روانشناسی برتر

مشاوره خانواده

روانشناسی برتر

مشاوره خانواده

مشاوره خانواده و روانشناسی

۱۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رابطه عاطفی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

مدیریت رابطه عاشقانه ، راه های ابراز علاقه رابطه سالم و پایدار یکی از مهم‌ترین عوامل در رسیدن به خوشبختی و رضایت در زندگی است. مدیریت صحیح رابطه زوج می‌تواند به حفظ این رابطه و ایجاد یک زندگی مشترک شاد و موفق کمک کند. در این مقاله به ۱۰ نکته طلایی برای مدیریت رابطه زوج اشاره می‌کنیم.

مدیریت رابطه زوج به معنای ایجاد و حفظ یک رابطه سالم و پایدار بین دو نفر است. این رابطه می‌تواند یک رابطه عاشقانه، دوستانه، خانوادگی یا هر نوع رابطه دیگری باشد. مدیریت رابطه زوج اهمیت زیادی دارد زیرا می‌تواند به بهبود کیفیت زندگی افراد و ایجاد یک زندگی شاد و موفق کمک کند.

دلایل اهمیت مدیریت رابطه
افزایش رضایت از زندگی: یک رابطه سالم و پایدار می‌تواند به افزایش رضایت از زندگی افراد کمک کند. زوجینی که از رابطه خود راضی هستند، احساس خوشبختی و آرامش بیشتری می‌کنند و کمتر دچار مشکلات روحی و روانی می‌شوند.
کاهش استرس و اضطراب: یک رابطه سالم می‌تواند به کاهش استرس و اضطراب افراد کمک کند. زوجینی که از حمایت یکدیگر برخوردار هستند، در شرایط سخت می‌توانند با آرامش بیشتری از پس مشکلات برآیند.
تقویت سیستم ایمنی بدن: یک رابطه سالم می‌تواند به تقویت سیستم ایمنی بدن افراد کمک کند. زوجینی که از رابطه خود راضی هستند، کمتر دچار بیماری می‌شوند.
افزایش طول عمر: تحقیقات نشان داده‌اند که زوجینی که از رابطه خود راضی هستند، عمر طولانی‌تری دارند.
مدیریت رابطه عاطفی
راه‌های مدیریت رابطه
نکته ۱: ارتباط موثر
ارتباط موثر یکی از پایه‌های اصلی هر رابطه سالمی است. در یک رابطه سالم، زوجین باید بتوانند به راحتی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و احساسات و نیازهای خود را به یکدیگر ابراز کنند. برای برقراری ارتباط موثر، باید به نکات زیر توجه کنید:

به حرف‌های یکدیگر گوش دهید و سعی کنید منظور یکدیگر را درک کنید.
از قضاوت و سرزنش یکدیگر خودداری کنید.
به یکدیگر احترام بگذارید و احساسات یکدیگر را درک کنید.
نکته ۲: اعتماد
اعتماد یکی از مهم‌ترین عوامل در یک رابطه سالم است. وقتی زوجین به یکدیگر اعتماد دارند، احساس امنیت و آرامش می‌کنند و می‌توانند با خیال راحت زندگی مشترک خود را پیش ببرند. برای ایجاد اعتماد در رابطه، باید به نکات زیر توجه کنید:

به یکدیگر وفادار باشید و به عهد و پیمان خود پایبند باشید.
به یکدیگر دروغ نگویید و به یکدیگر احترام بگذارید.
به یکدیگر اعتماد کنید و به یکدیگر فرصت دهید تا خود را ثابت کنند.


نکته ۳: احترام
احترام یکی دیگر از پایه‌های اصلی یک رابطه سالم است. زوجین باید به یکدیگر احترام بگذارند و ارزش یکدیگر را درک کنند. برای ایجاد احترام در رابطه، باید به نکات زیر توجه کنید:

به یکدیگر به عنوان یک فرد مستقل احترام بگذارید و آزادی‌های یکدیگر را محترم بشمارید.
به یکدیگر ارزش قائل باشید و از یکدیگر قدردانی کنید.
به یکدیگر کمک کنید تا به اهداف خود برسید.
نکته ۴: گذشت
هیچ کس کامل نیست و همه ما ممکن است اشتباه کنیم. در یک رابطه سالم، زوجین باید بتوانند از یکدیگر بگذرند و اشتباهات یکدیگر را ببخشند. برای ایجاد گذشت در رابطه، باید به نکات زیر توجه کنید:

سعی کنید از دیدگاه یکدیگر به مسائل نگاه کنید.
به یکدیگر فرصت بدهید تا اشتباهات خود را جبران کنند.
به خاطر داشته باشید که همه ما انسان هستیم و ممکن است اشتباه کنیم.

منبع:مشاوره خانواده-رابطه ی دوستی طلایی داشته باشید
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

رابطه دلپذیر یکی از مهم ترین عوامل در زندگی هر فرد است. یک رابطه دلپذیر می تواند منبعی از شادی، حمایت و عشق باشد. اما چگونه می توان یک رابطه دلپذیر داشت؟ در این مقاله به بررسی ویژگی های یک رابطه دلپذیر و راه های داشتن آن می پردازیم.

رابطه دلپذیر رابطه ای است که در آن هر دو طرف احساس راحتی، امنیت و رضایت می کنند. این رابطه بر پایه احترام، اعتماد و محبت استوار است. در یک رابطه دلپذیر، هر دو طرف احساس می کنند که می توانند خود واقعی خود باشند و نیازها و خواسته هایشان را به راحتی بیان کنند.

ویژگی های رابطه دلپذیر
یک رابطه دلپذیر ویژگی های مختلفی دارد. برخی از این ویژگی ها عبارتند از:

احترام: احترام یکی از پایه های هر رابطه سالم است. در یک رابطه دلپذیر، هر دو طرف به یکدیگر احترام می گذارند و نظرات یکدیگر را می پذیرند.
اعتماد: اعتماد یکی دیگر از پایه های مهم یک رابطه دلپذیر است. در یک رابطه دلپذیر، هر دو طرف به یکدیگر اعتماد دارند و می توانند روی یکدیگر حساب کنند.
صمیمیت: صمیمیت یکی از مهم ترین ویژگی های یک رابطه دلپذیر است. در یک رابطه دلپذیر، هر دو طرف احساس نزدیکی و صمیمیت با یکدیگر دارند.
ارتباط موثر: ارتباط موثر یکی از ضروریات هر رابطه سالم است. در یک رابطه دلپذیر، هر دو طرف می توانند به راحتی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و نیازهای خود را به یکدیگر بیان کنند.
تفاهم: تفاهم یکی از عوامل مهم در ایجاد یک رابطه دلپذیر است. در یک رابطه دلپذیر، هر دو طرف سعی می کنند یکدیگر را درک کنند و به نیازهای یکدیگر احترام بگذارند.
پیشنهاد مشاور: راه حل طلایی مدیریت رابطه زناشویی در حال شکست


رابطه دلپذیر

راه های داشتن رابطه دلپذیر
برای داشتن یک رابطه دلپذیر، باید به ویژگی های ذکر شده در بالا توجه داشته باشید. علاوه بر این، می توانید از نکات زیر نیز برای داشتن یک رابطه دلپذیر استفاده کنید:

به یکدیگر زمان و توجه اختصاص دهید: یکی از مهم ترین عوامل در داشتن یک رابطه دلپذیر، اختصاص زمان و توجه به یکدیگر است. سعی کنید هر روز زمانی را به یکدیگر اختصاص دهید و با یکدیگر صحبت کنید، کارهای مشترک انجام دهید و از بودن در کنار یکدیگر لذت ببرید.
با یکدیگر صادق باشید: صداقت یکی از پایه های هر رابطه سالم است. در یک رابطه دلپذیر، هر دو طرف باید با یکدیگر صادق باشند و از گفتن دروغ به یکدیگر اجتناب کنند.
به یکدیگر کمک کنید: در یک رابطه دلپذیر، هر دو طرف باید به یکدیگر کمک کنند و در مواقع سختی کنار یکدیگر باشند.
به یکدیگر احترام بگذارید: احترام یکی از پایه های هر رابطه سالم است. در یک رابطه دلپذیر، هر دو طرف باید به یکدیگر احترام بگذارند و نظرات یکدیگر را بپذیرند.
از یکدیگر حمایت کنید. در مواقع سختی در کنار یکدیگر باشید و به یکدیگر کمک کنید.
برای یکدیگر وقت بگذارید. وقت گذاشتن برای یکدیگر نشان می دهد که شما آنها را دوست دارید و برای آنها ارزش قائل هستید.
با یکدیگر بخندید. خنده می تواند به ایجاد صمیمیت و نزدیکی در رابطه کمک کند.
در ابتدای رابطه چگونه رفتار کنیم
ابتدای رابطه، زمانی است که هر دو طرف یکدیگر را می‌شناسند و سعی می‌کنند بفهمند که آیا با هم سازگار هستند یا خیر. در این زمان، مهم است که رفتاری مناسب و جذاب داشته باشید تا بتوانید نظر طرف مقابل را جلب کنید.

در اینجا چند نکته برای رفتار مناسب در ابتدای رابطه آورده شده است:

خودآگاه باشید. بدانید چه کسی هستید و چه چیزی می‌خواهید. این به شما کمک می‌کند تا اعتماد به نفس داشته باشید و رفتاری طبیعی و راحت داشته باشید.
محترم باشید. با طرف مقابل با احترام رفتار کنید، حتی اگر او را خیلی دوست داشته باشید. احترام به حریم شخصی و نظرات او را فراموش نکنید.
خودتان باشید. سعی نکنید کسی باشید که نیستید. طرف مقابل شما را برای همان چیزی که هستید دوست دارد، پس خودتان باشید تا رابطه‌ای پایدار و موفق داشته باشید.
به طرف مقابل علاقه نشان دهید. از او سوال بپرسید و به صحبت‌هایش گوش دهید. به او نشان دهید که به او اهمیت می‌دهید و می‌خواهید بیشتر درباره‌اش بدانید.
تعادل را حفظ کنید. نه خیلی زیاد خودتان را نشان دهید و نه خیلی کم. تعادل را حفظ کنید تا طرف مقابل احساس نکند که شما بیش از حد به او وابسته هستید یا او را نمی‌شناسید.
پیشنهاد مشاور: ۷ فایده رابطه جنسی و ۲۵ راه جذاب تر شدن رابطه زناشویی

چه زمانی باید یک رابطه را تمام کرد
پایان دادن به یک رابطه یک تصمیم شخصی است که باید با توجه به شرایط خاص هر رابطه گرفته شود. با این حال، برخی از نشانه ها وجود دارند که می توانند نشان دهند که یک رابطه به پایان رسیده است. این نشانه ها عبارتند از:

فقدان عشق و صمیمیت: اگر دیگر احساس عشق و صمیمیت با شریک زندگی خود نمی کنید، این می تواند نشانه ای باشد که رابطه شما به پایان رسیده است.


عدم توافق در مورد ارزش ها و اهداف: اگر شما و شریک زندگی شما در مورد ارزش ها و اهداف زندگی با یکدیگر توافق ندارید، این می تواند باعث ایجاد اختلاف و در نهایت جدایی شود.
عدم اعتماد: اگر به شریک زندگی خود اعتماد ندارید، این می تواند باعث ایجاد احساس ناامنی و عدم اطمینان در رابطه شود.
خشونت یا سوء استفاده: اگر شریک زندگی شما از شما سوء استفاده جسمی، عاطفی یا جنسی می کند، این یک وضعیت خطرناک است که باید از آن دوری کنید.
عدم پیشرفت یا تغییر در رابطه: اگر رابطه شما در طول زمان تغییر نکرده یا پیشرفتی نداشته است، این می تواند نشانه ای باشد که رابطه شما به پایان رسیده است.
اگر متوجه شدید که یکی یا چند مورد از این نشانه ها در رابطه شما وجود دارد، ممکن است زمان آن رسیده باشد که در مورد آینده رابطه خود فکر کنید. اگر احساس می کنید که می توانید با شریک زندگی خود بر این مشکلات غلبه کنید، می توانید با مراجعه به مشاوره یا درمان، سعی کنید رابطه خود را بهبود بخشید. با این حال، اگر احساس می کنید که رابطه شما قابل نجات نیست، ممکن است بهترین کار این باشد که آن را تمام کنید.

منبع:کانون مشاوران ایران-رابطه دلپذیر ✔️ چگونه یک رابطه سالم و شاد داشته باشیم
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

پایان یک رابطه می‌تواند یکی از سخت‌ترین تجربه‌های زندگی باشد. احساساتی مانند غم، اندوه، خشم، و ناامیدی ممکن است شما را فرا بگیرد. ممکن است احساس کنید که دنیایتان فرو ریخته است و دیگر نمی‌توانید به زندگی ادامه دهید.

در این مقاله، ما به شما کمک می‌کنیم تا با پایان رابطه کنار بیایید. ما به شما خواهیم گفت که چگونه احساسات خود را پردازش کنید، چگونه با شرایط جدید کنار بیایید، و چگونه به زندگی خود ادامه دهید.

نشانه های پایان رابطه
این ۲۱ نشانه به شما کمک می کند تا بتوانید برای ادامه رابطه تان تصمیم معقول تری بگیرید:

شما دیگر شبیه خودتان نیستید: یکی از بهترین راه ها برای درک اینکه آیا رابطه شما موثر است، این نیست که به شریک زندگی خود نگاه کنید، بلکه به خودتان نگاه کنید. آیا مثل خود واقعیتان رفتار می­کنید یا دیوانه­وار و عاطفی عمل می­کنید؟ آیا اغلب بابت آن­چه در هنگام گفتگو با پارتنر خود می­گویید هراس دارید؟
۲) او باعث می­شود حس بدی نسبت به خودتان داشته باشید. اگر در مجاورت پارتنرتان عزت نفس تان کاهش می­یابد، نظرات توهین آمیز (هرچند با شوخی) دریافت می­کنید، و همواره نگران هستید که شاید چیز یا چیزهایی در شما واقعا اشتباه است، و در مجموع حس بدی نسبت به خودتان دارید،‌ احتمالا این رابطه به نفع شما نیست.
در حال تجربه مداوم اضطراب رابطه هستید. از آن­جایی که مقدار خفیفی از اضطراب بخش جدانشدنی هر رابطه عاطفی­است، جهت تفکیک آن از حالت نابهنجار به سه سؤال پاسخ دهید: ۱) آیا مرتبا از رفتارهای او در غیاب خودتان سؤال می­کنید؟ ۲) آیا دائماً به عشق او نسبت به خودتان شک دارید؟ ۳) آیا دائماً به خود و ارزش خود، که در رابطه ارائه می­دهید، شک می­کنید؟
دائما به فکر ارتباط با افراد دیگر هستید. فکر گاه به گاه، به ارتباط داشتن با شخص دیگر، عادی است، اما اگر این چیزی باشد که نمی­توانید جلوی تصور مداومش را بگیرید، و وقتی در مورد پارتنر خود در رختخواب فکر می­کنید هیجان زده نمی­شوید، احتمالا از نظر شما رابطه خسته کننده است. طبق مطالعه‌ای که در مجله شخصیت و روانشناسی اجتماعی منتشر شده است، مرحله ماه عسل روابط جدید جنسی تقریباً ۲-۳ سال به طول انجامد.
تجربه خیانت در رابطه: اگر خیانت او ثابت شده و رابطه عاطفی عمیقی بین شما وجود داشته باشد، علی رغم آن­که به نظر می­رسد بهترین تصمیم جدا شدن است، اما این انتخاب همیشه به آسانی در عمل صورت نمی­پذیرد.

