روانشناسی برتر

مشاوره خانواده

روانشناسی برتر

مشاوره خانواده

مشاوره خانواده و روانشناسی

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رابطه بی سرانجام» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

رابطه با همسر قبل از ازدواج؛ تجربه آموزی یا آسیب پذیری؟

” ازدواج مثل هنداونه سر بسته ست، تا باهاش زیر یه سقف زندگی نکنی از جیک و پوک اخلاقاش چیزی دستت نمیاد!

حداقل کاری که میشه انجام داد اینه که قبل ازدواج تو مراحل دوستی، آشنایی و نامزدی خوب همدیگرو بشناسید و باهم باشید!”

رابطه با همسر قبل از ازدواج، موضوعی است که هر کدام از ما اعتقادت خاص خودمان را داریم.

رابطه با همسر قبل از ازدواج
تجربه آموزی یا آسیب پذیری؟

این روابط که به هرگونه روابط ( بخصوص رابطه جنسی ) بین دو نفری که هنوز با هم ازدواج نکرده اند، اشاره دارد اکنون از مقبولیت بالایی برخوردار است.

اینکه شما مخالف یا موافق سرسخت رابطه با همسر قبل از ازدواج باشید، یک اعتقاد اساسی است که تحت تاثیر گذشته خودتان، پدر و مادرتان و حتی جنسیت تان قرار دارد.

رابطه با همسر قبل از ازدواج

هدف رابطه با همسر قبل از ازدواج
موضوع مهم در برقراری رابطه با همسر قبل از ازدواج، هدف و انگیزه این رابطه است که می توان در قالب دسته بندی زیر تعریف نمود:

رابطه عاطفی: این رابطه که با هدف صمیمت و تجربه عشق قبل از ازدواج صورت می گیرد بخصوص برای افرادی که به علاقه و عشق قبل از ازدواج معتقدند، اهمیت ویژه ای دارد.
رابطه اجتماعی: در این رابطه معمولا شناخت همسر و خانواده او و آگاهی از فرهنگ و آداب و رسوم یکدیگر، هدف اصلی برقراری رابطه است.


رابطه جنسی: رابطه جنسی قبل از ازدواج که اغلب با قصد شناخت سلیقه های جنسی یکدیگر شروع گردد معمولا به لذت گرایی ختم می شود.
صرف نظر از درست یا غلط بودن این دیدگاه، چگونه می توانیم قبل از ازدواج در جریان رابطه با همسرمان به شناخت دقیق ویژگی های مثبت و منفی او دست یابیم؟

همه چیز درباره رابطه جنسی با همسر پیش از ازدواج
رابطه جنسی با همسر که بعد از ازدواج یک موضوع با اهمیت و بخش مهمی از زندگی مشترک و رضایت از زندگی را تعیین می کند، رابطه زناشویی نامیده می شود.

این رابطه اگر قبل از ازدواج شکل گیرد، تحت عنوان رابطه پیش از ازدواج، رابطه ای از روی عدم کنترل غریزه جنسی، رفع کنجکاوی و حتی هوس بازی از آن یاد می شود.

منبع:مشاوره ازدواج-رابطه قبل از ازدواج را کنترل کنیم
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

کم شدن امیال جنسی یک نوع اختلال عملکرد جنسی است.

هیچ کس آن را دوست ندارد.

این مشکل می تواند در یک نقطه در زندگی مردم و در هر دو جنس مرد و زن رخ دهد.

تعدادی از عوامل فیزیکی و روانشناختی در حل این مشکل موثر هستند که به عنوان مهمترین آنها اشاره شده است.

اضطراب و کاهش میل جنسی
ممکن است برخی  در طول اضطراب بتوانند کارهای زیادی انجام دهد، اما شکی در مورد کاهش رابطه جنسی وجود ندارد.

استرس شغلی، مشکلات مالی، مراقبت از بیمار و از اعضای خانواده و سایر عوامل استرس زا، میل جنسی را کاهش می دهد.

