روانشناسی برتر

مشاوره خانواده

روانشناسی برتر

مشاوره خانواده

مشاوره خانواده و روانشناسی

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خودشناسی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

اکثر افراد در آرزوی موفقیت و خوشبختی و در تلاش برای این مسیر هستند.
البته عده ای هم بی هدف و ناامید از موفقیت، زندگی خود را میگذرانند.

اما باید پرسید موفقیت چیست؟

بعضی ها تصور می کنند که موفقیت همان ثروتمند بودن است و ثروتمند بودن همان موفق بودن است.
اگه موفقیت و ثروت را یکی بدانیم این سوال پیش می آید که :

فردی که در یک قمار بازی ناگهان پول کلانی برنده شده آیا فرد موفقی بوده؟

یا کسی که ثروت بزرگی از پدرش به او به ارث رسیده بدون آنکه برای بدست آوردنش کاری انجام دهد موفق است؟

همچنین موفقیت با شهرت نیز یکسان نیست. اگرچه ممکن است وقتی از شما بخواهند یک فرد موفق را نام ببرید نام یک فرد مشهور به ذهنتان بیاید.

اگر فرض کنیم که هدف شما این باشد که بخشنده ترین فرد ناشناس کشور خود باشید و به این هدف برسید شما فردی موفق هستید اما چون هدف تان ناشناس ماندن است مشهور نمی شوید.

بسیاری از متفکران و هنرمندان بزرگ و موفق که بعد از مرگشان برای مردم شناخته و مشهور می شوند نمونه دیگری از تمایز بین موفقیت و شهرت می باشد.

بنابراین می توان گفت موفقیت یعنی رسیدن به هدف. هدفی که آگاهانه و در راستای ارزش های فرد در زندگی انتخاب شده و با تلاش و کوشش به آن دست پیدا کرده.


خوشبختی و موفقیت در گرو یک هدف است
شرط اول رسیدن به موفقیت انتخاب آگاهانه اهداف است.

بسیاری از مردم در زندگی سرگردان هستند، تمام طول روز، ماه و سال مشغول کارهای روزمره می شوند و نمی دانند واقعا برای کدام هدف باید تلاش و رویاپردازی کنند.

همچنین اهداف باید واضح و مشخص باشد. شاید از خیلی ها شنیده باشیم که می گویند هدفشان در زندگی این است که برای خودشان کسی باشند.

اما این کسی شدن را باید دقیق تر برای خود معلوم کنند. می خواهند چه کسی باشند با چه امکاناتی و چه ویژگی ها و مشخصاتی؟

خیلی ها هم هستند که دقیقا اهداف خاص و مشخصی تعیین کرده اند اما واقعا نمی دانند برای چه این هدف را درنظر دارند.

ما همیشه برای انتخاب هدف به یک تمرین خودشناسی نیاز داریم . اگر هدفی را انتخاب کنیم و در راه رسیدن به آن هدف سختی های بسیاری را متحمل شویم

اما خودشناسی نداشته باشیم ممکن است میانه را یا حتی پس از پایان راه و رسیدن به مقصود متوجه شویم که هیچ گونه احساس رضایت و لذت از این مسیر و مقصود در ما برانگیخته نشده.

قبل از انتخاب اهداف به ارزش های خود و چرایی انتخاب آن اهداف پی ببرید.

مثلا تصور کنید فردی را که هدفش انجام منظم و با برنامه ورزش است. این هدف ممکن است به دلیل یک ارزش درونی باشد یعنی سلامت جسمانی در دوران کهولت.

یا بر اساس یک ارزش بیرونی مثلا داشتن ملاک های تناسب اندام برای جلب توجه و رضایت دیگران باشد.

بنابراین اهداف اگرچه یکسان هستند اما می توانند چرایی و ارزش های متفاوتی داشته باشند.

منبع:مشاوره ازدواج-روان شناسی موفقیت
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

کنترل از دور:

این بازی خود آگاه بودن را بالا می برد، چرا که بچه ها را ملزم می کند دقت کرده و مطابق دستورالعمل، رفتار بکنند.

