روانشناسی برتر

مشاوره خانواده

روانشناسی برتر

مشاوره خانواده

مشاوره خانواده و روانشناسی

۱۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رفتار با فرزند» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

اگر شما برای داشتن پیامد موثر برای نوجوانتان دچار مشکل شده اید، بدانید که شما تنها نیستید. بسیاری از والدین به من می گویند که به نظر می رسد که نمی توانند هیچ تاثیری بر روی نوجوانشان داشته باشند، و به نظر می رسد که انجام دادن کار درست برای نوجوان کار غیر ممکنی است. اگر شما یک نوجوان دارید، ممکن است حرکتاتی را نسبت به فرزندتان انجام داده باشید، بازی های ویدئویی اش را دور ریخته باشید، یا امتیازات رانندگی اش را برای ماه ها به حالت تعلیق در اورده باشید. ولی همانطور که جیمز لمان می گوید، شما نمی توانید کودکان را با رفتارهای قابل قبول تنبیه کنید – این عمل کارایی ندارد.
یک عمل موثر باید کودک را تشویق کند که رفتارش را تغییر دهد یا از قوانین خانه اطاعت کند، و در برخورد با افراد محترمانه برخورد کند. بنابراین اولین چیزی که شما نیاز دارید شناسایی رفتارهایی است که شما می خواهید که تغییر کنند. برای مثال، اگر کودکتان به گونه ای که شایسته است رفتار نمی کند، . به جای برخورد شدید و یا تنبیه، شما از او می خواهید که رفتار مناسبتری داشته باشد. حتی زمانی که کودکتان عصبی می شود و به چیزی ضربه می زند برای او دلیل بیاورید تا بتواند رفتار درست را تمرین کند- و خود کنترلی اش را قبل از اینکه امتیازی را از دست بدهد بهبود بخشد.
بگذارید بر طبق مطالب زیر برنامه ای برای تغییر رفتار ارائه کنیم:
• برخورد های موثر به رفتارهای پایه مربوط می شوند و وظیفه و زمان خاصی می برد.
• ارتباط با رفتارهای پایه بدین معنی است که برخوردهای شما باید با رفتارهایی که می خواهید کودکتان از تغییر دهد یا بهبود بخشد در ارتباط باشد.
• «وظایف خاص» بدین معنی است که برخی وظایف نیاز است که کودک انجام دهد، یا اینکه حل کردن مشکلات اساسی را تمرین کند. رفتارهای اساسی مانند شستن ظرف ها، جلسات تعیین شده، یا ناسزا نگفتن.
• «زمان خاص» بدین معنی است که زمان خاصی مورد نیاز است تا کودک رفتار خاصی را از خود نشان دهد.
بنابراین زمانی که کودک ناسزا می گوید از استفاده از لوازم الکترونیکش محروم می شود تا زمانی که به مدت ۲ دوساعت ناسزار نگوید دوباره می تواند از این وسایل استفاده کند. برخوردهای والدین با رفتار های کودکان گرده خورده و در ارتباط است- زمانی که او ناسزا می گوید او مجبور می شود که ناسزا نگفتن را تمرین کند و این رفتار بدش را متوقف سازد. این برخورد کار خاصی است- این کار لازم است تا کودک به وظایفش عمل کند و قسمتی از مغزش که مسئول خودکنترلی او می باشد را تقویت کند. اگر کودک از شما خواست که وسایلش را به او بازگردانید، او باید سعی کند که رفتار بهتر و مناسبتری داشته باشد. و مشخص کردن زمان برای این است که او بتواند به مدت دو ساعت خودش را کنترل کند، پس از آن کودک آزاد است تا از امتیازاتش استفاده کرده و هر کاری که تمایل به انجامش است را انجام دهد.
این مسئله که شما نمی توانید جلوی عصبانیت و ناامیدی کودک را بگیرید مسئله ی مهمی ااست، این رفتارها بخشی از انسان بودن است و شامل رفتارهای طبیعی انسان محسوب می شود. ولی شما می توانید کاری کنید که شیوه ی برخورد کودک با این نوع احساسات در او تغییر کند. شما می توانید از کودک انتظار داشته باشید که خودکنترلی را تمرین کند. هدف شما این می باشد که کودک لازم است که رفتارهای بهتر را برای طول مدت زمان خاصی تمرین کند و پس از اینکه او این کار را انجام داد امتیازاتش به او بازگردانده شود. بنابراین تمرین و اصلاح رفتار می تواند باعث بهبود و بازگشتن امتیازات به کودک شود.
اگر کودک به دلیل برخوردی که با او می شود عصبانی می شود و داد می زند، یا فکر می کند که چقدر این برخورد با او غیر منصفانه و ناعادلانه است، به او بگویید، «من می دانم که تو عصبانی هستی. داد زدن باعث نمی شود که چیزی را که می خواهی به تو برگردد. اول تو باید با عصبانیتت کنار بیایی و برای دو ساعت رفتارت را اصلاح کنی، بعد از ان تو می توانی لازم الکترونیکت را بگیری.» دلیل برخوردتان را زیاد برای او توضیح ندهید و جر و بحث نکنید، و تصمیمی که گرفته اید را توجیه نکنید. ممکن است کودک با خودش غرو لند کند، یا اینکه برای دوستانش متنی بفرستد که والدینش چقدر بد هستند، و ممکن است این کار مدت زمانی طول بکشد، ولی نهایتا کودکتان تصمیم می گیرد تا کارهایی را که از او خواسته شده است را تمرین کند تا وسایل الکترونیکش به او بازگردانده شود.
انتخاب برخورد
فکر کردن در مورد شیوه برخورد: شامل امتیازاتی می شود که کودک را تحریک می کنند. گرفتن و یا اعطا کردن امتیازات باعث می شود که در کودک انگیزه ای پیدا شود تا از قوانین خانه پیروی کند، حتی اگر کودک با آن قوانین موافق نباشد. برخورد با امتیازی که کودک شما از آن لذت می برد. و برای کودکان لذت بخش می باشد بازی های ویدئویی بسیار تحریک کننده می باشند، برخی از کودکان به این بازی ها اهمیت نمی دهند. ولی اگر این بازی برای کودک شما مهم باشد و گوشی موبایل را برای دو ساعت از او بگیرید این کار می تواند بر روی برخی از کودکان کارآمد و موثر باشد، ولی برخی از کودکان زمانی که این امتیاز از آنها گرفته می شود به سراغ سرگرمی دیگری می روند و زمانشان را پر می کنند. برای انتخاب روش مناسبی برای حذف امتیاز مناسب شما باید کودکتان را بشناسید. و بدانید که چه چیزی کودکتان را به هیجان می آورد و برای او لذت بخش است. چه چیزی را از کودک بگیریم که کودک واقعا از آن لذت می برد و نمی خواهد برای مدت زمانی کوتاه ان را از دست بدهد. برخی از والدین می گویند که گرفتن همه ی وسایل الکترونیک بسیار موثر زیرا زمانی که تنها بازی ویدئویی از کودک گرفته می شود او به سراغ کامپیوتر می رود و یا اینکه با تماشای تلویزیون خودش را سرگرم می کند.

منبع:مشاوره ازدواج-
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

دوران طلایی تربیت را از دست ندهید!
بر اساس روانشناسی رشد کودک، ۵ سال اول زندگی از جمله مهم ترین و تاثیرگذارترین دوره های رشدی هستند.

 کودک در این سن، پایه های اساسی شخصیت خود را در تعامل با اطرافیان و به ویژه والدین شکل می دهد و می توان گفت طلایی ترین سنین تربیت کودک، ۵ سال ابتدایی رشد است.

لازم است بدانید که در این سن، کودک به لحاظ شناختی، دارای تفکر عینی است.

به این معنی که او نمی تواند مفاهیم انتزاعی را درک کند و لازم است با او کاملا شفاف و واضح صحبت کنید.

اگر به عنوان والد بتوانید الفبای صحیح تربیتی را از همین سن، اجرا کنید، فرزندتان در سنین بالاتر کاملا خودتنظیم و مسئولانه رفتار خواهد کرد .

بدین طریق از بسیاری از مشکلات رفتاری مانند لجبازی، بدرفتاری، دیگر آزاری، بی نظمی و خودمحوری دور خواهد ماند

آیا الفبای تربیت کودک را می دانید؟
اگرچه امروزه شروع هر کاری، نیازمند داشتن حدی از تخصص و مدرک است، اما فرزند پروری به عنوان سخت ترین و حساس ترین امر، مدرک خاصی را نمی طلبد.

