روانشناسی برتر

مشاوره خانواده

روانشناسی برتر

مشاوره خانواده

مشاوره خانواده و روانشناسی

۱۸۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کودک» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

۲۲ داستان آموزنده جدید کودکانه برای شما آماده کردیم امیدواریم مفید باشد. این داستان ها همگی جدید هستند و همیشه به این داستان ها اضافه می کنیم. سایت کودک و نوجوان را در گوشی خود ذخیره کنید.

داستان های آموزنده
داستان دوست داشتن حیوانات
یکی بود، یکی نبود، یه روز یه پسر کوچولو به اسم علی بود که خیلی کنجکاو بود. علی همیشه دوست داشت چیزهای جدید یاد بگیره و می‌خواست همه چیز رو بدونه. یه روز، علی داشت توی خونه بازی می‌کرد که یه کتاب دید که رویش نوشته بود “دنیای حیوانات”. علی خیلی کنجکاو شد که داخل کتاب رو ببینه، پس کتاب رو باز کرد و شروع به خوندن کرد.

علی چیزهای خیلی جالبی در مورد حیوانات یاد گرفت. یاد گرفت که حیوانات شکل و اندازه‌های مختلفی دارند، در جاهای مختلفی زندگی می‌کنند و غذاهای مختلفی می‌خورند. علی خیلی از کتاب لذت برد و تصمیم گرفت که بیشتر در مورد حیوانات مطالعه کنه.

روز بعد، علی به کتابخانه رفت و چند تا کتاب دیگه در مورد حیوانات گرفت. علی با دقت کتاب‌ها رو خوند و یاد گرفت که حیوانات خیلی چیزهای جالبی برای گفتن دارند. علی خیلی از اینکه می‌تونست در مورد حیوانات بیشتر بدونه خوشحال بود.

یک روز، علی با پدرش به پارک رفت. علی در پارک یه گربه، یه سگ، یه پرنده و یه ماهی دید. علی خیلی از دیدن حیوانات واقعی خوشحال شد. علی با حیوانات پارک بازی کرد و کلی خوش گذشت.

علی از اون روز به بعد، همیشه به حیوانات علاقه داشت و دوست داشت بیشتر در موردشون بدونه. علی به بقیه بچه‌ها هم در مورد حیوانات می‌گفت و بهشون کمک می‌کرد که بیشتر در موردشون بدونن.

اینم یه داستان آموزنده برای کودکان. امیدوارم خوشتون اومده باشه.

این داستان به کودکان یاد میده که کنجکاوی خیلی خوبه و باعث میشه که بیشتر در مورد دنیای اطرافشون بدونن. همچنین این داستان به کودکان یاد میده که حیوانات موجودات جالبی هستن که باید ازشون محافظت کنیم.


داستان آموزنده کودکان رفتار با حیوانات
داستان آموزنده راستگویی
در یک سرزمین دور، یک دختر کوچولو به نام سارا زندگی می‌کرد. سارا خیلی راستگو بود. راستگویی در این سرزمین خیلی مهم بود. مردم به راستگوها اعتماد می‌کردند و به آنها احترام می‌گذاشتند.

یک روز، سارا داشت توی جنگل قدم می‌زد که یک گرگ رو دید. گرگ داشت به یک بچه گوسفند حمله می‌کرد. سارا خیلی ترسیده بود، اما می‌دونست که باید کاری کنه. سارا شروع کرد به جیغ کشیدن و کمک خواستن.

یک شکارچی که داشت از نزدیکی رد می‌شد، صدای جیغ سارا رو شنید. شکارچی اومد و گرگ رو از بچه گوسفند دور کرد. بچه گوسفند خیلی از سارا تشکر کرد.

شکارچی از سارا پرسید که چطوری از گرگ خبردار شدی. سارا به شکارچی گفت که گرگ رو دید، اما نترسیده بود که اگر راستش رو بگه، شکارچی بهش نخندد. شکارچی خیلی از راستگویی سارا تعجب کرد و بهش گفت که خیلی دختر شجاعی هستی.

سارا از شکارچی تشکر کرد و به راهش ادامه داد. سارا خیلی خوشحال بود که تونسته بود به بچه گوسفند کمک کنه. سارا می‌دونست که راستگویی همیشه ارزشمنده، حتی اگر خطرناک باشه.

در این نسخه اصلاح شده، سارا به خاطر ترسش از شکارچی دروغ می‌گه. این کارش باعث می‌شه که شکارچی بهش شک کنه و به بچه گوسفند کمک نکنه. اما سارا در نهایت تصمیم می‌گیره که راستش رو بگه. این کارش باعث می‌شه که شکارچی بهش احترام بگذاره و به بچه گوسفند کمک کنه.

معجزه مشارکت در کارها (باب اسفنجی و پاتریک)
در یک شهر زیردریایی زیبا به نام بیکینی باتم، پسری به نام باب اسفنجی زندگی می‌کرد. باب اسفنجی یک اسفنج دریایی مهربان و شاد بود که دوست داشت با دوستانش بازی کند.

بیکینی باتم یک شهر پر از رنگ و زیبایی بود. خانه‌ها و مغازه‌ها از جنس مرجان و صدف ساخته شده بودند. درختان و گیاهان شهر همیشه سرسبز و پربار بودند.

روزها به همین منوال سپری می‌شد تا اینکه یک روز، یک طوفان بزرگ به بیکینی باتم رسید. طوفان آنقدر شدید بود که همه خانه‌ها و مغازه‌ها را تخریب کرد.

باد شدید، درختان و گیاهان شهر را از ریشه کند و به دریا انداخت. باران شدید، خیابان‌های شهر را پر از گل و لای کرد.

باب اسفنجی و دوستانش، که شامل پاتریک ستاره دریایی، اختاپوس هشت پا و سندی فاکس بودند، از دیدن این صحنه بسیار ناراحت شدند. آنها تصمیم گرفتند که به هم کمک کنند تا شهر را بازسازی کنند.

باب اسفنجی و پاتریک به کمک اختاپوس رفتند تا درختان و گیاهان شهر را دوباره بکارند. آنها با هم، خاک را نرم کردند و درختان و گیاهان را در زمین کاشتند.

سندی هم به کمک حیوانات شهر رفت تا آنها را از گرسنگی نجات دهد. او با خود غذا و آب آورد و به حیوانات داد.

با کمک هم، آنها توانستند شهر را به حالت قبلی خود بازگردانند. همه مردم شهر از آنها تشکر کردند و گفتند که آنها بهترین دوستان هستند.

باب اسفنجی و دوستانش فهمیدند که مشارکت چقدر مهم است. آنها یاد گرفتند که با کمک هم می‌توانند هر کاری را انجام دهند.

امیدوارم این داستان مورد پسند شما قرار گرفته باشد.

منبع:کانون مشاوران ایران-۲۲ داستان آموزنده جدید کودکانه
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

۱۰۰ داستان آموزنده جدید کودکانه برای شما آماده کردیم امیدواریم مفید باشد. این داستان ها همگی جدید هستند و همیشه به این داستان ها اضافه می کنیم. سایت کودک و نوجوان را در گوشی خود ذخیره کنید.

فهرست مطالب

داستان های آموزنده
داستان دوست داشتن حیوانات
یکی بود، یکی نبود، یه روز یه پسر کوچولو به اسم علی بود که خیلی کنجکاو بود. علی همیشه دوست داشت چیزهای جدید یاد بگیره و می‌خواست همه چیز رو بدونه. یه روز، علی داشت توی خونه بازی می‌کرد که یه کتاب دید که رویش نوشته بود “دنیای حیوانات”. علی خیلی کنجکاو شد که داخل کتاب رو ببینه، پس کتاب رو باز کرد و شروع به خوندن کرد.

