روانشناسی برتر

مشاوره خانواده

روانشناسی برتر

مشاوره خانواده

مشاوره خانواده و روانشناسی

۱۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرزند» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

خصوصیات فرزند اول باید مورد توجه ویژه قرار بگیرد زیرا با آمدن اولین فرزند همه اعضای خانواده وارد جریان متفاوتی می شوند و به طور طبیعی رفتار والدین تک فرزندی با آن هایی که چند فرزند دارند متفاوت می باشد، والدین همان ابتدا متوجه می شوند که فرزندان نسبت به یکدیگر، رفتارها و خصوصیات مختلفی از خودشان نشان می دهند.

تحقیقات نشان می‌دهد که ترتیب تولد می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر شخصیت و رفتار افراد داشته باشد. فرزندان اول اغلب با ویژگی‌های خاصی مانند مسئولیت‌پذیری، اعتماد به نفس، و وظیفه‌شناسی شناخته می‌شوند. در این مقاله به بررسی خصوصیات فرزندان اول و عوامل تأثیرگذار بر آن‌ها می‌پردازیم.

روز جهانی فرزند اول روز جهانی فرزند اول (Firstborn Day) یک روز تعطیل غیررسمی است که هر ساله در دومین یکشنبه ماه ژوئن برگزار می‌شود. این روز برای قدردانی از فرزندان اول و برجسته کردن نقش آنها در خانواده و جامعه است.

تاریخچه روز جهانی فرزند اول به سال ۱۸۵۶ باز می‌گردد. در آن سال، دکتر چارلز لئونارد، یک کشیش در کلیسای مجارستانی در شهر ماساچوست، یک سرویس ویژه برای کودکان برگزار کرد. او این روز را “گل یکشنبه” نامید و از آن زمان به بعد، این روز به عنوان روز فرزند اول شناخته می‌شود.

در سال ۱۹۲۹، ترکیه برای اولین بار روز فرزند اول را به عنوان یک تعطیل ملی اعلام کرد. این روز در بسیاری از کشورهای دیگر نیز جشن گرفته می‌شود، اما هنوز به رسمیت شناخته نشده است.

خصوصیات فرزند اول: نقش در خانواده
تولد فرزند اول، تجربه ای جدید برای والدین می باشد و آن ها ممکن است در تربیت فرزند اول بر اساس قوانین پیش بروند و بسیار سخت گیر باشند و یا به خاطر ذوق و شوقی که برای تولد فرزندشان دارند بسیار سهل گیر باشند و اصول تربیتی را به خوبی ایفا نکنند در نتیجه در تربیت فرزندشان با مشکلاتی رو به رو خواهند شد.

پس از این که فرزند دوم به دنیا می آید والدین به خاطر تجربه ای از تربیت فرزند اولشان داشته اند روش تربیتی خود را تغییر می دهند و به صورت دیگری به تربیت فرزند دوم می پردازند، در این حالت فرزند اول مجبور است بی تجربگی و نا پختگی والدین را در تربیت کردن تحمل کند.

مفاهیمی در روانشناسی کودک مطرح می شود که به شما کمک می کند تا از اشتباهات رایج تربیتی بپرهیزید و از بهترین روش های تربیتی برای تربیت فرزندان استفاده نمایید.

تعادل در تربیت فرزندان اول
فرزندان اول در کانون توجه والدین قرار دارند و معمولا تمام خواسته های آن ها توسط والدین برآورده می شود و در فرزند احساس ارزشمندی زیادی به وجود می آید، در صورتی که این روند شکل افراطی و بی رویه ای داشته باشد، فرزندان اول تبدیل به انسان های قدرت طلب، خودخواه و کم تحمل می شوند و آن ها تحمل هیچ گونه بی توجهی ندارند.

پس از این که فرزند دوم به دنیا می آید از توجه والدین به آن ها کم می شود و در این صورت فرزند اول، فرزند دوم را مسبب این بی توجهی می داند و در این حالت حسادت فرزند اول شروع می شود که یکی از خصوصیات به وجود آمدن آن ها در هنگام تولد فرزند دوم می باشد، تمام فرزندان اول تغییر جایگاه شان را در خانواده احساس می کنند اما فرزندان نازپرورده تر با صدمات بیشتری رو به رو هستند و این که کودک چطور با این وضع و شرایط کنار بیاید به رفتار والدین و سبک های فرزند پروری آن ها بستگی دارد.

در صورتی که والدین تمام توجه و محبت خود را نثار فرزند دوم کنند و یا رفتارهای اشتباه دیگری از خودشان نشان دهند فرزند اول به احساس طرد شدگی دچار خواهد شد و بعد ها آن را به خواهر و برادر کوچک خود منتقل می کنند اما در صورتی که والدین رفتار صحیحی با کودک شان داشته باشند بچه ها به دوستانی خوب تبدیل می شوند و فرزند اول در برابر خواهر و برادر کوچک خود احساس مسئولیت و رهبری می کند.

خصوصیات فرزند اول: رهبری و سلطه جویی
پس از این که فرزندان دیگر متولد می شوند، فرزند اول موظف است تا از خواهر و برادر کوچک خود نگهداری کند او در این مورد از والدین خود الگوبرداری و تقلید می کند و به مراقبت و نگهداری از آن ها می پردازد، و زمانی که آن ها بزرگ شدند در بازی ها و فعالیت های دسته جمعی به رهبری خواهرها و برادرهای کوچک ترش می پردازد و با این ویژگی های اخلاقی بزرگ می شود.

به خاطر این ویژگی رفتاری اش او در بزرگسالی به رهبری علاقه مند می شود و دوست دارد که دیگران را تحت سلطه خود قرار دهد و به خوبی از انجام این کار بر می آید، هم چنین ویژگی مسئولیت پذیری به میزان زیادی در او افزایش می یابد.

ویژگی ها و خصوصیات اصلی فرزندان اول
بر اساس نظر روانشناسان برخی از خصوصیات اخلاقی فرزند اول به شرح زیر می باشد:

علاقه به قدرت
مسئولیت پذیر
وظیفه شناس
منظم
دقیق بودن
با وجدان بودن
محافظه کار
سازمان دهندگان خوب
فرزندان اول به طور معمول به گذشته گرایش دارند و نسبت به آینده بدبین هستند.

منبع:کانون مشاوران ایران-خصوصیات فرزند اول ✔️ ۷ ویژگی مهم
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

یکی از مسائل مورد بررسی در گروه سنی نوآموزان پیش دبستان و دانش آموزان دبستانی، مساله ی دیر خوابیدن و دیر بیدار شدن و به عبارتی مهارت مدیریت زمان خواب است.

 این مساله علاوه بر ایجاد مشکلات یادگیری و تاثیر بر سلامت جسمی و روانی کودک، می تواند برای معلمان و مسئولان مدرسه نیز مشکلاتی به وجود آورد.

 کودکان معمولا به دلیل سطح بالای انرژی تمایل دارند تا ساعات زیادی از شب بیدار مانده و به فعالیت بپردازند. این درحالی است که بدن آن ها به ۱۰ تا ۱۲ ساعت خواب مفید نیاز دارد.

 عدم تامین این مقدار از استراحت می تواند منجر به خستگی و بی حوصلگی در طی روز و ایجاد مشکلاتی در امر یادگیری و توجه  شود.

بر اساس مشاهدات انجام شده، این دانش آموزان معمولا در طی روز نیز به لحاظ خلقی عصبی تر هستند.

در روابط بین فردی بیشتر پرخاش می کنند و به دلیل رفتارهای بین فردی آسیب رسان، بیش از سایر کودکان در روابط دوستانه طرد می شوند.

اگر فرزند شما نیز در تنظیم زمان خواب موفق به کسب مهارت نشده است، می توانید با مطالعه ی موارد زیر در این مسیر به او کمک کنید.

 
شش گام ساده و مهم به منظور تنظیم خواب کودک
۱. بهتر است حتی الامکان از خواب عصرگاهی کودکاتن به روش های مختلف از قبیل پرت کردن حواس آن ها به وسیله ی فعالیت های جذاب دیگر جلوگیری کنید.