همین مساله باعث شده است تا تعداد زیادی از افراد، بدون توجه به مهارت های خود اقدام به فرزند آوری کنند و به دلیل بی مهارتی و نداشتن سواد تربیتی کافی، در تربیت کودک کلافه شده و در اغلب موارد او را مقصر بدانند.

باتوجه به جدیدترین اصول تربیتی کودک،اگر از اصول     گانه ی زیر آگاه باشید و در عمل به رعایت آن ها بپردازید.

می توانید اطمینان داشته باشید که مسیر تربیتی کودک به خوبی طی خواهد شد و بحران های رشدی را یکی پس از دیگری با موفقیت طی خواهید کرد.

۱)تنبیه ممنوع
آیا شما نیز از ان دسته والدینی هستید که اعتقاد دارید، تنبیه، کودک را حرف شنو و مطیع می کند؟

به عنوان متخصص امر فرزند پروری لازم است این باور نخ نما شده را برای همیشه از ذهن تان بیرون کنم.

در حقیقت تنبیه مانند آتش زیر خاکستر عمل می کند.

کودک تنبیه شده صرفا در حضور پدر یا مادر تنبیه کننده رفتار مورد انتظار را نشان می دهد و بلافاصله پس از غیبت آن ها، رفتارهای قانون شکنانه را آغاز می کند.

بر اساس اصول تغییر و اصلاح رفتار، بزرگ ترین ضرر تنبیه، مخدوش کردن “ارتباط” شما با فرزندتان است.

اگر رابطه را به عنوان مهم ترین کلید فرزندپروری در نظر بگیریم، از دست دادن آن می تواند مسیر تربیت فرزندتان را روز به روز سخت تر و مبهم تر کند.

بنابراین لازم است به عنوان اولین اصل، تنبیه را برای همیشه فراموش کنید و به دنبال راه حلی به جز آن باشید.جدیدترین روش های روانشناسی کودک

۲) از تشویق به درستی استفاده کنید
برخی از والدین که از اثرات ویرانگر تنبیه آگاه شده اند، آن را از عادت های رفتاری خود حذف کرده اند اما برای کوچک ترین کاری کودک را تشویق می کنند.

این دسته از والدین کودک را مانند رباتی فرض می کنند که باید برای هر حرکتی تشویق شود و این باور منجر به فرسودگی آن ها در امر فرزند پروری خواهد شد.

والدین معتقد به تشویق، گاهی تا حدی از این ابزار استفاده می کنند که کودک به طور کلی نسبت به هرگونه تشویق مادی و غیرمادی مقاوم می شود و هیچ چیز برایش جذابیتی نخواهد داشت.

جدیدترین اصول تربیت فرزند در حال ترویج این اعتقاد هستند که تشویق نیز دارای اصول مخصوص به خود است.

به عنوان مثال ممکن است مادری را دیده باشید که به فرزندش می گوید ” اگر غذاتو خوب بخوری، برات فلان عروسک رو می گیرم”.

مادر ممکن است چنین استدلال کند که من در حال به کاربردن اصول تشویق هستم در حالی که سخت در اشتباه است.

کودکی که غذایش را به خوبی بخورد، از پیامد طبیعی ان که احساس سیری است، لذت خواهد برد، بنابراین استفاده از تشویق های بیرونی مانند شکلات و عروسک و …

نه تنها بی فایده است بلکه بسیار مخرب خواهد بود  و کودکی لجباز، روشه گیر و زورگو به بار می آورد.

به یادداشته باشید که تشویق نیز می تواند به اندازه ی تنبیه، مخرب باشد مگر آنکه از آن به درستی استفاده کنید.

منبع:کانون مشاوران ایران-با کودک سه ساله ام چگونه برخورد کنم؟
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

کودکان و والدینی که از هر نظر کامل باشند، وجود ندارند و ما تا به حال والدینی را که دست کم گاهی نسبت به توانایی‌ها و آگاهی‌های خودشان به عنوان مادر یا پدر شک نداشته باشند، ملاقات نکرده‌ایم. کودکان، همیشه آن‌طور که والدین می‌خواهند، رفتار نمی‌کنند و وقتی والدین احساس می‌کنند که نمی‌توانند عادات و رفتار فرزندان خود را تغییر دهند، درمانده و آشفته می‌شوند و اعتماد به نفس خود را از دست می‌دهند.

اگرچه والدین امروزی، از نظر تحصیلات و اطلاعات، در تاریخ نمونه‌اند، ولی هنوز پرسش‌های بسیاری وجود دارد. وقتی کارولین در مورد این که برای رفتن به مدرسه چه بپوشد، پانزده بار نظرش را تغییر می‌دهد و مثل همیشه از سرویس مدرسه جا می‌ماند، شما به عنوان پدر یا مادرش چه باید بکنید؟

بهبود رفتار کودک با کمک مشاور خوب
پیش از هر اقدامی باید رفتارهایی را که می‌خواهید تغییر دهید، دقیقا مشخص کنید. این که به یک کودک برچسب شیطان، وحشی، لجباز یا حرف‌نشنو بزنیم، کمکی به حل مسأله نخواهد کرد؛ زیرا این برچسب‌ها کلی و مبهم‌اند و شما نمی‌توانید چیزی بدین مبهمی را عوض کنید. پس به‌طور اختصاصی عمل کنید، از احساسات مایه نگذارید، مشکل را تشریح کرده، آن را از سایر موارد جدا کنید. دقیقا به چه علت فرزند شما دست به رفتار ناپسند می‌زند؛ یا از انجام کاری طفره می‌رود؟

از سوی دیگر، چیزی که شما از او می‌خواهید، دقیقا چیست؟ کاری که کودکتان انجام می‌دهد و شما را عصبانی می‌کند، به دقت زیرنر بگیرید. اگر فکر می‌کنید که لوسی هرگز کاری را که شروع می‌کند به پایان نمی‌رساند، تجزیه و تحلیل کنید که او چه رفتاری می‌کند که شما به ناچار این‌طور فکر می‌کنید. رفتار را به بخش‌های کوچک‌تری تقسیم کنید: لوسی تکالیفش را تمام نمی‌کند و هرگز لباس‌هایش را مرتب نمی‌کند.

شما نمی‌توانید بگویید که او هیچ وقت کارهایش را درست انجام نمی‌دهد، ولی می‌توانید کوشش کنید مشکلی را که در مورد تکالیف و لباس‌هایش دارد حل و رفع کنید.

یک تکه کاغذ بردارید و آن را از طول به دو بخش تقسیم کنید. در بالای یکی از بخش‌ها بنویسید به ندرت و در بالای بخش دیگر بنویسید اغلب. در ستون اول، رفتارها یا عادت‌های خاصی را که دوست دارید کودکتان کم‌تر آنها را انجام دهد، بنویسید و در مقابل آن (در ستون دوم) رفتاری را بنویسید که دوست دارید فرزندتان آنها را در بیشتر مواقع انجام دهد.

در هر زمان بر روی یک مشکل تمرکز کنید
وقتی مواردی از رفتار کودکتان را که می‌خواهید تغییر دهید، دقیقا مشخص کردید، ممکن است وسوسه شوید همه مواردی را که در جدول نوشته‌اید با هم تغییر دهید. اما در برابر این احساس مقاومت کنید و ابتدا یک مشکل را در نظر بگیرید، آن را حل کنید و سپس به مورد بعدی بپردازید. ما به والدینی که با فهرست رفتارهای ناشایست کودکشان پیش ما می‌آیند کمک می‌کنیم تا موارد را برحسب اهمیت بنویسیند.

سپس یکی از آنها را که لزوما مهم‌ترین مشکل نیست، برای کار انتخاب می‌کنیم. وقتی شما می‌خواهید اولین مورد را برای شروع انتخاب کنید، ممکن است یک رفتار سخت یا رفتاری را که بیش از بقیه شما را آزار می‌دهد انتخاب کنید. این بد نیست. ولی گاهی بهتر است کار را با یک مشکل کم اهمیت‌تر که سریع‌تر حل می‌شود، آغاز کنید، تا در شروع احساس موفقیت کنید.

در هفته‌ها یا ماه‌های بعد، همان‌طور که به سمت پایین فهرستی که تهیه کرده‌اید پیش می‌روید، احتمالا احساس می‌کنید که اولویت‌های شما در فهرست در حال تغییرند. مشکلات جدیدی ایجاد و موارد قبلی ناپدید شده‌اند یا به نظر کم اهمیت‌تر می‌آیند. هر تغییر، یک تاثیر کلی بر رفتار فرزندتان خواهد داشت و روند بهبود را تسریع خواهد کرد. هر تغییر به منزله گامی است که در مسیر تربیت فرزند خود برمی‌دارید. رفته رفته الگوهای قدیمی عوض خواهند شد و خواهید دید که شما و فرزندتان خیلی زود احساس بهتری نسبت به خود و یکدیگر پیدا خواهید کرد.

