روانشناسی برتر

مشاوره خانواده

روانشناسی برتر

مشاوره خانواده

مشاوره خانواده و روانشناسی

۲۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تربیت فرزند» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

مهم نیست که چرا کودک انتظار دارد شما بلافاصله درخواست او را برآورده کنید. قدم اول شما این است که تجربه‌ای را که مبنای چنین انتظاراتی شده است، تغییر دهید.

گروهی عمل کنید. هر کسی که با کودک سروکار دارد، باید به عنوان بخشی از حل مشکل عمل کند. این افراد شامل پرستار کودک و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها نیز می‌شود. هیچ چیز مانند این عبارت آشنا از پدربزرگ که می‌گوید «آب‌نبات رو بده بهش بابا!» بدخلقی کودک را ابقاء نمی‌کند. همه باید با نقشه شما همکاری کنند تا در نهایت، وضعیت موجود تغییر کند. اگر تمام افراد نمی‌توانند همکاری کنند و یا همکاری نمی‌کنند، ارتباط کودک با فرد مزبور باید برای مدتی محدود شود. بدین ترتیب کودک می‌فهمد که والدین، از پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها متفاوتند.

تجربه متفاوت کودک با مشاور کودک
خودتان نزد کودک باشید. کودکان می‌توانند به آسانی به هدیه‌های والدین، هنگامی که از آنها به عنوان جایگزین‌هایی برای حضور فیزیکی (منظور این است که خود پدر یا مادر، نزد کودک حضور داشته باشند)، یا توجه و یا جبران حرف‌های تند قبل و یا راهی برای او وقت بگذارید. همیشه، زمان‌هایی، به‌طور غیر مشروط، به او محبت و توجه کنید ـ زمانی که او آن را تقاضا نمی‌کند و یا از شما چیزی نمی‌خواهد. سپس به آن لحظه‌های ویژه را نیز اضافه کنید.

لحظه‌های ویژه می‌تواند خواندن یک قصه قشنگ در هنگام بازی کردن دو نفری و یا این که گفتگو در مورد وقایع روز بعد باشد. بگذارید بداند که اطرافیانش او را دوست دارند و برای دیگران ارزش دارد.

برای تغییر رفتار کودک برنامه‌ریزی کنید
اگر می‌خواهید کودک رفتارش را تغییر دهد، باید ابتدا رفتار خودتان را تغییر دهید.

از پیش فکر کنید. هنگامی که جنجال شروع شد هر کجا که هستید برای پاسخگویی به خواستن‌های کودک آماده باشید. در درجله اول، از مکان‌های عمومی که در آنها چنان مضطرب می‌شوید که نمی‌توانید با وجود نق‌نق کودک در مقابل خواسته‌های کودک مقاومت کنید، بپرهیزید. کودک باید بداند که شما جدی هستید. بنابراین، طرح جدید خود را در منزل شروع کنید. سپس قبل از رفتن به مغازه خواروبار فروشی به کودک بگویید که در آنجا تنها اشیاء موجود در فهرست را خریداری خواهید کرد. از او بخواهید که یک یا دو خوراکی دلخواهش را پیشنهاد کند و آنها را به لیست اضافه کنید. سپس در راه خواربار فروشی مشارکت او را تحسین کنید.

به گفته خود عمل کنید. قبل از رفتن به مغازه، قانون را تکرار کنید: بجز موارد موجود در فهرست، خرید دیگری انجام نخواهد شد. اگر کودک تقاضای خوراکی دیگری می‌کند، چند ثانیه مکث کنید تا تقاضا را بررسی کنید و سپس دلیلی ارائه دهید، مثلا: «نه، برای تو خوب نیست.» حرف خود را عوض نکنید. ممکن است روش برخورد با جُرج چهار ساله که دائما تقاضای چیزهای مختلفی می‌کرد، برای شما هم مفید واقع شود.

مادر جرج به او گفت که تنها می‌تواند در فروشگاه یک چیز را برای خودش انتخاب کند، و با هم تصمیم گرفتند که آن یک چیز کتاب باشد. برای به دست آوردن کتاب، جرج می‌بایست هیچ چیز دیگری را درخواست نکند و آرام روی نیمکت مغازه بنشیند. این روش موثر واقع شد.

همیشه تصمیم خود را به‌طور واضح به کودک بگویید که چه چیزهایی را می‌توانید بخرید و چه چیزهایی را نمی‌توانید بخرید. فرض کنید که کودک شما در ساعت هفت و سی دقیقه بعد از ظهر یک شیرینی می‌خواهد. به چشم‌های او نگاه کنید و با لحنی ثابت و دوستانه توضیح دهید که این درخواست منطقی نیست چون الآن شام حاضر می‌شود «ولی می‌تونی بعد از شام یکی بخوری».

تسلیم نشوید. هنگامی که تصمیم خود را گرفتید و به کودک گفتید، به آن پایبند باشید! حتی در صورتی که کودک داد و فریاد می‌کند و یا به این سو و آن سو لگد می‌زند، تسلیم نشوید. مقاومت خود را محک بزنید. به عنوان مثال بیایید در نظر بگیریم که شما در قسمت خروجی سوپرمارکت هستید و کودکتان تاکنون پنجاه چیز مختلف، از شیرینی تا شکلات و آدامس را در خواست کرده است. در حالی که شما در حال پرداخت بهای خرید خود هستید، کودک شروع به جیغ زدن می‌کند که برایم شکلات بخر. صبر کنید و دست و پای خود را گم نکنید. این یک تجربه مهم یادگیری برای هر دو شماست.

از تحسین استفاده کنید. به تدریج با رد فزاینده درخواست‌های کودک و کسب صبر بیشتر در مقاومت در برابر انجام خواسته‌هایش، سعی کنید او را سخاوتمندانه برای تلاش‌هایش در زمینه همکاری تحسین کنید ـ به ویژه برای قبول کردن «نه». گاهی بدون این که کودک درخواستی کرده باشد، چیزی را که کودک معمولا درخواست می‌کند، به او بدهید. با این حال، به این کار عادت نکنید زیرا بدین ترتیب، کودک انتظار آن را پیدا خواهد کرد و شما سر جای اولتان برخواهید گشت.

پیشرفت کودک را یادداشت کنید. بسیاری از والدین، استفاده از جدول را برای ثبت پیشرفت‌های کودک بسیار مفید می‌یابند. رفتار مطلوب را معین کنید و سپس آن را بشمارید. کودک با پذیرفتن جواب نه و یا با اطاعت از فرامین شما نمره‌ای خواهد گرفت. نمره‌ها را با یکدیگر جمع کنید و در بیرون رفتن بعدی برای کودک جایزه‌ای به انتخاب خودش بخرید.