با این کار، تنظیم زمان خواب به راحتی صورت می گیرد.

۲. سعی کنید از طریق گفت و گو با فرزندتان، برنامه ای نسبتا مشخص برای فعالیت های مختلف از قبیل انجام تکالیف، تماشای تلوزیون، زمان صرف شام، بازی و خواب مشخص کنید.  

از این طریق کودک شما علاوه بر یافتن راه حل برای مساله ی دیرخوابیدن، به تمرین مهارت برنامه ریزی روزانه خواهد پرداخت که یکی از مهم ترین مهارت ها در جهت خودتنظیمی است.

براساس پژوهش ها، این مولفه یکی از مهم ترین ویژگی های شخصیتی افراد موفق است که پایه های اصلی آن از دوران کودکی شکل می گیرد.

برای اجرای این گام به این نکته توجه داشته باشید که برنامه ریزی روزانه به معنای برنامه ریزی کردن زمان های روازنه ی کودک توسط شما نیست.

شیوه ی صحیح انجام این کار، قرار گرفتن در کنار کودک و تشویق اوبه منظور داشتن برنامه ای برای ساعات مختلف شبانه روز از طریق گفت و گو است.

۳. تعطیلات آخر هفته اگر چه زمان خوبی برای درکنار هم بودن است، اما زنگ خطری است که می تواند برنامه ی هفتگی منظم کودکت ان را از طریق رفتن به مهمانی یا دیر خوابیدن به دلیل تعطیلی روز بعد تهدید کند.

پیشنهاد می کنیم در این خصوص سعی کنید حتی الامکان برنامه ی دید و بازدید های خانوادگی را به گونه ای تنظیم کنید که فرزندتان زمانی برای استراحت بیشتر داشته باشد و صبح روز بعد با بی حوصلگی و خستگی وارد مدرسه نشود.

۴. انجام کارهای هیجان انگیز در شب های غیر تعطیل می تواند منجر به دیرتر خوابیدن شود.

می توانید با توضیح این مساله برای فرزندتان، فعالیت مناسب تری مانند گوش دادن به یک موسیقی کودکانه و آرامش بخش را جایگزین فعالیت های پرهیجان قبل از خواب کنید.

۵. نکته ی مهمی که می تواند در افزایش عزت نفس و امید فرزندتان موثر واقع شود، مرور اتفاقات خوب هر روز قبل از خوابیدن است.

به عنوان مثال می توانید قبل از خواب از طریق طرح سوالاتی مانند ” امروز چه چیزهای خوبی برایت داشت؟

” توجه کودک را از نکات منفی به سمت موفقیت ها سوق داده و خودکارآمدی و امید را در او افزایش دهید.

ممکن است مشغولیت ذهنی کودک به مسائل روزمره ای که موفق به یافتن راه حل برای آن ها نشده است، مانع از خواب خوب شبانه شود.

 دعوا با دوست، گم کردن مداد رنگی، انتخاب نشدن در کلاس، قلدری کردن اطرافیان و …

از جمله مسائلی هستند که می توانند کودکان را دچار اضطراب و تشویش کرده و بر اشتها، خواب و امیدواری شان تاثیر منفی بگذارند.

در این صورت با فرزندتان گفت و گو کنید و با ایجاد امید برای یافتن راه حل مناسب، از تشویش ذهنی اش بکاهید.

۶. به این نکته توجه داشته باشید که تغییر عادت ها امری دشوار و زمان بر است. بنابراین اگر فرزندتان با مساله ی دیر بیدارشدن روبه روست نمی توان انتظار معجزه داشت.

آنچه مهم است آن است که بتوانید به کمک فرزندتان “برنامه ای نوشته شده و عینی ”  برای زود بیدار شدن در طی روزهای هفته تنظیم کنید و در این مسیر، پیشرفت های هرچند جزئی او را نیز مورد توجه و تشویق کلامی قرار دهید.

می توانید مواردی را نیز از طریق توافق با خود کودک به عنوان تشویق او در آخر هفته در نظر بگیرید.

باید مراقب باشید تا فرزندتان تشویق را رشوه برداشت نکند. بر اساس قانون پیامدهای طبیعی، به موقع خوابیدن و زود بیدار شدن پیامدهای مفیدی برای خود کودک به دنبال خواهد داشت.

بنابراین در نظر گرفتن جوایز متعدد برای این کار بی معناست. بهترین حالت می تواند آن باشد که به صورت تصادفی و یا پس از گفت و گو، با ارایه ی نوعی از تشویق کننده ها او را متوجه پیشرفتش کنید.

این تشویق می تواند شامل جملات مثبت و امید بخش و یا هدیه ای باشد که شما برای کودک تان در نظر می گیرید.جدیدترین روش های روانشناسی کودک

استفاده از کدام نوع تشویق موثرتر است؟
در مسیر اجرای این برنامه و در صورت موفقیت کودک، در استفاده از مشوق های رفتاری و کلامی دست و دلباز باشید.

بر اساس پژوهش ها، استفاده از این نوع مشوق ها، نقش زیادی در رشد عزت نفس فرزندتان خواهد داشت.

این در حالی است که تقویت کننده های مادی مانند انواع جوایز و هدایا پس از مدتی اثر تقویت کننده ی خود را از دست خواهند داد.

  نمونه ای از این نوع تشویق ها عبارتند از :
لبخند زدن
در آغوش گرفتن
به کاربردن جملاتی از قبیل : ” آفرین “، ” تو عالی هستی “، این هفته واقعا کار بزرگی کردی که تونستی صبح ها به موقع آماده شوی “.
جالب است بدانید با به کار بردن جملات به ظاهر ساده ی بالا، بزرگ ترین سرمایه گذاری روانی برای آینده ی فرزندتان را آغاز کرده اید.

منبع:کانون مشاوران ایران-با دیر بیدارشدن فرزندم چه کنم ؟
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

زمانی که فرزندتان از مدرسه به خانه می آید بعد ازاستراحتی کوتاه و صحبت و غذا خوردن و بودن با خواهر و برادر، از او بخواهید برای امروز چه تکالیفی دارد، سوال بعدی آن است که بپرسید به نظرت چقدر طول می کشد، با این سوال به او پیش بینی را می آموزید. بعد سوال کنید چه زمان یا زمانهایی قبل از خواب میخوای انرا انجام دهی، با این سوال اداره کردن زمان و برنامه ریزی را یاد میگیرد.

و از او بخواهید اجازه دهد به او یاد آوری کنید. زمانی که فرزندتان مشغول انجام تکالیفش است کنارش حضور داشته باشید کار خودتان را بکنید اما تا پایان تکلیف یا وقتی فرزندتان کمکی نخواسته مزاحمش نشوید. اگر حاضر نیست سر زمان مشخص شده تکالیفش را انجام دهد با او از حال و احساسش حرف بزنید کمکش کنید و نقش پلیس نداشته باشید. وقتی سر وقت کارش را انجام داد با هر نوع پاداشی باعث خوشحالیش شوید و تا اخر شب به او بگویید چه خوب شد تکلیفت را زود انجام دادی حالا میتوانی از زندگی لذت ببری بازی دلخواه ت را انجام دهی، به او کمک کنید تکالیفش را در کیفش بگذارد تا فراموش نکندیا خواهر و برادرش انرا پاره نکنند.

منبع:کانون مشاوران ایران-فرزندان و انجام تکالیف
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

برای کودک خود به چه چیزی نیاز دارید؟
مایلید او در آینده چگونه فردی شود؟
لطفا چند لحظه به کلمات زیر نگاه کنید و دور پنج ویژگی که دوست دارید کودکتان داشته باشد دایره بکشید. بعد روی ویژگی هایی که دوست ندارید کودکتان داشته باشد خط بکشید.

