار آشفتگی می شود، ون ریکورت پیشنهاد می کند که بر آن چیزی که رفتارشان منتقل می کند و یا مهارتی که آنها کم دارندف تمرکز کنید. به عنوان مثال، زمانی که شما از آنها می خواهید تا اسباب بازی هایشان را تمیز کنند، ناراحت می شوند. شاید علت این است که آنها با انجام چنین کار بزرگی مواجه شده اند و هیچ سر نخی ندارند که چگونه می بایست شروع به این کار کنند.

اگر کودکتان کمی بزرگ تر است، می توانید با او در مورد این که چه چیزی باعث سختی تمیزکاری می شود و این که چه کاری ممکن است برای آسان تر کردن آن انجام داد، می توانید صحبت کنید و همچنین شما می توانید تقسیم کارها را به گام های کوچک تر مانند تمیزکاری قطعات در ابتدا و سپس جمع و جور کردن وسایل هنری را برای او مدلسازی کنید.

منبع:کانون مشاوران ایران-نکات مهم برای تدریس به کودکان
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

تاثیر تغذیه در بیش فعالی چه می باشد؟ آیا آنچه می خورید به توجه، تمرکز و یا بیش فعالی کمک می کند؟ هیچ دلیل علمی واضحی وجود ندارد که اختلال بیش فعالی و کمبود توجه در اثر رژیم یا مشکلات غذایی بوجود می آید.

ولی تحقیقات نشان داده اند که غذاهای مشخصی حداقل می توانند در تاثیر تغذیه در بیش فعالی نقش داشته باشند. بنابراین آیا این غذاها چیزهای خاصی هستند که اگر شما این شرایط را داشته باشید نباید بخورید؟ و یا اگر فرزند شما دچار مشکل کمبود توجه و بیش فعالی باشد نباید بخورد و آنچه می خورد را باید تغییر دهید؟

در اینجا پاسخ به سوالات شما درباره حذف رژیم غذایی، مکمل های غذایی، و تاثیر تغذیه در بیش فعالی با کمک مشاوران متخصص پاسخ داده می شود. در صورتی که سوالی دارید در انتهای متن می توانید آن را مطرح کرده تا متخصصان ما در سریع تر زمان ممکن به آن پاسخ دهند.

 
اختلال نقص توجه و بیش فعالی چیست؟
اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD) شایع ترین اختلال دوران کودکی است که تخمین زده می شود ۲ تا ۱۸٪ از کودکان را تحت تاثیر قرار دهد . علائم اصلی مرتبط با ADHD شامل سطوح نامناسب بیش فعالی، تکانشگری و بی توجهی است.

ADHD همراه با سایر مشکلات سلامت روان مانند اضطراب و اختلالات خلقی، از جمله افسردگی، افکار خودکشی و اختلال دوقطبی ظاهر می شود و اغلب به ویژه با مشکلات ضد اجتماعی مانند اختلال سلوک و اختلال نافرمانی مقابله ای همراه است. در این شرایط ADHD می تواند منجر به رفتار ضد اجتماعی، سوء مصرف مواد و اختلال شخصیت مرزی در اواخر نوجوانی و بزرگسالی شود.

علاوه بر این، ADHD با نقایص شناختی نیز مرتبط است. تخمین زده شده است که یک چهارم این کودکان دارای ناتوانی های یادگیری خاص در ریاضیات، خواندن، یا املا هستند. مشکلات توجه با تاخیر در عملکرد شناختی کلی، مهارت های زبانی ضعیف و سازگاری ضعیف در کلاس همراه می باشد.

رفتار مخرب، انضباط ضعیف، حواس‌پرتی می‌تواند تأثیر نامطلوبی بر خانواده‌ها، روابط، تعاملات اجتماعی و عزت‌نفس و عملکرد مدرسه کودکان بگذارد.

چه غذاهایی برای کودکان بیش از حد فعال مضر است
تاثیر تغذیه در بیش فعالی شامل غذاهایی می باشد که شما می خورید و یا هر مکمل غذایی که شما مصرف می کنید. به طور ایده آل عادات غذایی شما به کارکرد بهتر مغز کمک می کند و این علائم را کاهش می دهد مثل بی خوابی و یا عدم تمرکز.