یاد بگیرید که شکست نخورید
برخورد کردن با توفان بداخلاقی و رفتار ضداجتماعی کودک در اماکن عمومی، به تصمیم قطعی شما نیاز دارد. در چنین شرایط ناخوشایندی، هیچ راه حلی بهتر از قاطعیت و پایداری والدین نیست. فرض کنید که در حال صرف شام لذیذی در یک رستوران دوست داشتنی هستید. لِسلی می‌خواهد قبل از خوردن حتی یک قاشق از غذایش، تکه سوم کیکش را بخورد. شما می‌گویید: «نمی‌شود!» و او شروع به نق زدن می‌کند.

یکبار به او تذکر بدهید و در صورت لزوم او را از میز شام دور کنید؛ مثلا او را به داخل ماشین و یا اتاق خلوتی ببرید و تا هنگامی که دست از بدخُلقی‌اش برنداشته و قول همکاری نداده است، او را به سر میز شام برنگردانید. اگر همچنان به رفتار ناپسندش ادامه داد، مجبور خواهید شد او را به منزل برگردانید. این کار را انجام دهید؛ حتی اگر این تصمیم باعث شود که تفریح سایر بچه‌ها متوقف شود. در چنین حالتی به بچه‌ها قول یک برنامه دیگر را بدهید.

چمند روز بعد دوباره بچه‌ها را بیرون ببرید و این بار لِسلی را با همسرتان در منزل تنها بگذارید. دفعه بعد لِسلی را با همسرتان در منزل تنها بگذارید. دفعه بعد لِسلی را نیز مجددا با خودتان ببرید و به او این فرصت را بدهید که نشان دهد می‌تواند همکاری کند.

کودک دائما چیزها را فراموش یا گم می‌کند
این پیشامد که ناهار خوردن را فراموش کنیم و یا چترمان را گم کنیم، امری طبیعی است که بعضی از ما به ان عادت نیز کرده‌ایم. کودکان به ویژه مستعد فراموشی یا گم کردن هستند که گرچه یک رخداد طبیعی است، اما در عین حال، کلافه کننده، وقت‌گیر و گران نیز هست. صدای کودکانه‌ای پای تلفن می‌گوید: «مامان، من کفش‌های ورزشی‌ام رو فراموش کرده‌ام، می‌تونی اونارو به مدرسه بیاری؟» یا این که: «کتاب ریاضی من کجاست؟ یادمه که اونو به خونه آوردم.»

منبع:مرکز مشاوره-مشاور کودک:تجربه کودک را عوض کنید
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

کودک و نظم و ترتیب: شما نیز ممکن است مانند بسیاری از والدین فکر کنید باید اسم کودک شما را طوفان تورنادو می‌گذاشتند. گاهی به نظر جالب می‌رسد که چطور این موجودات کوچک می‌توانند در چنین زمان کوتاهی تمام چیزهای یک اتاق را به هم بریزند. کودکان دوست دارند چیزها را به هم بریزند و کودکان خردسال‌تر اصلا فکر نمی‌کنند چیزها را به هم ریخته‌اند: آنها هر چقدر چیزهای بیشتری برای بازی کردن دورو برشان باشد، سرگرم‌تر می‌شوند و بیشتر لذت می‌برند.

بعد از مدتی خانه شما شبیه حراجی‌های لباس یا اسباب‌بازی می‌شود و شما همیشه در حال غر زدن سر کودک هستید که چیزهایی را که ریخته است، جمع و جور کند و یا این که خودتان آنها را جمع می‌کنید. در این صورت، شما باز هم یک مسئولیت دیگر را که نباید برعهده می‌گرفتید، برعهده گرفته‌اید و از همه بدتر این که، کودک می‌فهمد کسی هست که پشت سرش چیزهایی را که ریخته است، جمع کند.

هر کس می‌تواند و باید مسئول تمیز کردن ریخت و پاش‌های خودش باشد. به کودک خود اهمیت مراقبت از وسایل و گذاشتن آنها در محل مخصوصشان را یاد دهید. او با پیدا کردن سریع وسایلش و غروری که این مرتب بودن به او می‌دهد، در واقع خودش جایزه‌اش را گرفته است.

گاهی صرفا لازم است که شما به اصطلاح چوب به زمین بکوبید: «این خانه باید این‌طور باشد که همه ما خودمون وسایلمون را جمع کنیم!» به‌طور ایده‌آل این قانون بازد از ابتدا، جزء طبیعی زندگی باشد. اگر چنین نیست، می‌توانید با بکارگیری یک یا چند مورد از راه حل‌های زیر، موقعیت را اصلاح کنید.

از پیش برنامه‌ریزی کنید

مرتب بودن، باعث صرفه‌جویی در وقت و جلوگیری از درگیری می‌شود و به شما اجازه می‌دهد که محیط اطرافتان را کنترل کنید. بنابراین با صرف کمی وقت طوری محیط اطراف کودک را تغییر دهید که نظیف بودن برایش آسان‌تر شود.مشاوره کودکان تهران

برای نگهداری لوازم کودک مکان‌هایی را تعیین کنید. به او بگویید همان‌طور که او خانه‌ای برای زندگی کردن دارد، همه اشیاء و لوازمش هم به خانه احتیاج دارند. محل‌های جداگانه‌ای را برای اسباب بازی‌ها، لوازم ورزشی و لوازم هنری و…. کودک تعیین کنید. جعبه‌های کفش می‌توانند برای نگهداری اشیاء کوچک‌تر به کار روند و می‌توان از جعبه جواهرات برای نگهداری اشیاء با ارزش استفاده کرد. برای اشیاء بزرگ‌تر، تاقچه، کابینت یا کمد مناسب‌تر از جعبه‌های اسباب‌بازی بزرگ هستند که در آنها اسباب بازی‌ها به هم ریخته می‌شوند و می‌شکنند. سطل‌های پلاستیکی آویزان شونده، محل مناسبی برای اسباب بازی‌های با قطعات فراوان هستند. به هر شکل که در مورد این مسائل تصمیم می‌گیرید، هدف شما باید این باشد که هر چیز جای معینی داشته باشد.

محل اشیاء را طوری قرار دهید که در دسترس کودک باشد. اتاق را از چشم کودک نگاه کنید و مطمئن شوید که تاقچه‌ها، کابینت‌ها، جارختی‌ها و طبقه‌های کمد طوری قرار گرفته است که کودک می‌تواند به آسانی به آنها دسترسی پیدا کند.

به محل‌ها برچسب بزنید. محل هر چیز را با برچسب (اتیکت)، حرف چسبان و یا حتی عکس مشخص کنی. به این ترتیب، کودک یکی از فایده‌های حروف الفبا را نیز یاد خواهد گرفت!