به کودکان سخت نگیرید
معمولا مشکلات یک کودک یک شبه حل نمی‌شود. تغییرات در کودکان و همچنین افراد بالغ به آرامی و مرحله به مرحله ایجاد می‌شوند. اگر کودکی که قبلا به هیچ وجه پیانو تمرین نمی‌کرد، حالا روزی ده دقیقه تمرین می‌کند، راضی باشید و این رضایت را نشان دهید. زیرا این نشانه یک پیشرفت واقعی است. فرزند شما به تدریج احساس خوبی نسبت به خودش پیدا خواهد کرد و تشویق خواهد شد که بیشتر تمرین کند.

اگر پسرتان قبلا برای رفتن به مدرسه دچار مشکل بوده دو سه روزی است که این مشکل برطرف شده است، انتظار نداشته باشید که قبل از خارج شدن از منزل رختخوابش را هم جمع کند. صبر کنید و حوصله به خرج دهید، آن هم به تدریج درست خواهد شد. برای هر دو شما این خیلی مفیدتر است که به جای مأیوس شدن از دست‌نیافتن به‌انتظارات بیش‌ازحد،از پیشرفت‌های کوچک‌وتدریجی خوشحال باشید.

هماهنگ و ثابت قدم باشید
موفقیت قطعی شما در تغییر رفتارهای فرزندتان نیازمند هماهنگی و ثابت قدمی است: در مورد چیزی که می‌گویید جدی باشید، چیزی را بگویید که منظوری از آن دارید و مطمئن شوید که هر دو یک چیز را می‌گویید. شما و همسرتان باید در مورد مشکل و راه‌حل، پیش از دست زدن به هر کاری، اتفاق‌نظر داشته باشید. به علاوه، اگر بتوانید با پرستار بچه، معلم‌ها، سایر اعضاء خانواده وهر فرد دیگری نیز که به‌طور منظم با کودک شما ارتباط دارد هماهنگی پیدا کنید، نتیجه کار شما بسیار بهتر خواهد بود.

همیشه یک راه‌حل را به اندازه کافی به کار ببرید تا فرصت دستیابی به نتیجه دلخواه را داشته باشید. طبق تجربه‌های ما، والدین خیلی زود خسته می‌شوند و بچه‌ها این را می‌دانند. اگر والدین مقاوم و استوار نباشند، بچه‌ها به خواسته‌های آنها احترام نمی‌گذارند و خود را موظف به انجام آنها نمی‌دانند. چون مطمئن هستند که با کمی گریه و اندکی سماجت به هدفشان می‌رسند.

وقتی شما تصمیم خود را در مورد این که چگونه با یک مشکل روبه‌رو شوید گرفتید، تردید به خرج ندهید. برای مثال اگر تصمیم گرفته‌اید که از نادیده گرفتن سنجیده استفاده کنید، وقتی فرزند شما در سوپر مارکت، برای مشکلات گریه می‌کند، اگر پس از چند دقیقه نتوانید در برابر گریه، التماس یا نگاه‌هیا شماتت‌بار دوستتان که با شما به خرید آمده است بایستید و در نتیجه تسلیم شوید، نه تنها مشکل را حل نکرده‌اید بلکه در واقع آن را تقویت نیز کرده‌اید.

برای کمک کردن به خود در ثابت قدم بودن، تغییرات را اندازه بگیرید و ثبت کنید. در اغلب موارد، این تغییرات به آن اندازه که شما انتظار دارید آشکار نیستند، ولی به هر حال وجود دارند. اگر کودک شما بدخلقی می‌کند، تعداد و فواصل زمانی بدخلقی‌ها را بررسی و آنها را ثبت کنید. ما این‌طور فکر می‌کنیم که پس از چند روز پایداری در استفاده از یک روش، از کمتر شدن عصبانیت فرزندتان متعجب خواهید شد. وقتی شما دریابید که در حال پیشرفت هستید، ادامه دادن راه برایتان آسان‌تر خواهد بود. بررسی موارد ثبت شده از یک نظر دیگر هم اهمیت دارد و آن این که اگر راه‌حل انتخاب شده در مورد شما پاسخ نمی‌دهد، یکی دیگر از روش‌های پیشنهادی را به کار ببندید.

با دید مثبت نگاه کنید
سعی کنید رفتار عمومی فرزندتان را با دید مثبت نگاه کنید. بجز رفتارهایی که شما را آزرده و مأیوس می‌کنند، از همه رفتارهای او ناراضی نیستید. پس در حالی که روی یک رفتار ناپسند او کار می‌کنید و در حال اصلاح آن هستید، به او اطمینان دهید که دوستش دارید و به او احترام می‌گذارید. اگر جانی در رستوران شلوغ می‌کند و سپس ساکت می‌شود، به او بگویید که شما رفتار اخیرش را می‌پسندید. یک نظر مثبت بسیار بیشتر از خیل انتقادات موثر واقع می‌شود. هرگز تحسین را به خصوص در مورد کودکان، کم‌ارزش نپندارید. کودکان در هر مرحله سنی که باشند، تمایل شدیدی دارند که والدینشان آنها را بپسندند. (اگرچه ما آنها را می‌پذیریم اما گاهی درک آن برای کودکان مشکل است)

بگذارید بچه‌ها بدانند منتظر چه باید باشند
پس از آن که رفتاری را که می‌خواهید تغییر دهید، انتخاب کردید و همین‌طور راهبرد (استراتژی) یا راه‌حل‌هایی را که ما پیشنهاد کرده‌ایم برگزیدید، دنبال یک موقعیت مناسب باشید تا به کودک توضیح دهید چه اتفاقی قرار است بیفتد. با دیدی مثبت به قضیه بنگرید و آن را به سادگی تشریح کنید. هدف‌هایتان را با کلمات ساده‌ای که کودک به راحتی آنها را می‌فهمد، توضیح دهید. اغلبِ والدین، با زبان بزرگسالان با کودکانشان صحبت می‌کنند؛

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی ایران-مشاور کودک خوب:مراحل تغییر دادن رفتار کودکان
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

وقتی والدین به خاطر مشکلاتی که در مواجهه با رفتار کودک خود دارند، با ما مشورت می‌کنند، اغلب آنقدر درمانده‌اند که حتی نکته مثبتی هم برای گفتن ندارند. آنها شخصیت کودک را با کلماتی نظیر: لجباز، تنبیل و خودخواه توصیف می‌کنند. این یک حلقه معیوب است و راه به جایی نمی‌برد. تغییر دادن شخصیت به مراتب از تغییر دادن رفتار مشکل‌تر است. وقتی برای تغییر دادن رفتار کودک تلاش می‌کنید، احتمال موفقیت شما بیشتر است. به بچه نگویید، «چه دختر خوبی». زیرا این جمله بدین معناست که هدف، عبارت است از خوب بودن در تمام اوقات؛ مسلم است که این انتظار غیر ممکن است. به جای آن می‌توانید «من از طرز حرف زدنت با مایکل خوشم آمد». گفتن عبارت «پسر خوب» یا «دختر خوب» نمی‌تواند احساس مشخصی را به کودک القاء کند؛ مگر آن که کودک بتواند آن را با رفتارهای خویش ارتباط دهد؛ زیرا تصور هر کس از خود، بر پایه تصوری که از اعمالش دارد، استوار است.مشاوره کودک تلفنی

چگونه رفتار کودک را تحسین کنیم؟
موثرترین راه برای آموزش رفتار خوب، شکل دادن رفتار با تحسین است. این روش تربیتی، باید به‌طور مداوم مورد استفاده قرار گیرد تا رضایت شما را از رفتارهای جدید فرزندتان نشان دهد.

از تحسین‌های ویژه استفاده کنید
هدف از تحسین کردن، افزایش رفتارهای شایسته است پس شما باید بر رفتارهای خاصی که مورد قبولتان هستند، تاکید کنید. هرچه تحسین شما اختصاصی‌تر باشد، کودک درست بودن کارش را بهتر درک می‌کند و احتمال این که آن عمل را تکرار کند نیز بیشتر می‌شود. برای نمونه یک روز صبح متوجه می‌شوید که فرزندتان رختخوابش را مرتب کرده است، در همان حال نیز مشغول شانه زدن موهایش است. اگر به سادگی بگویید «از این که امروز صبح رختخوابت را جمع کردی خیلی خوشم اومد ممنونم.»