ممکن است در مورد تاثیر تغذیه در بیش فعالی شنیده باشید، موارد غذایی زیر تاثیر تغذیه در بیش فعالی  را نشان می دهند و باید به آن ها توجه ویژه ای داشته باشید:

تاثیر تغذیه در بیش فعالی: فرض بر اینست که برخی از غذاهایی که شما می خورید ممکن است علائم را بهتر یا بدتر نمایند. هم چنین ممکن است خیلی از مواد غذایی که نمی خورید به بهبود علائم شما کمک کنند.

رژیم مکمل غذایی: با این برنامه شما ویتامین ها، مواد معدنی و یا سایر مواد غذایی را به تغذیه خود اضافه می کنید، این ایده به گونه ای است که می تواند به شما کمک کند چیزی را که از طریق غذا خوردن نمی توانید کسب کنید جبران نمایید. پیشنهاد دهندگان این نوع رژیم های غذایی بر این باورند که اگر مقدار کافی از این مواد غذایی را نداشته باشید ممکن است علائم شما تشدید گردد این نشانه تاثیر تغذیه در بیش فعالی می باشد.

رژیم های غذایی حذفی: این رژیم غذایی شامل نخوردن غذاها یا مواد غذایی می باشد که فکر می کنید منجر به رفتارهای خاصی شده یا علائم را بدتر می کنند.

تاثیر تغذیه در بیش فعالی: درباره رژیم های غذایی بیش فعالی تحقیق زیادی نشده است. داده ها محدود هستند و نتایج ترکیبی می باشند. علی رغم این مطلب متخصصان عرصه سلامت بر این باورند که آنچه که شما می خورید و می نوشید می تواند نقشی را در کمک به این علائم ایفا نماید.

بهترین صبحانه برای کودکان بیش فعال
یکی از متخصصان به نام ریچارد سان می گوید: هر آنچه که برای مغز خوب باشد تقریبا برای بیش فعالی نیز خوب است. ممکن است خواهان خوردن این موارد باشید:

یک رژیم غذایی با پروتئین بالا، لوبیاها، پنیر، گوشت و خشکبار می تواند منبع خوبی برای پروتئین باشند، این غذاها را در صبح و بعد از وعده های مدرسه بخورید. این موضوع می تواند تمرکز را بهبود بخشیده و ممکن است باعث اثربخشی دارو درمانی در دراز مدت شود.

موادی که در زیر آمده اند را کاهش دهید:

شکلات، شربت، ذرت، عسل، شکر، محصولاتی که از گندم سفید، برنج سفید و سیب زمینی می توانند تاثیر تغذیه در بیش فعالی داشته باشد و بهتراست که مصرف این موارد را کاهش دهید.

افزایش کربوهیدرات های پیچیده تر: این موارد خوب هستند؛ مقدار زیادی سبزیجات و میوه را مصرف کنید که شامل پرتقال، نارنگی، گلابی، گریپ فروت، سیب و کیوی می باشد. این نوع غذاها را در هنگام عصر می تواند به کودک کمک کند تا بخوابد و خواب راحت تری داشته باشد علاوه بر این تاثیر تغذیه در بیش فعالی را کاهش می دهد و کودک را ارام تر می سازد. از طرفی مصرف غذاهای فست فودی و نامناسب می تواند باعث تشدید تاثیر تغذیه در بیش فعالی شود.

افزایش اسیدهای چرب دارای امگا۳: می توانید این مواد را در ماهی تن، قزل آلا و سایر ماهی های سفید آب سرد پیدا کنید. گردوها، آجیل برزیل، روغن زیتون و کانولا غذاهای دیگری هستند که این مواد را در خود دارند. هم چنین می توانید مکمل اسید چرب دارای امگا۳ مصرف نمایید.

مولتی ویتامین و بیش فعالی
برخی از کارشناسان می گویند افراد بیش فعال باید هر روز ۱۰۰ % مکمل های معدنی و ویتامین دریافت کنند. سایر کارشناسان تغذیه معتقدند افرادی که رژیم غذایی عادی و متعارف دارند نیازی به مکمل های مغزی و ویتامین ندارند. کارشناسان می گویند شواهد کافی مبنی بر این که مکمل های معدنی و ویتامین ها به ناهنجاری های همه کودکان کمک می کنند و باعث افزایش تاثیر تغذیه در بیش فعالی می شوند وجود ندارد.