به کودک آموزش دهید و او را زیر نظر بگیرید

برای کودکانتان الگوی عملی باشید. بدین معنا که شما خودتان باید مرتب و منظم باشید و بر کار آنها نیز نظارت کنید. کودکانی که هرگز در عمرشان مرتب نبوده‌اند نمی‌توانند در یک چشم به هم زدن همه جا را مرتب کنند. همچنین آنها می‌دانند که چه باید بکنند. تمام کودکان ـ بزرگ و یا کوچک ـ باید بدانند که انتظارات شما دقیقا چه هستند. آیا اتاق فقط باید جلوی چشم شما تمیز باشد و یا این که حتی پشت درهای بسته هم باید اتاق تمیزی داشته باشند؟ به خاطر بسپارید که کودک به تدریج یاد می‌گیرد که شما چه می‌خواهید و بنابراین شما باید در انتظاراتتان واقع‌بین باشید.

آماده باشید که گاهی به کودک کمک کنید. حتی مرتب‌ترین کودکان نیز برای جمع کردن اسباب بازی‌هایی که دارای قطعات متعدد هستند، نیاز به کمک دارند تا قطعات گم نشوند. روش زیر را که ما از مادر یک کودک دو ساله یاد گرفته‌ایم، امتحان کنید: از کودک خواسته شد که به بهترین وجه اسباب بازی‌هایش را جمع کند و سپس مادرش برگشت تا با هم قطعات اسباب‌بازی را سوار کنند. به تدریج که کودک مهارت پیدا کرد، توانست قطعات بیشتری از اسباب‌بازی را سوار کند و نهایتا توانست خودش این کار را با احساس غرور خاصی به تنهایی انجام دهد.

در کودک عادت ایجاد کنید. کودک خود را تشویق کنید که وسایلش را بلافاصله بعد از بازی، جمع کند. در مورد کودکان نوپا چنین کنید: یکی شما بردارید، یکی کودک بردارد و بخوانید: «ما چیزامونو این جوری جمع می‌کنیم، ما چیزامونو این جوری جمع می‌کنیم….» هنگامی که جمع کردن و برداشتن از روی زمین را یاد گرفت، هدف بعدی این است که به او یاد دهید آنها را کجا بگذارد. اگر این آموزش را از ابتدای زندگی کودک آغاز کنید، او به این نتیجه خواهد رسید که این کار جزء طبیعی بازی کردن یا کار کردن است.

منبع:مرکز مشاوره-مشاوره کودکان تلفنی :کودک و نظم و ترتیب
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

تنبیه صحیح کودک

تنبیه صحیح کودک:کودک باید انقدر از پدرومادر خوبی ومحبت دیده باشد.

که اخم کردن آنها برایش سخت باشد و همین اخم او راتنبیه کند.

والدینی که دائم کودک را دعوا میکنند اخمشان هم تاثیری ندارد.

شماره های تماس 01

منبع: کودک و نوجوان

نوشته های مرتبط:
کودک خشونت را از والدین الگو میگیرد
هیچ وقت کودک را به اجبار برای قبول مسئولیت نکنید
در حضور کودکان دعوا نکنید
کودک خود را هیچ وقت شتاب زده از خواب بیدار نکنید
مشاور کودک : بی توجهی فعال
آسیب اجتماعی با نام کودک آزاری

منبع:مرکز مشاوره-تنبیه صحیح کودک
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

تربیت کودک دو تا سه سال، همه چیز درباره تربیت کودک دو ساله
والدین تربیت کودک دو تا سه سال را بسیار دشوار می دانند و آن را یکی از پیچیده ترین دوران تربیتی در نظر می گیرند، زیرا کودک دوساله بسیار کنجکاو و بازیگوش است و نمی توان رفتار و حرکات او را پیش بینی کرد.

والدین باید در این سن رفتار مناسبی با کودک خود داشته باشند چون او خوب و بد را از هم تشخیص نمی دهد و ممکن است دست به کارهای خطرناکی بزند و به خودش آسیب برساند.

در سن دوسالگی کودک وارد دوره جدیدی از زندگی اش می شود او از نوزادی خارج شده و تبدیل به یک انسان کوچک می شود که تمام خصوصیات طبیعی یک انسان را دارد.

کودک در این سن شاید به حرف پدر و مادرش توجه نکند و طبق خواسته خودش عمل کند، والدین بهتر است با یک مشاوره مشورت کنند تا با مسائل تربیتی کودک در این سن آشنا شوند.

در این مقاله در مورد تربیت کودک در سن دوسالگی بحث خواهد شد.

تربیت کودک دو تا سه سال، اهمیت کسب تجربه
کودکان در این سن بسیار کنجکاو هستند و بیشتر به کشف کردن و فهمیدن مسائل علاقه دارند و با وسائل مختلف بازی میکنند تا بفهمند در دنیا هر چیزی چگونه کار می کند.

کودکان با کنجکاو بودنشان وسرگرم شدن با وسایل می توانند با موضوعات مختلفی آشنا شوند و هر اتفاقی در این سن می تواند برای آن ها جنبه آموزشی داشته باشد.

تربیت کودک دو تا سه سال
تربیت کودک دو تا سه سال
کودک در کنار پدر و مادرش به خوبی می تواند آموزش های لازم را ببیند و نیازی نیست در این سن به مهدکودک برود.

والدین باید صبر و حوصله داشته باشند تا در کنار خود به کودک مسائل مختلف را آموزش دهند.

 مثلا هنگام جمع کردن برگ های خشک پاییزی، مشاهده رشد گل یا بزرگ شدن دانه در گلدان کوچک، حرکت ماهی در تنگ می تواند از کودک بخواهید تا به شما کمک کند و با هم این کارها را انجام دهید، کودک با این کارها تجربه های اولیه زندگی را فرا می گیرد.

کودکان در این سن بسیار خلاق هستند و والدین می توانند در این سن به پرورش خلاقیت کودکان خود فکر کنند.

والدین می توانند با شرکت در جلسات مشاوره مسائل مختلفی را یاد بگیرند و بهترین کارگاه کسب تجربه و مهارت های زندگی برای فرزند خود باشند.

تربیت کودک دو تا سه سال، شکل گیری شخصیت از دوسالگی
کودک در سن دوسالگی مهارت های کلامی اش افزایش پیدا می کند و می تواند  علایق خود را ابراز کند و الویت هایش را بیان کند .

منبع:مرکز مشاوره-تربیت کودک دو تا سه سال، همه چیز درباره تربیت کودک دو ساله
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

آگاهی از چند روش تربیتی

قبل از هر چیز لازم است که در مورد روش های تربیتی توضیحاتی ارائه گردد، که والدین بنا به امکانات، ارزش های نظام خانواده، محدودیت های اجتماعی و … می توانند از این روش ها به دلخواه برای تربیت فرزندان خود استفاده کنند، به طور خلاصه این روش ها را مورد بررسی قرار می دهیم.