علی چیزهای خیلی جالبی در مورد حیوانات یاد گرفت. یاد گرفت که حیوانات شکل و اندازه‌های مختلفی دارند، در جاهای مختلفی زندگی می‌کنند و غذاهای مختلفی می‌خورند. علی خیلی از کتاب لذت برد و تصمیم گرفت که بیشتر در مورد حیوانات مطالعه کنه.

روز بعد، علی به کتابخانه رفت و چند تا کتاب دیگه در مورد حیوانات گرفت. علی با دقت کتاب‌ها رو خوند و یاد گرفت که حیوانات خیلی چیزهای جالبی برای گفتن دارند. علی خیلی از اینکه می‌تونست در مورد حیوانات بیشتر بدونه خوشحال بود.

یک روز، علی با پدرش به پارک رفت. علی در پارک یه گربه، یه سگ، یه پرنده و یه ماهی دید. علی خیلی از دیدن حیوانات واقعی خوشحال شد. علی با حیوانات پارک بازی کرد و کلی خوش گذشت.

علی از اون روز به بعد، همیشه به حیوانات علاقه داشت و دوست داشت بیشتر در موردشون بدونه. علی به بقیه بچه‌ها هم در مورد حیوانات می‌گفت و بهشون کمک می‌کرد که بیشتر در موردشون بدونن.

اینم یه داستان آموزنده برای کودکان. امیدوارم خوشتون اومده باشه.

این داستان به کودکان یاد میده که کنجکاوی خیلی خوبه و باعث میشه که بیشتر در مورد دنیای اطرافشون بدونن. همچنین این داستان به کودکان یاد میده که حیوانات موجودات جالبی هستن که باید ازشون محافظت کنیم.

داستان آموزنده راستگویی
در یک سرزمین دور، یک دختر کوچولو به نام سارا زندگی می‌کرد. سارا خیلی راستگو بود. راستگویی در این سرزمین خیلی مهم بود. مردم به راستگوها اعتماد می‌کردند و به آنها احترام می‌گذاشتند.

یک روز، سارا داشت توی جنگل قدم می‌زد که یک گرگ رو دید. گرگ داشت به یک بچه گوسفند حمله می‌کرد. سارا خیلی ترسیده بود، اما می‌دونست که باید کاری کنه. سارا شروع کرد به جیغ کشیدن و کمک خواستن.

یک شکارچی که داشت از نزدیکی رد می‌شد، صدای جیغ سارا رو شنید. شکارچی اومد و گرگ رو از بچه گوسفند دور کرد. بچه گوسفند خیلی از سارا تشکر کرد.

شکارچی از سارا پرسید که چطوری از گرگ خبردار شدی. سارا به شکارچی گفت که گرگ رو دید، اما نترسیده بود که اگر راستش رو بگه، شکارچی بهش نخندد. شکارچی خیلی از راستگویی سارا تعجب کرد و بهش گفت که خیلی دختر شجاعی هستی.

سارا از شکارچی تشکر کرد و به راهش ادامه داد. سارا خیلی خوشحال بود که تونسته بود به بچه گوسفند کمک کنه. سارا می‌دونست که راستگویی همیشه ارزشمنده، حتی اگر خطرناک باشه.

در این نسخه اصلاح شده، سارا به خاطر ترسش از شکارچی دروغ می‌گه. این کارش باعث می‌شه که شکارچی بهش شک کنه و به بچه گوسفند کمک نکنه. اما سارا در نهایت تصمیم می‌گیره که راستش رو بگه. این کارش باعث می‌شه که شکارچی بهش احترام بگذاره و به بچه گوسفند کمک کنه.

معجزه مشارکت در کارها (باب اسفنجی و پاتریک)
در یک شهر زیردریایی زیبا به نام بیکینی باتم، پسری به نام باب اسفنجی زندگی می‌کرد. باب اسفنجی یک اسفنج دریایی مهربان و شاد بود که دوست داشت با دوستانش بازی کند.

بیکینی باتم یک شهر پر از رنگ و زیبایی بود. خانه‌ها و مغازه‌ها از جنس مرجان و صدف ساخته شده بودند. درختان و گیاهان شهر همیشه سرسبز و پربار بودند.

روزها به همین منوال سپری می‌شد تا اینکه یک روز، یک طوفان بزرگ به بیکینی باتم رسید. طوفان آنقدر شدید بود که همه خانه‌ها و مغازه‌ها را تخریب کرد.

باد شدید، درختان و گیاهان شهر را از ریشه کند و به دریا انداخت. باران شدید، خیابان‌های شهر را پر از گل و لای کرد.

باب اسفنجی و دوستانش، که شامل پاتریک ستاره دریایی، اختاپوس هشت پا و سندی فاکس بودند، از دیدن این صحنه بسیار ناراحت شدند. آنها تصمیم گرفتند که به هم کمک کنند تا شهر را بازسازی کنند.

باب اسفنجی و پاتریک به کمک اختاپوس رفتند تا درختان و گیاهان شهر را دوباره بکارند. آنها با هم، خاک را نرم کردند و درختان و گیاهان را در زمین کاشتند.

سندی هم به کمک حیوانات شهر رفت تا آنها را از گرسنگی نجات دهد. او با خود غذا و آب آورد و به حیوانات داد.

با کمک هم، آنها توانستند شهر را به حالت قبلی خود بازگردانند. همه مردم شهر از آنها تشکر کردند و گفتند که آنها بهترین دوستان هستند.

باب اسفنجی و دوستانش فهمیدند که مشارکت چقدر مهم است. آنها یاد گرفتند که با کمک هم می‌توانند هر کاری را انجام دهند.

امیدوارم این داستان مورد پسند شما قرار گرفته باشد.

داستان کمک به والدین
یکی بود، یکی نبود، یه روز یه دختر کوچولو به اسم سارا بود که خیلی دوست داشت به والدینش کمک کنه. سارا همیشه سعی می‌کرد که کارایی که از دستش برمیاد رو انجام بده.

یه روز، سارا داشت با پدرش توی باغچه کار می‌کرد. پدر سارا داشت گل‌ها رو آب می‌داد. سارا از پدرش پرسید که می‌تونه بهش کمک کنه. پدر سارا گفت که البته که می‌تونه.

سارا با خوشحالی شروع کرد به آب دادن به گل‌ها. سارا خیلی با دقت آب می‌داد تا گل‌ها خراب نشن. پدر سارا خیلی از سارا تشکر کرد.

بعد از اینکه کارشون تموم شد، سارا گفت که می‌خواد یه غذای خوشمزه درست کنه. مادر سارا خیلی خوشحال شد. مادر سارا به سارا گفت که می‌تونه بهش کمک کنه.

سارا و مادرش با هم دست به کار شدن و یه غذای خوشمزه درست کردن. سارا خیلی خوب کمک کرد و غذا خیلی خوشمزه شد. پدر و مادر سارا خیلی از غذای سارا خوششون اومد.

سارا خیلی خوشحال بود که تونسته به والدینش کمک کنه. سارا می‌دونست که کمک به والدین خیلی مهمه و باعث خوشحالیشون می‌شه.

اینم یه داستان کودکان در مورد کمک به والدین. امیدوارم خوشتون اومده باشه.