ماجراجو    ورزشکار    هنرمند    کنجکاو    ترسو    اجتماعی    مهربان    مستقل
مطیع    پرحرف    پرانرژی    مثبت گرا    آرام    با اعتماد بنفس    حساس    پذیرا
اهل ریسک    خجالتی    همه فن حریف    خلاق    پرخور    سازگار    هیجانی    شوخ طبع
محتاط    حرف گوش کن    لجباز    مستبد    ایرادگیر    مودب    رقابت جو    جسور
منفی گرا    سخت گوش    باپشتکار    همکار    منعطف    حل کننده ی مساله    مبتکر    فرهیخته
متفکر    مسوولیت پذیر    همدل    با اراده    هدفمند    صبور    تنبل    شاد
حالا به دقت به انتخاب های خود نگاه کنید و اگر ممکن است آنها را با انتخاب های یکی دیگر از والدین یا دوست خود مقایسه نمایید.

برخی از این ویژگی ها به طور مستقیم و یا به طور کلی به موقعیت های تحصیلی مربوط نمی شود. در واقع شواهد نشان می دهند که موفقیت در زندگی فقط مبتنی بر هوش عقلانی (IQ) نیست، بلکه به عواملی دیگر مربوط هستند که البته بسیار هم اهمیت دارند.

یک بار دیگر به انتخاب های خود دقت کنید و ببینید که این گزینه ها چگونه تاثیر می گذارند بر:

شیوه ای که برای صحبت کردن با کودک خود بر می گزینید.

نوع برخورد یا رفتار با او

فعالیته هایی که اجازه می دهید تجربه کند.

موفقیت چیست؟
اگر از هر پدر یا مادری بپرسید که برای فرزندان خود خواهان چه چیزی هستند، اکثر آنها خواهند گفت که فقط کودکانشان شاد و راضی باشند، ولی چه چیزی شادی و رضایت را در زندگی ایجاد می کند؟

زمانی  که فرزند شما به کلاس اول ابتدایی رفت زندگی خود را با آزمونها و تست های آموزشی آغاز کرد. شاید شما معتقد باشید که این آزمونها ، معیار خوبی برای سنجش موفقیت آنها ست. البته قطعا قبولی در امتحانات درسی و گذراندن آنها بسیار مهم است. ولی این فقط یک نوع موفقیت خواهد بود.

بعضی از این افراد ، در زمان تحصیل دانش آموزانی موفق بوده اند ولی برخی از آنها این گونه نبوده اند ، بلکه ویژگی هایی خاص نظیر موارد زیر داشته اند:

اعتماد به نفس بالا، احساس رضایت از خود، احساس اطمینان و ارزشمندی نسبت به توانایی های خود، مدیریت و کنترل هیجانها، آگاهی نسبت به احساسات خود و توانایی در مدیریت آنها، ارتباط خوب و موثر با دیگران، قدرت فهم احساس دیگران، برقراری یک ارتباط موثر و مفید با مردم، برخورداری از یک دید مثبت به مسائل و مشکلات زندگی، قوی بودن، داشتن قدرت ریسک بالا و نگریستن به مشکلات به عنوان بخشی از فرایند یادگیری.

کودکان را برای زندگی آماده کنیم. این نگرش ها و مهارتهای ضروری و حیاتی، برای آماده ساختن کودکان در «زندگی» باید مد نظر قرار گیرد. موضوع اصلی ، هوش یا توانایی های ذهنی کودکان نیست. علاوه بر این ، کودکی که مهارتهای زندگی را بیاموزد بهتر می تواند از استعدادهای خود در مدرسه بهره ببرد و به همین ترتیب، موفقیت در فعالیت های زندگی تحصیلی ، او را در بقیه ی عرصه های زندگی موفق تر خواهد ساخت. باید دانست که برای آموزش مهارتها و نگرش های صحیح زندگی به کودکان ، شرایط و امکانات خاصی مورد نیاز نیست، بلکه دانایی و توانایی والدین در این زمینه کارساز خواهد بود.

هر کس در هر سن و جایگاه شغلی و اجتماعی می تواند مهارتهای زندگی را بیاموزد، همان طور که مهارتهای دیگر را فرا می گیرد، آموختن و تمرین کردن این مهارت ها بسیار ساده است. ولی آغاز فراگیری قبل از ۶ سالگی بسیار مطلوب است، چرا که کودکان ، در این سن ذهن خود را شکل می دهند و در مورد چگونگی ارتباط خویش با محیط پیرامون می اندیشند.

در واقع کودکان، در این سن به ساختن ذهنیت خویش می پردازند و مغزشان رشد می یابد. ارتباط یاخته های عصبی و سلول های مغز باعث یادگیری بچه ها می شود و ما می دانیم که بخش اعظم ارتباط های مهم که ناشی از رشد سیستم عصبی انسان است در پنچ سال اول زندگی ساخته می شود. البته این بدان معنا نیست که ما در سنین بعدی نمی توانیم چیزهای دیگری را یاد بگیریم، ولی توانایی ما برای یادگیری، در همان سالهای اولیه زندگی شکل می گیرد. علاوه بر این ، زیر بنای شخصیت و اعتماد به نفس ما تحت تاثیر توانایی ما برای مقابله با چالش های زندگی و یادگیری رشد می کند.ویژگی های فرزندان در آینده 

مهارتهای زندگی یعنی اینجاد روابط بین فردی مناسب و موثر، انجام مسئولیتهای اجتماعی، تصمیم گیری صحیح، حل تعارضات و کشمکش ها بدون توسل به اعمالی که به خود یا دیگران صدمه می زنند. برنامه ی آموزش مهارتهای زندگی بر این اصل استوار است که کودکان حق دارند توانمند شوند و نیازمند آنند که بتوانند از خود و علاقه هایشان در موقعیت های سخت زندگی دفاع کنند. این نوع برنامه ها در پیشگیری از مخاطرات سلامت نگاهی کلی دراند و به آموزش محدود تنها یک مهارت بسنده نمی کنند.

اهداف اموزش مهارتهای زندگی : مجموعه مهارتهای زندگی، نه تنها به توانمند ساختن افراد در زندگی حال نمی اندیشد ، بلکه بر توانمندی آنان برای زندگی آینده نیز تاکید می ورزد. در ضمن ، بر شکوفایی توانایی های بالقوه ی افراد متمرکز است . به طور کلی ، هدف از مجموعه مهارتهای زندگی ، کمک به فرد برای حرکت از توانایی ها و ضعفهای مهارتی، به سوی مهارتهای توانمندی، قوی و سازنده است.  چنین مهارتهایی برای زندگی ، تصمیمات متعهدانه ی فرد را در بر می گیرد.

مسئولیت پذیری یا تعهد فردی ، مفهوم مثبتی است که طبق آن ، افراد نسبت به سلامتشان و اتخاذ تصمیمشان در مسائل زندگی خویش متعهد هستند. در واقع هدف نهایی مهارتهای زندگی این است که افراد، مسئولیت برتری و شایستگی فردی خویش را بپریرند. این شایستگی فردی شامل احساس کفایت و شایستگی سطح بالا، سلامت روانی، خودشکوفایی و پذیرش مسئولیت فردی است. در نتیجه می توان گفت که مجموعه مهارتهای زندگی، هم اهداف پیشگیرانه دارد و هم کنترل مدیریت مشکلات، و مانند سبک رویکرد آموزشی، هم برای مداخلات گروهی و هم فردی مناسب است.

به گزارش سازمان بهداشت  جهانی، هدف  از اموزش مهارتهای زندگی ، افزایش توانایی های روانی اجتماعی و در نهایت پیشگیری از ایجاد رفتارهای آسیب زننده به بهداشت و سلامت و ارتقای سطح روانی افراد است.

یکی از اهداف اصلی برنامه ی مهارت های زندگی، ارتقای بهداشت روانی کودکان و نوجوانان است . مطالعات بسیاری در مورد تاثیر برنامه ی آموزش مهارتهای زندگی در ابعاد مختلف سلامت روان انجام گرفته و نتایج نشان داده است که آموزش این مهارتها سبب افزایش عزت نفس، بهبود رفتارهای اجتماعی و سازگاری اجتماعی ، افزایش رضایت سیستم خانوادگی و سازگاری با خانواده ، افزایش مهارت حل مسائل شخصی و بین فردی و افزایش مهارتهای مقبله ای شده است.