روش گینات
روش گوردن
روش درایکورز
روش بکر
روش گینات
این روش که هدف آن آگاهی کودک از احساساتش در برابر اعضای خانواده است. از طریق بحث آزاد می توان به چنین هدفی رسید. در این روش اصولی وجود دارد که رعایت آن ها جهت تربیت کودکی ، مسئول ضرورت تام دارد.
اصل اول: پیام ارسال شده باید حاکی از احترام و توجه به کودک باشد، بدین معنی که در آن صداقت و احترام متقابل رعایت شود.
اصل دوم: پیامی که والدین برای کودکان می فرستند، باید نحوه انجام ار را دقیقا مشخص کند و ابهامی در آن موجود نباشد این پیام باید حاکی از عمل و فعالیت باشد. مثال (زهرا تلویزیون را نگاه نکن به جایش به رادیو گوش بده).
اصل سوم: والدین باید فعالیت و عمل کودک را مورد تشویق و نکوهش قرار دهند و به خصیصه شخصیتی او در این مورد توجه نکنند و مثلا گفته شود (لیلا تو چقدر ظرف ها را تمیز شسته ای و نگویند لیلا تو دختر خوبی هستی).
اصل چهارم: والدین در صورت احساس نگرانی از جانب کودکان، باید فورا و بدون احساس گناه موضوع را با کودک در میان بگذارند و به بحث و بررسی آن بپردازند.
اصل پنجم: مسئولیت یاد گرفتنی و عاملی درونی است و به مرور زمان آموخته می شود. طرز تلقی و رفتار والدین با کودک در مسئول به بار آمدن کودک نقش بسزائی دارد.
اصل ششم: در داخل خانواده باید بین افراد خانواده رابطه حسنه و آزاد برقرار باشد و تمام افراد خانواده بتوانند آزادانه عقاید خود را با دیگران در میان بگذارند، برخی مسائل خصوصی بین پدر و مادر موجود است که اطلاع از آنها برای کودک ضرورتی ندارد و نباید با کودک مطرح شود.
اصل هفتم: از کاربرد کلمه «اگر» خود داری شود. اگر حاکی از وجود شک و تردی در توانایی کودک است . در رفتار خود با کودکان نباید مشروط بود، بلکه باید به طور قاطع مسائل ضروری با کودک مطرح شوند.
اصل هشتم: منابع ایجاد نگرانی در کودک بیشمارند، باید علل نگرانی کودکان کشف شود و برای آنها اقدامات مقتضی به عمل آید.
اصل نهم: در آموزش مسائل جنسی، باید کودکان را با واقعیت مواجه کرد و مسائل را به طور جدی مطرح کرد. حتی قبل از تولد کودک دوم باید کودک اول آماده پذیرش ان شود. مثلا به کودک اول گفته شود به زودی خواهر یا برادری در خانواده متولدخواهد شد و همان طور که تو را دوست داریم او را نیز دوست خواهیم داشت.
اصل دهم: حسادت کودکان در خانواده باید به طور مناسب مورد بررسی قرار گیرد وگرنه رفتارهای نامناسبی نظیر خیس کردن رختخواب، راه رفتن در خواب، تعارض را موجب خواهد شد.
روش گوردن:
ایجاد رابطه و تفاهم بین والدین و کودکان، هسته اصلی نظریه گوردن را تشکلیل می دهد. والدین باید احساسات کودکان را با دقت درک کنند و کودک را تشویق کنند تا درباره عواطف و احساساتش صحبت کند، والدین نیز در بین عقاید و افکار و احساسات خود بهتر است حتی الامکان به طور آشکار بحث کنند زیرا پوشیده نگه داشتن عقاید و احساسات اعضای خانواده از یکدیگر به تشدید تعارض و ناراحتی ها کمک می کند.
در ارتباط کودک با والدین گوش دادن فعال از اهمیت خاصی برخوردار است. والدین باید قرا گیرند که به گفتار کودکشان فعالانه گوش دهند، پیام های ارسالی باید حاکی از صداقت و محبت به یکدیگر باشد، مذمت کردن کودکان به خاطر اشتباهشان کار پسندیده ای نیست. در ارتباط با کودک توصیه می شود که از پیام (من) به جای پیام (تو) استفاده شود.
والدین باید اعتماد کودک را جلب کنند و به طریقی با کودک رفتار کنند که در آن کسی بازنده نشود، همچنین گوردن معتقد است که با تغییر محیط ، می توان در رفتار کودک تغییراتی را به وجود آورد. روش گوردن در خانواده هایی که از آزادی زیادی در روابط افراد حکم فرماست با موفقیت بیشتری اجرا می شود. در مقابل در خانواده هایی که با روابط پدرسالاری، اجرای این روش زیاد موفقیت آمیز نیست. این روش در صورتی موفق است که از سنین اولیه درباره کودکان به مرحله اجرا درآید.
در روش گوردن به توانایی های فکری و تصمیم گیری کودکان بیش از حد اعتماد می شود و به آن ها آزادی زیاد اعطا می شود.


روش درایکوز
الف- کودک به محبت و پذیرش و تائید والدین نیاز دارد و ارضای این نیازها در تکوین شخصیت او موثر است. والدین باید نشان دهند که به کودک علاقه مندند و به او محبت دارند، کودک همچنین نیازهای اساسی دارد که اگر به طور مقبول و اجتماع پسندی آنها ارضا نگردد، به ایجاد خواسته ها و رفتارهای نامناسب در کودک خواهد شد.
ب- (درایکوز) با تاکید بر عقاید(آدلر) انسان را موجود اجتماعی می داند و مقتقد است که مشکلات انسان زائیده ارتباطات نامناسب اوست و باید مشکلات در انجمن خانوادگی حل و فصل شوند.


پ- هر کودک فردیت مخصوص به خود را دارد و مقایسه کودکان با یکدیگر و ایجاد رقابت های نامعقول بین آن ها صحیح به نظر نمی رسد.
ت- به توانایی کودک برای انجام کار باید اطمینان و اعتماد داشت و به پرورش اعتماد به نفس کودک اقدام کرد. همچنین کودک باید به خاطر کارهای مناسبی که انجام می دهد مورد توجه و تشویق قرار گیرد، برای ایجاد اعتماد به نفس، بهتر است که یادگیری ها و پیشرفت های کودکان گام به گام انجام پذیرد.
ث- چون کودک معنی رفتارهای کلامی و غیرکلامی را به خوبی تشخیص می دهند، والدین باید از هر گونه تظاهر خودداری کنند و سعی کنند در مقابل کودک رفتار واقعی خود را نشان دهند.
ج) چون تشویق در فرم گیری رفتار جدید کودک موثر است همیشه می توان رفتار مثبتی را در کودک جستجو و پیدا کرد و از آن به عنوان عامل مشوق و تقویت کنند رفتارهای مورد نظر استفاده کرد.مشاوره تربیتی کودک

منبع:کانون مشاوران ایران-آگاهی از چند روش تربیتی
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

آنچه که فقط یک پدر می تواند انجام دهد!

اگر فیلم های کمدی سه چهار دهه پیش را دیده باشید در تمام آنها کودکان در یک خانواده با پدر و مادر تا اخر عمر بزرگ می شدند. می توان گفت واقعیت آن چیزی نیست که در تلوزیون نشان داده می شود، اما هم چنان این دیدگاه که پدر بهترین ها را می داند به عنوان یک ایده ال فرهنگی وجود دارد.