این داستان به کودکان یاد می‌ده که کمک به والدین خیلی مهمه و باعث خوشحالیشون می‌شه. همچنین این داستان به کودکان یاد می‌ده که باید از توانایی‌هاشون برای کمک به دیگران استفاده کنن.

 داستان آموزنده درس خودن
یکی بود، یکی نبود، یه روز یه پسر کوچولو به اسم علی بود که خیلی درسخوان بود. علی همیشه دوست داشت درس بخونه و نمرات خوبی بگیره.

علی هر روز بعد از مدرسه، درسش رو می‌خونده. علی درس‌هاش رو خیلی خوب می‌فهمید و به سوالات معلمش خیلی خوب جواب می‌داد.

علی از درس خوندن لذت می‌برد و به آینده‌اش امیدوار بود. علی می‌دونست که درس خوندن باعث می‌شه که بتونه در آینده شغل خوبی پیدا کنه و به موفقیت برسه.

علی در کلاس درس همیشه با دقت گوش می‌داد و سوالات معلمش رو می‌پرسید. علی همیشه تکالیف مدرسه‌اش رو با دقت انجام می‌داد.

علی در درس‌های ریاضی، علوم، فارسی و زبان انگلیسی خیلی خوب بود. علی همیشه در امتحانات مدرسه نمرات خوبی می‌گرفت.

علی دوست داشت که یک دانشمند یا مهندس بشه. علی می‌خواست که به مردم کمک کنه و دنیا رو به جای بهتری تبدیل کنه.

علی می‌دونست که برای رسیدن به اهدافش باید خیلی تلاش کنه. علی هر روز بیشتر از قبل درس می‌خوند و تمرین می‌کرد.

یک روز، علی در مسابقه علمی مدرسه شرکت کرد. علی در این مسابقه یک اختراع جدید رو ارائه داد. اختراع علی خیلی جالب بود و همه از اون تعجب کردند.

علی در مسابقه علمی مدرسه اول شد. معلمان و دانش‌آموزان مدرسه خیلی از علی تعریف کردند.

علی خیلی خوشحال بود که در مسابقه علمی مدرسه اول شده بود. علی می‌دونست که این موفقیت، نتیجه تلاش و پشتکارش بوده است.

علی از اون روز به بعد، بیشتر از قبل درس می‌خوند و تمرین می‌کرد. علی می‌خواست که در آینده به یک دانشمند یا مهندس بزرگ تبدیل بشه و به مردم کمک کنه.

اینم یه داستان کودکانه طولانی تر در مورد درس خوندن. امیدوارم خوشتون اومده باشه.

این داستان به کودکان یاد می‌ده که درس خوندن مهمه و باعث می‌شه که به موفقیت برسند. همچنین این داستان به کودکان یاد می‌ده که باید برای رسیدن به موفقیت تلاش کنند.

در این داستان، علی با تلاش و پشتکارش به موفقیت رسید. او به کودکان یاد می‌ده که اگر بخواهند، می‌تونند به هر چیزی که می‌خوان برسن.

منبع:کانون مشاوران ایران-۱۰۰ داستان آموزنده جدید کودکانه
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

مغز کودکان دارای اختلال نقص توجه و بیش فعالی فقر پروتئینی را نشان می دهد

تحقیقات جدید در کودکان با بیش فعالی و کمبود توجه به فقر مواد شیمیایی مورد نیاز در خون این کودکان پی بردند. به نظر می رسد کودکان با بیش فعالی و کمبود توجه، حدود۵۰ درصد سطوح پایین تری از آمینو اسید یا به اصطلاح تریپتوفان؛ پروتئین عامل تولید دوپامین، نورآدرنالین و استروتونین؛ و نیز یک مؤلفه مهم برای توجه و یادگیری دارند. جسیکا جاناسون از دانشگاه اربرو سویس به همراه تیم تحقیقاتی اش در پی بررسی فرضیه تفاوت بین انتقال پروتئین هاس تریپتوفان، تیروسین و آلانین در کودکان ADHD بودند، از آنجایی که این آمینو اسیدها مواد متشکله شیمیایی مغز و دخیل در ابتلای به ADHD محسوب می شوند. آنها سلول های بافتی پیوندی یا فیبروبلاست های ۱۴ پسر ۶ تا۱۲سال دارایADHD را تحلیل کردند و به این نتیجه رسیدند که توانایی سلولی برای انتقال تریپتوفان در پسرانADHD نسبت به دیگر پسران کمتر است.

جانستون بیان کرد این یافته ها اختلالات بیوشیمیایی بیشتر در مغز افراد ADHD را در مقایسه با دانسته های قبلی نشان می دهد. وی اذعان می کند “این نشان دهنده چندین ماده مخابره گر بسیار مهم در ADHD است که این وضع در آینده می تواند موجب راهگشای واردات داروهای دیگری نسبت به داروهای در دسترس کنونی باشد “. جانستون تمرکز کاری خود را بر تحلیل مواد انتقال دهنده مهم در مغز برشمرد. سطوح بسیار پایین این مواد ممکن است دلیل پشتوانه ایجاد شرایطی از قبیل ADHD باشد.

برای مطالعه بیشتر:

فرزندپروری برای کودک بیش فعال

آیا تغذیه روی بیش فعالی کودکان موثر است؟

او گفت احتمالاً این یافته ها به معنای آنست که مغز سروتونین کمتری را تولید می کند. تاکنون عمدتاً تمرکز بر ماده انتقال دهنده دوپامین و نورآدرنالین در درمان پزشکی ADHD بوده است. اما اگر سطوح پایین سروتونین نیز عامل مشترک باشد داروهای دیگر ممکن است برای درمان موفقیت آمیز لازم باشد.

میزان پایین سرتونین با تکانشگری بیشتر ارتباط دارد که نشانه اصلیADHD است. او بر این باوراست که بررسی بیشتر سروتونین در افراد ADHD و اختلال رفتارهای آشوب زا بسیار مهم است.

همچنین کودکان گروه ADHD آمینو اسید آلانین بیشتری در سلول های فیبروبلاست مغز منتقل شد. متخصصان می گویند مشخص نیست این آمینو اسید چقدر بر ADHD اثردارد اما به نظر آنها شاید بر انتقال امینواسیدهای مهم دیگر برای فعالیت نرمال مغز تأثیرگذار باشد.

به طور قابل توجهی انتقال بیشتری از آلانین در کودکان اوتیستیک یافت شده است و در بررسی نُه پسر و دو دختر مبتلا به اوتیسم نمونه های فیبروبلاست ظرفیت فوق العاده ای برای انتقال آلانین را نشان دادند. محققان بیان کردند این افزایش انتقال در سطح غشای سلول ممکن است بر انتقال چندین آمینواسید دیگر در سطح سد خونی-مغزی تأثیر بگذارد  و آنها نیز اضافه کردندکه معناداری این یافته ها باید بیشتر مورد کنکاش قرار گیرد. هیچ گونه تفاوتی در کار آمینواسید تریوسین در نمونه های پسران دارای ADHD دیده نشد که به نظر متخصصان فعالیت تریپتوفان در پسران در شرایط بدونADHD علت تفاوت بود. اما آنها فکر می کنند که این می تواند به معنای تغییر در تریپتوفان باشد که با تبدیل کلی تر در عملکرد یاخته سلولی ADHDها ارتباط دارد. تغییرات مشابه در یاخته های سلولی در اختلالات روانی دیگر مانند اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی دیده شده است.