منبع:کانون مشاوران ایران-ویژگی های فرزندان در آینده
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

 حسادت کودکان به فرزند دوم، حسادت در کودکان از نظر روانشناسی، سن حسادت در کودکان، شدیدترین دوره حسادت کودک در این مقاله بررسی می شود و به تمام سوالات شما در این باره در قسمت نظرات پاسخ می دهیم پس این مقاله را از دست ندهید و ما را از نظرات خود آگاه کنید.

ممکن است شما نیز حسادت در کودکان را تجربه کرده باشید و حسادت در کودکان باعث می شود که در موقعیت های خاصی، رفتارهای حسادت آمیز نشان می دهد و باعث تعجب شما و اطرافیان می شود.

حسادت در کودکان از نظر روانشناسی
بررسی حسادت در کودکان از نظر روانشناسی نشان داده است که موقعیت های خای مانند رقابت، مقایسه با هم سن و سالان و یا فرق گذاشتن بین بچه ها، آتش حسادت را شعله ور تر می کند و باعث می شود تا فرزندتان نه تنها در هیچ کاری با شما همکاری نکند، بلکه دچار احساس خشم، عصبانیت و کینه نیز شود.

شاید برای تان عجیب باشد که یک مقایسه ی به ظاهر کوچک چگونه می تواند تا این حد برانگیزاننده باشد اما در حقیقت، قرار گرفتن در موقعیت های تبعیض، مقایسه و یا رقابت؛ این احساس را به همراه می آورد که ” من از دیگران کمتر هستم “ و باعث شکل گیری حد زیادی از ترس درونی می شود.

کودک ترسیده، تلاش می کند تا با رفتارهای حسادت آمیز از خود دفاع کند و توانایی اش در دفاع از حقوق خود را به نمایش بگذارد و حقوق خود را پس بگیرد.

متاسفانه این رفتارها در دراز مدت می تواند منجر به تنها ماندن کودک و یا کناره گرفتن دیگران از او نیز شود که مهارت های اجتماعی را به طور قابل توجهی تحت تاثیر قرار می دهد.

حسادت کودکان به فرزند دوم
از نظر روانشناسی، معمولا حسادت در حدود یک و نیم سالگی شکل می گیرد و در فاصله ی ۲ تا چهار سالگی بیشتر می شود.

این بین اگر فرزند تازه ای متولد شود، ممکن است کودک به رفتارهای نابه هنجار دیگری مانند افسردگی، بدغذایی، اضطراب و یا شب ادرار متوسل شود تا از این طریق اعتراض خود به شرایط را بیان کند.

به عبارت دیگر لازم است بدانید که این رفتارها بیش از آنکه یک اختلال باشند، روشی برای ابراز وجود هستند که فرزندتان از آن استفاده می کند.حسادت به بچه کوچکتر امری عادی می باشد ولی باید با کمک والدین کنترل شود. در ادامه راه های لازم برای درمان این مشکل آورده شده است.

رفتار با فرزند اول وقتی فرزند دوم به دنیا می آید
اگر فرزند شما عادت ندارد در کنار نوزادان باشد یا شما را کنار آن ها ببیند، ممکن است در ابتدا واکنش های شدیدی داشته باشد. خوب است که بتوانید زمان آرامی را با خانواده های دیگر بگذرانید تا او به این ایده عادت کند که اگر والدینش نوزادان دیگری را در آغوش بگیرند، باز هم او را دوست دارند و از او مراقبت خواهند کرد.


 حسادت کودکان به فرزند دوم
۵ نشانه حسادت در کودکان
نشانه‌های حسادت در کودک می‌تواند متفاوت باشد، اما معمولاً شامل فوران خشم یا گریه، نشان دادن پرخاشگری نسبت به خواهر و برادر یا همسالان، مقایسه بین خود و دیگران، یا خودداری از محبت می باشد.

توجه ناخواسته: کودکانی که حسادت از خود نشان می دهند اغلب دلبسته و خواستار توجه می شوند. آن ها ممکن است تقاضای بغل بیشتری داشته باشند یا نخواهند که اتاق را ترک کنید.
ناامنی: کودکان حسود اغلب احساس ناامنی می کنند و این را از طریق رفتارهای منفی مانند نام گذاری، قلدری یا کینه توزی نسبت به دیگران ابراز می کنند.

منبع:کانون مشاوران ایران-حسادت کودکان به فرزند دوم
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

” وادار کردن آنها برای نوشتن تکالیف مانند یک مبارزه دشوار است و در ریاضی و علوم هیچ وقت نتوانستم کاری از پیش ببرم”

این جملات را به کرات از والدین می شنویم. گاهی اوقات تکالیف برای والدین دلهره اور هستند همانطور که برای بچه ها هستند. والدین نگران می شوند وقتی‌که بچه ها تکالیف خودرا برای دقیقه اخر می‌گذارند یا از انجام همه انها سر باز میزنند، که می‌تواند منجر به درگیری در خانه شود. از طرف دیگر والدین همچنین ممکن است دلهره داشته باشند که اگر بچه ها از انها کمک بخواهند قادر به کمک کردن نباشند.

کنار امدن با تکلیف

به بچه ها شانس صحبت درباره تکالیف مدرسه شان را بدهید- وقتی‌که شما از انها درباره روزشان می پرسید بررسی کنید تا ببینید که انها چه چیزهایی را یاد می‌گیرند. حتی اگر در باره یک موضوع خاص اطلاعاتی ندارید همچنان شما می‌توانید با گوش کردن و کمک به انها برای پیدا کردن جوابهایشان، کمک کنید. اگر شما تکلیفی که به انها داده شده است را متوجه نمی‌شوید، انرا در اینترنت جستجو کنید یا از دوستان و خانواده سوال کنید. وقتیکه شما درکی از کار دارید ممکن است بهتر بتوانید کودک خود را پشتیبانی کنید.

به فرزندانتان برای پذیرش مسئولیت سازمان دهی و انجام تکالیفشان کمک کنید. هرگز فراموش نکنید که فرزندتان را برای کاری که در انجام ان شرکت دارند تشویق کنید. بسیاری از مدارس یک دفتر تکالیف یا دفتر ثبت وقایع روزانه دارند که والدین هر روز باید انرا امضا کنند. این به شما و فرزندتان برای دنبال کردن تکالیف  کمک می‌کند .

ایجاد یک محیط مناسب برای تکالیف

بعضی از کودکان ترجیح میدهند که تکالیف را بلافاصله بعد از مدرسه انجام دهند در حالیکه برخی دیگر ترجیح می‌دهند تا ابتدا کمی استراحت کنند. به کودکتان اجازه دهید که یک روش مناسب خود بیابد و انرا دنبال کند. ایجاد یک مکان مناسب که انها بتوانند تکالیف خود را انجام دهند مهم است، در حالت ایده ال محیطی تمیز با نور مناسب و بدون مزاحمت. اگر انها ترجیح میدهند با موسیقی کار کنند به انها اجازه دهید.

اگر شما فضایی در خانه ندارید یا به مکانی برای دسترسی به اینترنت احتیاج دارید، کتابخانه را امتحان کنید. هیچ چیزی ارزش انرا ندارد که در حالیکه منابع انلاین عالی بسیاری برای کمک به تکالیف فرزندانتان وجود دارد، کودک شما تکالیفش به تنهایی انجام دهد و به تنهایی یاد بگیرد.

منبع:کانون مشاوران ایران-چالش نوشتن تکالیف مدرسه
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

نکاتی برای والدین فرزندان بیش فعال و اختلال کم که سبب بهبود زندگی آن ها می شود.

آیا فرزند شما اختلال کم توجهی و بیش فعالی دارد؟ در این مقاله یاد می گیرید که برای مدیریت رفتار آن ها و مقابله با چالش های رایج اختلال کم توجهی و بیش فعالی چه کار هایی می توانید انجام دهید.

کمک به والدین فرزندان بیش فعال
کمک به والدین فرزندان بیش فعال

زندگی با یک کودک یا نوجوان مبتلا به اختلال بیش فعالی و کمبود توجه (ADD) می تواند خسته کننده و حتی طاقت فرسا باشد.