نقش پدر در درجه اول به عنوان یک تامین کننده ای بود که اکنون از این کار رها شده است و به انجام کارهای مربوط به حیاط، تعمیر یک خودرو، شرکت در فعالیت های ورزشی بچه ها ویا به نمایش گذاشتن دانش و حکمت مشغول است .او مطمئنا شام درست نمی کند و لباس نمی شوید و قطعا مسئول اصلی مراقبت از فرزندانش نیست.

در طول ۵۰ سال گذشته، نقش پدر در خانواده ها به صورت قابل توجهی تغییر کرده است. امروزه یک پنجم از والدین، مردانی هستند که در حال ایفای نقشهایی هستند که به صورت سنتی توسط یک پدر و یک مادر باهم انجام می شد.

هرچند در دهه ی گذشته، درصد بچه های که با هردوی والدین زندگی می کنند به شکل قابل توجهی کاهش یافته است، نزدیک به دو سوم خانواده هایی که بچه دارند منتشکل از هم پدر و هم مادر است. در یک تحقیق زمینه ای (نظرسنجی) در سال ۲۰۱۳، تعداد ۲۴.۷ میلیون پدر که  بخشی از یک زندگی متاهلی بودند و بچه های کوچک تر از ۱۸ سال داشتند مورد محاسبه قرار گرفتند. این پدرها، نسبت به پدرهای خود بسیار بیشتر درگیر مراقبت روزانه از فرزندانشان می شدند، و به احتمال زیاد پوشک بچه را به سرعت جرقه زدن برق عوض می کردند.

امروزه، پدران در حال حرکت فراسوی پدران مدل سال ۱۳۵۰ هستند که به ندرت خودشان را درگیر این مسائل میکردند. آنها اکنون مسئولیت پذیری و زمینه سازی برای آموزش کودکان هر دوجنس را به عنوان تعریف جدیدی از مردانگی در نظر می گیرند.

مشارکت فعال توسط مردی که فرزندانش را دوست دارد، الگویی از زندگی واقعی به فرزندانش ارائه می دهد که چطور به عنوان یک انسان در قرن ۲۱ زندگی کنند و چه انتظاراتی از دیگران داشته باشند.

مادران تنها، پدریزرگ و مادربزرگ ها نیز می توانند و باید کودکان را به خوبی پرورش دهند، اما مسائلی وجود دارد که فقط یک پدر یا کسی شبیه به پدر که به طور منظم سالهای زیادی درگیر است می تواند انجام دهد:

.الگویی باشید برای این امر که مردان شایسته، با زنها به شایستگی  و مساوات رفتار می کنند:

کودکان از زندگی خود می آموزند. هنگامی که یک پدر زنان را  در زندگی اش به عنوان افرادی باهوش و توانا در نظر می گیرد، بچه ها یاد میگیرند که آنها هم به همین شیوه رفتار کنند. وقتی نگرش یک مرد نسبت به زنها به مانند نگرشش نسبت به مردها احترام آمیز است، پسرها و دخترها یاد می‌گیرند که زنان در بین دو جنس پایین تر نیستند. هنگامی که یک  مرد از دیگر مردانی که اقدام به فریاد زدن، ترساندن، بدرفتاری یا دست کم گرفتن زنان می کنند (چه درخیابان و چه در صفحه نمایش تلوزیون)، انتقاد می کند، او الگویی برای این امر می شود که یک مرد واقعی در مقابل تهدید شدن یا تحقیر شدن زنان می ایستد.

.نشان دهید که یک مرد چطور باید به زنی که دوستش دارد عشق بورزد:

وقتی یک مرد با مادر فرزندانش با محبت و احترام رفتار می کند، پسرها یاد میگیرند که چطور با زنی که دوستش دارند رفتار کنند، دخترها نیز یاد می گیرند که انتظار داشته باشند که مردی که آنها را دوست دارد با آنها عاشقانه رفتار کند. هنگامی که پدرشان بزرگ ترین حامی مادرشان است، پسرها و دخترها هر روز درس می‌گیرند که یک مرد واقعی در یک رابطه خوب چگونه رفتار می کند.

.احترام گذاشتن به تمایلات جنسی سالم مردانه را آموزش دهید:

ارزش های فرهنگی و قانون مشخص کرده اند که تجاوز جنسی یک جنایت فجیع است. در نظرسنجی ها، بسیاری از مردم موافقند که وفادراری در روابط، نه تنها خوب است بلکه برای زنده ماندن و رشد یک رابطه ضروری است. اما بازی های ویدیوئی، صنعت پورن، فیلم ها و حتی جشن ها، اغلب چیزی خلاف این را به تصویر می کشند. این منجر به ادامه سردرگمی ها در باره‌ی آنچه که رضایت و عدم رضایت رابطه جنسی تلقی می شود، می گردد. تجاوز به عنف، موضوع همیشگی جوک هاست. دخترها هنوز پیش بینی می کنند که چه چیزی بپوشند تا تمایلشان را نسبت به این روابط نشان دهند. آهنگ های پاپی وجود دارند که این کارها را عادی نشان می‌دهند و یا بهانه ای برای انجام آن است. درحقیقت تنها ۳ درصد از متجاوزین هستند که حتی یک روز را هم در زندان نگذرانده اند.

فرهنگ نیز به نظر می رسد به همان اندازه درباره ی ارزش های وفاداری سردرگم شده است. داستان هایی از افراد مشهوری که متقلب بوده اند تقریبا هر هفته در روزنامه ها ومجلات به نمایش در می اید.

پادزهر چنین نظرات گیج کننده و ترسناک درباره ی تمایلات جنسی مردانه، پدری است که به فرزندانش نشان می دهد که یک مرد هرگز نباید زنی را مجبور به انجام رابطه جنسی کند، و اینکه یک زن حق دارد “نه” بگوید و یک مرد واقعی به یک “نه” به عنوان یک “نه” احترام می‌گذارد، نه به عنوان یک “شاید”.

منبع:کانون مشاوران ایران-نقش پدر در تربیت کودک
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

تربیت کودکان سه ساله، ۱۲ راه درمان لجبازی کودک سه ساله دکتر هلاکویی و آموزش کودک سه ساله در خانه در این مقاله آمده است. کودکان سه ساله علاقه مند هستند که روی مهارت های حرکتی خود کار کنند. آن ها ممکن است تمام صبح را به پایین رفتن از سرسره یا بازی با سه چرخه بگذرانند. آن ها دوست دارند کارهای مشابه را بارها و بارها انجام دهند، این کر باعث می شوند مهارت بیش تری کسب کنند.

به یاد داشته باشید که هر کودکی متفاوت است. آن ها ممکن است با سرعت های متفاوتی یاد بگیرند و رشد کنند اما می توان برخی از انتظارات را به طور کلی از کودک سه سال داشت.