پایان رابطه

چه زمانی باید یک رابطه را تمام کرد
دچار پارتنر آزارگر شده­اید. براساس نظرسنجی سال ۲۰۱۵ که توسط مرکز کنترل و پیش­گیری از بیماری­ها انجام شده­است، از هر چهار زن و نیز هر ۱۰ مرد، یک نفر، قربانی خشونت پارتنر خود شده ­اند. دلایل زیادی من جمله ترس از انزوا یا تهدید به اخاذی یا خشونت جسمی توسط پارتنر، منجر به ادامه این نوع روابط می­شود.
پارتنر خود را دوست ندارید، علی رغم این­که عاشقش هستید. بله درست است، شما می­توانید عاشق کسی باشید که در حقیقت دوستش ندارید! و در رابطه با او خوشحال نیستید! خارج شدن از چنین رابطه­ای بسیار دشوار است.
او را از افراد مهم زندگی­تان (دوستان و خانواده) پنهان می­کنید، و یا آن­ها با وجود اطلاع از این رابطه حمایت نمی­کنند. اگر شما پارتنر خود را دوست دارید، ولی نزدیکان و دوستان شما حس مشابهی به او ندارند، احتمالا باید به عقب برگردید و رابطه خود را مجددا بررسی کنید.
نیازها و خواسته­های شما یا پارتنرتان در رابطه برطرف نمی­شود­. یکی از اساس­های برقراری رابطه در انسان­ها برآورده کردن نیازها و خواسته ­هاست. اگر نیازها و خواسته­های شما معقول هستند، اما پارتنر شما هیچ تمایلی به مذاکره کردن در مورد آن­ها در جهت برآورده سازی­شان ندارد، بهتر است در رابطه تجدید نظر شود.
در آمد و رفت فراوان به رابطه هستید. اگر بارها و بارها پس از ارتباط گیری مجدد، بر سر موضوعات مشابه دعوا و اختلاف نظر دارید، پس احتمالا موضوع اختلاف مذکور، قابل حل شدن نیست. شاید زمان آن رسیده­است که از خود بپرسید آیا چیزی به طور جدی تغییر کرده­­است؟ و اگر این­طور نیست شاید بهتر است برای همدیگر آرزوی خوشبختی کنید!
در مورد بهبود رابطه در آینده صحبت می­کنید. شما هر دو متقاعد شده اید که رابطه­تان، «هنگامی که پول بیشتری دارید»، یا «زمانی که او در کارش استرس کمتری داشته باشد»، بهتر خواهد شد. ما واقعیت این است که مشکلات بیرونی هیچ­گاه دست از سر ما برنمی­دارند! بسیاری از مردم “امید” دارند که پارتنرشان تغییر خواهد کرد، اما هرگز این اتفاق به وقوع نمی­پیوندد.
در حالی­که بیش از یک سال است روی رابطه ­تان کار می­کنید، اما هم­چنان در رابطه خوشحال نیستید. اگر هر دو شریک می­خواهند که رابطه­­شان پیشرفت کند،‌ بایستی از مشاوره زوجین کمک بگیرند. اما به گفته کریسلر بایستی برای آن محدوده زمانی یک ساله تعریف کنند. پس از گذشت حدود یک سال فعالیت فعالانه در رابطه، و تلاش ناموفق برای برآورده کردن نیازهای یکدیگر، تصمیم دشوار برای جدا شدن احتمالا بهترین تصمیم است.
 

۱۲ نشانه اصلی برای پایان یک رابطه
بسط دادن
تغییر در رفتارهای جنسی.اگر شریک زندگی شما علاقه ای به رابطه جنسی با شما ندارد یا رفتارهای جنسی او تغییر کرده است، ممکن است نشانه ای از این باشد که او دیگر علاقه ای به رابطه ندارد.
تغییر در عادات و علایق.اگر شریک زندگی شما ناگهان شروع به تغییر عادات و علایق خود کرده است، ممکن است نشانه ای از این باشد که او به دنبال چیز جدیدی در زندگی خود است.
تغییر در ظاهر.اگر شریک زندگی شما ناگهان شروع به تغییر ظاهر خود کرده است، ممکن است نشانه ای از این باشد که او به دنبال جلب توجه دیگران است.
تغییر در نحوه ارتباط.اگر شریک زندگی شما ناگهان شروع به ارتباط متفاوت با شما کرده است، ممکن است نشانه ای از این باشد که او دیگر احساس راحتی در کنار شما ندارد.
احساس غم و اندوه.اگر احساس می کنید که شریک زندگی شما دیگر شما را دوست ندارد یا دیگر به رابطه اهمیتی نمی دهد، ممکن است احساس غم و اندوه کنید.
احساس عصبانیت.اگر احساس می کنید که شریک زندگی شما شما را مورد آزار و اذیت قرار می دهد یا به شما خیانت کرده است، ممکن است احساس عصبانیت کنید.


احساس سردرگمی.اگر نمی توانید بفهمید که شریک زندگی شما چه احساسی دارد یا چه می خواهد، ممکن است احساس سردرگمی کنید.
پیشنهاد مشاور:نمایش قدرت در رابطه ✔️ چطور آن را به درستی انجام دهیم؟

اگر متوجه یکی یا چند مورد از این نشانه ها در رابطه خود شدید، مهم است که با شریک زندگی خود صحبت کنید و سعی کنید علت مشکل را پیدا کنید. اگر رابطه شما قابل نجات نیست، بهتر است آن را به پایان برسانید.

نکاتی برای پایان دادن به یک رابطه
علاوه بر نکات ذکر شده در پاسخ قبلی، در اینجا چند نکته دیگر برای پایان دادن به یک رابطه آورده شده است:

زمان و مکان مناسبی را برای صحبت انتخاب کنید.بهتر است در زمانی که هر دوی شما آرام هستید و از نظر عاطفی آماده هستید، با شریک زندگی خود صحبت کنید.

منبع:کانون مشاوران ایران-پایان رابطه ✔️ ۲۱ نشانه اصلی
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

توجیه اشتباهات در رابطه یک رفتار رایج است که می تواند عواقب جدی داشته باشد. این کار می تواند منجر به از بین رفتن اعتماد، افزایش سوء تفاهم، و حتی پایان رابطه شود. در این مقاله، ما به بررسی دلایل توجیه اشتباهات در رابطه، عواقب آن، و راه های جلوگیری از آن می پردازیم.