سرپرست تیم دکتر نیکولاس ونیزولوس برشمرد که سطوح کاهشی شدید گیرنده های استیل کولین نیز در پسران ADHD دیده شد. این فقدان می تواند منجر به مشکلاتی در تمرکز و یادگیری شود. داروهای بهبود دهنده سطوح استیل کولین هم اکنون موجودند و در حال حاضر در درمان بیماری آلزایمر به کار برده می شوند. جزئیات کامل این مطالعه در  مجله کارکردهای مغز و رفتار منشتر شده است.

دکتر ونیزیلوس اضافه کرد “من درحال انجام تحقیقی در مورد بیمارهای روانی و اختلالات کارکردی در سطوح سلولی هستم”. فرض بر این است که بسیاری از اینها نتیجه سطوح بسیار پایین مواد انتقال دهنده مهم در مغز باشند، بنابراین تحلیل بیوشیمی سلولی به ما در درک فرآیندهای سهیم در این تغییرات کمک می کند.

این مطالعه به دلیل نمونه کوچکی از بیماران و آن هم فقط جامعه پسران با محدودیت آماری مواجه شد. اما این تیم نتیجه گرفتند “کودکانADHD ممکن است دسترسی کمتری به تریپتوفان و دستیابی بیشتری به آلانین در مغز داشته باشند”. دسترسی پذیری فزاینده تریپتوفان در مغز ممکن است علت اختلالات در سیستم انتقال دهنده عصبی ساختارهای سروتونرژیک، عامل ثانویه در تغییرات در سیستم کته کولامنرژیک (که فعالیت دوپامین را پوشش می دهد) باشد.

بدین ترتیب این اکتشافات جدید با مطالعه قبلی همسو است که در آن ژن ها باADHD ارتباط دارند که از آن جمله چندین ژن مرتبط با سیستم  کته کولامینرژیک را در بر می گیرد.

منبع:کانون مشاوران ایران-بررسی مغز کودکان با نقص توجه و بیش فعالی
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

کنترل از دور:

این بازی خود آگاه بودن را بالا می برد، چرا که بچه ها را ملزم می کند دقت کرده و مطابق دستورالعمل، رفتار بکنند.

ابزارهای مورد نیاز:

دستگاه کنترل از راه دور

نحوه انجام بازی:

برای بچه ها توضیح بدهید که شما کنترل از راه دور دارید و این کنترل دکمه هایی دارد که به این شکل کار می کند:

حرکت: حرکت به جلو با سرعت مطمئن (عادی)

حرکت سریع: حرکت کردن با سرعت

عقب رفتن: عقب رفتن محتاط

حرکت آرام: به آهستگی حرکت نمود

ایست: اتمام بازی

مکث: توقفی کوتاه

از بچه ها بخواهید که از دستورالعمل پیروی نمایند.

پیشنهاد:

بوسیله کلید مکث و حرکت آهسته، شما قادر هستید شکل های حرکت را به خصوص در زمان هایی که بچه ها بیش از حد هیجان زده هستند کنترل نمایید و آن ها را آرام کنید. بعضی وقت ها به بچه ها اجازه دهید کنترل در دست خودشان باشد. این تمرین منجر به این می شود که رفتار خود- کنترلی در آن ها تقویت شود.

بیشتر بخوانید:

انواع بازی در کودکان

بسته بازی درمانی

یک بازی برای تقویت همکاری

بازی های تقویت اعتماد به نفس

منبع:کانون مشاوران ایران-یک بازی برای بالا بردن خودآگاهی
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

بهترین شربت برای سیستم ایمنی کودکان، نشانه های ضعف سیستم ایمنی کودک، تقویت سیستم ایمنی کودکان در زمستان به عنوان مکمل غذایی نمی توان به عنوان جایگزین برای یک رژیم غذایی متنوع استفاده گردد ولی در کنار رژیم غذایی مناسب می تواند کمک کند تا فرزندی سالم داشته باشید.

اگر احساس می کنید که بچه های شما دائماً بیمار می شوند و مهدکودک یا پیش دبستانی را از دست می دهند، ممکن است از خود بپرسید که بهترین ویتامین ها برای سیستم ایمنی کودک شما چیست. برای آشنایی با بهترین تقویت کننده های ایمنی برای کودکان، ادامه مطلب را بخوانید.

نشانه های ضعف سیستم ایمنی کودک
اگر به نظر می رسد که کودک شما همیشه سرما می خورد، نترسید. سیستم ایمنی کودکان هنوز در حال رشد است و به همین دلیل بیشتر مستعد ابتلا به سرماخوردگی و عفونت هستند. عوامل زیادی (مانند موارد بالا) وجود دارد که بر سرعت رشد سیستم ایمنی کودک شما تأثیر می گذارد. با این حال، ممکن است نگران باشید که فرزندتان می‌تواند از تقویت‌کننده‌های طبیعی ایمنی برای کودکان استفاده کند، اگر:

اغلب بیمار است.
برای مدت طولانی بیمار است، یا به نظر می رسد که مدت زمان بیشتری طول می کشد تا خوب شود.
به سختی وزن اضافه می کند، یا کم می کند.
برفک متداوم دهان را تجربه می کند.
اگر کودک شما بیش از هشت بار در سال عفونت گوش را تجربه می کند یا بیش از دو عفونت شدید سینوسی در سال دارد بهتر است از دکتر کمک بگیرید.
بهترین شربت برای سیستم ایمنی کودکان
داشتن سیستم ایمنی قوی ضروری است، بنابراین شربت بهبود سیستم ایمنی چیزی است که ما را در برابر حملات باکتری ها، ویروس ها و غیره محافظت می کند. در ادامه شربت ها و روش هایی آمده است که به شما کمک می کند تا سیستم ایمنی فرزند خود را بهبود ببخشید:

شربت تقویت سیستم ایمنی بدن ایمیونس
شربت تقویت کننده سیستم ایمنی ایمیونس تاثیری بهینه در تقویت سیستم ایمنی دارد و بهترین شربت برای تقویت سیستم ایمنی کودکان نی نی سایت می باشد. شربت ایمونیس، ویتامین‌ها و مواد معدنی، آنتی‌اکسیدان های لازم را برای سیستم ایمنی شما فراهم می کند و به کودک شما این امکان را می دهد که در اوج سلامتی به عملکرد روزانه خود بپردازد، پیش از مصرف این شربت حتما با دکتر کودک خود مشورت کنید.

بهترین شربت خارجی برای تقویت سیستم ایمنی بدن کودکان (ایمیونیس) بسیار غنی بوده و حاوی ویتامین D (که برای بهبود سیستم ایمنی الزامی است) و ویتامین‌های گروه B ( B1، B3، B5، B6، B12 و بیوتین) می‌باشد و مواد معدنی آن شامل آهن، منگنز، مس، سلنیوم، ید، زینک، منیزیوم و کروم می باشد که برای سلامت و تندرستی کودکتان بسیار مفید و ارزشمند است.

 مصرف پروبیوتیک
پروبیوتیک ها یکی از بهترین تقویت کننده های طبیعی ایمنی برای کودکان هستند، زیرا شما به معنای واقعی کلمه سیستم ایمنی خود را با باکتری های خوب مسلح می کنید. نوزادان و کودکان بزرگتر هر دو می توانند زیر نظر دکتر از پروبیوتیک ها بهره مند شوند، در اینجا برخی از پروبیوتیک های مورد علاقه و مناسب برای کودکان و نوزادان آورده شده است. شما همچنین می توانید تغذیه غنی از پروبیوتیک مانند ماست را در برنامه غذایی خود جای دهید.