وقتی والدین برای یافتن نکته مثبتی در رفتار کودکشان دچار مشکل می‌شوند ما از آنان می‌خواهیم که از رفتارهای پسندیده کودکان خود یادداشتی تهیه کنند. ما والدینی را دیده‌ایم که فریاد می‌زدند: «هیچی برای نوشتن نبود!» اما بیشتر پدر و مادرها از مشاهده آن همه رفتارهای خوبی که نوشته بودند و از نقشی که از این یادداشت‌ها در یادگیری روش تحسین داشت، شگفت‌زده می‌شدند.

وقتی شما از این روش استفاده می‌کنید، در پایان هر روز، یادداشت‌ها را به کودکتان هم نشان دهید. این کار، روش خوبی برای صحبت کردن در مورد وقایع هر روز است و با این کار هر دو شما احساس خوبی خواهید داشت.

هر پیشرفتی را تحسین کنید
مراقب باشید تا به رفتارهای خوب کودکتان توجه کرده، آنها را تحسین کرده و بدین وسیله قدیم کوچک در جهت تربیت کودک بردارید. اگر به فرزند خردسالتان گفته‌اید که باید اسباب بازی‌هایش را پس از بازی کردن با آنها مرتب کند ولی او قبلا هیچ‌گاه این کار را انجام نداده است، پیشرفت‌های کوچک او را نیز ستایش کنید.

برای نمونه، دفعه اول به خاطر برداشتن یکی از اسباب بازی‌ها از کف اتاق و گذاشتن آن در کمد (در حالی که سه یا چهار تای دیگر را رها کرده است) از کودکتان تعریف کنید و به او آفرین بگویید: «چه کار خوبی کردی که کامیونت‌رو توی کمد اسباب بازی‌ها گذاشتی. بگذار کمکت کنم تا بقیه‌رو هم جمع کنی». دفعه بعد به خاطر جمع کردن دو قطعه از اسباب‌هایش از او تعریف کنید و همین‌طور ادامه دهید تا رفتار کودک اصلاح شود.

تصور کنید که فرنزد شما می‌خواهد همیشه مورد توجه باشد و تا وسط حرف شما نپرد نمی‌گذارد که مکالمه تلفنی خود را تمام کنید. بار اول که سی ثانیه منتظر شد، صحبت کردن را متوقف کنید و به خاطر این کارش از او تشکر کنید و قبل از آن که دوباره شروع به صحبت کنید، جوابش را بدهید. در فرصت مناسب بعدی برای زمان طولانی‌تری صبر کنید و سپس جوابش را بدهید. در واقع با این کار انتظار را در او شکل دهید. شاید مجبور باشید که کارتان را با توقعات کمتری آغاز کنید تا به هدفتان برسید.

هنگامی که رفتار جدیدی تثبیت شده است، برای حفظ آن به تحسین کمتری نیاز داریم و لازم نیست کودک در مورد آن رفتار به خصوص به‌طور مداوم تمجید شود. در عوض، به‌طور اتفاقی این کار را انجام دهید؛ مثلا هر پنج یا ده باری که کودک آن را انجام می‌دهد، از او تعریف کنید. این روش برای تقویت رفتار مزبور کافی است و به زودی برای هر دوی شما طبیعی خواهد شد. توجه داشته باشید که در مورد هر رفتاری ستایش را هرگز به‌طور کامل متوقف نکنید.

به‌طور مناسب و مقتضی تحسین کنید
برای دریافت پاسخ‌های بهتر، نوع تحسین را با سن و اخلاق کودک متناسب کنید. برای نمونه در آغوش گرفتن، بوسیدن و دیگر نشانه‌های عملی محبت همراه با کلمات مهرآمیز، برای کودکان خردسال موثرند. اما در مورد کودکان بزرگ‌تر بهتر آن است که از پیام‌های سری استفاده کنیم. زیرا این کودکان بیشتر دوست دارند به‌طور خصوصی تشویق شوند. برای نمونه، می‌توانید با یک چشمک یا اشاره دست نشان دهید که به عمل خوبش توجه کرده‌اید. بعدا می‌توانید در مورد رفتار پسندیده‌اش، با یکدیگر صحبت کنید.

بیشتر کودکان بزرگ‌تر با لحن آمیخته با شوخی را به تعریف و تمجید مستقیم ترجیح می‌دهند. گفتن این جمله که «عجب مستخدم با سلیقه‌ای اینجا بوده است!» پاسخ بهتری را در یک کودک دوازده ساله برمی‌انگیزد تا این جمله که «واقعا رختخوابت را خیلی خوب مرتب کرده‌ای».

به نظر ما باید در مورد واکنش‌های فرزندتان نسبت به تحسین، قضاوت کنید تا ببینید به هدف زده‌اید یا خیر. اگر کودک تعریف‌های شما را نادیده می‌گیرد، ولی بعدا آن رفتار خوب را تکرار می‌کند، درمی‌یابید که ستایش موثر بوده است.

توجه: به خاطر داشته باشید که جملات تکراری خسته کننده می‌شوند. عبارات مشابهی که پشت سر هم استفاده می‌شوند، تاثیر خود را از دست می‌دهند؛ خلاق باشید. گاهی بهتر است یک یادداشت زیر بالش یا در کیف فرزندتان بگذارید و در آن از یک رفتار ناپسندش به‌طور خاص شکایت کنید. یا اجازه دهید در حالی که با عصبانیت در مورد اعمال نادرستش با یک دوست صحبت می‌کنید، به‌طور تصادفی حرف‌های شما را بشنود.

برای تقویت اثرات تحسین می‌توانید یک جایزه را نیز با آن همراه کنید. به کودک بگویید که از کدام کارش خوشحال شده‌اید و به او وعده یک هدیه کوچک بدهید، ولی هدیه دادن را برای زمان‌های خاص بگذارید تا همیشه منتظر آن نباشد.

بلافاصله کودک را تحسین کنید
تحسین کردن به خصوصی در مورد کودکان خردسال وقتی موثرتر است که بدون معطلی صورت گیرد. نگذارید تا بین رفتار پسندیده او و پاسخ شما فاصله زیادی بیفتد، اگرچه کودکان بزرگ‌تر قادرند این فاصله زمانی را درک کنند.

معمولا فاصله بین عمل کودک و واکنش ما می‌تواند با یک اشاره کوچک به موضوع پُر شود. سپس در یادداشت روزانه رفتارهای خوب نوشته شود. وقتی این یادداشت را به او نشان می‌دهید، چیزی هم به عنوان تحسین بگویید. مثلا بگویید: «وقتی می‌بینم به خواهرت هم کاغذ نقاشی می‌دی، خیلی خوشحال می‌شم». البته لازم نیست که در یادداشتتان توضیحات کاملی بنویسید، بلکه رفته رفته عادت می‌کنید علامتی بگذارید که فقط برای خودتان معنی داشته باشد.

تحسین را با علاقه بی‌قید و شرط بیامیزید
در مواردی که کودک فقط هنگام تحسین شدن مورد توجه والدینش قرار می‌گیرد، به تدریج نسبت به آن احساس نیاز می‌کند. برخی از والدین نگران آنند که مبادا کودکشان فقط هنگامی که مورد توجه قرار می‌گیرند و تشویق می‌شوند، خوب رفتار کنند. برای رفع این مشکل، بهترین کار این است که پس از جا افتادن یک رفتار جدید رفته رفته از میزان تعریف و تمجید بکاهیم و آن را به‌طور موردی انجام دهیم. زیرا هر وقت کودک عملی شایسته انجام می‌دهد، والدینش برای تشویق کردن او حضور دارند.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی ایران-مشاوره کودکان تلفنی:تحسین رفتار کودک
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

اگر تصمیم گرفتید که در مورد یک رفتار کودک از روش نادیده گرفتن استفاده کنید، به هیچ وجه به آن واکنش نشان ندهید، چه زبانی و چه غیر زبانی. وقتی در حال انجام آن رفتار است، با حرکات صورت به او اشاره نکرده، حتبی نگاهش هم نکنید. وانمود کنید که مشغول انجام کاری هستید و اتاق را ترک کنید. اگر نمی‌توانید از اتاق بیرون بروید، رویتان را به سمت دیگری برگردانید و تا وقتی که کودک به عملش ادامه می‌دهد، شما نیز این روش را ادامه دهید.