همه ما در زندگی اشتباه می کنیم. این یک واقعیت اجتناب ناپذیر است. اما نحوه واکنش ما به اشتباهاتمان اهمیت زیادی دارد. اگر اشتباهات خود را توجیه کنیم، می تواند عواقب جدی برای رابطه ما داشته باشد.

دلایل توجیه اشتباهات در رابطه
دلایل مختلفی وجود دارد که چرا افراد ممکن است اشتباهات خود را در رابطه توجیه کنند. برخی از این دلایل عبارتند از:

ترس از طرد شدن: افراد ممکن است از این که شریک زندگیشان آنها را طرد کند یا از آنها دلسرد شود، بترسد. بنابراین، آنها ممکن است سعی کنند اشتباهات خود را توجیه کنند تا شریک زندگیشان آنها را ببخشد.
عدم پذیرش مسئولیت: برخی افراد ممکن است به سادگی از پذیرش مسئولیت اشتباهات خود اجتناب کنند. آنها ممکن است معتقد باشند که این اشتباهات تقصیر دیگران است یا اینکه آنها کنترلی بر آنها نداشته اند.
عدم درک عواقب اشتباهات: برخی افراد ممکن است عواقب اشتباهات خود را درک نکنند. آنها ممکن است فکر کنند که اشتباهاتشان مشکلی ایجاد نمی کند یا اینکه شریک زندگیشان آنها را می بخشد.
عواقب توجیه اشتباهات در رابطه
توجیه اشتباهات در رابطه می تواند عواقب جدی داشته باشد. این کار می تواند منجر به موارد زیر شود:

از بین رفتن اعتماد: وقتی شریک زندگیتان متوجه شود که شما اشتباهات خود را توجیه می کنید، ممکن است اعتمادش به شما از بین برود. این می تواند منجر به مشکلات جدی در رابطه شود.
افزایش سوء تفاهم: توجیه اشتباهات می تواند منجر به سوء تفاهم بین شما و شریک زندگیتان شود. شریک زندگیتان ممکن است فکر کند که شما به او دروغ می گویید یا اینکه شما اهمیتی به احساسات او نمی دهید.
پایان رابطه: در برخی موارد، توجیه اشتباهات می تواند منجر به پایان رابطه شود. اگر شریک زندگیتان احساس کند که شما نمی توانید اشتباهات خود را بپذیرید یا از آنها درس بگیرید، ممکن است تصمیم بگیرد که با شما نباشد.
راه های جلوگیری
برای جلوگیری از توجیه اشتباهات در رابطه، می توانید موارد زیر را انجام دهید:

مسئولیت پذیر باشید: اولین قدم برای جلوگیری از توجیه اشتباهات، پذیرش مسئولیت آنها است. بپذیرید که اشتباه کرده اید و در مورد عواقب آن فکر کنید.
با شریک زندگیتان صادق باشید: اگر اشتباهی مرتکب شده اید، با شریک زندگیتان صادق باشید. به او بگویید که چه اتفاقی افتاده است و چرا این کار را انجام داده اید.
از شریک زندگیتان بخواهید که به شما کمک کند: از شریک زندگیتان بخواهید که به شما کمک کند تا اشتباهات خود را بپذیرید و از آنها درس بگیرید. او می تواند به شما کمک کند تا درک کنید که چرا این کار را انجام داده اید و چگونه می توانید در آینده از آن اجتناب کنید.
نتیجه گیری
توجیه اشتباهات در رابطه یک رفتار رایج است که می تواند عواقب جدی داشته باشد. اگر می خواهید رابطه سالم و پایداری داشته باشید، مهم است که اشتباهات خود را بپذیرید و از آنها درس بگیرید.

9 گام مهم پس از خیانت همسر
۹ گام مهم پس از خیانت همسر
اشتباهات زنان در زندگی مشترک
زنان و مردان هر دو در زندگی مشترک مرتکب اشتباه می شوند. برخی از اشتباهات زنان در زندگی مشترک عبارتند از:

انتظارات غیرواقعی: انتظارات غیرواقعی از همسر می تواند منجر به ناامیدی و عصبانیت شود. زنان باید انتظارات خود را از همسرشان واقع بینانه نگه دارند و به یاد داشته باشند که هیچ کس کامل نیست.
انتقاد و سرزنش: انتقاد و سرزنش می تواند به اعتماد و احترام در رابطه آسیب برساند. زنان باید از انتقاد و سرزنش همسرشان خودداری کنند و به جای آن روی نقاط قوت او تمرکز کنند.
کنترل کردن: زنانی که سعی می کنند همسرشان را کنترل کنند، ممکن است احساس عصبانیت و نارضایتی را در او ایجاد کنند. زنان باید به یاد داشته باشند که همسرشان یک فرد مستقل است و باید به او آزادی عمل بدهند.
تسلیم شدن: تسلیم شدن در برابر خواسته های همسر می تواند منجر به نارضایتی و احساس حقارت در زن شود. زنان باید در رابطه خود قاطع باشند و برای آنچه می خواهند تلاش کنند.
شک و تردید: شک و تردید در رابطه می تواند منجر به اضطراب و ناامنی شود. زنان باید به یاد داشته باشند که همسرشان آنها را دوست دارد و به آنها وفادار است.
مقایسه همسر با دیگران: مقایسه همسر با دیگران می تواند منجر به نارضایتی و حسادت شود. زنان باید به یاد داشته باشند که هر رابطه ای منحصر به فرد است و نباید همسرشان را با دیگران مقایسه کنند.

منبع:مشاوره ازدواج-توجیه اشتباهات در رابطه | چرا این کار خطرناک است و چگونه می توان از آن اجتناب کرد؟
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

نیازهای عاطفی و جنسی دو نیاز اساسی انسانی هستند که تأثیر زیادی بر سلامت و رفاه ما دارند. وقتی این نیازها برآورده نمی شوند، می تواند منجر به مشکلاتی مانند اضطراب، افسردگی، مشکلات روابط و حتی بیماری های جسمی شود.

در این مقاله، به بررسی اهمیت تأمین نیازهای عاطفی و جنسی خواهیم پرداخت. همچنین، نکاتی را برای کمک به شما در برآورده کردن این نیازها ارائه خواهیم داد.

نیاز عاطفی چیست
نیازهای عاطفی شامل نیاز به احساس عشق، ارتباط، حمایت و پذیرش است. این نیازها در طول زندگی ما مهم هستند، اما در دوران کودکی و نوجوانی به ویژه مهم هستند.

وقتی نیازهای عاطفی ما برآورده می شوند، احساس امنیت، دوست داشتن و ارزشمند بودن می کنیم. این احساسات مثبت می تواند به ما کمک کند تا با چالش های زندگی کنار بیاییم و بهزیستی کلی خود را بهبود ببخشیم.

برخی از راه های تأمین نیازهای عاطفی عبارتند از:

ایجاد روابط نزدیک با خانواده و دوستان
دریافت حمایت عاطفی از دیگران
احساس قدردانی و ارزشمند بودن
دنبال کردن اهداف و آرزوهای خود
نیازهای جنسی
نیازهای جنسی شامل نیاز به صمیمیت، لذت و رضایت جنسی است. این نیازها در همه افراد متفاوت است، اما برای بسیاری از افراد مهم هستند. وقتی نیازهای جنسی ما برآورده می شوند، احساس نزدیکی، رضایت و آرامش می کنیم. این احساسات مثبت می تواند به تقویت روابط ما و بهبود سلامت کلی ما کمک کند.