اما به عنوان والدین می‌توانید به فرزندتان کمک کنید تا بر چالش‌های روزانه غلبه کند، انرژی خود را به عرصه‌های مثبت هدایت کند و آرامش بیشتری را به خانواده‌تان بیاورید و هر چه زودتر و مداوم‌تر به مشکلات فرزندتان بپردازید، شانس بیشتری برای موفقیت در زندگی خواهد داشت.

کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی عموماً دارای نقص هایی در عملکرد اجرایی نیز هستند: توانایی فکر کردن، برنامه ریزی از قبل، سازماندهی، کنترل تکانه ها و تکمیل وظایف.

این بدان معناست که شما در فرایندی که فرزندتان به تدریج مهارت های اجرایی خود را به دست می آورد، باید مسئولیت اجرایی را بر عهده بگیرید و راهنمایی های بیشتری ارائه دهید.

اگرچه علائم اختلال کم توجهی و بیش فعالی نمی تواند چیزی جز خشم در شما برانگیزد، اما مهم است که به یاد داشته باشید کودکی که شما را نادیده می گیرد، آزار می دهد یا شما را خجالت می‌دهد، عمداً این کارها را انجام نمی دهد.

کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی، می‌خواهند ساکت بنشینند، می خواهند اتاق های خود را مرتب و منظم کنند، می‌خواهند هر کاری که والدینشان می‌گویند انجام دهند، اما نمی‌دانند چگونه باید این کارها را انجام دهند.

اگر در نظر داشته باشید که بیش فعالی به همان اندازۀ شما کودکتان را هم ناامید می‌کند، عکس‌العمل به روشهای مثبت و حمایتی بسیار آسان تر خواهد بود.

با صبر، شفقت و حمایت فراوان، می توانید اختلال کم توجهی و بیش فعالی دوران کودکی را مدیریت کنید و در عین حال از یک خانه پایدار و شاد لذت ببرید.

خانواده و والدین فرزندان بیش فعال
قبل از اینکه بتوانید فرزند مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی را به طور موفقیت آمیزی کنترل کنید، درک تأثیر علائم فرزندتان بر خانواده به عنوان یک کل ضروری است.

کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی رفتارهای زیادی از خود نشان می دهند که می تواند زندگی خانوادگی را مختل کند. آن ها اغلب دستورات والدین را نمی شنوند، بنابراین از آن ها اطاعت نمی کنند.

آن ها بی نظم هستند، به راحتی حواسشان پرت می شود و سایر اعضای خانواده را منتظر نگه می دارند. یا کارهایی را شروع کرده و سپس فراموش می‌کنند که آن ها را به پایان برسانند، چه رسد به اینکه بعد از انجام جای آن ها را تمیز کنند.

کودکانی که مشکلات تکانشگری دارند، اغلب مکالمات را قطع می‌کنند، در زمان های نامناسب توجه می‌خواهند، و قبل از اینکه فکر کنند صحبت می‌کنند و چیزهای عجیب یا شرم‌آور می‌گویند. اغلب به سختی می توان آن ها را به رختخواب برد و خواباند.

کودکان بیش فعال ممکن است خانه را بهم بریزند یا حتی خود را در معرض خطر فیزیکی قرار دهند.

کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی
به دلیل این رفتارها، خواهر و برادر کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی با چالشهایی روبرو هستند. نیازهای آن ها اغلب کمتر از نیازهای کودک مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی مورد توجه قرار می گیرد.

ممکن است وقتی اشتباه می کنند با شدت بیشتری مورد سرزنش قرار گیرند و موفقیت هایشان کمتر مورد تحسین قرار گیرد یا بدیهی انگاشته شود.

آن ها ممکن است به عنوان دستیار والدین به حساب آیند و اگر خواهر یا برادر مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی تحت نظارت آن ها رفتار نادرست داشته باشد، سرزنش شوند.

در نتیجه، ممکن است عشق خود را به برادر یا خواهر مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی به حسادت و کینه ختم شود.

الزام نظارت بر کودک مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی می تواند از نظر جسمی و ذهنی خسته کننده باشد. ناتوانی کودک شما در “گوش دادن” می تواند منجر به ناامیدی و آن ناامیدی تبدیل به خشم شود که به دنبال آن باعث احساس گناه در مورد عصبانی شدن از کودک می شود.

رفتار فرزندتان می تواند شما را مضطرب کند. اگر تفاوت اساسی بین شخصیت والدین فرزندان بیش فعال با کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی وجود داشته باشد، پذیرش رفتار آن ها بسیار دشوار می شود.

هوش هیجانی
چگونه هوش هیجانی خود را تقویت کنیم + بازی برای کودکان
برای مقابله با چالش های تربیت کودک مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی، باید بتوانید ترکیبی از شفقت و ثبات را به دست آورید.

زندگی در خانه ای که هم عشق و هم ساختار را فراهم می کند بهترین چیز برای کودک یا نوجوانی است که در حال یادگیری مدیریت اختلال کم توجهی و بیش فعالی است.

توصیۀ ۱ به والدین فرزندان بیش فعال: مثبت و سالم بمانید
به عنوان والدین، زمینه را برای سلامت عاطفی و جسمی فرزندتان فراهم کنید. شما بر بسیاری از عواملی که می تواند بر علائم اختلال فرزندتان تأثیر مثبت بگذارد، کنترل دارید.

نگرش مثبت را حفظ کنید. بهترین دارایی شما برای کمک به فرزندتان در مواجهه با چالش های اختلال کم توجهی و بیش فعالی، نگرش مثبت و عقل سلیم شماست. وقتی آرام و متمرکز هستید، به احتمال زیاد می توانید با فرزندتان ارتباط برقرار کرده و به او کمک کنید آرام و متمرکز باشد.

ملاحظۀ همه چیز را بکنید. به یاد داشته باشید که رفتار فرزند شما با یک اختلال مرتبط است و بیشتر اوقات عمدی نیست. حس شوخ طبعی خود را حفظ کنید. آنچه امروز شرم آور است ممکن است ده سال بعد یک داستان خانوادگی خنده دار باشد.

چیزهای کوچک را نادیده بگیرید و اهل مسامحه باشید. زمانی که فرزندتان دو تکلیف دیگر را به اضافه تکالیف روزانه انجام داده باشد، یک تکلیف انجام نشده، چیز مهمی نیست.

اگر والدین فرزندان بیش فعال کمال گرا باشید، نه تنها دائماً ناراضی خواهید بود، بلکه انتظارات غیرممکنی را برای کودک مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی ایجاد خواهید کرد.

به فرزند خود ایمان داشته باشید.

در مورد هر چیزی که در مورد فرزندتان مثبت، ارزشمند و منحصر به فرد است فکر کنید یا حتی فهرستی مکتوب کنید. به فرزندتان اعتماد کنید که می تواند یاد بگیرد، تغییر کند، بالغ و موفق شود. هرروزه در حین مسواک زدن دندان ها یا درست کردن قهوه این اعتماد را ایجاد کنید.

۲-مراقبت از خود
به عنوان الگوی فرزندتان و مهمترین منبع قدرت، داشتن یک زندگی سالم حیاتی است. اگر بیش از حد خسته شده اید یا به کلی صبرتان تمام شده است، در خطر از دست دادن ساختار و حمایتی هستید که با دقت برای کودک مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی خود تنظیم کرده اید.

به دنبال حمایت باشید. یکی از مهم ترین نکاتی که باید در تربیت کودک مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی این است که مجبور نیستید این کار را به تنهایی انجام دهید.

با پزشکان، درمانگران و معلمان فرزندتان صحبت کنید. به یک گروه حمایتی سازمان یافته برای والدین کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی بپیوندید.

این گروه ها انجمنی برای مشاوره دادن و دریافت مشاوره ارائه می دهند و مکانی امن برای تخلیه احساسات و به اشتراک گذاشتن تجربیات فراهم می کنند.