گرچه مولتی ویتامین ممکن است برای کودکان، نوجونان و افراد بالغ که رژیم غذایی نامناسب دارند مفید باشد، دوز زیاد ویتامین ها می تواند سمی باشد، پس از آن ها اجتناب کنید.

علائم بیش فعالی از شخصی به شخص دیگر متفاوت است. اگر نیازمند دریافت مکمل هستید از نزدیک با پزشکان در ارتباط باشید تا تاثیر تغذیه در بیش فعالی را کاهش دهید.

منبع:کانون مشاوران ایران-تاثیر تغذیه در بیش فعالی + چه ویتامینی باعث بیش فعالی می شود
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

اختلال خواب

اختلال خواب

هر انسان یک سوم زندگی خود را در خواب است. وﻗﺘـﻲ اﻓﺮاد در ﺣﺎل ﺧﻮاب هستند، ﻣﻐﺰشان ﻓﻌﺎل اﺳـﺖ و ﻓﻌـﺎﻟﻴت مغز ﺑﺮای ﻫﻤﻪ ﻛﺎرﻛﺮدﻫﺎی ﺑﺪن لازم است.

خواب و خوب خوابیدن یک نیاز مهم و بسیار ضروری در زندگی است که سبب سلامت جسمی و روحی فرد می شود.

البته رابطه ی خواب خوب و سلامت جسمی و روحی یک رابطه ی دو سویه است.

یعنی همانطور که خواب کافی و مناسب سبب سلامت جسمی و روحی می شود، سلامت و یا مشکلات جسمی یا روحی نیز در کیفیت خواب تاثیر گذار است.

از جمله فواید خواب
تقویت حافظه
بهبود یادگیری
رشد شناختی (افزایش تمرکز)
سلامت روانی (کاهش استرس)
بهبود عملکرد سیستم ایمنی و رشد
ترمیم جسمانی (ثابت نگه داشتن وزن بدن)
پیامدهای اختلال خواب
ضعف حافظه
بی حوصلگی
کاهش کیفیت کارو…
از جمله تاثیرات مشکلات روحی بر کیفیت خواب نیز وجود اختلالات اضطرابی و افسردگی است که سبب اختلال در خواب می شوند.

برخی از مشکلات جسمی از قبیل آسم، پرکاری یا کم کاری تیروئید، بیماری‌های نورولوژیک همچون پارکینسون و آلزایمر، آرتروز و ضربان قلب هم در بروز اختلالات خواب تأثیر دارند.

وقتی فردی خواب طبیعی نداشته باشد می گوییم دچار اختلال خواب شده است.

اختلال خواب یکی از مشکلاتی است که معمولا افراد کم وبیش با آن مواجه هستند اما می توانیم با شناخت نشانه ها و علت های اختلال خواب تا حد زیادی آن را برطرف کنیم.

لازم است این را نیز بدانیم که توجه به این نشانه ها زمانی مهم است که مدت زمان قابل ملاحظه ای وجود داشته باشند و به دفعات نسبتا زیادی روی دهند و باعث شوند که فرد دچار ناراحتی و آشفتگی شود.

اختلالات خواب  به دو دسته ی کلی بد خوابی ها (دیس سومنیا) و کژ خوابی ها (پاراسومنیا) تقسیم می شوند.

افراد مبتلا به دیس سومنیا کمتراز حد لازم، بیشتراز حد لازم و یا در زمان نامناسب میخوابند اما خود خواب آنها نرمال است.

در پاراسومنیا  کمیت و کیفیت و زمان بندی خواب اساسا نرمال است.

اما در طول خود خواب یا در طول زمان هایی که فرد در حال به خواب رفتن یا بیدار شدن است رویدادهای غیر عادی حرکتی و شناختی رخ می دهد، مانند: کابوس و سندرم پاهای بی قرار.

انواع بدخوابی ها (دیس سومنیا)
اختلال بی خوابی (اینسومنیا)
از جمله نشانه های اختلال بی خوابی مشکل در آغاز و شروع خواب است.