بهترین شربت برای سیستم ایمنی کودکان
مقدار زیاد ویتامین D 
احتمالاً می دانید که ویتامین D نقش حیاتی در سلامت استخوان دارد، اما طبق یک مطالعه در سال ۲۰۱۱، ویتامین D از سیستم ایمنی بدن نیز پشتیبانی می کند. به طور خاص، ویتامین D هنگامی که بدن با مهاجمان خارجی تهدید می شود، پاسخ ایمنی را تقویت می کند.  منابع ویتامین دی:

آفتاب بهترین منبع ویتامین D است، اگر در آب و هوای ابری یا بارانی زندگی می کنید، ممکن است به اندازه کافی آفتاب طبیعی دریافت کنید.

منبع:کانون مشاوران ایرانقویت سیستم ایمنی کودکان
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

برای هر پدر و مادری چیزی هیجان انگیزتر از مشاهده کودکی نیست که با علاقه شدید در حال شناخت بیشتردنیای پیرامون خود است. بیشتر بچه های کوچک یک دوره زمانی کنجکاوی و پرسش-گری دارند، و شما لازم است به کودکتان نشان دهید که این شیوه ی کاملا درست زندگی است. اگر کودکتان در مورد همه چیز سوال کند و ارزش صوری و عینی را به چیزی نگیرد، بزرگ که شد فرد بسیار با استعدادی خواهد شد. راه‌های زیادی هست که می توانید این نوع استعداد را در یک بچه پرورش دهید، و بایستی به بهترین نحو این کار را انجام دهید. چنانچه ممکن است همه کودکانتان را به این کار تشویق کنید. در ادامه تعدادی از این راهکارها را بیان می کنیم که نشان می دهد چگونه می توان این کار را کرد.

برای مطالعه بیشتر در زمینه کودک بخوانید:

آموزش کودک و نوجوان

نخست، لازم است از سنین بسیار پایین کودکتان، کتابهای شخصیت ساز برای زندگی او فراهم کنید. حتی پیش از آنکه کودکتان بتواند بفهمد چه می گویید، بایستی کتابهای مصور برایش بخوانید و برایش شرح دهید که چه اتفاقی می افتد. شاید این امر بیجا به نظر برسد، اما مطالعات نشان داده اند که این کار منجر به کودکی بسیار سخن ور و خوش صحبت می شود. هرچه کودک بزرگتر می شود، شروع به یادگیری کتاب‌های پیچیده تر می کند. نگران نباشید که او از سطح مطالعه ی مربوط به سن خودش فاصله بگیرد.هرچند ممکن است این کار مهارتهای خواندن کودکتان را بهبود نبخشد، اما به تکامل سطح فهم او کمک می کند.

به همراه کودکتان تحت عنوان گردش سری به کتابخانه بزنید. یک یا دو بار در هفته کتاب های جدید بگیرید، و کودکتان را تشویق کنید کتاب ها را تا دفعه ی بعد که بتواند کتابها را با بقیه معاوضه نماید تمام کند. اغلب کتابخانه ها یک تعداد برنامه های تابستانی برگزار می کنند، یعنی بچه ها با فهرست بندی کتابهایشان جایزه می گیرند. اگر تصور می کنید کودکتان واقعا علاقه شدیدی به مطالعه دارد  بهترین راه این است که هربار یک بستنی برایش جایزه بدهید.درغیراین صورت باید از این برنامه ها صرف نظر کنید، زیرا که این قبیل برنامه ها این پتانسیل را دارند که مطالعه را نهایتا وسیله ای برای رسیدن به یک جایزه کنند.

در زمینه یادگیری کودکان بیشتر بخوانید:

یادگیری و بازی کردن کودک ۱ تا ۲ سال

هم چنان که کودکانتان کتابخوانان حرفه ای می‌شوند، لازم خواهد بود آنها را به سمت سطوح قانع کننده تری سوق دهید.اهمیتی ندارد اگر بچه ی کلاس اولی شما کتابی مربوط به بچه های کلاس دهم را تا جایی می خواند که بفهمد، و با چیزی که شما نمی خواهید بخواند مواجه نمی شود. شما شاهد رشد او در میان جست و خیزها خواهید بود. شما باید روی چیزی که مکرراً نتیجه ی بچه های سطح پیشرفته است بسیار محتاط باشید، و آن، بی علاقه گی در مدرسه است.اگر کودکتان  کتابهای رمان و غیر رمان بزرگترها را مطالعه می کند، احتمالا مدارس عمومی به حد کافی او را به چالش نمی کشند. بیشتر ناحیه های مدارس برنامه های ویژه ای برای این نوع بچه ها دارند که فعالیتهای یادگیری چالش برانگیزتری برایشان فراهم می کند. شما بایستی تاجایی که بشود درمورد متناسب بودن چنین برنامه هایی با سطح  کودکتان، پرس و جو کنید.

روش های فرزندپروری و والدینی برای هرکس متفاوت است، و مطالعه فقط یکی از جنبه هایی است که بایستی بدان توجه کنید. همیشه با فرزندان خود رابطه ی سالمی را حفظ کنید، تا وقتی بزرگ شدند افراد سالمی بشوند. این امر، فی نفسه کافی است، و بایستی الهام بخش شما باشد تا سعی کنید بهترین والدین باشید.

منبع:کانون مشاوران ایران-کودکانتان را علاقه مند به یادگیری کنید
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

تا می توانید با کودک خود حرف بزنید و به او گوش کنید

همانطور که می دانیم کودکان بی نظیرند. در جهت شناختن کودک خود عمل کنید، و فراموش نکنید شناسایی آنچه کودک شما را عصبانی و برافروخته می کند می تواند به شما در پیشگیری از عصبانیت و ناراحتی قبل از حادث شدن شرایط بروز این حالات کمک کند.

صحبت کردن با کودک و گوش دادن به حرفهایش می تواند به آنها کمک کند تا به خوبی آنچه پیش می آید را درک کنند:

برای مطالعه بیشتر: صحبت با کودک و نوجوان در مورد اضطراب

زبان: سعی کنید از عبارات مثبت استفاده کنید. آنچه می خواهید کودک با خواست خودش انجام دهد را به او بگویید نه آنچه او باید انجام دهد. به جای گفتن “اینجوری شلوغ کاری نکن” سعی کنید بگویید “لطفاً اسباب بازی هایت را مرتب کن.”    این یک از نمونه فرزندپروری مثبت است.
تن صدای خود را تغییر دهید: تن صدای شما ابزار قدرتمندی است. گاهی اوقات تغییر تن صدا یا درجه صدا می تواند برای توقف وضعیت آشفته یا مبادرت کودک شما به انجام کاری که شما می خواهید کافی باشد. این کار می تواند به طور برابری برای کودکان بزرگتر هم کارآمد باشد. اگر واکنش یا صحبت کردن شما به طرز کاملاً متفاوتی با آنچه مورد انتظار کودک شماست تفاوت داشته باشد او ممکن است متعجب شود.