این روش بدین معنا نیست که با او به سردی رفتار می‌کنید، بلکه این خود نوعی توجه است. به او لبخند نزنید. زیرا این عمل شما، او را جسورتر نیز خواهد کرد. فقط آن قدر به کارتان مشغول شوید که به نظر آید به هیچ چیزی در اطرافتان توجه ندارید. یک پسر کوچک هنگامی که مقدار بیشتری از غذای مورد علاقه‌اش را می‌خواهد، عادت دارد که سرش را داخل بشقابش فرو کند و جیغ بکشد.

والدینش آموخته‌اند که با یکدیگر حرف بزنند و مثلا در مورد گرد و خاک روی شمعدان‌ها یا رومیزی صحبت کنند و به این ترتیب گریه کردنش را نادیده بگیرند. در نهایت، وقتی کودک خردسال می‌فهمد که ممکن نیست بتواند از آن غذای به خصوص بیشتر بخورد، قاشقش را برمی‌دارد و به خوردن چیز دیگری مشغول می‌شود.

رفتار عجیب کودک و مشاوره تلفنی فوری
هر تلاشی را برای جلب توجه به عنوان علامتی از پیشرفت در نظر بگیرید و کوشش خود را برای بی‌توجه نشان دادن به آن دو برابر کنید. رادیو را روشن کنید، نگاهی به پنجره بیندازید، در مورد کارهای روزانه با خودتان صحبت کنید. همه این‌ها راه‌هایی موثر برای تداوم بی‌توجهی هستند.

انتظار داشته باشید تا رفتارها قبل از بهتر شدن، بدتر شوند

وقتی برای اولین بار اقدام به نادیده گرفتن یک رفتار ناشایست می‌کنید، کودک شما تمام سعی‌اش را می‌کند تا توجهی را که قبا جلب می‌کرده، دوباره به‌دست آورد. او از هر نظر بر شدت رفتارش می‌افزاید تا آنجا که مطمئن شود از شما پایخ دریافت خواهد کرد. ولی شما نباید تسلیم شوید. نگذارید حس کند که می‌تواند با رفتار احمقانه‌اش مثل گذشته شما را به تسلیم وادارد.

سعی کنید دفعات و مدت زمانی را که رفتار مزبور رخ می‌دهد، در نظر بگیرید تا بتوانید از پیشرفت در کار آگاه شوید. اگرچه ممکن است این‌طور به نظر آید که کودک قصد دارد تا ابد بدخلقی و نق‌نق کند، اما وقتی طول مدت آنها را اندازه بگیرید، می‌بینید که بیش از چند دقیقه نمی‌پایند.

پس از چند روز متوجه می‌شوید که ابتدا دفعات بروز رفتار زننده کودکتان افزایش می‌یابد، اما به تدریج از آن کاسته می‌شود و در نهایت از بین می‌رود. وقتی متوجه می‌شوید که فرزند خردسالتان دیروز به خاطر آب نبات ده دقیقه گریه کرد، اما امروز هشت دقیقه، تشویق می‌شوید تا رویه را ادامه دهید. پاسخ «نه» شما به گریه یک کودک به خاطر شیرینی، فقط برای مدت کوتاهی برایش خاطره می‌شود و پس از مدتی آن را فراموش می‌کند.

پس این نکته را در ذهن داشته باشید که هرچه ثابت قدم‌تر باشید و بی‌توجهی کامل‌تری نسبت به رفتار هدف داشته باشید، آن رفتار در زمان کوتاه‌تری فروکش خواهد کرد.

رفتارهای مطلوب را تقویت کنید
می‌توانید برای سرعت بخشیدن در اصلاح رفتارهای نامطلوب، رفتارهای مطلوب را با تعریف و تمجید و جوایز تقویت کنید. برای نمونه، پس از آن که کودکتان گریه‌اش را قطع کرد و مشغول برداشتن اسباب بازی‌هایش شد، بدون معطلی به خاطر این رفتارش او را تحسین کنید و به او نزدیک‌تر شوید و نشان دهید که مجذوب کارش شده‌اید. اگر گریه و بهانه‌گیری دوباره شروع شد به آن توجهی نکنید تا دوباره قطع شود.

اگر کودک با غذایش بازی می‌کند و شما آن را نادیده می‌گیرید، وقتی بازی را تمام می‌کند و چنگالش را به دست می‌گیرد، واکنش نشان دهید. به او بگویید که از نحوه غذا خوردنش خوشتان می‌آید.

گاهی می‌توانید در حضور کودک مختلف، از رفتار مثبت کودک دیگر ستایش کنید. این کار ممکن است به تقلید کودک مختلف از کودک خوش اخلاق بینجامد. برای نمونه، خانم خانه‌داری را در نظر بگیرید که یکی از فرزندانش مرتبا از میز غذاخوری بالا و پایین می‌رود، در حالی که فرزند خردسال دیگرش، خیلی مودب روی صندلی‌اش نشسته است. مل صحیح این است که در حالی که وانمود می‌کنید از بالا و پایین رفتن آن کودک خبر ندارید، کودک دیگر را به خاطر رفتار شایسته‌اش تشویق کنید. یک احتیاط! اگر این رویه، رفتار نامطلوب را تشدید کرد، دست نگه دارید! اما آن را به خاطر داشته باشید. زیرا این روش، بالاخره در موقعیت دیگری جواب خواهد داد.

روش حل مشکل رفتار کودک
چگونه از روش «سوزن گرامافون گیر کرده» استفاده کنیم سعی نکنید که همیشه برای کودکی که جواب منفی شما را نمی‌پذیرد، دلیل بیاورید. این کودک آموخته است که با سماجت و پافشاری می‌توان به نتیجه دلخواه رسید، بنابراین، آن قدر ادامه می‌دهد تا شما را تسلیم کند. این جمله او که «چرا نمی‌تونم برم بیرون؟» آن قدر تکرار می‌شود که سرسام می‌گیرد. به خصوص پس از آن که چندین بار دلیلش را برایش توضیح دادید.

عصبانی نشوید! زیرا عصبانیت اغلب به احساس تقصیر می‌انجامد تا موفقیت، به علاوه، هیچ‌گاه نیز تسلیم نشوید. اگر روش نادیده گرفتن را دوست ندارید یا در استفاده از آن گیر کرده‌اید، از روش سوزن گرامافون‌گیر کرده استفاده کنید. ااس این روش آن است که در برابر خواست‌های کودک، رفتاری مانند خودش ولی از نوع بزرگسالان داشته باشید.

برای نمونه، برایان را در نظر بگیرید؛ او برای یک خوراکی درست قبل از شام، در حال بهانه گرفتن است. شما فکر می‌کنید آن قدر که وانمود می‌کند گرسنه نیست و می‌خواهید که شامش را بخورد. اول علت تصمیمتان را به دقت برایش توضیح دهید، اما فقط یک بار. بعد اگر به دلایل شما توجه نکرد و بهانه گرفتن را از سر گرفت، همان توضیح را منتهی به‌طور خلاصه تکرار کنید، «قبل از شام خوراکی نمی‌شه!»

اهمیتی ندارد که بهانه‌های برایان چقدر تکرار می‌شود، فقط بگویید، «قبل از شام خوراکی نمی‌شه» این روش به خصوص زمانی بیشترین تاثیر را دارد که به نظر آید کم‌ترین توجهی به بهانه‌های کودک ندارید. این کار را ادامه دهید و جمله مزبور را پس از هر درخواست با آواز زمزمه کنید.

منبع:مرکز مشاوره-مشاوره تلفنی کودکان:عدم توجه به رفتار کودک در موارد خاص
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب یکی از چالش های اصلی والدین می باشد. به عنوان بزرگسال، انتظار داریم که فرزندانمان به ما احترام بگذارند علاوه بر این جامعه نیز از کودکان انتظار دارد که محترمانه رفتار کنند.

به عبارت دیگر بسیاری از حرف های ما از این باور قدیمی ناشی می‌شود که نوجوانان باید مطیع، ساکت باشند و همانطور که والدینشان می‌گویند عمل کنند. با این حال، هرکسی که بیش از یک ساعت در اطراف نوجوان باشد می‌داند که اغلب اینطور نیست. بنابراین سوال اصلی این است که:

چگونه می‌توانیم انتظاراتمان از احترام با نیاز فرزندمان به استقلال تطبیق دهیم؟

رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب
چرا نوجوان پرخاشگری می کند؟
دلایل متعددی وجود دارد که ممکن است نوجوان بی احترامی کند.

در ابتدا ممکن است متوجه نشود که این رفتار بی احترامی است. به عنوان مثال، زیر سوال بردن تصمیم والدین ممکن است بزرگسال را ناراحت کند اما برای کودک، ممکن است به سادگی راهی برای برآورده کردن نیازهای او باشد.