برخی از راه های تأمین نیازهای جنسی عبارتند از:

داشتن روابط جنسی رضایت بخش با همسرزندگی خود
برقراری ارتباط با شریک زندگی خود در مورد نیازهای جنسی خود
پیشنهاد مشاور:حد و مرز برقراری رابطه جنسی با همسر

نیازهای عاطفی و جنسی

اهمیت تأمین نیازهای عاطفی و جنسی
نیازهای عاطفی و جنسی دو نیاز اساسی انسانی هستند که تأثیر زیادی بر سلامت و رفاه ما دارند. وقتی این نیازها برآورده نمی شوند، می تواند منجر به مشکلاتی مانند:

اضطراب
افسردگی
مشکلات روابط
بیماری های جسمی
برآورده کردن نیازهای عاطفی و جنسی می تواند به بهبود سلامت و رفاه ما کمک کند. این می تواند منجر به:

احساس امنیت، دوست داشتن و ارزشمند بودن
احساس نزدیکی، رضایت و آرامش
تقویت روابط
بهبود سلامت جسمی

منبع:مشاوره ازدواج-تأمین نیازهای عاطفی و جنسی
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

چگونه ارتباط موثری با همسر خود داشته باشیم؟ رابطه مانند تنفس طبیعی، نیازمند توجه و آگاهی است.

فرآیند ارتباطی یک سیستم دایره‌ای است که خود را تغذیه می‌کند و زمانی که عناصر در بازی با یکدیگر به شیوه‌ای هماهنگ و به سمت جهت‌های مشترک حرکت می‌کنند، ارزش مثبت و عملکردی به خود می‌گیرد.

برعکس، زمانی ارزش منفی و ناکارآمدی به خود می گیرد که عناصر درگیر به شکلی ناهماهنگ با یکدیگر ترکیب شوند و به سمت جهات غیر مشترک گرایش پیدا کنند و به «آشوب» شکل دهند.

ارتباط موثر چیست؟
ارتباطات را می توان به عنوان پلی که افراد را به یکدیگر متصل می کند، ترسیم کرد، ماده ای که پل از آن ساخته شده است ترکیبی از ویژگی هایی است که متعلق به افرادی است که با یکدیگر در تماس هستند. استحکام و جهت پل به عناصر مختلف در بازی بستگی دارد.

در این میان، توانایی گوش دادن ، ماهیت احساسات شخصی، باورهای هر یک، اتوماسیون های ایجاد شده در جریان تجربه زندگی، انتظارات فردی، ترس ها، امیدها.

وقتی پل ها ضعیف هستند، یکی به سختی موفق می شود به دیگری برسد. فاصله ای پدیدار می شود که رسیدن به نقطه ای را که بتواند تنش ها، دردها و ترس ها را کاهش دهد، پیچیده، دشوار و گاهی غیرممکن می کند.

مشکلات ارتباطی زوجین
این وضعیتی است که بسیاری از زوج های مشکل دار با آن روبرو هستند.

در ازدواج‌های بحرانی، لذت گفتگو در انبوهی از تظاهرات عصبانی، ایده‌های نادرست، سوء تفاهم‌ها از بین می‌رود. نگاه‌های آگاهانه، کنایه‌های شوخ‌آمیز و رمزهای شخصی جای خود را به نگاه‌های خشمگین، مراجع انتقادی و تهدیدهای پنهان می‌دهد.

ریتم گفت و گو زمانی که تفاوت در سبک های مکالمه، منافع و دیدگاه های متضاد، سوء تفاهم ها در یک رابطه انباشته می شود، به تدریج به هم می خورد.

بسیاری از زوج ها فاقد مهارت های خاص گفتگوی زناشویی هستند و در نتیجه ناخواسته باعث ساییدگی ها، سوء تفاهم ها و ناامیدی های مداوم می شوند.
مشاهده اینکه در زوج های بحران زده «ارتباط وجود ندارد» به کلیشه تبدیل شده است، اما حقیقت زیادی در آن وجود دارد.

رابطه موثر شاد زوجین
از دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، تحقیقات نشان داده است که زوج‌های شاد و ناراضی ، و همچنین زوج‌های باثبات و آن‌هایی که در معرض خطر طلاق هستند، تا چه حد از نظر تعامل و سبک ارتباطی متفاوت هستند.

سبک تعامل در زوج‌های ناراضی با ناهماهنگی بیشتر و ارتباط نامطلوب‌تر هم در سطح آنالوگ (غیر کلامی) و هم در سطح دیجیتال (کلامی) مشخص می‌شود، حتی اگر منفی غیرکلامی به طور کلی به میزان بیشتری مشاهده شود.

اغلب مشکلات کدگذاری سیگنال ارتباطی وجود دارد. زوج‌های ناراضی، در واقع، سبک ارتباطی دارند که با اختلاف بیشتر بین محتوای مورد نظر و تأثیر درک شده مشخص می‌شود،

به طوری که اغلب اتفاق می‌افتد که زوج‌های تحت درمان اغلب پیام‌های خنثی یا منفی را قضاوت می‌کنند که در عوض با نیت مثبت از طریق انتقال داده می‌شوند. شریک علاوه بر این، سبک تعاملی آنها با یک “منفی” قوی و در عین حال با سطح پایین “مثبت” مشخص می شود.

روابط موثر در زوج های خوشبخت
رضایت، تعارف، همدلی، ابراز محبت، علاقه، تمجید و توجه در زوج های ناراضی نسبت به زوج های خوشبخت کمتر است. از سوی دیگر، روابط متقابل در زوج های ناراضی با طعنه، انتقاد، القاب تحقیرآمیز و تحقیرآمیز، اختلاف نظر، نگرش های دفاعی، بی توجهی، بی علاقگی، تهدید و ارعاب مشخص می شود. علاوه بر این، رفتارهای آشتی و تنظیم تعارض مانند تغییر موضوع، نقل قول، پذیرش و غیره کمتر دیده می شود.

ارتباط نامناسب زوجین
به لطف کار گاتمن (۱۹۷۶، ۱۹۹۴) توضیح نظری در مورد تعامل و ارتباط بسیار نامناسب در زوج های ناراضی اصلاح شده است. بر خلاف تحقیقات اولیه، که خود را محدود به توصیف تفاوت‌های ذکر شده بین زوج‌های ناراضی و شاد به لحاظ کمی منفی یا مثبت می‌کرد، گاتمن عمدتاً توانایی زوج‌ها را برای جبران تعاملات منفی با زوج‌های مثبت بررسی کرد.

نویسنده بر اساس نظریه تعادل در ازدواج (“تئوری تعادل”)، پنج زیر گروه را در زوج های شاد و ناشاد فرض می کند که به طور قابل توجهی در سبک های تعامل آنها متفاوت است.

هر قدر هم که آدم تلاش کند، نمی تواند در برقراری ارتباط کوتاهی کند.
فعالیت یا عدم فعالیت، کلمات یا سکوت
همگی دارای ارزش پیام هستند:
آنها بر دیگران تأثیر می گذارند و دیگران
نیز به نوبه خود نمی توانند
به این ارتباطات پاسخ ندهند
و از این طریق نیز ارتباط برقرار می کنند.

پل واتزلاویک

در حالی که زوج‌های ناپایدار و زوج‌های تأییدکننده ، و همچنین زوج‌های اجتناب‌کننده، با چشم‌انداز ازدواج نسبتاً پایدار متمایز می‌شوند، زوج‌های متخاصم و زوج‌های متخاصم جدا در معرض خطر بالای طلاق هستند.