برای کنترل اضطراب، شما باید تکنیک کنترل اضطراب را یاد بگیرید یا از مشاوره جنسی مفید استفاده کنید.

چرا میل جنسی کم می شود؟ راهکارها بدون دارو

چرا میل جنسی کم می شود؟ راهکارها بدون دارو

مشکلات ارتباطی و کاهش میل جنسی
مشکلات ارتباطی حل نشده بین همسران یکی از عوامل مرگ و کاهش میل جنسی است.

در خصوص زنان، احساسات صمیمیت عامل مهمی در رابطه جنسی هستند.

اما بحث و گفتگو، ارتباط ضعیف، خیانت، بی اعتمادی و سایر مسائل که صمیمیت را مختل می کنند، می توانند منجر به کاهش میل جنسی شوند.

مصرف الکل و کاهش میل جنسی
افرادی که نوشیدنی های الکلی را می خورند در داشتن رابطه جنسی نا موفق ترند.

بعضی از مردم معتقدند که نوشیدنی های الکلی تمایل جنسی را زیاد می کند، اما الکل تأثیر منفی بر پاسخ آنها دارد و نمی تواند رابطه خوبی با خود و همسرش داشته باشد.

الکل همچنین رگهای خونی و اعصاب درگیر در نعوظ را تضعیف می کند.

محرومیت از خواب و کاهش میل جنسی
بعضی از مردم به علت کمبود خواب با از دست دادن میل جنسی دست به گریبان هستند.

آنها خیلی سخت به خواب می روند.

گاهی اوقات بی خوابی یا آپنه خواب باعث می شود فرد احساس خستگی مضاعف کند و این میل جنسی را نیز از بین می برد.

نگهداری کودک و از دست دادن میل جنسی
نگه داشتن یک کودک جوان یکی از دلایلی است که فرد میل جنسی اش را از دست بدهد.

البته خود تنظیمی مشکلی نیست.

در واقع، عدم داشتن وقت برای مراقبت از یک کودک، تا حدودی از صمیمیت رابطه کاهش می دهد و به تدریج باعث کاهش میل جنسی می شود.

بنابراین، مردان و زنان گاهی اوقات برای مراقبت از فرزند یا بچه های کوچک خود، به کمک کسی دیگر و همکاری با یکدیگر نیاز دارند.

مصرف مواد مخدر
استفاده از بعضی از داروها می تواند یک فرد را با فاقد میل جنسی رو به رو کند.

مواد مخدر مانند داروهای ضد افسردگی، فشار خون، شیمی درمانی، درمانگرهای پروستات، درمان های هورمونی و قرص های ضد بارداری می توانند میل جنسی شما را کاهش دهند.

جایگزینی دارو یا تغییر مقدار آن می تواند این مشکل را حل کند.

منبع:کانون مشاوران ایران-چرا میل جنسی کم می شود؟ راهکارها بدون دارو
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

بازسازی اعتماد، ترفندهای جلب اعتماد در رابطه دشوار می باشد، اگرچه اعتماد را می توان دوباره به دست آورد، اما زمان و تلاش زیادی برای ایجاد مجدد آن مورد نیاز است.

خوشبختانه، اگر کارهای لازم را برای بازسازی اعتماد در رابطه انجام دهید، احتمالاً رابطه بسیار بهتری خواهید داشت.

اعتماد، اطمینانی که در مورد شخصیت، توانایی و قدرت زندگی خود دارید، سنگ بنای همه روابط شاد و موفق اعتماد می باشد است.

متأسفانه هیچ کس کامل نیست و حتی بهترین شرکا هم گاهی اشتباه می کنند. اشتباهاتی که باعث دلشکستگی و اندوه می شود، می تواند اعتماد شما را تا حد زیادی متزلزل کند و توانایی شما را برای احساس امنیت در زندگی زناشویی از بین ببرد.