دلیل دیگر می تواند این باشد که کودک در لحظه عمل می کند بنابراین بر روی دستیابی به آنچه می خواهد تمرکز کرده و به این واقعیت توجه نمی کند که رفتار او در واقع نتیجه معکوس دارد و مشکل بزرگ تری را ایجاد می کند.

برخی دیگر از بچه‌ها در مدیریت استرس و احساساتی که در مواجهه با محدودیت «نه» ایجاد می شود، مشکل دارند و نمی‌توانند آن را مدیریت کنند. نوجوانی و هورمون‌ها هم خود وضعیت را دشوار تر می کنند و باعث می شوند که احساسات و تحریک‌پذیری به سرعت تشدید شوند.

موارد زیر در ایجاد و تشدید پرخاشگری نوجوان نقش زیادی دارند:

رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب- عزت نفس پایین
قربانی قلدری یا فشار مداوم و ناسالم همسالان

تعارض درون خانواده
رویداد آسیب زا
مرگ یکی از عزیزان
مسائل مربوط به فرزندخواندگی
سوء مصرف مواد
طلاق
تجاوز
غم و اندوه
رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب
رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب
۱٫ تصمیم بگیرید که کدام رفتارها باید مورد توجه قرار گیرند.
اکثر نوجوانان حداقل چند بار در زندگی رفتارهای پرخاشگرانه را نشان داده اند. ولی برخی از رفتارها را می توان جدی نگرفت و رها کرد.

به جای چیزهای کوچک بر روی مسائل بزرگ‌تر بی‌احترامی تمرکز کنید (مانند فریاد زدن، فحش دادن، به هم کوبیدن درها، فریاد زدن «از شما متنفرم») به عنوان والد این شما هستید که باید انتخاب کنید چه رفتارهایی مهم تر هستند و روی آن ها کار کنید.

سعی نکنید تمام رفتارهای فرزند خود را تغییر دهید زیرا این کار باعث استرس و مقاومت شدید فرزندتان می شود.

۲٫ مسئولیت بی احترامی به فرزندتان را به عهده نگیرید.
یکی از دلایلی که  نوجوان پرخاشگر و بی ادب ما را اذیت می کند این است که اغلب احساس می کنیم این بازتابی از عدم تربیت ماست.

در اکثر مواقع فرزندان فکر می کنند که اگر فرزندم اینگونه رفتار کند، دیگران فکر می کنند من چه نوع پدر و مادری هستم؟ با دقت به یاد داشته باشید که رفتار فرزندتان بازتابی از اوست نه شما.

رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب
ژانویه 24, 2023
۱۵ رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب
۴٫ برای فرزندتان تعریف کنید که بی احترامی چیست.
با کودک خود در مورد اینکه کدام رفتار محترمانه است و کدام رفتار غیر قابل احترام صحبت کنید. ما اغلب از فرزندانمان انتظار داریم که همه چیز را بداند بدون اینکه به او بگوییم.

در واقع باید به آن ها بگویید «وقتی سر من فریاد می زنید، این بی احترامی است.» تصور نکنید که فقط به این دلیل که فرزند شما به سنین نوجوانی رسیده است همه چیز را درک می کند و دیگر نیازی نیست به او بگویید.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-۱۵ رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

جملاتی که نباید به کودکان گفت کمک می کند که با فرزندان خود رابطه بهتری داشته باشید.

شاید فرزندانتان زیاد با شما ارتباط برقرار نمی کنند و بیشتر وقت خود را در اتاق خود می گذرانند و به گوشی هوشمند یا رایانه خود می چسبد. می خواهید دلیل آن را بدانید؟

جملاتی که نباید به کودکان گفت
این به خاطر نحوه صحبت والدینشان با آن هاست.  بنابراین در اینجا لیستی از ۱۵ چیز که والدین باید به فرزندان خود نگویند آورده شده است:

۱.«تو همیشه…» یا «تو هرگز…»
آیا تا به حال یکی از موارد زیر را به فرزندان خود گفته اید، این جملاتی که نباید به کودکان گفت بسیار مهم می باشد بنابراین از گفتن آن ها خودداری کنید:

«تو همیشه دیر از خواب بیدار می شوی.»
«تو همیشه راه آسان را انتخاب می کنی.»
«تو همیشه در مدرسه دچار مشکل می شوی.»
«تو هرگز تکالیف خود را به موقع انجام نمی دهی.»
«تو هیچ وقت کارهایت را به موقع انجام نمی دهی.»
«تو هرگز لباس های خود را در سبد لباسشویی قرار نمی دهی.»
وقتی از جملاتی که نباید به کودکان گفت مانند “تو همیشه…” یا “تو هرگز…” استفاده می کنی، فرزندانت حالت تدافعی پیدا می کنند و مکالمه را به بحث تبدیل می کنید.

از این گذشته حتما مواردی وجود دارد که تکالیف خود را به موقع انجام می دهد به جای اینکه آن ها را سرزنش کنید وقتی کار خود را درست انجام می دهند از آن ها قدردانی کنید.

بنابراین روش زیر را امتحان کنید.

مواردی را بیان کنید که فرزندان شما نمی توانند آن ها را رد کنند. برای مثال، به فرزندتان بگویید: «در هفته گذشته، سه بار، نیم ساعت دیر بیدار شدی و این باعث شد دیر به مدرسه برسی بنابراین بهتراست که در مورد آن صحبت کنید.»


جملاتی که نباید به کودکان گفت
 

۲. از کار خودت خجالت بکش
به عنوان والد، هدف این نیست که فرزندانتان را برای رفتارشان مقصر بدانید. بلکه هدف تربیت آن ها برای رعایت ارزش و قانون می باشد.

به جای گفتن اینکه باید برای کاری که انجام داده است او را خجالت زده کنید بهتر است که در مورد رفتارش با او صحبت کنید.

۳. “کار خوب!”
مطالعات نشان می دهد که در روابط سالم، نسبت نظرات مثبت به نظرات منفی تقریباً ۱ به ۶ می باشد.

اما متاسفانه در بسیاری از خانواده ها این نسبت برعکس می باشد. این بدین معنی است که نظرات منفی بسیار بیشتر از نظرات مثبت است و جملاتی که نباید به کودکان گفت بیش از اندازه به کار می رود. به این ترتیب، محیط خانه متشنج و گاهی پر از دعوا و درگیری می باشد. پس بهتر است هر چند وقت یکبار از فرزندان خود تمجید کنید.

برای اینکه ستایش معنادار باشد، باید چیز مشخصی تعیین کنید و برای آن از او قدردانی کنید.

منبع:کانون مشاوران ایران-جملاتی که نباید به کودکان گفت| ۲۵ چیزی که آینده کودک را تباه می کند
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

رفتار با فرزند نوجوان تکنیک های خاص خود را دارد، داشتن فرزند نوجوان می تواند یکی از دردسرهای عجیب و غریب در زندگی هر پدر و مادری باشد.

در دوره نوجوانی شما با فرزندی روبه رو هستید که تا چند روز پیش سر به راه و حرف شنوا بود ولی اکنون به فردی سرکش و گستاخ تبدیل شده است که انتظارات نابجایی دارد و امان تان را بریده است.

جالب است بدانید که این توصیف شکایت رایج بسیاری از پدر و مادر هاست و خبر از آن می دهد که دوران نوجوانی با ویژگی های مشخص می شود که نیاز به شناخت بیشتری دارند.

رفتار با فرزند نوجوان
به عنوان والدین بیش از هر چیز نیازمند آن هستید تا فرزند نوجوان تان را بیشتر بشناسید و بتوانید دنیا را از زوایه ی دید او مشاهده کنید.

استفاده از تکنیک های ارتباط با نوجوان به شما کمک می کند تا بتوانید ارتباط بهتری را شکل دهید و مدیریت رفتار با فرزند نوجوان را بیش از پیش به دست بگیرید.

۱‍. در ارتباط با نوجوان نیمه پر لیوان را ببینید.
این روزها بیشتر روابط والدین و نوجوانان تلاش برای تصحیح رفتارهای اشتباه نوجوان است. آن ها مدام توصیه می کنند نوجوانان شان بیشتر درس بخوانند یا تلاش می کنند عادت های به گمان خودشان اشتباه نوجوان ها را عوض کنند.