ابزارهای مورد نیاز:

دستگاه کنترل از راه دور

نحوه انجام بازی:

برای بچه ها توضیح بدهید که شما کنترل از راه دور دارید و این کنترل دکمه هایی دارد که به این شکل کار می کند:

حرکت: حرکت به جلو با سرعت مطمئن (عادی)

حرکت سریع: حرکت کردن با سرعت

عقب رفتن: عقب رفتن محتاط

حرکت آرام: به آهستگی حرکت نمود

ایست: اتمام بازی

مکث: توقفی کوتاه

از بچه ها بخواهید که از دستورالعمل پیروی نمایند.

پیشنهاد:

بوسیله کلید مکث و حرکت آهسته، شما قادر هستید شکل های حرکت را به خصوص در زمان هایی که بچه ها بیش از حد هیجان زده هستند کنترل نمایید و آن ها را آرام کنید. بعضی وقت ها به بچه ها اجازه دهید کنترل در دست خودشان باشد. این تمرین منجر به این می شود که رفتار خود- کنترلی در آن ها تقویت شود.

بیشتر بخوانید:

انواع بازی در کودکان

بسته بازی درمانی

یک بازی برای تقویت همکاری

بازی های تقویت اعتماد به نفس

منبع:کانون مشاوران ایران-یک بازی برای بالا بردن خودآگاهی
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

آیا تا به حال خواسته‌اید از یک خودشیفته بخواهید صحبت کند که چقدر عالی هستند یا شما چقدر ناکافی هستید؟ بنابراین برای یافتن لیست کاملی از راهبردهای برنده در مورد آنچه که برای خلع سلاح یک خودشیفته باید گفت، به خواندن ادامه دهید. سپس، شما فقط ممکن است بتوانید بر خود محوری و عدم همدلی آنها غلبه کنید

“آیا می توانید یک توصیه تخصصی به من بدهید؟”
 از چاپلوسی استفاده کنید تا تمرکز یک خودشیفته را از توهین به شما دور کنید. آنها قبلاً فکر می کنند که متخصص هستند، بنابراین به آن توجه کنید. اگر بتوانید آنها را مجبور به ادامه موفقیت ها و ایده های عالی خود کنید، این یک راه عالی برای منحرف کردن آنها از هدف قرار دادن شما است. و اگر در مورد موضوعی بپرسید که آنها در آن تخصص واقعی دارند، ممکن است توصیه های مفیدی را از معامله دریافت کنید! [2]
“جو، واضح است که شما یک کارآفرین با استعداد هستید، با تمام موفقیت هایی که کسب و کار شما کسب کرده است. از آنجایی که شما اطلاعات زیادی در مورد راه اندازی موفقیت آمیز کسب و کارهای جدید دارید، آیا می توانید در مورد راه اندازی کسب و کار من به من توصیه هایی کنید؟”
“من می دانم که شما این بازی را در یک روز شکست دادید، که باید نوعی رکورد باشد، بنابراین می توانید نکاتی را برای عبور از باس در سطح ۳ به من بدهید؟”
 
“تو در آن خیلی عالی هستی!”
 به عنوان شکل دیگری از چاپلوسی، یک تعریف واقعی بکنید. این یک تغییر در پرسیدن یک سوال چاپلوس است و به همان اندازه خوب کار می کند. چرا؟ زیرا افراد خودشیفته هرگز از بازخوردهای مثبت خسته نمی شوند! تغذیه زودهنگام نفس آنها ممکن است باعث شود که تعامل راحت‌تر پیش برود، زیرا کمتر احساس بی‌احترامی می‌کنند. به خاطر داشته باشید که ستایش عمومی یا نیمه دلانه بسیار کمتر از یک تعریف واقعی و خاص تأثیرگذار است. [3]
“آن، من هنوز در تلاشم تا بفهمم چگونه توانستی همه را به چنین صندلی های عالی در یک نمایش فروخته شده برسانی. تو بهترین مذاکره کننده ای نیستی که تا به حال دیده ام!”
“آن کفش ها مکمل کاملی برای لباس شما هستند. شما باید تیزترین کمدهایی باشید که من می شناسم.”
  