راه های بازسازی اعتماد در رابطه |ترفندهای جلب اعتماد
اهداف مشخص و ملموس با شریک زندگی خود تعیین کنید تا رابطه خود را به مسیر اصلی بازگردانید. (به عنوان مثال هر هفته حداقل یک شب قرار ملاقات بگذارید)
با نوشتن و به اشتراک گذاشتن کارهای جدید، تعهد خود را نسبت به یکدیگر، عشق و ازدواج خود تجدید کنید.
ناراحتی و خشم خود را بدون سرزنش ابراز کنید. به جای «تو» از «من» استفاده کنید تا حرفتان واقعاً شنیده شود.
نشان دادن همدلی و همدردی با یکدیگر را به عادت تبدیل کنید. کلماتی مانند “من می فهمم چه اتفاقی افتاده و چه احساسی داری، بسیار متاسفم” تاثیر بسیار زیادی دارد.
هر روز چیز جدیدی در مورد خود با شریک زندگی خود به اشتراک بگذارید. مانند: «من در کودکی چند بار در تئاتر کودکان بازی کرده ام»
در مورد همه چیز صادق باشید و از اصل شفافیت پیروی کنید، در رابطه امنجایی که هیچ رازی، رمز عبور خصوصی یا تلفن قفل شده وجود ندارد.
بدون اینکه پاسخی در ذهن خود داشته باشید، واقعاً به حرف یکدیگر گوش دهید. خود را به جای شریک زندگی خود قرار دهید و مراقب و بدون قضاوت به حرف های او گوش دهید.


مسئولیت کامل اعمال خود را بپذیرید. موضوع را نادیده نگیرید و سعی نکنید تقصیر را به گردن دیگری بیندازید.

بازسازی اعتماد در رابطه
چرا اعتماد بین زن و شوهر از بین می رود
مشکلات اعتماد در یک رابطه می تواند ناشی از موارد زیر باشد:

عمل نکردن به قول
عدم پذیرش مسئولیت
رفتار غیرقابل توجیه
خودداری از ابراز عشق یا محبت
فقدان صمیمیت فیزیکی
از نظر عاطفی در دسترس نبودن
رفتارهای اعتیادآور (مصرف مواد مخدر، الکل، پورنوگرافی، قمار )
خیانت (جنسی، هم غیرجنسی و عاطفی )
به طور مستقیم مورد انتقاد قرار می گیرید یا شریک زندگی تان پشت سرتان در مورد شما صحبت می کند.

منبع:کانون مشاوران ایران-۷ گام قطعی برای بازسازی اعتماد در رابطه
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

تعیین حد و مرز در رابطه امر بسیار مهمی باشد. شاید فکر کنید تعیین حد و مرز در رابطه صمیمیت شما را زیر سوال می برد.

اما اگر بدون قائده و قانون خاصی رفتار کنیم به روابطمان آسیب خواهیم زد و ممکن است آن روابط را نیز از دست بدهیم.

متاسفانه افراد هنگامی لزوم احتیاج به حد و مرز را درک می کنند که از همان ناحیه زخم خورده باشند و احساس کنند که دیگران در حال دخالت در زندگی آنان هستند اما نمی دانند چگونه باید در کمال احترام و منطق این حد و مرزها را وضع کنند.

شاید شما نیز ندانید باید در رفتار با هر کسی چه نوع حد و مرزی قائل شوید. ‌بهتر است در این مورد با یک مشاور مشورت کنید تا حد و مرز مناسب با آنان را به شما پیشنهاد دهد.

فایده ی تعیین حد و مرز در رابطه بین افراد
مرزهایی که تعیین می کنید در واقع مثل نرده هایی هستند که افراد دور خانه ی خود می کشند تا هر غریبه ای امکان ورود به آن را پیدا نکند. وقتی شما چنین نرده هایی را به دور خانه خود می کشید احساس امنیت بیشتری می کنید و شب ها خواب راحت تری خواهید داشت.

حد و مرزهایی که در روابط تعریف می شوند نیز شبیه چنین نرده هایی هستند که با استفاده از آنان امکان‌ ورود افراد به حریم خصوصی شما را سلب می کند.

وقتی شما حد و مرزهایی در رابطه تعریف می کنید در واقع در حال محافظت از هویت شخصی خود هستید.