گوش دادن: کودک شما زبان جدید و نیازهایش را محک می زند بلکه شنیده شوند.کودک خود را به صحبت کردن با خود ترغیب کنید و درکنارش بنشینید؛ آنها با این کار راحت‌ تر خواهند توانست با شما صحبت کنند و به حرفهای شما گوش کنند به شرطی که خواسته های آنها را به تعویق نیندازید.
احساسات: به کودک خود کمک کنید بتواند از عباراتی برای استفاده کند که توصیف کننده حالی که دارد باشد، حتی اگر زمان می برد، مثلا احساس غم دارم، عصبانی هستم و ….
توضیح: اگر شما مجبورید نه بگویید با آوردن دلیل و راهکارهایی خوب، “نه” بگویید “الان سارا داره با عروسک بازی می کنه بیا با هم بگردیم عروسک دیگه ای برات پیدا کنیم “.
کودک خود را درگیر کنید: تا جایی که ممکن است با آنها در مورد قوانین و آنچه شما از آنها انتظار دارید صحبت کنید. “رو راست باشید”.
بحث: همانطور که کودکان شما بزرگتر می شوند قوانین وضع شده را با آنها در میان بگذارید.

منبع:کانون مشاوران ایران-اصول درست صحبت کردن و گوش دادن به کودک
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

یکی از مسائل مورد بررسی در گروه سنی نوآموزان پیش دبستان و دانش آموزان دبستانی، مساله ی دیر خوابیدن و دیر بیدار شدن و به عبارتی مهارت مدیریت زمان خواب است.

 این مساله علاوه بر ایجاد مشکلات یادگیری و تاثیر بر سلامت جسمی و روانی کودک، می تواند برای معلمان و مسئولان مدرسه نیز مشکلاتی به وجود آورد.

 کودکان معمولا به دلیل سطح بالای انرژی تمایل دارند تا ساعات زیادی از شب بیدار مانده و به فعالیت بپردازند. این درحالی است که بدن آن ها به ۱۰ تا ۱۲ ساعت خواب مفید نیاز دارد.

 عدم تامین این مقدار از استراحت می تواند منجر به خستگی و بی حوصلگی در طی روز و ایجاد مشکلاتی در امر یادگیری و توجه  شود.

بر اساس مشاهدات انجام شده، این دانش آموزان معمولا در طی روز نیز به لحاظ خلقی عصبی تر هستند.

در روابط بین فردی بیشتر پرخاش می کنند و به دلیل رفتارهای بین فردی آسیب رسان، بیش از سایر کودکان در روابط دوستانه طرد می شوند.

اگر فرزند شما نیز در تنظیم زمان خواب موفق به کسب مهارت نشده است، می توانید با مطالعه ی موارد زیر در این مسیر به او کمک کنید.

 
شش گام ساده و مهم به منظور تنظیم خواب کودک
۱. بهتر است حتی الامکان از خواب عصرگاهی کودکاتن به روش های مختلف از قبیل پرت کردن حواس آن ها به وسیله ی فعالیت های جذاب دیگر جلوگیری کنید.

با این کار، تنظیم زمان خواب به راحتی صورت می گیرد.

۲. سعی کنید از طریق گفت و گو با فرزندتان، برنامه ای نسبتا مشخص برای فعالیت های مختلف از قبیل انجام تکالیف، تماشای تلوزیون، زمان صرف شام، بازی و خواب مشخص کنید.  

از این طریق کودک شما علاوه بر یافتن راه حل برای مساله ی دیرخوابیدن، به تمرین مهارت برنامه ریزی روزانه خواهد پرداخت که یکی از مهم ترین مهارت ها در جهت خودتنظیمی است.

براساس پژوهش ها، این مولفه یکی از مهم ترین ویژگی های شخصیتی افراد موفق است که پایه های اصلی آن از دوران کودکی شکل می گیرد.

برای اجرای این گام به این نکته توجه داشته باشید که برنامه ریزی روزانه به معنای برنامه ریزی کردن زمان های روازنه ی کودک توسط شما نیست.

شیوه ی صحیح انجام این کار، قرار گرفتن در کنار کودک و تشویق اوبه منظور داشتن برنامه ای برای ساعات مختلف شبانه روز از طریق گفت و گو است.

۳. تعطیلات آخر هفته اگر چه زمان خوبی برای درکنار هم بودن است، اما زنگ خطری است که می تواند برنامه ی هفتگی منظم کودکت ان را از طریق رفتن به مهمانی یا دیر خوابیدن به دلیل تعطیلی روز بعد تهدید کند.

پیشنهاد می کنیم در این خصوص سعی کنید حتی الامکان برنامه ی دید و بازدید های خانوادگی را به گونه ای تنظیم کنید که فرزندتان زمانی برای استراحت بیشتر داشته باشد و صبح روز بعد با بی حوصلگی و خستگی وارد مدرسه نشود.

۴. انجام کارهای هیجان انگیز در شب های غیر تعطیل می تواند منجر به دیرتر خوابیدن شود.

می توانید با توضیح این مساله برای فرزندتان، فعالیت مناسب تری مانند گوش دادن به یک موسیقی کودکانه و آرامش بخش را جایگزین فعالیت های پرهیجان قبل از خواب کنید.

۵. نکته ی مهمی که می تواند در افزایش عزت نفس و امید فرزندتان موثر واقع شود، مرور اتفاقات خوب هر روز قبل از خوابیدن است.

به عنوان مثال می توانید قبل از خواب از طریق طرح سوالاتی مانند ” امروز چه چیزهای خوبی برایت داشت؟

” توجه کودک را از نکات منفی به سمت موفقیت ها سوق داده و خودکارآمدی و امید را در او افزایش دهید.

ممکن است مشغولیت ذهنی کودک به مسائل روزمره ای که موفق به یافتن راه حل برای آن ها نشده است، مانع از خواب خوب شبانه شود.

 دعوا با دوست، گم کردن مداد رنگی، انتخاب نشدن در کلاس، قلدری کردن اطرافیان و …

از جمله مسائلی هستند که می توانند کودکان را دچار اضطراب و تشویش کرده و بر اشتها، خواب و امیدواری شان تاثیر منفی بگذارند.

در این صورت با فرزندتان گفت و گو کنید و با ایجاد امید برای یافتن راه حل مناسب، از تشویش ذهنی اش بکاهید.

۶. به این نکته توجه داشته باشید که تغییر عادت ها امری دشوار و زمان بر است. بنابراین اگر فرزندتان با مساله ی دیر بیدارشدن روبه روست نمی توان انتظار معجزه داشت.

آنچه مهم است آن است که بتوانید به کمک فرزندتان “برنامه ای نوشته شده و عینی ”  برای زود بیدار شدن در طی روزهای هفته تنظیم کنید و در این مسیر، پیشرفت های هرچند جزئی او را نیز مورد توجه و تشویق کلامی قرار دهید.

می توانید مواردی را نیز از طریق توافق با خود کودک به عنوان تشویق او در آخر هفته در نظر بگیرید.

باید مراقب باشید تا فرزندتان تشویق را رشوه برداشت نکند. بر اساس قانون پیامدهای طبیعی، به موقع خوابیدن و زود بیدار شدن پیامدهای مفیدی برای خود کودک به دنبال خواهد داشت.

بنابراین در نظر گرفتن جوایز متعدد برای این کار بی معناست. بهترین حالت می تواند آن باشد که به صورت تصادفی و یا پس از گفت و گو، با ارایه ی نوعی از تشویق کننده ها او را متوجه پیشرفتش کنید.

این تشویق می تواند شامل جملات مثبت و امید بخش و یا هدیه ای باشد که شما برای کودک تان در نظر می گیرید.جدیدترین روش های روانشناسی کودک

استفاده از کدام نوع تشویق موثرتر است؟
در مسیر اجرای این برنامه و در صورت موفقیت کودک، در استفاده از مشوق های رفتاری و کلامی دست و دلباز باشید.

بر اساس پژوهش ها، استفاده از این نوع مشوق ها، نقش زیادی در رشد عزت نفس فرزندتان خواهد داشت.