یعنی فرد به سختی به خواب می رود و زمانی هم که به خواب می رود در حفظ خواب مشکل دارد و مدام در طول خواب بیدار می شود.

بیدار شدن صبح زود و مشکل در به خواب رفتن دوباره نیز از جمله نشانه های بی خوابی است.

اختلال پرخوابی (هایپرسومانیا)
فرد در طول روز چندین بار می خوابد یا چرت میزند و خواب اصلی فرد هرروز بیش از۹ ساعت طول میکشد اما خستگی اورا رفع نمی کند و بعد از بیدار شدن از خواب سرحال و هوشیار نیست.

به طور کلی خواب آلودگی وی باعث اختلال در عملکرد شغلی و اجتماعی فرد شده است.

حمله خواب (نارکولپسی)
به هجوم آوردن خواب حمله ی خواب می گویند.

این هجوم چنان شدید است که شخص در هر موقیعتی مانند راه رفتن، حرف زدن، رانندگی یا تدریس نمی تواند مقاومت کند و کنترل ماهیچه ها را از دست می دهد و به خواب می رود.

حمله ی خواب ممکن است چندبار در روز تکرار شود و از چند ثانیه تا ۳۰ دقیقه طول بکشد.

توهم ، خشکی زدگی (کاهش یا از دست دادن حرکت عضلانی) و فلج خواب (ناتوانی در حرف زدن و حرکت کردن و حتی نفس کشیدن) از جمله نشانه های همراه با حمله خواب است.

وقفه تنفسی در خواب (آپنه ی خواب)
قطع خواب که سبب خواب آلودگی زیاد و یا بی خوابی می شود و این خواب آلودگی از یک اختلال تنفسی ناشی می شود.

قطع و یا کاهش جریان هوا در ناحیه ی بینی و دهان که بیشتر از ۱۹ ثانیه طول می کشد.

این اتفاق در هر ساعت حداقل ۵ بار و در طول شب حداقل ۳۰ بار اتفاق می افتد.

اختلال خواب و بیداری ریتم شبانه روزی
مشخصه ی اصلی این اختلال مختل شدن دایمی و مکرر خواب است.

این اختلال بر اثر تغییر ریتم شبانه روزی و یا عدم هماهنگی بین ریتم های شبانه روزی و برنامه ی خواب_بیداری، که محیط فرد یا برنامه ی کاری یا اجتماعی ایجاب می کند، ایجاد می شود.

انواع کژخوابی ها (پاراسومنیا)
اختلال برانگیختگی خواب
بیدار شدن مکرر از خواب  همراه با خواب گردی.

این افراد در حین خوابگردی چهره ای فاقد احساس و چشمهایی خیره دارند  و به تلاش دیگران برای بیدار کردنش واکنشی نشان نمی دهند.

وحشت شبانه
فرد به طور ناگهانی و همراه با ترس شدید و تنفس سریع و تعرق زیاد از خواب بیدار می شود و به تلاش دیگران برای آرام کردنش پاسخی نمی دهد.

همچنین رویاها را به خاطر نمی آورد و نسبت به دوره ای که اتفاق افتاده دچار فراموشی می شود.

کابوس
دیدن رویاهای ترسناک و خطرناک در حین خواب ، بیدار شدن مکرر از خواب و یاد آوری دقیق رویاها.

بعضی تمام عمر دچار کابوس هستند و بعضی ها هنگام استرس و بیماری دچار کابوس می شوند.

هرچه استرس زندگی بیشتر باشد کابوس ها هم بیشتر می شوند.

منبع:کانون مشاوران ایران-اختلال خواب
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

جملاتی که نباید به کودکان گفت کمک می کند که با فرزندان خود رابطه بهتری داشته باشید.