همچنین این مرزها کمک می کند تا احساس اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید و بفهمید در زندگی چه نیازهایی دارید. اگر متوجه شوید که افراد در حال ورود به حریم خصوصی شما هستند و هیچ کاری برای دفاع از این حریم نکنید حس حقارت می کنید و اعتماد به نفستان تحلیل خواهد رفت.

روش های تعیین حد و مرز در رابطه ای که با شریک عاطفی خود دارید
۱_لازم است بدانید که وجود این مرزها کاملا ضروری می باشد:
مشخص کردن اولویت های شما و شریک عاطفیتان اولین قدم تعین حد و مرزهاست. این مرزها می توانند جسمی (وسایل شخصی، اندام، دفتر خاطرات، پول و اشیا قیمتی) و یا عاطفی ( عزت نفس، خاطرات و احترام به والدین) باشد.

۲_ دانستن مرزهای شخصی شما با خودتان :
حتما لازم است بدانید که در این زندگی دنبال چه چیزی هستید. برای این موضوع می توانید از احساسات و افکار خود نیز کمک بخواهید.

وقتی شما نسبت به یک چیز خاص احساس ناراحتی می کنید احتمالا لازم است برای آن مرزی قائل شوید تا آرامش روانی بیشتری داشته باشید. علاوه بر آن لازم است ارزش های غیر قابل مذاکره ای مثل باورهای دینی, خانواده و اصول اخلاقی را نیز در محدوده مرزهای خود قرار دهید.

۳_درباره مرزهایی که دارید مذاکره و گفت و گو کنید :
وقتی به اصطلاح تکلیفتان را با خودتان مشخص کردید باید ارتباط برقرار کنید. شریک عاطفی شما نمی تواتد ذهن شما را بخواند و یا آن را حدس بزند پس ضروری است که درباره مرزهایتان با همدیگر گفت و گو کنید و البته مهارت گوش دادن فعال را یادبگیرید و از آن بهره ببرید.

گفت و گوی شما باید منطقی، آرام و بدون پرخاش باشد و تا هنگامی که به پذیرش کامل مرزهای طرفین نرسیده اید گفت و‌گو را به پایان نرسانید.

علاوه بر آن لازم است زمان خاصی را جهت صحبت کردن درباره مرزهای همدیگر قرار دهید و آن را به همدیگر یاداوری کنید.‌ شما اجازه ندارید شریک عاطفیتان را تهدید کنید و او را بابت اشتباهاتش سرزنش کنید. اگر می خواهید درجه رابطه را بالا ببرید لازم است مهارت گفت و گو در رابطه عاطفی را بیاموزید.

۴_ عواقب و مسئولیت مرزهای خود را به عهده بگیرید
متعهد بودن و ماندن در یک چهارچوب  همیشه راحت و آسان نیست و باید در این زمینه مسئولیت پذیر باشید. اگر شما نتوانید به موضوعی پیایبند باشید نباید توقع داشنه باشید شریک عاطفی شما نیز سر موضع خود باقی بماند.

۵_به خودتان اعتماد کنید :
هیچکس بیشتر از شما از درونتان مطلع نیست پس نباید به کسی اجازه دهید تا برای شما تصمیم گیری کنید. مرزگذاری باعث می شود فردیت خودتان را به رسیمتی بشناسید و به آن احترام بگذارید.

درباره چه موضوعاتی می توانیم حد و مرز تعیین کنیم؟
۱_ انتظارات کلی:
باید بدانید از رابطه چه انتظاری دارید و رابطه عاشقانه چگونه تعریف می کنید؟ در چه موقعی رابطه شما به طور کامل تخریب می شود؟ و با ادامه و بحث و گفت و گو در باب این مسائل به یک نتیجه کلی برسید.

۲_آستانه ی تحمل شما تا چه می باشد؟
به شریک عاطفی خود بگویید در چه موقعی کنترلتان را از کف می دهید؟ به عنوان مثال شما از دروغ بیزار هستید پس به شریک عاطفی خود می‌گویید درباره ی دروغ گویی هیچ گونه اغماضی نخواهید داشت.