تربیت کودک سه ساله | توانایی بچه های سه ساله
مهارت های فیزیکی
کفش خود را می پوشد (اما نمی تواند بند آن را ببندد)
می تواند خودش لباس بپوشد.
می تواند با قاشق کوچک غذا بخورد حتی اگر مقدار زیادی از غذا را بریزد.
می تواند بایستد، تعادل داشته باشد و روی یک پا بپرد.
می تواند یک توپ پرتاب کند.
با هر دو پا می پرد.
می تواند با سه چرخه رکاب بزند.
از توالت استفاده می کند البته ممکن است به کمک نیاز داشته باشد.
نیازهای عاطفی کودک سه ساله
نیاز به درک شدن
آزادی در اشتباه کردن
تشویق و تمجید
لزوم اعلام استقلال
آزادی در تصمیم گیری متناسب با سن
رشد ذهنی کودک سه ساله
به داستان های کوتاه و کتاب گوش می دهد.
داستان هایی که تکرار یا شعرگونه هستند را دوست دارد.
دوست دارد با خاک بازی کند.
می توانید یک پازل شش تکه را کنار هم بچینید.
صداهای رایج را می شناسد.
رنگ های رایج مانند قرمز، آبی، زرد، سبز را می شناسد.
می تواند دو یا سه چیز را بشمارد.
می تواند دستورالعمل های ساده را دنبال کند.
مهارت صحبت کردن
با استفاده از سه تا پنج کلمه در قالب جمله صحبت می کند.
دوست دارد همان کلمات و صداها را بارها و بارها بگوید.
آواز خواندن را دوست دارد و می تواند یک آهنگ ساده را تکرار کند.
سوال می پرسد.
کلماتی را می سازد که هیچ معنایی ندارند.
مهارت ارتباطی با دیگران
کودک شما احتمالاً در حال حاضر روان صحبت می کند و ۷۵ تا ۱۰۰ درصد از آنچه می گویند را متوجه خواهید شد، اما اگر با صداهای خاصی مشکل داشت نگران نباشید: این طبیعی است و بیشتر اوقات آن ها بدون کمک نیز این مشکل را پشت سر می گذارند.

می خواهد بزرگسالان را راضی کند.
از انجام کارهای ساده و کمک به دیگران لذت می برد.
دوست دارد به تنهایی، اما در کنار کودکان دیگر بازی کند.
برای مدت کوتاهی با کودک دیگری بازی خواهد کرد.
دوست دارد “خانه” بازی کند.
نکاتی برای کار با کودکان سه ساله
در تربیت کودک سه ساله به یاد داشته باشید که نمی توانند برای مدت طولانی بنشینند.
انتظار مشکلات با دستشویی را داشته باشید زیرا بچه های سه ساله هنوز در حال یادگیری هستند.
به کودکان اجازه دهید در کارهای ساده مانند چیدن اسباب بازی ها، چیدن میز، مرتب کردن جوراب ها، تا کردن دستمال ها و غیره را انجام دهند.
به یاد داشته باشید که کودکان سه ساله نمی توانند چیزی را به اشتراک بگذارند. یادگیری این مهارت ها بعداً به دست می آید. بیش از یک اسباب بازی مشابه داشته باشید تا از دعوا جلوگیری کنید.

منبع:کانون مشاوران ایران-تربیت کودک سه ساله | فوق تخصص روانشناسی
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

سبک های فرزندپروری را بررسی کنید این کار می تواند به شما در تصمیم گیری در مورد مراقبت و پرورش از کودک شما کمک کند. برای یافتن روشی که مناسب شما باشد می توانید باید تحقیق کنید.

سبک‌های فرزندپروری برجسته‌ای که وجود دارد مانند هم نیستند ولی بسیاری از آن ها با هم همپوشانی دارند. با این حال روش های دیگر کاملا متفاوت هستند. ما چهار مورد از سبک‌های رایج‌تر را انتخاب کرده‌ایم و آن ها را با جزئیات بررسی کرده‌ایم.

تعریف سبک فرزند پروری
سبک‌های فرزندپروری به شیوه‌ای اطلاق می‌شود که والدین فرزندان خود را تربیت می‌کنند. این می تواند به سطح انتظارات والدین،  توجه به قوانین و غیره و همچنین سبک نظم و انضباط والدین برای اعمال انتظارات خود اشاره داشته باشد.

فروید باور داشت که رابطه اولیه مادر و کودک نمونه اولیه همه روابط کودک در آینده است. به عنوان مثال، در نظریه رشد روانی-جنسی، فروید بر روابط والدین و بعدها آسیب شناسی روانی تأکید ویژه ای داشت و همه این ها نشان دهنده اهمیت سبک های فرزند پروری می باشد. بنابراین حتما با توجه به این مقاله در مورد سبک های فرزندپروری خود تصمیم بگیرید.

نظریه سبک های فرزندپروری
با کاوش در مقالات ما می توانید کشف کنید که چه چیزی برای شما مفید و مهم است. به احتمال زیاد، پس از بررسی نظریه سبک های فرزندپروری، متوجه خواهید شد که برخی از آن ها با سبک تفکر شما سازش بیش تری دارند.

هر نوزادی متفاوت است، بنابراین آنچه برای یک نوزاد مفید می باشد ممکن است برای دیگری جواب ندهد و همانطور که آن ها و شما رشد می کنید و یاد می گیرید، ممکن است متوجه شوید که ایده ها و تئوری هایی که داشتید تغییر می کند. بنابراین به سبک‌های فرزندپروری نگاه منعطفی داشته باشید.


سبک های فرزندپروری 
 

۱.الگوی رهبری کودکان
در الگوی تعلق والدینی (attachment parenting) رویکرد فرزندپروری کاملاً تحت رهبری کودک قرار دارد و به طور کلی شامل تغذیه در صورت نیاز، پاسخگویی به موقع به گریه های او و یک جا خوابیدن با او در شب است. ایده اصلی این روش این بود که دلبستگی ایمن میان والد-کودک راه را برای استقلال و روابط امن آن ها در بزرگسالی هموار می کند.

نوزادان زمانی بهترین رشد را دارند که احساسات آن ها جدی گرفته شده و به آن ها پاسخ داده شود. اما ممکن است والدین در این کار زیاده‌روی کرده و هر درخواست کودک را برآورده کنند، که می‌تواند طاقت‌فرسا بوده و نتایج متفاوتی را به دنبال داشته باشد.

یکی از مهم ترین یافته ها این بود که دلبستگی ایمن در اوایل زندگی منجر به استقلال بیشتر در آینده شود، در حالی که دلبستگی ناایمن باعث می شود که کودکان در مراحل بعدی زندگی بیشتر وابسته شوند و استقلال شخصیتی که لازمه حضور در جامعه و ارتباط با دیگران می باشد را پیدا نکنند.