استراحت کنید. دوستان و خانواده می‌توانند در مورد پیشنهاد نگهداری از کودک فوق‌العاده باشند. ممکن است در مورد ترک کودک مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی احساس گناه کنید.

دفعه بعد، پیشنهاد آن ها را بپذیرید و صادقانه درباره بهترین نحوه رفتار با فرزندتان با آن ها صحبت کنید.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-حتما والدین فرزندان بیش فعال و اختلال کم توجهی بخوانند

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

بهترین سبک فرزند پروری چیست؟ چه چیزی شما را تبدیل به والدین خوب می کند؟ پدر و مادر خوب تلاش می کنند براساس بهترین علایق کودک خود تصمیم گیری کنند.

البته هیچ کس کامل نیست. همانطور که هیچ پدر و مادری هم کامل نیست، بنابراین بهتر است هنگام به کرسی نشاندن انتظارات خود به خاطر داشته باشید که هیچ کودکی هم کامل نیست. اما منظور این نیست که ما نباید در جهت رسیدن به هدف تلاشی بکنیم. ابتدا استانداردهای بالایی برای خود تعیین کنید بعد کودک را در اولویت دوم قرار دهید. ما برای آن ها نمونه یک الگوی خوب هستیم.

در ادامه ده نکته در مورد یادگیری سبک فرزند پروری مؤثر مطرح می شود. اکثر آن ها نه آنی و نه شدنی هستند. بعلاوه احتمالاً هیچ کودکی نتواند همزمان به همه آن ها با هم عمل کند. اما اگر بتوانید بر روی آنها کار کنید؛ حتی انجام برخی از آنها در هر زمانی، باز هم خواهید توانست در مسیر درستی حرکت کنید.

بهترین سبک فرزند پروری چیست
چهار سبک اصلی فرزند پروری (مسالمت آمیز، مقتدرانه، غفلت آمیز و مستبدانه) که امروزه در روانشناسی کودک مورد استفاده قرار میگیرند، بر اساس کار دایانا بامریند، روانشناس رشد، و محققین دانشگاه استنفورد، النور مککوبی و جان مارتین است. در ادامه این روش ها به طور خلاصه توضیح داده شده است برای آگاهی از تمام سبک فرزند پروری می توانید از مقاله ۱۱ سبک های فرزندپروری کمک بگیرید.

۱. سبک فرزند پروری مقتدرانه

در سبک فرزند پروری مقتدرانه که دموکراتیک می باشد خانواده‌ها دموکراسی را انجام می‌دهند، جایی که کودکان در امور خود نظر می دهند. این والدین ارتباط نزدیک و خوبی با فرزندان خود برقرار می کنند. این نوع سبک فرزند پروری از نظر بسیاری از روانشناسان بهترین سبک فرزند پروری می باشد زیرا کودک به صورت مستقل رشد می کند.

۲. سبک فرزند پروری مسالمت آمیز

در این سبک فرزند پروری قوانین بسیار محدود هستند و کودک بسیار آزاد می باشد تا به فعالیتی که دوست دارد بپردازد در این روش کودکان ممکن است مسئولیت پذیری کمی نشان دهند.

۳. سبک فرزند پروری غفلت آمیز یا بدون دخالت

در این روش والدین دخالتی در رفتاهای کودک انجام نمی دهند و حتی اگر زمین خورد نیز به او کمک نمی کنند. این روش ممکن است آسیب های دائمی را برای کودک به همراه داشته باشد.

پیشنهاد مشاور: ۷ رفتارهای آسیب زا در تربیت فرزند| هنر فرزند پروری

۴. سبک فرزند پروری مستبدانه

کنترل زیاد، سخت گیر یو کنترل زیاد کودک در این روش حرف اول را می زند. این روش باعث می شود که کودک احساس کند استقلال بسیار کمی داشته و نمی تواند برای خود تصمیم بگیرد.

۱۰ نکته برای روش فرزند پروری صحیح
۱. مدل سازی
عمل کنید. فقط آنچه شما می خواهید را از فرزند خود نخواهید انجام دهد. عملاً به آن ها نشان دهید. انسان تا حدی به دلیل  یادگیری از طریق تقلید از گونه های خاص محسوب می شود. ما برای الگو گیری از حرکات دیگران برنامه ریزی شده ایم تا از این طریق آن ها را درک کنیم و خود را با آن ها یکی کنیم.

کودکان به ویژه هرکاری که والدین آن ها انجام می دهند را خیلی خوب تماشا می کنند، همان کسی باشید که دوست دارید کودک شما باشد، به او احترام بگذارید، به آن ها رفتار و نگرش های مثبتی نشان دهید، نسبت به هیجان های کودک همدلی نشان دهید؛ کودک شما آنگونه که مقتضی است تبعیت می کند.

۲. محبت
محبت خود را نشان دهید. وقتی عشق ورزیدن بیش از حد نباشد آنها لوس نمی شوند. تنها چیزی که می توانید به نام محبت انجام دهید چیزهای مانند ولخرجی در پول، آسان گیری، انتظارات پایین و حمایت بیش از حد است. وقتی این چیزها به جای عشق واقعی داده می شوند آن موقع فرزند شما لوس می شود.

عشق ورزی به فرزند خود می تواند به اندازه در آغوش گرفتن، بودن در کنار آن  ها و به طور جدی گوش دادن به مسائل او ساده باشد. نشان دادن این کارهای عاشقانه می تواند راه انداز هورمون های ایجاد کننده حس خوب مانند اکسی توکسین، اپیوئیدها، و پرولاکتین باشد. این ناقل های عصبی شیمیایی می توانند به ما احساس آرامش عمیق، صمیمیت و اقناع عاطفی ببخشد و با وجود این خصوصیات  کودک شما انعطاف پذیر خواهد شد و نیازی به درخواست رابطه نزدیکتر با شما ندارد.

۳. روش فرزند پروری مثبت
نوزادان با حدود ۱۰۰ بیلیون سلول های (نورون ها) عصبی مغزی و اتصالات نسبتاً کمی متولد می شوند. افکار ما محصول این اتصالات هستند، آن ها محرک اعمال ما بوده و شخصیت ما را شکل می دهد و اصولا همان کسی که هستیم را تعیین می کنند. آن ها از طریق تجارب موجود در سراسر  زندگی ما خلق، تقویت و حک می شوند.

به کودک خود تجارب مثبتی بدهید. آن ها به توانایی تجربه تجارب مثبت خود دست خواهند یافت.

هم چنین به کودک خود تجارب منفی بدهید. در غیر اینصورت، آن ها به آن نوع رشد لازمه بالندگی خود نخواهند رسید.

به پارک بروید. با فرزند خود بخندید. خشم های هیجانی را تحمل کرده و با یکدیگر با یک نگرش مثبت مسئله را حل کنید.

نه فقط ارائه این تجارب مثبت موجب اتصالات خوب در مغز کودک شما می شود بلکه آن ها موجب شکل گیری خاطراتی از شما می شوند که کودک شما آن ها را در زندگی به یدک می کشد. وقتی بحث انضباط به میان می آید به سختی می توان مثبت بود. اما تمرین انضباط مثبت و اجتناب از قیاس های تنبیهی امکانپذیر است.

والد خوب بودن به معنای آن است که شما باید به کودک خود اخلاق خوب و بد را یاد بدهید. تعیین محدودیت ها و سازگاری رمز انضباط خوب است. هنگام اجرای این قوانین مهربان و قاطع باشید. بر روی دلایل پشتوانه رفتار کودک  تمرکز کنید. همچنین آن را تبدیل به فرصتی برای یادگیری در آینده او کنید نه فرصتی برای تنبیه گذشته.

۴. مأمن امن
اجازه دهید کودک شما بداند که شما همواره برای پاسخگویی به سیگنال های دریافتی او و حساسیت به نیازهایش آنجا حضور دارید. کودک خود را به عنوان یک فرد حمایت کنید و بپذیرید. پناهگاهی امن و گرم برای اکتشاف او باشید. کودکانی که با والدین دارای مسئولیت پذیری مداوم پرورش می یابند تمایل به داشتن رشد عاطفی، رشد اجتماعی و پیامدهای مملو از سلامت روانی بهتری دارند.