به زبان دیگر پدر و مادرها در ارتباط با نوجوان همیشه نیمه خالی لیوان را می بینند؛ مثلا شکست ها، نمرات بد، دوستان بد و بدرفتاری ها. در حالی که در کنار این موضوعات موفقیت ها و کارهای خوب نوجوان به راحتی نادیده گرفته می شود. دختربچه کارنامه اش را با کلی ذوق به مادر نشان می دهد و خوشحال است نمرات قابل قبول و خوبی دارد اما مادر به محض دیدن کارنامه به او می گوید« واقعا خجالت نکشیدی ادبیات به این آسانی نمره ات ۱۷ شده مگه از ریاضی سخت  تر بود یادته شب امتحان چند بار گفتم برو بخون گفتی بلدم اگه بلد بودی که الان نمره ات باید ۲۰ می شد»

چنین بازخورد های نا مهربانانه ای می تواند همه ی تلاش او برای امتحانات را زیر سوال ببرد و باعث شود نوجوان احساس کند که «هیچ کس مرا درک نمی کند.»

۲. از من استفاده کنید.
پیام هایی که با کلمه ی «تو» شروع می شوند، می توانند نوجوان را سرکوب کنند.

تو باید خجالت بکشی، این کار را متوقف کن، باید بهتر درس بخوانی، تو باید بهتر از این باشی و…

این ها نمونه ای از جملاتی هستند که پیامی توام با سرکوب و آزار و اذیت در بر دارند و باعث می شوند تا فرزند تان هرگز به حرف شما گوش ندهد.

این پیام ها را متوقف کرده و تلاش کنید تا عبارات تان را با ضمیر «من» آغاز کنید.

به عنوان مثال «من از اینکه نتیجه ی مورد نظرت در امتحان را به دست نیاوردی ناراحت شدم و به این فکر می کنم که چه چیزی باعث شد تلاشت به نتیجه نرسد؟”

به کار بردن پیام «من»  راه بهتری برای بیان موضوعات است.

در  این پیام ها تمرکز روی شماست، نه نوجوان. با به کار بردن این مهارت دیگر به نوجوان تان برچسب نمی زنید و او را سرزنش نمی کنید.

به عنوان مثال: وقتی تو تلفن نمی کنی، «من» احساس بدی پیدا می کنم، چون نمی دانم کجا هستی.

۳. رفتار نوجوانان امروزی، قوانینی مشخص وضع کنید 

بد دهنی و استفاده از الفاظ نامناسب یکی دیگر از مشخصه های نوجوانان است.

باتوجه به رفتار با فرزند نوجوان و نوع برخوردش قانون وضع کنید. به عنوان مثال ممکن است بگویید «در خانواده ما با دیگران با احترام صحبت می کنیم، ما به دیگران برچسب نمی زنیم و از الفاظ نامناسب استفاده نمی کنیم.» درگیر کردن فرزند در قانون گذاری سبب می شود تا در مواقعی که مورد نیاز است به او یادآوری کنید که خودش در قانون گذاری سهیم بوده است.

بر رفتار نوجوان خود و احساسی که در مورد آن دارید تمرکز کنید. از هرگونه اظهار نظر در مورد شخصیت فرزند خود بپرهیزید. به جای اینکه بگویید “تو خیلی بی ادبی” این جمله را امتحان کنید که ” وقتی با من اینطوری حرف می زنی ناراحت می شم” برخی مواقع نیز می توانید احساس خود را به صورت مستقیم بروز دهید «من الان از دست تو عصبانی هستم».

عواقب رفتارهای ناپسند را برایش مشخص کنید و آن ها را اجرا نمایید، اما مراقب باشید خیلی قانون نگذارید. بسیاری از مواقع می توانید برای بی احترامی ها یا استفاده از الفاظ نامناسب این عواقب را عملی کنید.

نکته بسیار مهم اینکه خود شما تلاش کنید تا به قوانین پایبند باشید.

۴. با صراحت تمام نه نگویید.

ممکن است یک نه محکم در ارتباط با کودک ۵ ساله تان خوب جواب دهد اما دنیای نوجوانان آن را بر نمی تابد.

مهم ترین عامل لجاجت نوجوان و تقویت انگیزه او در رسیدن به خواسته غیر منطقی، این است که حق انتخاب را از او بگیرید.

پس در برابر خواسته های غیرمنطقی نوجوان خود، بی درنگ «نه» نگویید.

بلکه با سردی بگویید؛ نظری ندارید و او خود باید انتخاب کند.

او بی درنگ می فهمد که با این خواسته اش موافق نیستید؛ ولی چون با صراحت مخالفت نکردید و حق انتخاب را به او دادید، به احتمال فراوان، همان چیزی را بر می گزیند که شما خواسته اید.

منبع:کانون مشاوران ایران-رفتار با فرزند نوجوان | ۱۱ تکنیک های ارتباط با نوجوان
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

راه های ارتباط موثر با والدین به صورت دسته بندی شده در زمینه تربیت کودک و نوجوان آورده شده است.

تربیت فرزند هرگز کار آسانی نیست، اما از طریق ارتباط کلامی والدین با فرزندان می توانید فرزند خود را طوری تربیت کنید که آینده فرزند خود را تضمین کنید. والدین فقط باید از کلمات یا زبانی استفاده کنند که با سن فرزندشان مناسب باشد و هرگز بر سر آن ها فریاد نزنید و کلمات مبتذل نگویید.

راه های ارتباط موثر با والدین
صبور بودن. این یک مورد مهمی است، صبور بودن یک نوع مزیت می باشد و از راه های ارتباط موثر با والدین می باشد.
گوش دادن. در حالیکه اکثر والدین بر این باورند که در حین صحبت کردن بچه هایشان به طور واقعی به حرفهایشان گوش می دهند، ولی شما به راحتی می توانید از طریق بیان کردن اظهارنظرهای کوتاه باعث شوید که فرزند شما اولویت های مدنظرتان را در نظر داشته باشد. …
شناخت.
همسانی.
همدلی یک وش برقراری صحیح ارتباط والدین با فرزندان
توانایی مربوط به بیان کردن دوست داشتن.
سختگیری نکردن.
انعطاف پذیری از راه های ارتباط موثر با والدین
به کودکتان یاد دهید که چگونه احساسات خودش را بروز دهد و آن را درک کند، وقتی فرزندتان احساسات خود را بیان می کند، بدون قضاوت به آنچه می گوید گوش داده و احساسات او را درک کنید.
اگر مطمئن نیستید که باید چه چیزی بگویید یا چگونه آن را بگویید، لازم نیست فوراً پاسخ دهید می توانید با مشاور مشورت کنید و سپس به او پاسخ دهید.
اهمیت ارتباط کلامی والدین با فرزندان چیست؟
ارتباط شامل انتقال اطلاعات از فردی به فرد دیگر است و می تواند شفاهی (غیرکلامی)، مثبت یا منفی، مؤثر یا بی اثر باشد. ارتباط موثر والدین با فرزندان بسیار ضروری است و والدین باید مشاوره رابطه والدین با فرزند را یاد بگیرند.

ارتباط کلامی والدین با فرزندان می تواند نه تنها برای کودک بلکه سایر اعضای خانواده نیز مفید می باشد و باعث نزدیکی اعضای خانواده به یکدیگر می شود. این امر منجر به ایجاد یک رابطه شادتر و سالم تر بین طرفین می شود و مشکلات روابط را به حداقل می رساند.

ارتباطات ناکارآمد یا مضر بین فرزندان و والدین میتواند باعث شود که کودکان باور کنند که آن ها بی‌اهمیت هستند یا درک نمی شوند. عزت نفس پایین آن ها به مرور پایین می آید و ممکن است تصمیم‌گیری را برای آن ها دشوار کند.

اکثر کودکانی که بدون ارتباط صحیح بزرگ شده اند والدین خود را غیرقابل اعتماد می دانند. آن ها ترجیح می دهند مشکلات را برای خود نگه دارند یا با دوستان به اصطلاح خود در میان بگذارند، زیرا می دانند که حمایت والدین خود را دریافت نمی کنند.

به همین دلیل برای والدین بسیار حیاتی است که ارتباطی سازنده و مؤثر با فرزندان خود برقرار کنند و اعتماد به نفس و حمایت کافی را به کودک خود ارائه دهند.

والدین خوب به چه معنایی می باشد؟
والدین مناسب مطلع می باشند که فرزندان خودشان را در چه زمانی آزاد بگذارند.

ما نیاز داریم که نحوه تفکر مستقل، حل کردن مشکلات و داشتن یک اعتماد عمیق به توانایی های خودشان را به فرزندانمان آموزش دهیم.

با توجه به زمان و کارایی موجود، کاری که والدین برای فرزندان خودشان انجام می دهند، عبارت از مواردی می باشد که خود فرزندان به راحتی می توانند برای خودشان انجام بدهند.