از تعاملات منفی دور شوید
به گفته گاتمن (۱۹۹۴)، تعداد تعاملات منفی به خودی خود برای پیش آگهی تعیین کننده نیست، بلکه توانایی تنظیم زوج به منظور تعدیل متعادل است. طبق مطالعات وی، زوج های باثبات نسبت مثبت به منفی ۵:۱ دارند.

از نتایجی که از یک مطالعه توسط روانشناس پاتریشیا نولر (۱۹۸۰) به دست آمد، تفاوت ها در رابطه با درک ارتباط بین زوج هایی که سازگاری زناشویی خوبی دارند و آنهایی که در مشکل هستند مشهود است.

زوج‌های ناراضی، در واقع، پیام‌های همسرشان را با دقت کمتری نسبت به زوج‌های شاد رمزگشایی می‌کردند، اما در عوض می‌توانستند پیام‌های غریبه‌ها را به خوبی زوج‌های شاد رمزگشایی کنند. از اینجا می توان استنباط کرد که کل فرآیند ارتباط که خارج از ازدواج به خوبی انجام می شود، در زوج های بحران زده کار مثبتی ندارد.

منبع:کانون مشاوران ایران-چگونه رابطه موثر تری با همسرتان داشته باشید؟
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

سوء استفاده در رابطه

آیا در رابطه از من سو استفاده می شود؟
آزار خانگی تقریباً یک سوم زنان جهان را تحت تأثیر قرار می دهد. مردم آن را می بینند، در مورد آن می شنوند اما متأسفانه، تنها تعداد کمی جرات مبارزه و دفاع در مقابل خشونت خانگی را دارند.

حتی امروزه نیز بسیاری از مردم هستند که ترجیح می دهند در مورد این وضعیت ساکت بمانند. آزار خانگی می تواند اثرات نامطلوبی بر کسانی که آن را تجربه کرده اند و کل جامعه به همراه داشته باشد. برخی از متخصصان زندگی خود را وقف افزایش آگاهی و مبارزه در مورد این موضوع قریب الوقوع کرده اند که هم مردان و هم زنان را نگران می کند.

آزار خانگی به رفتاری گفته می شود که در آن یک فرد یا افراد دیگری به شیوه ای خشونت آمیز یا توهین آمیز در محیط خانگی رفتار می کند. سوء استفاده کنندگان و بازماندگان می توانند هم مرد و هم زن باشند. با این حال، اکثریت زیادی از افرادی که آزار خانگی را تجربه می کنند، زنان هستند.

درمان می تواند به شما کمک کند تا با ترس های خود روبرو شوید.

در چند دهه اخیر، مفهوم خشونت خانگی مورد توجه قرار گرفته است و در سرتاسر جهان هم به عنوان یک موضوع بسیار جدی و حتی جرم شناخته می شود. با این حال، قوانین علیه آزار خانگی از کشوری به کشور دیگر بسیار متفاوت است که یافتن راه درست برای از بین بردن این موضوع را چالش برانگیز می کند.

سوء استفاده در رابطه
علل سوء استفاده خانگی
هیچ دلیل یا پاسخ واقعی در مورد اینکه چرا کسی از همسر یا فرزندان خود سوء استفاده می کند وجود ندارد. اما می توان گفت این به میل به قدرت و کنترل توسط سوءاستفاده‌گر خلاصه می‌شود. افراد سوء استفاده گر برای به دست آوردن و حفظ قدرت و کنترل هر کاری لازم را انجام خواهند داد.

وجه اشتراک اساسی دیگر بین سوء استفاده کنندگان این است که آن ها معتقدند همیشه حق با آن هاست و کار اشتباهی انجام نمی دهند. این باور اغلب با عوامل دیگری مانند مشکلات سلامت روان یا اختلال مصرف مواد همراه است.

با گذشت زمان، برخی افراد ممکن است در چرخه سوء استفاده به دام بیفتند و باور کنند که مقصر شرایطی هستند که در آن قرار دارند.

چرخه سوء استفاده:
جدول زمانی و دفعات مراحل درون چرخه می تواند در هر رابطه متفاوت باشد. اما، همیشه از یک الگوی خاص پیروی می کند که شامل مراحل زیر می شود:

مرحله ۱: تشدید
در این مرحله، استرس ناشی از زندگی روزمره (یعنی کار، بچه‌ها، نگرانی‌های مالی و غیره) شروع به افزایش کرده و باعث ایجاد فشار و تنش می‌شود. این باعث می شود که افراد سوء استفاده گر نسبت به اطرافیان خود احساس رنجش پیدا کرده و تصور کنند که نیازهایشان برآورده نمی شود.

در این مرحله، آن ها شروع به جستجوی هر بهانه ای برای دعوا می کنند. طول این مرحله می تواند به کوتاهی چند ساعت یا تا چند ماه برسد.

مرحله ۲: خشونت
هنگامی که تنش طی مدتی از طریق یک سلسله آزار روانی یا کلامی به نقطه شکست رسید، به رفتار خشونت آمیز نسبت به شریک زندگی یا فرزندانشان دست می زنند. این مرحله همچنین می تواند از چند ساعت تا چند هفته یا ماه ادامه یابد و شامل طغیان های خشونت آمیز، دعوا و درگیری های فیزیکی است.

مرحله ۳: ماه عسل
هنگامی که خشونت از بین می رود، آزارگر وارد مرحله پشیمانی می شود. در برخی موارد، سوء استفاده کننده به سادگی آنچه را که اتفاق افتاده نادیده می گیرد. اما به طور کلی، آن ها نسبت به اعمال خود احساس گناه شدیدی نشان می دهند و قول می دهند که دیگر این کار را انجام ندهند!

آن ها حتی ممکن است برای بخشش التماس کنند و از عشق، محبت، هدیه یا از تهدید به خودکشی استفاده کنند تا آن ها را متقاعد کنند که فرصتی دوباره به رابطه بدهند. افراد سوء استفاده گر ممکن است در مورد آنچه اتفاق افتاده احساس سردرگمی یا گناه کنند و بارها بیان کنند که دیگر هرگز تکرار نخواهد شد.

پس از این، دوره ای از صلح و ثبات نسبی آغاز می شود. با این حال، این مرحله آرامش قبل از طوفان است. با گذشت زمان، مرحله ماه عسل شروع به کوتاه‌تر و کوتاه‌تر شدن می‌کند تا زمانی که کاملاً از بین برود.

بهبودی از تجاوز و آزار جنسی
بهبودی از تجاوز و آزار جنسی
انواع خشونت خانگی
وقتی صحبت از آزار خانگی به میان می‌آید، نمی توان قانونی برای همه صادر کرد. برخلاف تصور عمومی، خشونت خانگی همیشه به این معنی نیست که کبودی یا جای زخم بر روی بدن دیده شود بلکه خشونت و سوء استفاده در همه اشکال و اندازه ها وجود دارد. انواع معمول‌تر سوء استفاده در دسته‌های زیر قرار می‌گیرند:

فیزیکی:
آزار فیزیکی، مانند: کتک زدن، مشت، لگد، سوزاندن، خفه کردن و غیره. همچنین می تواند شامل حبس کردن شریک زندگی خود در خانه یا رها کردن او در مکان های دورافتاده بدون راه برگشت باشد.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-آیا در رابطه از من سو استفاده می شود؟ | سوء استفاده در رابطه
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

حد و مرز در رابطه عاطفی به این منظور مشخص می شوند که به افراد دیگر نشان بدهید چه چیزهایی مورد قبول شما نیست و چه چیزهایی مورد قبول شماست. این مرزها در واقع تعادل زندگی شما را حفظ میکنند و باعث می شود از آسیب های احتمالی دیگران جلوگیری شود.