 

“ما آن وضعیت را به هم زدیم، اینطور نیست؟”
 خود را در هر چیزی که می تواند منفی یا انتقادی تلقی شود، بگنجانید. بیان یک جمله “شما” که می تواند منفی تلقی شود، مانند حمله به یک خودشیفته احساس می شود، و آنها در مقابل با شدت بیشتری پاسخ خواهند داد. با استفاده از زبان “ما”، آنها ممکن است کمتر مورد حمله قرار گیرند و کمتر مجبور به حمله شوند. [4]
“ما هر دو واقعاً رقابتی هستیم، بنابراین فکر می‌کنم جای تعجب نیست که دیروز در جریان بازی پیکاپ با چنین انفجار بزرگی مواجه شدیم. آیا می‌توانیم وانمود کنیم که این اتفاق نیفتاده و ادامه دهیم؟”
“حتما خروجی را از دست داده ایم. چرا آنها در این بزرگراه تابلوهای ضعیف دارند؟”
 
 

“من متوجه هستم که این شرایط برای شما دشوار است.”
 با آرامش همدلی کنید تا بالقوه آنها را آرام کنید. اگر خودشیفته واقعاً از چیزی عصبانی است، این استراتژی را امتحان کنید – به خصوص اگر آن چیزی است که مستقیماً به شما مرتبط نیست. همین تأیید ساده ممکن است برای کاهش عصبانیت آنها کافی باشد و تعامل را قابل کنترل تر کند. [5]
“من درک می کنم که این برای شما ناراحت کننده است.”
“می توانم بفهمم که چرا از اتفاقی که افتاده ناراحت می شوید.”
“من می دانم که نمی تواند برای شما کار آسانی باشد.”
  
 

“برای کمک به شما در اینجا چه کاری می توانم انجام دهم؟”
 به آنها این فرصت را بدهید که ببینند به تنهایی با همه چیز روبرو نیستند. خودشیفته ها ممکن است احساس کنند همه چیز بر دوش آنهاست، بنابراین یک پیشنهاد کمک ساده ممکن است قبل از اینکه واقعاً ناراحت شوند به آنها مکث کند. همچنین ممکن است آنها فقط چیزی مانند “هیچ چیز!” را پس بگیرند – اما به هر حال ممکن است ارزش امتحان کردن را داشته باشد! [6]
“آیا راهی هست که بتوانم با این کار به شما کمک کنم؟”
“من می خواهم کمک کنم – چه کاری می توانم انجام دهم؟”
“آیا اگر این بار به کارهای اداری رسیدگی کنم کمکی می کند؟”
 

“بیایید با مخالفت موافقت کنیم و ادامه دهیم.”
 به سمت سازشی کار کنید که هر دوی شما به طور کلی بپذیرید. تقریباً غیرممکن است که یک خودشیفته را متقاعد کنید که او اشتباه می کند و شما درست می گویید، مهم نیست که شواهد چقدر قوی هستند. آنها همچنین چندان علاقه ای به سازش ندارند، اما اگر به روشی زیرکانه با آن برخورد کنید که هر دوی شما نسبت به موقعیت احساس خوبی داشته باشید، ممکن است آن را بپذیرند. [7]
“احتمالاً باید با مخالفت در مورد موضوع ارائه خود موافقت کنیم. اگر از آقای جنکینز بخواهیم موضوعی را برای ما انتخاب کند چطور؟”
به جای اینکه در مورد اینکه کجا برای ناهار برویم دچار اختلاف نظر شویم، چطور می‌شود که هر کدام از مکان مورد علاقه‌مان بیرون بریم و در پارک برای یک پیک نیک ملاقات کنیم، زیرا بیرون خیلی خوب است؟

منبع:مرکز مشاوره-چگونه یک خودشیفته را خلع سلاح کنیم: ۱۱ عبارت قدرتمند
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

سندرم ایمپاستر (imposter syndrome) شامل احساس شک به خود و بی‌کفایتی است که علی‌رغم تحصیلات، تجربه و موفقیت‌ها ادامه می‌یابد  و به زندگی فردی و اجتماعی افراد آسیب زیادی را وارد می کند.