شاید فرزندانتان زیاد با شما ارتباط برقرار نمی کنند و بیشتر وقت خود را در اتاق خود می گذرانند و به گوشی هوشمند یا رایانه خود می چسبد. می خواهید دلیل آن را بدانید؟

جملاتی که نباید به کودکان گفت
این به خاطر نحوه صحبت والدینشان با آن هاست.  بنابراین در اینجا لیستی از ۱۵ چیز که والدین باید به فرزندان خود نگویند آورده شده است:

۱.«تو همیشه…» یا «تو هرگز…»
آیا تا به حال یکی از موارد زیر را به فرزندان خود گفته اید، این جملاتی که نباید به کودکان گفت بسیار مهم می باشد بنابراین از گفتن آن ها خودداری کنید:

«تو همیشه دیر از خواب بیدار می شوی.»
«تو همیشه راه آسان را انتخاب می کنی.»
«تو همیشه در مدرسه دچار مشکل می شوی.»
«تو هرگز تکالیف خود را به موقع انجام نمی دهی.»
«تو هیچ وقت کارهایت را به موقع انجام نمی دهی.»
«تو هرگز لباس های خود را در سبد لباسشویی قرار نمی دهی.»
وقتی از جملاتی که نباید به کودکان گفت مانند “تو همیشه…” یا “تو هرگز…” استفاده می کنی، فرزندانت حالت تدافعی پیدا می کنند و مکالمه را به بحث تبدیل می کنید.

از این گذشته حتما مواردی وجود دارد که تکالیف خود را به موقع انجام می دهد به جای اینکه آن ها را سرزنش کنید وقتی کار خود را درست انجام می دهند از آن ها قدردانی کنید.

بنابراین روش زیر را امتحان کنید.

مواردی را بیان کنید که فرزندان شما نمی توانند آن ها را رد کنند. برای مثال، به فرزندتان بگویید: «در هفته گذشته، سه بار، نیم ساعت دیر بیدار شدی و این باعث شد دیر به مدرسه برسی بنابراین بهتراست که در مورد آن صحبت کنید.»


جملاتی که نباید به کودکان گفت
 

۲. از کار خودت خجالت بکش
به عنوان والد، هدف این نیست که فرزندانتان را برای رفتارشان مقصر بدانید. بلکه هدف تربیت آن ها برای رعایت ارزش و قانون می باشد.

به جای گفتن اینکه باید برای کاری که انجام داده است او را خجالت زده کنید بهتر است که در مورد رفتارش با او صحبت کنید.

۳. “کار خوب!”
مطالعات نشان می دهد که در روابط سالم، نسبت نظرات مثبت به نظرات منفی تقریباً ۱ به ۶ می باشد.

اما متاسفانه در بسیاری از خانواده ها این نسبت برعکس می باشد. این بدین معنی است که نظرات منفی بسیار بیشتر از نظرات مثبت است و جملاتی که نباید به کودکان گفت بیش از اندازه به کار می رود. به این ترتیب، محیط خانه متشنج و گاهی پر از دعوا و درگیری می باشد. پس بهتر است هر چند وقت یکبار از فرزندان خود تمجید کنید.

برای اینکه ستایش معنادار باشد، باید چیز مشخصی تعیین کنید و برای آن از او قدردانی کنید.

منبع:کانون مشاوران ایران-جملاتی که نباید به کودکان گفت| ۲۵ چیزی که آینده کودک را تباه می کند
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

فاوت اختلال پیش از قاعدگی و سندرم پیش از قاعدگی بسیار مهم می باشد اکثریت زنانی علائم قبل از قاعدگی را در یک یا دو هفته قبل از پریود تجربه می کنند.

این سندرم که به عنوان سندرم پیش از قاعدگی (PMS) شناخته می شود، می تواند شامل تغییرات خلق و خو، نفخ، خستگی، سردرد و گرفتگی عضلات باشد.

در اینجا باید توجه داشت که با وجود اینکه PMS لذت بخش نیست، فرد را ناتوان نمی کند و فرد هنوز قادر به انجام کارهای خود می باشد.

اما برای برخی از افراد، هفته ها و روزهای قبل از پریود ممکن است شخصیتی غیرقابل تحمل پیدا کنند. هنگامی که علائم شدید شده و زندگی روزمره فرد را بهم بریزد دیگر فقط PMS نیست.

این اختلال نارسایی پیش از قاعدگی (PMDD) است و بین ۳ تا ۸ درصد از زنان را در سال های باروری تحت تاثیر قرار می دهد. خوشبختانه، PMS و PMDD را می توان از طریق درمان مناسب مدیریت کرد.