۵. ارتباط و یکپارچگی
اکثر ما قبلاً از اهمیت ارتباط آگاهیم. با کودک خود صحبت کنید و به دقت به او گوش بدهید. شما با تداوم خط ارتباطی باز رابطه بهتری با کودک خود دارید و کودک شما هنگام بروز مشکل به شما مراجعه می کند. اما دلایل دیگری برای ارتباط وجود دارد؛ شما با این کار به کودک کمک می کنید تا اجزای مختلف مغزش را یکپارچه کند.

وقتی اعضای مختلف یدن یکپارچه می شود می توانند مانند یک کل هارمونیک عمل کنند که به معنای رفتار همکاری بیشتر و همدلانه تر است.

برای بهبود سبک فرزند پروری از کودک خود بخواهید هر چیزی که برایش اتفاق افتاده را توصیف کند و حس خود را بگوید. شما نباید به او راه حل بدهید. فقط به صحبت های او گوش دهید و بپرسید، سؤالات واضح به آنها در حس کردن تجارب و کامل کردن خاطرات کمک خواهد کرد.

منبع:کانون مشاوران ایران-۱۰ نکته برای فرزندپروری بهتر | بهترین سبک فرزند پروری چیست
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

همیشه تولد فرزند دوم و حسادت فرزند اول به دوم، برای والدین دلهره ای ایجاد می کند که چگونه فرزند اول را با این شرایط یا به نوعی چالش مواجه کنند و چه رفتارهایی را انجام دهند. در این مقاله به بررسی این موضوع پرداخته و چند روش رفتاری برای والدین نیز ذکر شده اند:

با باردار شدن مادر و انتظار برای فرزند دوم، مادر باید به طور ساده و قابل فهم در مورد تولد نوزاد، با کودک، گفت و گو کند اما آن چه مهم است، این که دربار ه ی آن نباید زیاده روی کند و این اطلاع را نیز نباید زود به کودک بدهد زیرا تصور کودک نسبت به زمان، با تصور بزرگسالان متفاوت است. یک ماه ممکن است از نظر کودک، بسیار طولانی باشد؛ بنابراین، اگر مادر ۶ ماه پیش از تولد نوزاد، با کودک خود درباره ی نوزاد جدید صحبت کند، برای کودک، صبرکردن در این مدت، خسته کننده است. اگر کودک به علت بزرگ شدن شکم مادر و تغییرهایی که در مادر به وجود آمده، از او سؤال کرد، باید در مورد نوزاد و تولد او، با کودک حرف زد.

اگر کودک در مورد حاملگی مادر و تولد نوزاد و داشتن خواهر یا برادری سؤالی نکرد، بهترین موقعِ گفتن و توضیح دادن برای کودک، همان چندماه آخر دوران حاملگی ست. مادر باید در مورد نوزاد جدید، به زبانی ساده و قابل فهم و دور از اصطلاح های پزشکی با کودک صحبت کند. به او نگویید که با تولد نوزاد جدید، زندگی شادی خواهیم داشت و نوزاد سبب شادی، تفریح و سرگرمی همه ی ما خواهد بود زیرا چنین نخواهد بود! بلکه به او بگویید: «نوزاد بسیار کوچکی خواهیم داشت که نمی تواند راه برود، گریه زیاد م یکند، باید به او شیر بدهیم و از او مراقبت کنیم تا بزرگ شود.

اگر کودک به حد کافی بزرگ است، زمانی که برای خرید وسایل و لوازم نوزاد به بازار می روید، کودک را با خود ببرید و او را در هنگام خرید، شرکت دهید. او از شرکت کردن، احساس خوشحالی خواهد کرد اما زمانوخرید شما با کودک، باید بسیار کوتاه باشد تا خسته نشود. هنگام خرید لوازم، برای کودک نیز چیزی بخرید تا احساس نکند که با تولد نوزاد جدید، کنار گذاشته شده است.

از طرفی دیگر، کودک نباید احساس کند آن چه در گذشته متعلق به او بوده مانند تختخواب، صندلی، اسباب بازی و… از او گرفته و به نوزاد جدید داده می شود؛ اگر قرار است گهواره یا تخت کودک برای استفاده ی نوزاد اختصاص یابد، پدر و مادر ابتدا باید برای کودک، تخت جدیدی تهیه نمایند و سپس تخت او را مورد استفاده ی نوزاد جدید قراردهند.

زمانی که مادر برای زایمان و تولد نوزاد به بیمارستان می رود:
چون زمان ماندن مادر در بیمارستان، اغلب کوتاه است، بنابراین نگه داری کودک در خانه  پرستاری او باید به وسیله ی پدر یا افرادی که با کودک نزدیکی داشته اند، انجام گیرد. اگر مادر، مدت زمان کوتاهی در بیمارستان خواهد ماند، بردن کودک به بیمارستان، ضرورتی ندارد و دیدن و آشناشدن کودک با نوزاد تازه متولدشده، بهتر است که پس از بازگشت مادر به خانه و در خانه صور ت گیرد. پس از آوردن نوزاد به خانه، کودک بزر گتر را به اتاقی دیگر یا به خانه ی پدر و مادربزرگ نفرستید، زیرا کودک احساس خواهد کرد که متولدشدن نوزاد، تغییری در پرستاری اش به وجود آورده و او را از محیط قبلی خود و دامان مهر و محبت مادر، دور کرده است.

آوردن نوزاد به خانه و پیدایش حس حسادت در کودک بزر گتر:
زمانی که نوزاد به خانه آورده م یشود، چون مورد توجه همه قرارمی گیرد و دوستان و اقوام، هریک او را در آغوش می گیرند و حتی برایش هدیه می آورند، بنابراین، کودک احساس می کند که ای کاش من هم نوزاد بودم و عکس العمل او ممکن است ب هصورت رفتار کودک شیرخوار باشد؛ او ممکن است در شلوار خود ادرار کند یا در حالی که درگذشته خوب حرف می زده، مانند کودکانی که تازه یاد گرفت هاند کلم هها را ادا کنند، حرف بزند.

برخی از کودکان هنگامی که مادر، نوزاد خود را شیر می دهد، از روی حسادت، به شیرخوردن از شیشه شیر تمایل پیدا می کنند و با گریه کردن، از مادر می خواهند که شیر را از شیشه شیر به آنان بدهد، درصورتی که خوردن شیر از شیشه را در گذشته ترک کرده بودند. مادر نباید احساس کند که کودک با خوردن شیر از شیشه ی شیرخوری، مشکلی به وجود خواهد آورد و نباید با ای نکار، مخالفت کند و چیزهای دیگری مانند شکلات و شیرینی به او بدهد که راضی اش نماید. تمایل کودک به خوردن شیر از بطری شیرخوری، چند هفت های بیش تر ادامه نخواهد یافت.

گاهی اوقات ممکن است از روی ناراحتی و حس حسادت، اسباب بازی یا شیء را به طرف نوزاد پرت کند که مادر به طور معمول، در چنین حالتی نسبت به عمل کودک، پرخاش کرده و او را سرزنش می کند و سرزنش کردن و عصبانیت مادر، حس حسادت کودک را عمیق تر و شدید تر خواهد کرد. مادر نه تنها باید نوزاد را از مخاطره ها حفظ کند، بلکه باید کودک بزر گتر خود را نیز دریابد. مادر باید به کودک بگوید: «ما همگی دوستت داریم اما چون این خیلی کوچک است، باید مراقبش باشیم. تو هم باید کمک کنی تا با همدیگر بزرگش کنیم. »

شدت حسادت کودکان نسبت به نوزاد شیرخوار به طور معمول در سنین کم تر از ۵ سالگی، به بیش ترین حد خود می رسد، زیرا کودک در این سن هنوز وابسته به پدر و مادر است و به خارج از خانه وابستگی ندارد اما زمانی که کودک به سن ۶سالگی یا پس از آن رسید، خود را به تدریج از پدر و مادر دور م یکند و علاقه و دوستانی در خارج از محیط خانه به دست خواهد آورد.