منبع:کانون مشاوران ایران-تعیین حد و مرز در رابطه
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

چگونه نیازهای خود را بیان کنیم؟

آگاهی پیدا کردن از نیازها و اظهار کلامی صحیح یکی از مهم ترین عناصر برای زندگی صمیمانه می باشد این کار باعث می شود تا طرف مقابلتان به خوبی آنچه میگذرد واقف باشد.

برای بیان کردن نیازها باید رابطه بین نیازها و احساسات خود را به خوبی بدانیم و اگر اطلاعات و آگاهی کافی در مورد نیاز خود نداشته باشیم عواملی که باعث به وجود آمدن احساسات  می شود را به کارها و رفتارهای دیگران ربط می دهیم.

اگر اینطور پیش رویم مانع رشد فکری خود می شویم و دامنه آگاهی و اطلاعات ما با توجه به احوالات درونی ما کاهش می یابد.

به عبارت دیگر اگر ما نتوانیم رابطهی بین نیازها و احساسات خود را به خوبی مشخص کنیم در این هنگام دیگران را مقصر اعمال خود می دانیم و اختلافاتی بین ما و دیگران به  وجود می آید و در نتیجه مرزهای ما با دیگران در معرض تهدید قرار می گیرد.

نسبت به احساساتی که در ما به وجود آمده ممکن است دیگران را سرزنش کنیم و بین ما و دیگران رنجش و کدورت به وجود آید که باعث کمتر شدن صمیمیت می شود.

بر اساس نظر مشاوران ما اگر مسئولیت احساسات خود را به خوبی بپذیرم و دیگران را مقصر جلوه ندهیم در این صورت بسیار خوب عمل می کنیم و مسئولیت پذیر می شویم.

افراد که مسئولیت احساسات خود را نمی پذیرند به روش های مختلفی ممکن است احساسات خود را بر دوش فرد دیگری بیندازند مثلا ممکن است آن ها احساسات خود را به صورت مبهم و نامفهوم نشان دهند و کارهای دیگران را درنظر می گیرم و به افراد القا می کنیم که آن ها مسئول احساسات دیگران می باشند.

بر اساس نظر مشاوران بسیاری از انسان ها یاد نگرفته اند که چطور نیازهای خودشان را بشناسند و نیازهای آن ها چیست اما آن ها به خوبی یاد گرفته اند که اگر نیازها آن ها برآورده نشود سریع به کارها و رفتارهای دیگرا ن فکر کنند و به آن ها بیندیشند.

بر اساس مطلب های بیان شده ما می توانیم اینطور بگوییم: (وقتی آن حرف را زدی رنجیدم برای این که دوست داشتم بیشتر مرا درک کنی.) مضمون این متن آن است که مسئولیت احساسات خود را به خوبی به گردن بگیریم و آن ها را بپذیریم و بیهوده تلاش نکنیم احساسات خود را به دیگران ربط بدهیم و پای دیگران را به میان بکشیم.

بیان نیازهای خود
نیازهای مشترک همه ی انسان ها چیست؟
بر اساس مطالعات انجام شده توسط مشاوران بسیاری از نیازها میان انسان ها مشترک می باشد ،نیازها به دسته های مختلفی تقسیم می شوند که استقلال، آسایش جسمانی، نیازهای معنوی و شکوفایی شخصیتی اشاره کرد. در زیر نمونه هایی از آن را ذکر می کنیم.