‌‌‌ سندرم پیش از قاعدگی (PMS) چیست؟
PMS یا سندرم پیش از قاعدگی مجموعه‌ای از علائم فیزیکی و احساسی است که بسیاری از افراد در هفته‌ها و روزهای قبل از قاعدگی تجربه می‌کنند.

علائم فیزیکی PMS می تواند شامل سردرد، نفخ یا اسهال، گرفتگی عضلات و درد سینه باشد. از نظر احساسی، فرد مبتلا به PMS ممکن است تغییرات خلقی، غم یا تحریک پذیری را تجربه کند.

ویژگی اصلی سندرم پیش از قاعدگی چرخه‌ای بودن آن است. این بدین معناست که می توان انتظار داشت که علائم قبل از هر قاعدگی پس از تخمک گذاری شروع شود و با اولین روز پریود به پایان می رسد.

اگرچه سندرم پیش از قاعدگی بسیار رایج است، پزشکان و دانشمندان هنوز به طور کامل نمی‌دانند که چه چیزی باعث آن می‌شود و چرا افراد سندرم پیش از قاعدگی را به درجات مختلف تجربه می‌کنند.

اما احتمالاً به تغییرات استروژن و پروژسترون مرتبط است، دو هورمونی که در طول فاز لوتئال به شدت تغییر می‌کنند.

به نظر می رسد این تغییرات با علائم PMS مرتبط باشد. به عنوان مثال، ما می دانیم که سطوح بالای استروژن باعث درد سینه می شود و سردردهای قاعدگی با قطع استروژن مرتبط است.


سندروم پیش از قاعدگی
PMDD چیست؟
PMDD یا اختلال نارسایی پیش از قاعدگی کمتر شایع است. PMDD یک اختلال افسردگی روانی قابل تشخیص است که در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم (DSM-5) آورده شده است.

علائم PMDD
۱۱ علامت PMDD وجود دارد و فرد برای اینکه مبتلا به آن تشخیص داده شود، باید حداقل پنج مورد از علائم زیر را تجربه کند. این علائم عبارتند از:

احساس افسردگی یا ناامیدی
احساس اضطراب یا سرگیجه
نوسانات خلقی شدید
احساس عصبانیت یا تحریک پذیری
کاهش علاقه به سرگرمی ها و دوستی ها
مشکل در تمرکز
خستگی
تغییر در اشتها یا هوس غذایی خاص
مشکل خواب
احساس از دست دادن کنترل
علائم فیزیکی شامل حساسیت سینه، سردرد، درد و نفخ
مانند PMS، آنچه PMDD را از سایر اختلالات خلقی متمایز می کند این است که به طور مداوم در فاز لوتئال رخ می دهد. اگر فردی علائم خود را در طول ماه و نه تنها قبل از پریود خود تجربه می کند، PMDD را تجربه نمی کند.

PMDD در طول یک یا دو هفته قبل از قاعدگی رخ می دهد و سپس یک یا دو روز پس از شروع قاعدگی متوقف می شود. در مقایسه با افسردگی عمومی، PMDD در نوسان است.

علائم فیزیکی که اغلب با PMDD همراه است، آن را از افسردگی عمومی جدا می‌کند، اگرچه همه افراد مبتلا به PMDD علائم فیزیکی را تجربه نمی‌کنند.

تفاوت های کلیدی بین PMS و PMDD چیست؟
علائم سندرم پیش از قاعدگی و PMDD ممکن است با هم همپوشانی داشته باشد و این می‌تواند تشخیص اینکه کدام یک را تجربه می‌کند، دشوار می‌کند.

با این حال  تفاوت اصلی بین PMS و PMDD در شدت علائم می باشد. PMDD، با زندگی روزمره تداخل می‌کند و می تواند بر بهره وری کاری، روابط و فعالیت های روزمره افراد تاثیر بگذارد.

بسیاری از افراد مبتلا به اختلال نارسایی پیش از قاعدگی احساس می کنند که کنترل خود را از دست می دهند و تغییرات خلق و خوی آن ها شدیدتر از افراد مبتلا به PMS است و مدیریت احساسات را برای این افراد سخت می کند.

منبع:کانون مشاوران ایران-تفاوت اختلال پیش از قاعدگی و سندرم پیش از قاعدگی
 

  • سارا پارسایی