نام دیگر این سندرم نشانگان خودویرانگری می باشد. تحقیقات اولیه که این پدیده را بررسی می‌کرد، عمدتاً بر زنان موفق متمرکز بود. با این حال، بعداً مشخص شد که سندروم ایمپاستر می تواند هر کسی را در هر حرفه ای، از دانشجویان فارغ التحصیل گرفته تا مدیران ارشد تحت تاثیر قرار دهد.

در این شرایط حتی زمانی که دیگران استعدادهای شما را ستایش می کنند، موفقیت های خود را به زمان بندی و خوش شانسی مربوط می دانید. شما باور نمی کنید که داشته های خود را بر اساس شایستگی های خود به دست آورده باشید و می ترسید که دیگران نیز در نهایت متوجه همین موضوع شوند و داشته های خود را از دست دهید.

نشانه های سندرم ایمپاستر
در نتیجه عوامل گفته شما، شما خود را تحت فشار قرار می دهید تا سخت تر کار کنید تا مشکلات زیر را جبران کنید.

دیگران را از تشخیص کاستی ها یا شکست های خود بازدارید
آنچه را که کمبود هوش خود می دانید جبران کنید.
احساس گناه به خاطر «فریب دادن» افراد دیگر را کاهش دهید.
احساس بی ارزشی برای توجه یا محبت.
دست کم گرفتن دستاوردها.
سندرم ایمپوستر و علائم آن می تواند به طرق مختلف ظاهر شود، از جمله:
در محل کار:
افرادی که این سندرم را دارند، اغلب موفقیت خود را به جای توانایی ها و اخلاق کاری خود به شانس نسبت می دهند، که می تواند آن ها را از درخواست افزایش حقوق یا درخواست ترفیع باز دارد. آن ها همچنین ممکن است احساس کنند که باید برای رسیدن به استانداردهای غیرممکنی که تعیین کرده اند، بیش از حد کار کنند.

در خانه:
هر پدر و مادری احتمالاً می‌توانند زمانی را به یاد بیاورند که احساس می‌کنند برای مسئولیت بزرگ کردن فرزند خود ناآگاه، ناتوان و کاملاً آماده نیستند. اگر این احساسات کنترل نشوند، والدین ممکن است برای تصمیم گیری برای فرزندشان از ترس اینکه قرار است زندگی آن ها را به هم بزنند، دچار مشکل شوند.

در مدرسه: 
دانش‌آموزان ممکن است از صحبت کردن در کلاس یا پرسیدن سؤال اجتناب کنند، زیرا می‌ترسند معلم‌ها یا همکلاسی‌ها فکر کنند آن ها توانایی و هوش کافی را ندارند.

در روابط:
برخی افراد احساس می‌کنند که ارزش محبتی که از طرف یک فرد مهم دریافت می‌کنند را ندارند و می‌ترسند که شریک زندگی‌شان متوجه شود که واقعاً آنقدرها هم عالی نیست.

با گذشت زمان، این می تواند چرخه ای از اضطراب، افسردگی و احساس گناه را تقویت می کند.

انواع نشانگان خودویرانگری
انواع سندروم به طور خلاصه در ادامه توضیح داده شده است:

«کمال‌گرایان» انتظارات بسیار بالایی از خود دارند و حتی اگر ۹۹ درصد از اهداف خود را برآورده کنند، احساس شکست می‌کنند. هر اشتباه کوچکی باعث می شود که آن ها شایستگی خودشان را زیر سوال ببرند.

«تخصص گرا» این افراد قبل از شروع پروژه احساس نیاز به دانستن تمام اطلاعات دارند و دائماً به دنبال گواهینامه یا آموزش های جدید برای بهبود مهارت های خود هستند.

«کار فردی» افرادی که تمایل به کار فردی دارند احساس می کنند که باید وظایف خود را انجام دهند و اگر نیاز به کمک داشته باشند، فکر می کنند که شکست خورده یا کلاهبردار هستند.