اگر برای زندگی خود مرزی قرار ندهید احترام شما و اطرافیان شما به خطر خواهد افتاد. شما با دلرحمی نابجای خود, افراد زورگو و نامحترم را به زندگی خود وارد می کنید.

حد و مرز در رابطه عاطفی
نشانه های عدم مرزبندی در زندگی
۱_ وقتی قلبا دوست دارید نه بگویید بی اختیار می گویید بله.

۲_ برای نه گفتن به درخواستی که نامعقول بوده عذاب وجدان می گیرید.

۳_ برای این که آرامش زندگی خود را حفظ کنید برعکس ارزش های واقعی خود عمل می کنید.

۴_هنگامی که کسی با شما بد رفتار می کند بی اعتنایی می‌کنید و آن طور که باید از خودتان دفاع نمی کنید.

۵_ برای این که دوست داشته شوید هر گونه تلاشی را انجام می دهید.

۶_به دیگران این‌اجازه را می دهید که به شما حرف هایی بزنند و یا در حق شما کارهایی بکنند که قلبا شما را ناراحت می کند.

۷_ از بقیه انتظار دارید بدون این که حرفی بزنید از ناراحتی های شما آگاه شوند.

در کمال تاسف بعضی از افراد فکر می کنند برای این که مورد تایید دیگران ‌باشند لازم است تا همواره در دسترس آن ها باشند و همین موضوع باعث می شود مرزهای شخصی بین آنان وجود نداشته باشد.

اگر تا به امروز عادت کرده اید که خودتان را با شرایط بقیه وفق دهید قطعا اعمال کردن مرزهای شخصی برای شما ترسناک و عذاب آور خواهد بود اما اگر آن را انجام دهید و به آن عمل کنید می فهمید که با گذشت زمان, همه چیز راحت تر خواهد شد و به اصطلاح ارزشش را دارد.

به وجود آوردن مرزهای شخصی
بهتر است از خودتان آغاز کنید : شما در وهله اول لازم است بپذیرید که لایق این هستید که بقیه افراد در مواجهه با شما باید یک سری قوانین را رعایت کنند.

شاید کمی عجیب و غیر قابل باور به نظر برسد اما متاسفانه آدم هایی وجود دارند که خودشان را لایق چنین مرزگذاری نمی دانند.

البته شما باید تفاوت میان درخواست محترمانه و توقع بی قید و شرط را بدانید و اگر کسی از شما درخواست محترمانه ای داشت می توانید با روی باز آن را بپذیرید.

۱٫ حد و مرز در رابطه عاطفی، مشخص کنید که چه نیازهایی دارید :
باید زمان زیادی را برای خود صرف کنید که مشخص شود به چه چیزهایی نیاز دارید. هنگامی که نسبت به خود آگاهی کافی پیدا کنید بهتر می‌توانید برای شخصیت خود مرزهایی تعیین کنید.

با شناخت نیازهای خود متوجه می شوید که در چه صورتی خشمگین می شود در چه مواقعی انرژی خود را از دست می دهید و چه موقع احساس افسردگی و ناراحتی می کنید.

بهتر است زمان دقیق این حس و حال ها را در یک دفترچه یادداشت کنید. وقتی چندین روز این موارد را یادداشت کردید متوجه می شوید که اوضاع شخصیتی شما دقیقا به چه صورت است.

مثلا ممکن است خواهر شما انرژی بسیار زیادی از شما تلف کند زیرا او عادت دارد بدون این که از پیش شما را مطلع کند بچه های خود را نزد شما بگذارد و به گردش برود. در این جا بحث بی احترامی باز می شود چرا که نظر شما را نخواسته و در واقع به شما مجال (نه) گفتن را نداده است.

هر کسی حق دارد در برابر درخواست دیگران آری یا نه بگوید.

۲٫ مرز تعیین کنید
اگر قبلا چنین تجربه ای نداشته اید به شما پیشنهاد می‌کنیم که از مقدار کم شروع کنید. مثلا اگر موضوعی شما را عصبانی می‌کند بهتر است به روی موضوعی دیگر تمرکز کنید که تهدید آمیز نباشد و عصبانیت شما کاسته شود.

متاسفانه بعضی افراد در حال تعیین مرز با عصبانیت و خشم این‌کار را انجام می دهند که در نهایت با مشاجره و شکست مواجه می شوند. شما باید با ثبات اخلاقی کامل این روند را انجام دهید.

۳٫ بیان کردن مرزهایتان
وقتی زمان تعیین مرز بین زن و شوهر از راه می رسد به خود این اجازه را بدهید که تجربه کنید و راحت باشید. برای راحتی کار خود می توانید از سناریوی معمولی یک رفتار نامعقول بهره بگیرید.

مثلا در مثال قبلی نمی توانید به یکباره در خانه تان را به روی خواهرتان ببندید. می‌توانید وقتی بچه ها را نزد شما می آورد بچه ها را قبول کنید و از او بخواهید قبل از این که آن جا را ترک کند چند دقیقه بماند تا با هم صحبت کنید.

منبع:کانون مشاوران ایران-تعیین حد و مرز در رابطه عاطفی
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

بازسازی اعتماد، ترفندهای جلب اعتماد در رابطه دشوار می باشد، اگرچه اعتماد را می توان دوباره به دست آورد، اما زمان و تلاش زیادی برای ایجاد مجدد آن مورد نیاز است.

خوشبختانه، اگر کارهای لازم را برای بازسازی اعتماد در رابطه انجام دهید، احتمالاً رابطه بسیار بهتری خواهید داشت.

اعتماد، اطمینانی که در مورد شخصیت، توانایی و قدرت زندگی خود دارید، سنگ بنای همه روابط شاد و موفق اعتماد می باشد است.

متأسفانه هیچ کس کامل نیست و حتی بهترین شرکا هم گاهی اشتباه می کنند. اشتباهاتی که باعث دلشکستگی و اندوه می شود، می تواند اعتماد شما را تا حد زیادی متزلزل کند و توانایی شما را برای احساس امنیت در زندگی زناشویی از بین ببرد.

راه های بازسازی اعتماد در رابطه |ترفندهای جلب اعتماد
اهداف مشخص و ملموس با شریک زندگی خود تعیین کنید تا رابطه خود را به مسیر اصلی بازگردانید. (به عنوان مثال هر هفته حداقل یک شب قرار ملاقات بگذارید)
با نوشتن و به اشتراک گذاشتن کارهای جدید، تعهد خود را نسبت به یکدیگر، عشق و ازدواج خود تجدید کنید.
ناراحتی و خشم خود را بدون سرزنش ابراز کنید. به جای «تو» از «من» استفاده کنید تا حرفتان واقعاً شنیده شود.
نشان دادن همدلی و همدردی با یکدیگر را به عادت تبدیل کنید. کلماتی مانند “من می فهمم چه اتفاقی افتاده و چه احساسی داری، بسیار متاسفم” تاثیر بسیار زیادی دارد.
هر روز چیز جدیدی در مورد خود با شریک زندگی خود به اشتراک بگذارید. مانند: «من در کودکی چند بار در تئاتر کودکان بازی کرده ام»
در مورد همه چیز صادق باشید و از اصل شفافیت پیروی کنید، در رابطه امنجایی که هیچ رازی، رمز عبور خصوصی یا تلفن قفل شده وجود ندارد.
بدون اینکه پاسخی در ذهن خود داشته باشید، واقعاً به حرف یکدیگر گوش دهید. خود را به جای شریک زندگی خود قرار دهید و مراقب و بدون قضاوت به حرف های او گوش دهید.