رفتار پدر و مادر با کودک بزر گتر باید چگونه باشد؟
زمانی که نوزاد تازه متولد شده به خانه آورده م یشود، مادر نباید هیچ گونه تغییری در رفتار خود نسبت به کودک بزرگ تر ب هوجود آورد؛ گرچه مادر به علت زایمان، ضعیف، خسته و حتی بی حوصله شده اما تا حد امکان باید سعی کند با کمک پدر، زندگی روزمره و روابط و رفتار قبلی خود را با کودک حفظ نماید. زمانی که کودک ببیند تمام توجه و علاق هی مادر به نوزاد جلب می شود و نوزاد مدام در آغوش مادر است و او بلاتکلیف و سرگردان است، حس حسادت در او به وجود خواهد آمد. اگر برای پدر امکان دارد، می تواند کودک را با خود به محل کارش ببرد تا در خلال روز با پدر مشغول باشد.

منبع:کانون مشاوران ایران-آماده کردن کودک برای تولد فرزند دوم
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

روانشناسی شخصیت تعاریف متعددی برای واژه و مفهوم شخصیت بیان شده است یکی از شخصیت های معروف در زمینه روانشناسی شخصیت و مشاوره روانشناسی را به عنوان الگوهای رفتاری و شیوه های فکری که سبب سازگاری فرد با محیط اطراف خود می شود تعریف کرده است.

بچه چندم خانواده هستید؟

روانشناسی شخصیت تعاریف متعددی برای واژه و مفهوم شخصیت بیان شده است  کدام از این تعاریف می توانند بر جنبه های خاصی از ویژگی های شخصیت اشاره داشته باشند یکی از شخصیت های معروف در زمینه روانشناسی شخصیت و مشاوره روانشناسی را به عنوان الگوهای رفتاری و شیوه های فکری که سبب سازگاری فرد با محیط اطراف خود می شود تعریف کرده است.

انجام رایگان تمام تست های روانشناسی شخصیت در سایت مشاورانه قرار داده شده است.

تعریف های مختلف در روانشناسی شخصیت

در حالی که بسیاری از روان شناسان نیز برای شخصیت تعاریف متعدد دیگری آوردند.

مثلاً برخی از آنها ویژگی های پایدار که از نظر اخلاقی و رفتاری و ذهنی در فرد وجود دارد را شخصیت می دانند و در واقع شخصیت را به عنوان مجموعه ای پایدار و ثابت از ویژگی های با ثبات اخلاقی رفتاری و ذهنی در فرد می داند که سبب نوعی خاص از رفتار درون می شود شخصیت واژه ایست که ریشه لاتین داشته و از مواردی مانند نقاب برگرفته شده است.

شخصیت یک ماسک است؟

شاید در گذشته اشاره به نقاب و ماسکی داشته است که  افراد در ان زمان ها در گذشته به روی چهره خود گذاشته و مشغول به تئاتر و یا سایر فعالیت های هنری می شدند.از نظر مشاوره می توان گفت شخصیت به تمامی ویژگی ها و خصوصیات فرد اشاره می کند که در واقع نتیجه آن معرف رفتار شخص است.از جمله این ویژگی ها می توان به احساسات تفکرات ذهنی رفتارها طرز عادات و طرز بیان و همچنین ارتباط با دیگران اشاره نمود که به صورت کلی شخصیت آدمی را بیان می نمایند.

خیلی ها به بررسی و شناخت شخصیت خود و اطرافیان خویش از این بعد که چه ماهی در سال متولد شده اند علاقه نشان می دهند.اما جالب است بدانید بر اساس نظریه یکی از روانشناسان بزرگ، آلفرد آدلر، ترتیب تولد شما تاثیر بسزایی در ویژگی های شخصیتی تان دارد.

ترتیب تولدتان روانشناس شخصیت

بنابراین می توانید با دانستن ویژگی های ترتیب تولدتان روانشناس شخصیت خود باشید!

شخصیت فرزندان اول

فرزند اول معمولا از ویژگی ها و نقش هایی مانند معلم، رهبر یا ناظم بودن برخوردارند.

این افراد بسیار با وجدان، وظیفه شناس و محافظه کار اما گاه تبهکار، خودکامه و عصبی هستند.

شخصیت فرزند دوم

فرزندان دوم که همیشه  یک الگو، تهدید، منبع رقابت یا سرمشق از فرزند بزرگ تر در خانه دارد معمولا افرادی رقابت جو، و جاه طلب هستند.

البته ممکن است عکس این حالت رخ دهد و فرزند دوم به دلیل موفقیت های بزرگ فرزند اول دچار ناامیدی  و تنبلی شده و سعی در کسب موفقیت یا رقابت با فرزند اول نداشته باشد.

شخصیت فرزند آخر

فرزند آخر که اغلب نیز عزیزدردانه و مرکز توجه افراد خانواده است، معمولا به موفقیت های زیادی دست می یابد.

البته نازپرورده بودن و ایجاد وابستگی زیاد نیز ممکن است باعث شود عادت به تلاش و خودشکوفایی در وجودشان شکل نگیرد.

شخصیت تک فرزند

تک فرزندان که بیشتر وقت خود را با والدین و افراد بزرگسال می گذرانند اغلب زود به پختگی و نگرش های بزرگسالانه دست می یابند.

این افراد که با رقابت و تقسیم کردن آشنا نیستند در بیرون از خانه و قرار گرفتن در موقعیت هایی که مرکز توجه نیستند ممکن است دچار ناامیدی و احساس ناتوانی شوند.

شخصیت شما، سرنوشت شما

شخصیتی که ما داریم مانند نقشه ای است که جغرافیای درون و مسیر بیرونی زندگی مان را مشخص می کند.ما بر اساس این نقشه رفتار می کنیم، به انتخاب شغل و همسر دست می زنیم و نسبت به اتفاقات مختلف و افراد مختلف واکنش نشان می دهیم.اگر شما از خصوصیات درونی و شخصیت خویش آگاه شوید و روانشناس شخصیت خود باشید می توانید متوجه علت انتخاب ها و رفتار خود گردید.ا

گرچه تغییر دادن گونه شخصیتی مان سخت است اما با آگاهی و بینشی که نسبت به خودمان کسب می کنیم تاحدودی می توانیم نقص های خود را رفع کرده و افق های پیش روی خود را وسیع نماییم.والدین باید بدانند که برخورد یکسان با فرزندان به معنی برخوردی عادلانه نیست.

به رسمیت شناختن تفاوت های فردی فرزندشان

همچنین والدین باید با به رسمیت شناختن تفاوت های فردی فرزندشان و توجه به تفاوت های مادرزادی در شخصیت شان  از مقایسه و سرزنش فرزندان دست بردارند.توجه داشته باشید که تغییر دادن جنبه های آسیب رسان شخصیت تان و شناخت بهتر خود با کمک روان درمانگران و متخصصین بهداشت روانی امکان پذیر است.اما تغییر در شخصیت یک شبه حاصل نمی شود و این نیازمند انگیزه و تلاش مستمرتان است.

همچنین می توانید از آزمون های شخصیتی معتبر برای شناخت بهتر شخصیت خود سود بجوید البته اجرای تست های شخصیتی معتبر و تعبیر و تفسیر دقیق آن از عهده ی روانشناسان کارآزموده بر می آید.جالب است بدانید که گاه با تغییر دادن عادات و رفتار خود به مرور باعث تغییر دادن شخصیت و باورهای درونی خود  می شوید.

انجام کلیه تست های روانشناسی از جمله تست شخصیت و تست استرس، ازدواج، خانواده در سایت مشاورانه به صورت رایگان قرار داده شده است. خدمات ما به صورت 24 ساعته در زمینه های مشاوره روانشناسی خانواده به صورت مشاوره تلفنی و حضوری با شماره  02122247100 برای افسردگی، وسواس، روانکاوی، هیپنوتراپی، اضطراب و غیره باتجربه ترین  روانشناسان ایران در کنار شما هستند. مشاوره آنلاین رایگان سایت مشاورانه قرار داده شده است.

  • سارا پارسایی