«سوپرمن ها» خود را تحت فشار قرار می دهند تا بیشتر از اطرافیانشان کار کنند تا ثابت کنند که فریبکار نیستند. آن ها نیاز به موفقیت را در همه جنبه های زندگی را احساس می کنند ( در محل کار، به عنوان والدین، به عنوان شریک زندگی) و ممکن است زمانی که کاری را انجام نمی دهند، استرس داشته باشند.

منبع:کانون مشاوران ایران-هر چیزی که باید در مورد سندرم ایمپاستر بدانید
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

نحوه برخورد با فرد خودکشی کرده چگونه است؟

نحوه برخورد با فردی که خودکشی کرده چطور باید باشد؟ آیا دنیا برای کسی که خودکشی کرده است به آخر رسیده است؟ خودکشی از جمله اتفاقاتی می باشد که ترس و وحشت زیادی را در فرد به وجود می آورد.

برخورد با فردی که سابقه خودکشی دارد باید به گونه ای باشد که به او آسیبی نرساند بنابراین در ابتدا باید آرامش خود را حفظ کنید. البته ترس و وحشتی که از مرگ نزدیکان تجربه می کنیم با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست.

در صورتی که یکی از اطرافیان مرتکب خودکشی می شود، احساسات ناخوشایندی به سراغ ما می آید و دچار خشم، گناه و غم ناگهانی می شویم.

البته توجه داشته باشید که خشم نقش بسیار مهمی برای جلوگیری از خودکشی مجدد و بازگشت فرد به زندگی عادی دارید در شرایط خودکشی می توانید به فرد بسیار کمک کنید.

در این مقاله به ارائه راهکارهایی در مورد نحوه برخورد با فردی که خودکشی می کند می پردازیم.

نحوه برخورد با فرد خودکشی کرده
نحوه برخورد با کسی که قبلا خودکشی کرده است حساسیت های مربوط به خود را دارد، در این حالت خانواده و اطرافیان از خودکشی مجدد او می ترسند و نگرانش هستند و نمی دانند برای پیشگیری از این موضوع باید چه رفتاری از خودشان نشان دهند.

در ادامه این مقاله به رفتارهای مناسب در برخورد با کسی که سابقه خودکشی دارد اشاره می کنیم و آن ها را مورد بررسی قرار می دهیم تا آگاهی شما در این خصوص افزایش یابد.

نحوه برخورد با فرد خودکشی کرده، سرزنش نکنید
همیشه افرادی که دارای مشکلات حاد هستند دست به خودکشی نمی زنند بلکه هر گونه افرادی با هر پیشینه و سابقه شرایط خانوادگی و اجتماعی ممکن است در معرض این رفتار مخرب قرار گیرند و اقدام به خودکشی کنند، خودکشی علل های متفاوتی دارد و بسیار متفاوت و وابسته به شرایط می باشد.

ممکن است فرد به خاطر افسردگی دست به عمل خودکشی بزند و افراد در حالت افسردگی بدون هیچ دلیل خاصی احساس افسردگی، پوچی و ناامیدی می کند.

همه این ها ممکن است منجر به ایجاد انگیزه برای خود ویرانگری شود و توجه داشته باشید که مشاوره افسردگی در این شرایط بسیار ضروری می باشد و هر چه زودتر برای درمان باید اقدام کنید تا درمان صورت گیرد.

سرزنش اطرافیان در بسیاری از موارد باعث وخیم تر شدن اوضاع می شود، در اثر این سرزنش ها ممکن است فرد احساس ضعف، ناتوانی و شکست کنند و انگیزه او برای خودکشی افزایش یابد در این شرایط از سرزنش خود بپرهیزید و سعی کنید ریشه این مشکل را شناسایی کنید و برای حل آن اقداماتی را انجام دهید.

فردی که خودکشی می کند برای این که فشار درونی افکار او کمتر شود و شدت این فشار کاهش یابد باید از داروهای ضد افسردگی و دوره های روان درمانی استفاده کند.