مسئولیت کامل اعمال خود را بپذیرید. موضوع را نادیده نگیرید و سعی نکنید تقصیر را به گردن دیگری بیندازید.

بازسازی اعتماد در رابطه
چرا اعتماد بین زن و شوهر از بین می رود
مشکلات اعتماد در یک رابطه می تواند ناشی از موارد زیر باشد:

عمل نکردن به قول
عدم پذیرش مسئولیت
رفتار غیرقابل توجیه
خودداری از ابراز عشق یا محبت
فقدان صمیمیت فیزیکی
از نظر عاطفی در دسترس نبودن
رفتارهای اعتیادآور (مصرف مواد مخدر، الکل، پورنوگرافی، قمار )
خیانت (جنسی، هم غیرجنسی و عاطفی )
به طور مستقیم مورد انتقاد قرار می گیرید یا شریک زندگی تان پشت سرتان در مورد شما صحبت می کند.

منبع:کانون مشاوران ایران-۷ گام قطعی برای بازسازی اعتماد در رابطه
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

تعیین حد و مرز در رابطه امر بسیار مهمی باشد. شاید فکر کنید تعیین حد و مرز در رابطه صمیمیت شما را زیر سوال می برد.

اما اگر بدون قائده و قانون خاصی رفتار کنیم به روابطمان آسیب خواهیم زد و ممکن است آن روابط را نیز از دست بدهیم.

متاسفانه افراد هنگامی لزوم احتیاج به حد و مرز را درک می کنند که از همان ناحیه زخم خورده باشند و احساس کنند که دیگران در حال دخالت در زندگی آنان هستند اما نمی دانند چگونه باید در کمال احترام و منطق این حد و مرزها را وضع کنند.

شاید شما نیز ندانید باید در رفتار با هر کسی چه نوع حد و مرزی قائل شوید. ‌بهتر است در این مورد با یک مشاور مشورت کنید تا حد و مرز مناسب با آنان را به شما پیشنهاد دهد.

فایده ی تعیین حد و مرز در رابطه بین افراد
مرزهایی که تعیین می کنید در واقع مثل نرده هایی هستند که افراد دور خانه ی خود می کشند تا هر غریبه ای امکان ورود به آن را پیدا نکند. وقتی شما چنین نرده هایی را به دور خانه خود می کشید احساس امنیت بیشتری می کنید و شب ها خواب راحت تری خواهید داشت.

حد و مرزهایی که در روابط تعریف می شوند نیز شبیه چنین نرده هایی هستند که با استفاده از آنان امکان‌ ورود افراد به حریم خصوصی شما را سلب می کند.

وقتی شما حد و مرزهایی در رابطه تعریف می کنید در واقع در حال محافظت از هویت شخصی خود هستید.

همچنین این مرزها کمک می کند تا احساس اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید و بفهمید در زندگی چه نیازهایی دارید. اگر متوجه شوید که افراد در حال ورود به حریم خصوصی شما هستند و هیچ کاری برای دفاع از این حریم نکنید حس حقارت می کنید و اعتماد به نفستان تحلیل خواهد رفت.

روش های تعیین حد و مرز در رابطه ای که با شریک عاطفی خود دارید
۱_لازم است بدانید که وجود این مرزها کاملا ضروری می باشد:
مشخص کردن اولویت های شما و شریک عاطفیتان اولین قدم تعین حد و مرزهاست. این مرزها می توانند جسمی (وسایل شخصی، اندام، دفتر خاطرات، پول و اشیا قیمتی) و یا عاطفی ( عزت نفس، خاطرات و احترام به والدین) باشد.

۲_ دانستن مرزهای شخصی شما با خودتان :
حتما لازم است بدانید که در این زندگی دنبال چه چیزی هستید. برای این موضوع می توانید از احساسات و افکار خود نیز کمک بخواهید.

وقتی شما نسبت به یک چیز خاص احساس ناراحتی می کنید احتمالا لازم است برای آن مرزی قائل شوید تا آرامش روانی بیشتری داشته باشید. علاوه بر آن لازم است ارزش های غیر قابل مذاکره ای مثل باورهای دینی, خانواده و اصول اخلاقی را نیز در محدوده مرزهای خود قرار دهید.

۳_درباره مرزهایی که دارید مذاکره و گفت و گو کنید :
وقتی به اصطلاح تکلیفتان را با خودتان مشخص کردید باید ارتباط برقرار کنید. شریک عاطفی شما نمی تواتد ذهن شما را بخواند و یا آن را حدس بزند پس ضروری است که درباره مرزهایتان با همدیگر گفت و گو کنید و البته مهارت گوش دادن فعال را یادبگیرید و از آن بهره ببرید.

گفت و گوی شما باید منطقی، آرام و بدون پرخاش باشد و تا هنگامی که به پذیرش کامل مرزهای طرفین نرسیده اید گفت و‌گو را به پایان نرسانید.

علاوه بر آن لازم است زمان خاصی را جهت صحبت کردن درباره مرزهای همدیگر قرار دهید و آن را به همدیگر یاداوری کنید.‌ شما اجازه ندارید شریک عاطفیتان را تهدید کنید و او را بابت اشتباهاتش سرزنش کنید. اگر می خواهید درجه رابطه را بالا ببرید لازم است مهارت گفت و گو در رابطه عاطفی را بیاموزید.

۴_ عواقب و مسئولیت مرزهای خود را به عهده بگیرید
متعهد بودن و ماندن در یک چهارچوب  همیشه راحت و آسان نیست و باید در این زمینه مسئولیت پذیر باشید. اگر شما نتوانید به موضوعی پیایبند باشید نباید توقع داشنه باشید شریک عاطفی شما نیز سر موضع خود باقی بماند.

۵_به خودتان اعتماد کنید :
هیچکس بیشتر از شما از درونتان مطلع نیست پس نباید به کسی اجازه دهید تا برای شما تصمیم گیری کنید. مرزگذاری باعث می شود فردیت خودتان را به رسیمتی بشناسید و به آن احترام بگذارید.

درباره چه موضوعاتی می توانیم حد و مرز تعیین کنیم؟
۱_ انتظارات کلی:
باید بدانید از رابطه چه انتظاری دارید و رابطه عاشقانه چگونه تعریف می کنید؟ در چه موقعی رابطه شما به طور کامل تخریب می شود؟ و با ادامه و بحث و گفت و گو در باب این مسائل به یک نتیجه کلی برسید.

۲_آستانه ی تحمل شما تا چه می باشد؟
به شریک عاطفی خود بگویید در چه موقعی کنترلتان را از کف می دهید؟ به عنوان مثال شما از دروغ بیزار هستید پس به شریک عاطفی خود می‌گویید درباره ی دروغ گویی هیچ گونه اغماضی نخواهید داشت.

منبع:کانون مشاوران ایران-تعیین حد و مرز در رابطه
 

  • سارا پارسایی