۲. رویکرد رهبری والدین

در انتهای دیگر طیف فرزندپروری، رویکرد رهبری والدین قرار دارد، که در آن کودک باید با زندگی اطراف خود سازگار شود. رهبری والدین زمانی با موفقیت همراه می شود که والدین و کودکان، مشارکت‌های مؤثری را ایجاد کنند.

۳. فرزندپروری مثبت | سبک های فرزند پروری

فرزندپروری مثبت می تواند یک رویکرد قدرتمند باشد. ایده اصلی این روش این است که به جای تلاش برای اصلاح نقاط ضعف فرزندتان، روی نقاط قوت او تمرکز کنید. به همین دلیل است که برخی از افراد آن را فرزندپروری مبتنی بر قدرت می نامند.

رویکرد فرزندپروری مثبت می تواند کمی متفاوت باشد، اما تمرکز اصلی آن تاکید بر تعاملات مثبت است. در این روش والدین رفتارها و انگیزه های مثبت را تشخیص داده، پاداش می دهید و تقویت می کنید. شما همچنین محیطی ایجاد می کنید تا رفتار مشارکتی و سازنده را برای فرزندتان آسان تر کنید.

۴. والدین مقتدر |بهترین سبک فرزند پروری

والدین مقتدر کسانی هستند که موفق می شوند تعادل کاملی بین انضباط و تحقیر ایجاد کنند. آن ها با فرزندان خود گرم و مهربان هستند و به شخصیت و فردیت خود و والدینشان احترام می گذارند. هدف نهایی این روش تولید افراد کاملاً مستقل و شادی است که افراد مثبتی برای جامعه می باشند

تفاوت میان والدین مقتدر و سخت گیر:

والدین مقتدر سختگیر و خونگرم هستند در حالی که والدین مستبد سختگیر و سرد هستند. والدین مقتدر در مورد قوانین بحث می کنند و برای فرزندانشان توضیح می دهند. آن ها هنگام بحث منطقی هستند و در صورت لزوم قوانین را اصلاح می کنند، این دسته از والدین به کودکان آموزش می دهند که به طور انتقادی در مورد دلایل پشت هر قانون فکر کنند.

۵. رویکرد فرزندپروری آگاهانه

فرزندپروری آگاهانه به این معنا نیست که باید مدیتیشن کرده، همیشه کامل باشید یا هرگز از فرزندان خود ناامید نشوید. مانند بسیاری از رویکردهای دیگر این یک تمرین است، بنابراین هیچ درست یا غلطی وجود ندارد. در این روش شما از این که در کجای دنیا هستید، فکر و احساسات خود آگاه هستید.

هدف از ذهن آگاهی در فرزندپروری این است که سعی می کنید خودتان و فرزندتان را همان طور که هستید بشناسید و درک کنید.

منبع:کانون مشاوران ایران-۱۱ سبک های فرزندپروری | بهترین سبک فرزند پروری چیست
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

تنفر از فرزند، علل، نشانه ها و دلایل تنفر از فرزند

آیا ممکن است والدین از فرزندشان متنفر شوند و تنفر از فرزند وجود دارد؟

تنفر از فرزند

والدین عشق و علاقه بسیاری به فرزندشان دارند اما بعضی از اوقات ممکن است به دلایل مختلف نسبت به فرزندشان احساس تنفر داشته باشند در این حالت احساس گناه به سراغ شان می آید و این مسئله، مشکل را دو چندان می کند.

رابطه والدین با فرزند دارای فراز و نشیب های بسیاری می باشد و این کاملا طبیعی است آن چه در این ارتباط اهمیت دارد این است که والدین هیجانات خود را به خوبی بشناسند تا بتوانند با چالش هایی که در مورد فرزندشان به وجود می آید، برخورد مناسبی داشته باشند و بهترین تصمیم را بگیرند.

در این شرایط می توانید از مشاور کودک کمک بگیرید، مشاور به شما کمک می کند تا دلایلی که باعث تنفر شما از فرزندتان می شود را به خوبی بشناسید و هم چنین با شیوه تربیت مناسب آشنا شوید تا بتوانید راحت تر با مشکلات مقابله کنید.

دلایل تنفر از فرزند
تنفر والدین از فرزند به دلایل مختلفی به وجود می آید برخی اوقات والدین با مشکلات درونی و مسائل حل نشده مواجه هستند.

همین مسئله ارتباط آن ها را با فرزند خود و دیگران سخت می کند و مشکلاتی را در میان آن ها به وجود می آورد که به طور معمول باعث ایجاد تفاوت می شود. روانشناسان کودک برخی از مسائل و علل زیر بنایی تنفر را موراد زیر اعلام نموده اند.

خشم از پدر و مادر
خشم از پدر و مادر یا صداقت با والدین | چه راهکاری را انتتخاب کنیم
تعارض درونی والدین
گاهی اوقات تعارضات درونی حل نشده ای در فرد وجود دارد که والدین به آن ها توجهی نمی کنند و برای حل آن اقداماتی را انجام نمی دهند همین مسئله منجر به واکنش هایی مثل بیزاری از فرزند می شود.

مسائل حل نشده باعث می شود تا در فرد احساسات منفی به وجود آید و در مورد فردی که ارتباط نزدیکی با او دارد و به او وابسته است حس تنفر پیدا کند.

تعارضات، کشمکش و ناکامی در ارتباط با کودک
ارتباط والدین با کودک با چالش های بسیاری همراه می باشد برخی از کودکان خلق حساسی دارند و ممکن است رفتارهای نامناسب از خودشان نشان دهند که برای والدین ناراحت کننده باشند، رفتار کودکان ممکن است به دلیل بیماری هایی مانند بیش فعالی و یا اوتیسم باشد.

تعارضات، کشمکش و ناکامی در ارتباط با کودک

در این شرایط والدین روش های تربیتی سخت گیرانه ای را برای آن ها در نظر می گیرند و به طور متقابل با لجبازی و مقاومت کودک رو به رو می شوند.

در کل این نوع رفتار میان والدین و فرزندان یک نوع مشکل ارتباطی می باشد که باعث افزایش حس منفی بین والدین و فرزند می شود و حس تنفر در میان آن ها ایجاد می شود.

در برخی اوقات مشکلات رفتاری فرزندان یا ناسازگاری های آن ها با والدین، ناراحتی ها و آشفتگی هایی را برای والدین به وجود می آورد و والدین صبر و تحمل خود را از دست می دهند و نمی توانند در برخورد با این رفتارهای نامناسب خودشان را کنترل کنند و از بهبود رفتار فرزندشان ناتوان هستند.

در نتیجه در هنگام کنترل فرزندشان خشم و هیجان شدیدی از خود نشان می دهند، که در بسیاری از مواقع با شکست رو به رو می شوند.

این احساس شکست و ناکامی در برابر رفتار فرزندان، خشم و عصبانیت والدین را بیشتر می کند و خشم پنهان شده ای در آن ها به وجود می آید، خشم پنهان شده با احساس ناکامی تبدیل به حس تنفر در میان والدین و فرزند می شود.