این در حالی است که تقویت کننده های مادی مانند انواع جوایز و هدایا پس از مدتی اثر تقویت کننده ی خود را از دست خواهند داد.

  نمونه ای از این نوع تشویق ها عبارتند از :
لبخند زدن
در آغوش گرفتن
به کاربردن جملاتی از قبیل : ” آفرین “، ” تو عالی هستی “، این هفته واقعا کار بزرگی کردی که تونستی صبح ها به موقع آماده شوی “.
جالب است بدانید با به کار بردن جملات به ظاهر ساده ی بالا، بزرگ ترین سرمایه گذاری روانی برای آینده ی فرزندتان را آغاز کرده اید.

منبع:کانون مشاوران ایران-با دیر بیدارشدن فرزندم چه کنم ؟
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

دوران طلایی تربیت را از دست ندهید!
بر اساس روانشناسی رشد کودک، ۵ سال اول زندگی از جمله مهم ترین و تاثیرگذارترین دوره های رشدی هستند.

 کودک در این سن، پایه های اساسی شخصیت خود را در تعامل با اطرافیان و به ویژه والدین شکل می دهد و می توان گفت طلایی ترین سنین تربیت کودک، ۵ سال ابتدایی رشد است.

لازم است بدانید که در این سن، کودک به لحاظ شناختی، دارای تفکر عینی است.

به این معنی که او نمی تواند مفاهیم انتزاعی را درک کند و لازم است با او کاملا شفاف و واضح صحبت کنید.

اگر به عنوان والد بتوانید الفبای صحیح تربیتی را از همین سن، اجرا کنید، فرزندتان در سنین بالاتر کاملا خودتنظیم و مسئولانه رفتار خواهد کرد .

بدین طریق از بسیاری از مشکلات رفتاری مانند لجبازی، بدرفتاری، دیگر آزاری، بی نظمی و خودمحوری دور خواهد ماند

آیا الفبای تربیت کودک را می دانید؟
اگرچه امروزه شروع هر کاری، نیازمند داشتن حدی از تخصص و مدرک است، اما فرزند پروری به عنوان سخت ترین و حساس ترین امر، مدرک خاصی را نمی طلبد.

همین مساله باعث شده است تا تعداد زیادی از افراد، بدون توجه به مهارت های خود اقدام به فرزند آوری کنند و به دلیل بی مهارتی و نداشتن سواد تربیتی کافی، در تربیت کودک کلافه شده و در اغلب موارد او را مقصر بدانند.

باتوجه به جدیدترین اصول تربیتی کودک،اگر از اصول     گانه ی زیر آگاه باشید و در عمل به رعایت آن ها بپردازید.

می توانید اطمینان داشته باشید که مسیر تربیتی کودک به خوبی طی خواهد شد و بحران های رشدی را یکی پس از دیگری با موفقیت طی خواهید کرد.

۱)تنبیه ممنوع
آیا شما نیز از ان دسته والدینی هستید که اعتقاد دارید، تنبیه، کودک را حرف شنو و مطیع می کند؟

به عنوان متخصص امر فرزند پروری لازم است این باور نخ نما شده را برای همیشه از ذهن تان بیرون کنم.

در حقیقت تنبیه مانند آتش زیر خاکستر عمل می کند.

کودک تنبیه شده صرفا در حضور پدر یا مادر تنبیه کننده رفتار مورد انتظار را نشان می دهد و بلافاصله پس از غیبت آن ها، رفتارهای قانون شکنانه را آغاز می کند.

بر اساس اصول تغییر و اصلاح رفتار، بزرگ ترین ضرر تنبیه، مخدوش کردن “ارتباط” شما با فرزندتان است.

اگر رابطه را به عنوان مهم ترین کلید فرزندپروری در نظر بگیریم، از دست دادن آن می تواند مسیر تربیت فرزندتان را روز به روز سخت تر و مبهم تر کند.

بنابراین لازم است به عنوان اولین اصل، تنبیه را برای همیشه فراموش کنید و به دنبال راه حلی به جز آن باشید.جدیدترین روش های روانشناسی کودک

۲) از تشویق به درستی استفاده کنید
برخی از والدین که از اثرات ویرانگر تنبیه آگاه شده اند، آن را از عادت های رفتاری خود حذف کرده اند اما برای کوچک ترین کاری کودک را تشویق می کنند.

این دسته از والدین کودک را مانند رباتی فرض می کنند که باید برای هر حرکتی تشویق شود و این باور منجر به فرسودگی آن ها در امر فرزند پروری خواهد شد.

والدین معتقد به تشویق، گاهی تا حدی از این ابزار استفاده می کنند که کودک به طور کلی نسبت به هرگونه تشویق مادی و غیرمادی مقاوم می شود و هیچ چیز برایش جذابیتی نخواهد داشت.

جدیدترین اصول تربیت فرزند در حال ترویج این اعتقاد هستند که تشویق نیز دارای اصول مخصوص به خود است.

به عنوان مثال ممکن است مادری را دیده باشید که به فرزندش می گوید ” اگر غذاتو خوب بخوری، برات فلان عروسک رو می گیرم”.

مادر ممکن است چنین استدلال کند که من در حال به کاربردن اصول تشویق هستم در حالی که سخت در اشتباه است.

کودکی که غذایش را به خوبی بخورد، از پیامد طبیعی ان که احساس سیری است، لذت خواهد برد، بنابراین استفاده از تشویق های بیرونی مانند شکلات و عروسک و …

نه تنها بی فایده است بلکه بسیار مخرب خواهد بود  و کودکی لجباز، روشه گیر و زورگو به بار می آورد.

به یادداشته باشید که تشویق نیز می تواند به اندازه ی تنبیه، مخرب باشد مگر آنکه از آن به درستی استفاده کنید.

منبع:کانون مشاوران ایران-با کودک سه ساله ام چگونه برخورد کنم؟
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

دراین مقاله با عنوان آموزش کودک و نوجوان، مفهوم آموزش را برای زمینه های اصلی که به حوزه تربیتی (شناختی ،هیجانی، جنسی، رفتاری و اجتماعی) مربوط می شود به کار نبرده ایم و قصد داریم ضرورت آموزش کودک و نوجوان را در چهار حوزه  به شرح زیر مورد بررسی قرار دهیم:

۱- آموزش خلاقیت

۲- آموزش زبان دوم

۳- آموزش موسیقی

۴– آموزش ورزش

زیرا در کشور ما نظام آموزشی با تمرکز بر امتحانات ورودی دانشگاه ها تنظیم شده و چندان به توانمندیهایی که بر عملکرد های کلی فرد تاثیر دارد نمی پردازند و لذا ضرورت آموزش توسط والدین از سنین پیش دبستانی را پر رنگ می کند. اکنون به شرح هر حوزه به شکل اجمالی می پردازیم.

آموزش خلاقیت:
یکی از چالش های والدین پرورش کودکی خلاق و با هوش است . فرزندی که مستقل و موفق که به درجاتی عالی تحصیلی نائل آمده است و تفکر خلاق از جمله تفکرات برتر محسوب می شود والدین خواهان بهترین ها برای فرزند خود هستند و اگر تفکر خلاق تفکر برتر است پس هر والدی خواهان آموزش آن به فرزندش می باشد اما خلاقیت را از چه سنی به کودک می توان آموخت ؟شیوه های آموزش آن چگونه است؟

تقریبا از ۵ سالگی سن مناسب آموزش خلاقیت آغاز  می شود کودکان در این سنین از قوه تخیل خوبی برخورداند و گاهی والدین از مواجهه با این تخیلات گیج و گنگ می شوند ، اما بهترین زمان است که به تخیلات کودک خود گوش فرا دهند او را ترغیب کنند تا توضیحات اضافی بدهد و حتی به طرح سوالاتی از کودک بپردازند. خود الگوی باشند که با یک اسباب بازی فقط یک جور بازی نکنند در نقاشی ها ایده اینکه آیا می شود آسمان را رنگ دیگری کشید را بیان کنند تا کودک را به تفکر ترغیب کنند.