چهار سبک ارتباط والدین با فرزندان 
این سبک های سرپرستی در چهار گروه گسترده ای قرار می گیرند که به صورت کلی مورد پذیرش قرار گرفته است.

هر چند که محققان مختلف، عناوین مختلفی را برای این سبک ها در نظر گرفته اند، ولی معمولا این سبک ها به این صورت نامگذاری می شوند:

قدرت طلب،
مقتدر،
آسان گیر 
دخالت نکننده.
والدین قدرت طلب سخت گیر 
کنترل کننده هستند.
تعامل والدین با فرزندان
۸ روش برای تبدیل شدن به والدین بهتر و ارتباط والدین با فرزندان شامل:

اجتناب کردن از مقایسه و لقب گذاری. شما می توانید یک نوع والدینی باشید که زمان خودش را صرف آموزش دادن روش ها، عادت ها و رفتار های خوب به کودکانش می کند. …
حرف هایی که می گویید را انجام بدهید.
اجازه بدهید که فرزند شما اشتباهاتی انجام بدهد.
هیچ کاری انجام ندهید. …
مصرف غذای خودتان را به عنوان ابزاری برای راحتی یا تشویق کردن استفاده کنید.
نسبت به رفتار “بد” بی توجه باشید.
به قدرت خودتان اعتماد داشته باشید.
نسبت به پذیرفتن تغییرات آمادگی داشته باشید.

منبع:کانون مشاوران ایران-راه های ارتباط موثر با والدین | ۴۰ تکنیک معجزه آسا
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

تنفر از فرزند، علل، نشانه ها و دلایل تنفر از فرزند

آیا ممکن است والدین از فرزندشان متنفر شوند و تنفر از فرزند وجود دارد؟

تنفر از فرزند

والدین عشق و علاقه بسیاری به فرزندشان دارند اما بعضی از اوقات ممکن است به دلایل مختلف نسبت به فرزندشان احساس تنفر داشته باشند در این حالت احساس گناه به سراغ شان می آید و این مسئله، مشکل را دو چندان می کند.

رابطه والدین با فرزند دارای فراز و نشیب های بسیاری می باشد و این کاملا طبیعی است آن چه در این ارتباط اهمیت دارد این است که والدین هیجانات خود را به خوبی بشناسند تا بتوانند با چالش هایی که در مورد فرزندشان به وجود می آید، برخورد مناسبی داشته باشند و بهترین تصمیم را بگیرند.

در این شرایط می توانید از مشاور کودک کمک بگیرید، مشاور به شما کمک می کند تا دلایلی که باعث تنفر شما از فرزندتان می شود را به خوبی بشناسید و هم چنین با شیوه تربیت مناسب آشنا شوید تا بتوانید راحت تر با مشکلات مقابله کنید.

دلایل تنفر از فرزند
تنفر والدین از فرزند به دلایل مختلفی به وجود می آید برخی اوقات والدین با مشکلات درونی و مسائل حل نشده مواجه هستند.

همین مسئله ارتباط آن ها را با فرزند خود و دیگران سخت می کند و مشکلاتی را در میان آن ها به وجود می آورد که به طور معمول باعث ایجاد تفاوت می شود. روانشناسان کودک برخی از مسائل و علل زیر بنایی تنفر را موراد زیر اعلام نموده اند.

خشم از پدر و مادر
خشم از پدر و مادر یا صداقت با والدین | چه راهکاری را انتتخاب کنیم
تعارض درونی والدین
گاهی اوقات تعارضات درونی حل نشده ای در فرد وجود دارد که والدین به آن ها توجهی نمی کنند و برای حل آن اقداماتی را انجام نمی دهند همین مسئله منجر به واکنش هایی مثل بیزاری از فرزند می شود.

مسائل حل نشده باعث می شود تا در فرد احساسات منفی به وجود آید و در مورد فردی که ارتباط نزدیکی با او دارد و به او وابسته است حس تنفر پیدا کند.

تعارضات، کشمکش و ناکامی در ارتباط با کودک
ارتباط والدین با کودک با چالش های بسیاری همراه می باشد برخی از کودکان خلق حساسی دارند و ممکن است رفتارهای نامناسب از خودشان نشان دهند که برای والدین ناراحت کننده باشند، رفتار کودکان ممکن است به دلیل بیماری هایی مانند بیش فعالی و یا اوتیسم باشد.

تعارضات، کشمکش و ناکامی در ارتباط با کودک

در این شرایط والدین روش های تربیتی سخت گیرانه ای را برای آن ها در نظر می گیرند و به طور متقابل با لجبازی و مقاومت کودک رو به رو می شوند.

در کل این نوع رفتار میان والدین و فرزندان یک نوع مشکل ارتباطی می باشد که باعث افزایش حس منفی بین والدین و فرزند می شود و حس تنفر در میان آن ها ایجاد می شود.

در برخی اوقات مشکلات رفتاری فرزندان یا ناسازگاری های آن ها با والدین، ناراحتی ها و آشفتگی هایی را برای والدین به وجود می آورد و والدین صبر و تحمل خود را از دست می دهند و نمی توانند در برخورد با این رفتارهای نامناسب خودشان را کنترل کنند و از بهبود رفتار فرزندشان ناتوان هستند.

در نتیجه در هنگام کنترل فرزندشان خشم و هیجان شدیدی از خود نشان می دهند، که در بسیاری از مواقع با شکست رو به رو می شوند.

این احساس شکست و ناکامی در برابر رفتار فرزندان، خشم و عصبانیت والدین را بیشتر می کند و خشم پنهان شده ای در آن ها به وجود می آید، خشم پنهان شده با احساس ناکامی تبدیل به حس تنفر در میان والدین و فرزند می شود.

پذیرفتن بیش از حد مسئولیت
برخی از والدین تمایل دارند تا کارهایی انجام دهند که کودک بی نقص به نظر برسند و در مورد تحول فرزندشان بسیار نگران هستند به همین دلیل بسیاری از مسئولیت های کودکشان را خودشان به دوش می کشند و آن ها را انجام می دهند.

در این شرایط فشار روانی بسیاری بر روی آن ها وجود دارد که ممکن است حس منفی نسبت به کودک شان در آن ها ایجاد شود  و به نوعی احساس بیزاری در آن ها به وجود آید.

در صورتی که والدین آگاهی لازم را در این خصوص داشته باشند می توانند از به وجود آمدن این چرخه معیوب جلوگیری کنند و کودکان مسئولیت پذیری را تحویل جامعه بدهند.

تجربه آسیب های پیشین
در برخی از موارد والدین به دلیل آسیب هایی که قبلا تجربه کرده اند، احساس شان نسبت به فرزندشان تغییر می کند و ممکن است رفتار نامناسب و حس تنفر نسبت به او داشته باشند، برخی از این مشکلات عبارت اند از:

تجربیات بد رفتاری یا آزار پیش از ازدواج
سوء رفتار در طول زندگی
مشکلات خانوادگی یا مشکلات عاطفی در طول کودکی
استرس ها و ضربه های دوران بارداری
زایمان سخت و مشکل برای سلامتی مادر
مشکلات و اختلالات روانی
گاهی اوقات والدین دچار اختلالات روانی می شوند که این اختلالات بر روی کودک تاثیر می گذارد.

به طور مثال والدین به دلیل افسردگی و یا افسردگی بعد از زایمان ممکن است دچار حس تنفر از فرزندشان شوند و این اختلال بر روی روابط والدین و فرزند اثر منفی می گذارد و مشکلاتی مانند اختلالات دو قطبی که با نوسانات شدید خلق و رفتار همراه است ایجاد می شود،

هم چنین برخی از والدین دچار اختلالات شخصیت مانند شخصیت های مرزی می شود  که بر روی روابط آن ها تاثیر می گذارد و منجر به شکل گیری ارتباط منفی با کودک می شود.

کودکی سخت و مشکل دار
برخی از والدین در کودکی تجربیات تلخ و آسیب زایی داشته اند و در مواردی با سوء رفتار شدید، کودک آزاری یا محرومیت های عاطفی شدید رو به رو شده اند و همین مسئله بر روی احساسات آن تاثیر گذاشته و منجر به مشکلات و احساسات منفی در فرد می شود.

برخی از والدین در کودکی مورد خشونت و تنفر والدین قرار گرفته اند و احساس طرد شدگی به آن ها دست داده و همین مسئله به طور ناخودآگاه باعث می شود تا این احساس را به کودک شان منتقل کنند.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-تنفر از فرزند | علل | نشانه ها و دلایل تنفر از فرزند
 

  • سارا پارسایی