پذیرفتن بیش از حد مسئولیت
برخی از والدین تمایل دارند تا کارهایی انجام دهند که کودک بی نقص به نظر برسند و در مورد تحول فرزندشان بسیار نگران هستند به همین دلیل بسیاری از مسئولیت های کودکشان را خودشان به دوش می کشند و آن ها را انجام می دهند.

در این شرایط فشار روانی بسیاری بر روی آن ها وجود دارد که ممکن است حس منفی نسبت به کودک شان در آن ها ایجاد شود  و به نوعی احساس بیزاری در آن ها به وجود آید.

در صورتی که والدین آگاهی لازم را در این خصوص داشته باشند می توانند از به وجود آمدن این چرخه معیوب جلوگیری کنند و کودکان مسئولیت پذیری را تحویل جامعه بدهند.

تجربه آسیب های پیشین
در برخی از موارد والدین به دلیل آسیب هایی که قبلا تجربه کرده اند، احساس شان نسبت به فرزندشان تغییر می کند و ممکن است رفتار نامناسب و حس تنفر نسبت به او داشته باشند، برخی از این مشکلات عبارت اند از:

تجربیات بد رفتاری یا آزار پیش از ازدواج
سوء رفتار در طول زندگی
مشکلات خانوادگی یا مشکلات عاطفی در طول کودکی
استرس ها و ضربه های دوران بارداری
زایمان سخت و مشکل برای سلامتی مادر
مشکلات و اختلالات روانی
گاهی اوقات والدین دچار اختلالات روانی می شوند که این اختلالات بر روی کودک تاثیر می گذارد.

به طور مثال والدین به دلیل افسردگی و یا افسردگی بعد از زایمان ممکن است دچار حس تنفر از فرزندشان شوند و این اختلال بر روی روابط والدین و فرزند اثر منفی می گذارد و مشکلاتی مانند اختلالات دو قطبی که با نوسانات شدید خلق و رفتار همراه است ایجاد می شود،

هم چنین برخی از والدین دچار اختلالات شخصیت مانند شخصیت های مرزی می شود  که بر روی روابط آن ها تاثیر می گذارد و منجر به شکل گیری ارتباط منفی با کودک می شود.

کودکی سخت و مشکل دار
برخی از والدین در کودکی تجربیات تلخ و آسیب زایی داشته اند و در مواردی با سوء رفتار شدید، کودک آزاری یا محرومیت های عاطفی شدید رو به رو شده اند و همین مسئله بر روی احساسات آن تاثیر گذاشته و منجر به مشکلات و احساسات منفی در فرد می شود.

برخی از والدین در کودکی مورد خشونت و تنفر والدین قرار گرفته اند و احساس طرد شدگی به آن ها دست داده و همین مسئله به طور ناخودآگاه باعث می شود تا این احساس را به کودک شان منتقل کنند.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-تنفر از فرزند | علل | نشانه ها و دلایل تنفر از فرزند
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

خصوصیات فرزند اول، بچه اول که باشی ( ۷ ویژگی مهم)

خصوصیات فرزند اول باید مورد توجه ویژه قرار بگیرد زیرا با آمدن اولین فرزند همه اعضای خانواده وارد جریان متفاوتی می شوند و به طور طبیعی رفتار والدین تک فرزندی با آن هایی که چند فرزند دارند متفاوت می باشد، والدین همان ابتدا متوجه می شوند که فرزندان نسبت به یکدیگر، رفتارها و خصوصیات مختلفی از خودشان نشان می دهند.

در واقع زمانی که فرزند دوم به دنیا می آید، فرزند اول جایگاه خود را به عنوان فرمانروای مطلق خانواده از دست می دهد و آن را با دیگری سهیم می شود در این شرایط خانواده باید شرایطی را ایجاد کند تا تنش و مشکلات در فضای خانواده کاهش یابد و روابط پایدار و صمیمانه ای در میان فرزندان به وجود آید. در ادامه این مقاله به بررسی خصوصیات فرزند اول می پردازیم تا اطلاعات شما در این خصوص افزایش یابد.

خصوصیات فرزند اول: نقش در خانواده
تولد فرزند اول، تجربه ای جدید برای والدین می باشد و آن ها ممکن است در تربیت فرزند اول بر اساس قوانین پیش بروند و بسیار سخت گیر باشند و یا به خاطر ذوق و شوقی که برای تولد فرزندشان دارند بسیار سهل گیر باشند و اصول تربیتی را به خوبی ایفا نکنند در نتیجه در تربیت فرزندشان با مشکلاتی رو به رو خواهند شد.

پس از این که فرزند دوم به دنیا می آید والدین به خاطر تجربه ای از تربیت فرزند اولشان داشته اند روش تربیتی خود را تغییر می دهند و به صورت دیگری به تربیت فرزند دوم می پردازند، در این حالت فرزند اول مجبور است بی تجربگی و نا پختگی والدین را در تربیت کردن تحمل کند.

مفاهیمی در روانشناسی کودک مطرح می شود که به شما کمک می کند تا از اشتباهات رایج تربیتی بپرهیزید و از بهترین روش های تربیتی برای تربیت فرزندان استفاده نمایید.

تعادل در تربیت فرزندان اول
فرزندان اول در کانون توجه والدین قرار دارند و معمولا تمام خواسته های آن ها توسط والدین برآورده می شود و در فرزند احساس ارزشمندی زیادی به وجود می آید، در صورتی که این روند شکل افراطی و بی رویه ای داشته باشد، فرزندان اول تبدیل به انسان های قدرت طلب، خودخواه و کم تحمل می شوند و آن ها تحمل هیچ گونه بی توجهی ندارند.

پس از این که فرزند دوم به دنیا می آید از توجه والدین به آن ها کم می شود و در این صورت فرزند اول، فرزند دوم را مسبب این بی توجهی می داند و در این حالت حسادت فرزند اول شروع می شود که یکی از خصوصیات به وجود آمدن آن ها در هنگام تولد فرزند دوم می باشد، تمام فرزندان اول تغییر جایگاه شان را در خانواده احساس می کنند اما فرزندان نازپرورده تر با صدمات بیشتری رو به رو هستند و این که کودک چطور با این وضع و شرایط کنار بیاید به رفتار والدین و سبک های فرزند پروری آن ها بستگی دارد.

در صورتی که والدین تمام توجه و محبت خود را نثار فرزند دوم کنند و یا رفتارهای اشتباه دیگری از خودشان نشان دهند فرزند اول به احساس طرد شدگی دچار خواهد شد و بعد ها آن را به خواهر و برادر کوچک خود منتقل می کنند اما در صورتی که والدین رفتار صحیحی با کودک شان داشته باشند بچه ها به دوستانی خوب تبدیل می شوند و فرزند اول در برابر خواهر و برادر کوچک خود احساس مسئولیت و رهبری می کند.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-خصوصیات فرزند اول، بچه اول که باشی ( ۷ ویژگی مهم)

  • سارا پارسایی