علاوه بر این وظیفه والدین است که خلاقیت کودک را شناسایی و از آن حمایت کنند مثلا اگر شاهد یک نقاشی باشند که سیب ها بنفش کشیده و آسمان سبز کشیده شده باشد نباید کودک را به اشتباه کردن متهم و  به اینکه باید از واقعیت تعبیت کند ترغیب کرد، این نوعی از خلاقیت است لذا بر والدین واجب است در اینجا خلاقیت کودک را شناسایی و از آن حمایت کنند و با گفتن  جملاتی؛ درک خود را از نقاشی کودک ابراز کنند. علاوه بر این تفکر خلاق بدین جهت از جمله تفکرات برتر است که در بعد رفتاری، هیجانی و تصمیمات فرد بروز می کند . فرد خلاق تصیمات بهتری می گیرد با مشکلات بهتر برخورد می کند و حل مسئله بهتری نیز دارند ، چرا؟ زیرا  می تواند به انواع راه حل ها ، حتی آنهایی که تا به حال به ذهن کسی خطور نکرده است فکر کند و چه کسی این تفکر را و از چه زمان به او آموخته است؟ والدین و آموزگاران و مربیان از دوران کودکی و سالهای پیش از دبستان از حدود ۵ سالگی. وقتی کودک دچار مشکل می شود و مثلا اسباب بازی اش خراب می شود و گریه و دادش بلند می شود چه راه حل هایی وجود دارد، اینکه ببریم پیش بابا بزرگ اگر شد درستش کنیم ، خریدن یک اسباب بازی تازه ، بازی جدیدی با همان اسباب بازی خراب و …خلاقیت به کودک می آموزد تا با مشکلات ، آسان تر و با ذهن بازتری برخورد کند و مغلوب مشکلات نشود بنابراین وقتی به فرزند خود خلاقیت را می آموزید به او آموزش داده اید تا در آینده فردی موفق تر و زندگی راحت تر و شادتری داشته باشد ، لذا بر والدین واجب است که به کودک خود خلاقیت را بیاموزند.

آموزش زبان دوم:
با توجه به اینکه در قرن حاضر در دهکده جهانی زندگی می کنیم و نیاز به ارتباط با سایر مردمان کشورها در هر رشته و حوزه ای مطرح است لذا یکی از دغدغه های والدین آموزش زبان دوم به کودک خود می باشد اینکه از چه زمان شروع به آموزش زبان دوم کنند؟ در مورد زمان دقیق آموزش زبان دوم توافق نظری وجود ندارد، اما آنچه واضح و روشن است این است که قبل از اینکه زبان اول یا همان زبان مادری پیشرفت لازم را نکرده یا اینکه زبان مادری جا نیفتاده و کودک تسلط کامل بر زبان مادری پیدا نکرده باشد ،مانند کودکانی که هنوز برخی حروف را به جای هم استفاده می کنند یا حرف خاصی را نمی توانند تلفظ کنند یا برخی کلمات را جابه جا ادا می کنند هنوز آماده آموزش زبان دوم نیستند به عبارتی دیگر زبان اول یا همان زبان مادری به عنوان پایه برای یادگیری زبان دوم محسوب می شود کودکی که در زبان مادری مشکل دارد در یادگیری زبان دوم نیز موفق نخواهد شد. آموزش بی موقع زبان دوم باعث  می شود یادگیری زبان اول با تاخیر و مشکل همراه شود و فرد در یادگیری زبان دوم نیز دچار دیر آموزی شود.

در بررسی های انجام شده سن ۵ سالگی به عنوان زمان مناسب برای آموزش زبان دوم انتخاب شده است زیرا کودک از لحاظ رشد حنجره به درجه مناسبی رسیده است تا هم زبان دوم را به خوبی صحبت کند و هم در ادای زبان مادری به درجه ای از تسلط رسیده است. در آموزش زبان دوم کودک نباید تحت فشار باشد و میزان یادگیری او اهمیتی ندارد  بلکه شروع و ایجاد اشتیاق و علاقه در کودک برای یادگیری زبان دوم بسیار مهم است با توجه به تفاوت دیدگاه در مورد شروع آموزش زبان دوم مجموع تحقیقات نشان داده شروع آموزش بعد از ده سالگی موفقیتی در بر نخواهد داشت و اگر خیلی زود شروع شود منظور دو یا سه سالگی است ممکن است تداخل در یادگیری زبان اول ایجاد کند . نتایج بررسی های متخصصان آموزش کودک نشان داده که کودکانی که زبان دوم را می آموزند در حل مسائل پیچیده خلاقیت، تبحر بیشتری دارند و قوه استدلال ، درک و توانایی ذهنی آنها پیشرفته تر از همسالانشان است.

آموزش موسیقی:
امروزه تحقیقات نشان داده است که موسیقی اثر مثبتی بر رشد مغز در مراحل مختلف از دوران جنینی تا سالمندی دارد و همچنین اثر مثبت موسیقی بر روی سیستم های حسی ، حرکتی ، هیجانی، هوشیاری و عاطفی دارد. موسیقی قدرت تخیل و تمرکز کودک را تحریک و اثر مثبتی بر آن دارد . روانشناسان کودک نیز تاکید می کنند که آموزش موسیقی در سنین پایین منظور سالهای پیش از دبستان می باشد در بالا بردن سطح هوش و توانایی های ذهنی موثر است و باعث تقویت در پاسخدهی شنوایی و حافظه کودک می شود همچنین این کودکان در درس ریاضیات پیشرفت تحصیلی بالاتری دارند. در یک تحقیق مشخص شده است احتمال قبولی در رشته پزشکی و شیمی توسط دانشجویانی که یک ساز موسیقی می نوازند بالاتر است زیرا یادگیری موسیقی در سنین پایین باعث افزایش سرعت پردازش می شود.

دلیل تاکید بر آموزش موسیقی زیر سن ۷ سالگی نوعی توانایی پایه است به نام BMC(Basic Music Competence) یعنی توانایی خارج نخواندن و با ریتم پیش رفتن. هیچ کودکی بدون این توانایی نمی تواند ساز بنوازد و این توانایی به شرطی در کودک ایجاد می شود که والدین تجربه گوش دادن به درست خواندن و درست نواختن و حرکت با ریتم درست را در سال های اولیه یعنی حدود سه تا پنج سالگی در اختیار کودک قرار دهند و بهترین سالهای شروع آموزش موسیقی که عمدتا شناخت اصوات زیر و بم و ریتم می باشد و همچنین آموزش ارف بین سه تا پنج سالگی است.

آموزش ورزش:
در حالیکه بسیاری از سلولهای بدن می توانند از منابع مختلفی برای تامین انرژی مورد نیاز خود استفاده کنند اما سلول های مغزی تقریبا فقط از گلوکز برای انرژی زایی استفاده می کنند.

منبع:کانون مشاوران ایران-آموزش کودک و نوجوان
 

  • سارا پارسایی