داشتن استقلال و مستقل بودن
انتخاب آرزوها، اهداف و ارزش ها و انتخاب راه هایی برای رسیدن به آرزوها
آسایش جسمانی یعنی سرپناه داشتن
رابطه صحیح
آب و هوا
روابط جنسی
تغذیه مناسب
دوری از خطرها و تهدیدها
نیازهای معنوی مانند صلح و نظم و هماهنگی
شکوفایی شخصیتی مانند اعتبار داشتن، خلاقیت و انسانیت
وابستگی متقابل
وابستگی متقابل نمونه ای از نیازهای انسان می باشد و شامل صمیمیت، قدردانی، عشق، اعتماد، توجه و دلسوزی، پشتیبانی و احترام و دوستی و محبت می شود

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-چگونه نیازهای خود را بیان کنیم؟
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

نشانه های رابطه بی سرانجام، ۹ ویژگی رابطه بی سرانجام

آیا از نشانه های رابطه بی سرانجام آگاهی و اطلاعی دارید؟ برقرار کردن رابطه عاطفی یک جز جبران ناپذیر و تاثیر گذار بر روی زندگی افراد می باشد اما بعضی از روابط سرانجامی ندارند و چون سالم نیستند به هدفی نخواهند رسید، همه افراد دوست دارند تا رابطه ای که بر قرار می کنند تا علاوه بر این که نیاز های احساسی و عاطفی آن ها رفع  شود باید به هدف مطلوب و مورد نیازشان برسند در غیر این صورت با مشکلاتی در این رابطه مواجه خواهند بود.

اگر نشانه های رابطه بی سرانجام را بشناسید به شما کمک می کند تا در ارتباط با این موضوع بهتر عمل کنید و احتمال دارد در خصوص ادامه یا قطع رابطه دچار سردرگمی و تردید شوید که در این مقاله نکاتی را بیان می کنیم تا بتوانید انتخاب بهتری داشته باشید و تا حدودی از تردید دور شوید.

اهمیت آگاهی از نشانه های رابطه بی سرانجام
اگر از میزان جدی بودن و سرانجام رابطه خود با طرف مقابل تان اطلاعی نداشته باشید در این حالت فقط زمان خودتان و شخص مقابل تان را تلف کرده اید و رابطه شما بیشتر به سمت وابستگی کشیده می شود در این حالت اگر خودتان هم بخواهید به دلیل وابستگی نمی توانید این رابطه را به پایان برسانید و در نتیجه زندگی خود و طرف مقابل تان را تحت تاثیر قرار می دهید و همه چیز به خصوص آینده خود را خراب می کنید و احتمال دارد به شکست عاشقی دچار می شوید.

به سرانجام رسیدن همیشه به این معنی نمی باشد که با یکدیگر ازدواج کنند بلکه به این معنی است که طرفین بتوانند با آرامش در کنار یکدیگر زندگی کنند.

چرا افراد با وجود آگاهی از رابطه بی سرانجام در آن باقی می مانند؟
انسان به طور کلی موجودی است که از تنها شدن و تنهایی می ترسد و زمانی که با فردی وارد رابطه می شود حتی اگر آن فرد با ایده آل او فاصله زیادی داشته باشد و بداند که در کنار فرد به جایی نمی رسد اما با او ادامه می دهد در این حالت به شدت به او وابسته می شود و دیگر نمی تواند به جدایی فکر کند و دل کندن از او برایش دشوار و سخت خواهد شد، هر چه زمان بیشتری با یکدیگر باشند وابستگی در میان آن ها بیشتر شده و باعث می شود تا به اتمام رابطه فکر نکنند.

نشانه های رابطه بی سر انجام
نشانه های رابطه بی سرانجام به شما می گوید که رابطه ای که در آن قرار دارید برای شما موفقیت آمیز است و می توانید در آن بمانید یا خیر، در این مقاله برخی از این نشانه ها را بیان کرده ایم:

نشانه های رابطه بی سرانجام، علاقه یک طرفه از جانب شما
در صورتی که وارد رابطه ای شده اید که عشق و علاقه شما نسبت به طرف مقابل تان بسیار بیشتر می باشد در این صورت نمی توانید به سرانجام مطلوب و موفقیت آمیز این رابطه فکر کنید زیرا شخص مقابل به اندازه شما نسبت به ادامه این رابطه تمایلی نخواهد داشت و ارزش و اهمیت این رابطه را درک نمی کند.

منبع:کانون مشاوران ایران-نشانه های رابطه بی سرانجام | ۱۱ ویژگی رابطه بی سرانجام
 

  • سارا پارسایی