منبع:کانون مشاوران ایران-نحوه برخورد با فرد خودکشی کرده چگونه است؟
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

تاثیر خودشناسی در ازدواج چقدر است؟ + نکات اساسی

تاثیر خودشناسی و خودآگاهی در ازدواج موفق چقدر می باشد؟ خودشناسی بسیار مهم می باشد و در تمام ابعاد زندگی به ویژگی در امر ازدواج از اهمیت بسیاری برخوردار است. خودشناسی مجموعه ای از شناخت ها و تصورات واقعی می باشد که افراد نسبت به خودشان دارند.

یکی از عواملی که باعث موفقیت در زندگی مشترک و روابط زناشویی می شود این است که افراد بتوانند یکدیگر را به خوبی بشناسند و درک کنند، اما قبل از این لازم است که برای شناخت همسر و شریک زندگی تان ابتدا شناخت درستی از خودتان به دست آورید.

برای این منظور باید از مشاوره قبل از ازدواج کمک بگیرید، برای این که آگاهی خود را در مورد اهمیت خودشناسی در ازدواج و راه های افزایش آن بالا ببرید لازم است این مطلب را مورد مطالعه قرار دهید.

تاثیر خودشناسی در ازدواج
از مهم ترین ابعادی که در زندگی هر فردی مهم می باشد خودشناسی در ازدواج است، بسیاری از زوج ها به دلیل عدم شناخت ابعاد مختلف شخصیت خود، علایق و خواسته ها زندگی ناموفق را تجربه کرده اند.

شما در ابتدا باید بدانید که چطور خودتان را دوست داشته باشید و بعد به دنبال شریک زندگی مناسب با معیارهای خود باشید.

بسیاری از افراد از بعد از ازدواج متاسف اند زیرا آن ها معتقدند که اگر خودشناسی بیشتری داشتند می توانستند همسر بهتری را برای خودشان انتخاب کنند.

خودشناسی به شما کمک می کند که علاوه بر شناخت خود دیگران را بهتر بشناسید و روابط با کیفیتی را با آن ها برقرار کنید در این صورت خواهید توانست همسری متناسب با خود، انتخاب نمایید.

خودشناسی چه مسائلی را در بر می گیرد؟
اینکه بدانید زمانی که در مورد خودشناسی و نقش آن در ازدواج صحبت می کنید باید به سراغ کدام حوزه ها بروید تا حدود زیادی با ابعاد قضیه آشنا خواهید شد.

ازدواج کردن مسئله بسیار مهمی می باشد و شما قبل از آن که با این مسئله رو به رو شوید باید آگاهی های لازمی را به دست آورید، برای شناخت خود در ازدواج ۴ عامل زیر را در نظر بگیرید.

تاثیر خودشناسی در ازدواج، میزان هوش خود را بسنجید
یکی از عواملی کمک می کند فرد زندگی مشترک موفقی داشته باشد مسئله هوش است هر کسی باید از میزان هوش خود آگاهی کاملی داشته باشد و آن را برای ازدواج ملاک قرار دهد.

هر پسر و دختری که قصد ازدواج دارند باید از لحاظ فکری و هوشی با یکدیگر تناسب داشته باشند تا بتوانند زندگی موفق تری را تجربه کنند.

سلامت جسمی و روحی
شما در ابتدا باید نسبت به سلامتی خود آگاهی کاملی داشته باشید در صورتی که با مشکلات روحی روانی مثل افسردگی، وسواس فکری عملی و سوء ظن بیش از حد دچار باشید بر روی ازدواج شما و طرف مقابلتان تاثیر منفی می گذارد.

هم چنین مشکلات جسمی مثل معلولیت ذهنی و جسمی، ایدز، سوختگی، سل و غیره در امر ازدواج بسیار مهم می باشند. افراد باید از وجود این مشکلات در خودشان آگاهی کاملی داشته باشند و بدانند در چه وضعیتی قرار دارند تا در زندگی مشترک و رابطه دو طرفه دچار مشکل نشوند.

منبع:کانون مشاوران ایران-تاثیر خودشناسی در ازدواج چقدر است؟ + نکات اساسی
 

  • سارا پارسایی