روانشناسی برتر

مشاوره خانواده

روانشناسی برتر

مشاوره خانواده

مشاوره خانواده و روانشناسی

۱۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرزند» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

اگر فرزندتون به حرفتون گوش نمیده و مجبورید بارها چیزیو ازش بخواید و اخرش تنبیهش کنید و داد بزنید یعنی اشکال تربیتی از شماست.
کودک به خاطر اسیبی که خورده از خودش بدش میاد و ترجیح میده با شما بجنگه و اخرش هم تنبیه بشه. بسیاری از پدر مادرها تربیت رو با فرماندهی و زورگویی اشتباه میگیرند. این نگاه غلطه اشتباهه ویرانگره.
در موارد جزیی که مشکل سلامتی و خطر جسمی برای کودکانمون ایجاد نمیشه بگذارید همیشه بچه ها تصمیم گیرنده زندگیشون باشن، انتخاب غذا، خرید غذا از بیرون، جای نشستن، انتخاب لباس و،،، ما با این کار سه چیز رو به کودکمون یاد میدیم:

یک تو خوبی و حرف و کارت درسته
نظر و عقیده تو خوب و محترمه و با ارزش

وقتی ما در موارد جزیی و کم اهمیت به حرف کودکمون گوش میدیم اونها در مسائل مهم با ما مشورت میکنن و به ما توجه میکنن.

این احساس ازادی و راحتی به کودکانمون استقلال میده فرصت رشد و انتخاب میده اشتباه هم بکنن ازش یاد میگیرن و می اموزند زندگی لج و لجبازی نیست.

روزی که من دو دفعه به خواسته های کوچک فرزندم گوش بدم حتی اگر اشتباه باشه احتمال انکه او کم کم توجهی به حرفای من بکنه و من بتونم اونو براه بیارم به مراتب خیلی بهتر از لجبازیه.
دادن پاداش: تشویق باعث رشد اعمال نیک و حرکت به سوی ترقِّی می شود. ما باید کار خوب را با لذت در ذهن کودک گره بزنیم. این لذت شامل کتاب خوان شدن کودک، درس خواندن، تمیز کردن اتاق، مسواک زدن، اموزش صحیح دستشویی رفتن، و دیگر روش تربیتی کودک می باشد.
دادن پاداش به این شکل میباشد که برای کار خوب کودک پاداشی در نظر گرفتن می باشد. این پاداش می تواند از گرفتن برچسب و استیکر، تا رفتن به شهر بازی یا خرید اسباب بازی باشد. در ابتدا هر بار کودک بعد از انجام کار خوب پاداش دریافت می کند. به مرور که کار خوب نهادینه شد دادن پاداش یک بار در میان، دوبار در میان و در اخر به صورت تصادفی است. اینجاست که انجام ان کار در ذهن کودک برای تمام عمر با لذت گره خورده است

منبع:کانون مشاوران ایران-حرف شنویی فرزندان
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

سبک های فرزندپروری را بررسی کنید این کار می تواند به شما در تصمیم گیری در مورد مراقبت و پرورش از کودک شما کمک کند. برای یافتن روشی که مناسب شما باشد می توانید باید تحقیق کنید.

سبک‌های فرزندپروری برجسته‌ای که وجود دارد مانند هم نیستند ولی بسیاری از آن ها با هم همپوشانی دارند. با این حال روش های دیگر کاملا متفاوت هستند. ما چهار مورد از سبک‌های رایج‌تر را انتخاب کرده‌ایم و آن ها را با جزئیات بررسی کرده‌ایم.

تعریف سبک فرزند پروری
سبک‌های فرزندپروری به شیوه‌ای اطلاق می‌شود که والدین فرزندان خود را تربیت می‌کنند. این می تواند به سطح انتظارات والدین،  توجه به قوانین و غیره و همچنین سبک نظم و انضباط والدین برای اعمال انتظارات خود اشاره داشته باشد.

فروید باور داشت که رابطه اولیه مادر و کودک نمونه اولیه همه روابط کودک در آینده است. به عنوان مثال، در نظریه رشد روانی-جنسی، فروید بر روابط والدین و بعدها آسیب شناسی روانی تأکید ویژه ای داشت و همه این ها نشان دهنده اهمیت سبک های فرزند پروری می باشد. بنابراین حتما با توجه به این مقاله در مورد سبک های فرزندپروری خود تصمیم بگیرید.

نظریه سبک های فرزندپروری
با کاوش در مقالات ما می توانید کشف کنید که چه چیزی برای شما مفید و مهم است. به احتمال زیاد، پس از بررسی نظریه سبک های فرزندپروری، متوجه خواهید شد که برخی از آن ها با سبک تفکر شما سازش بیش تری دارند.

هر نوزادی متفاوت است، بنابراین آنچه برای یک نوزاد مفید می باشد ممکن است برای دیگری جواب ندهد و همانطور که آن ها و شما رشد می کنید و یاد می گیرید، ممکن است متوجه شوید که ایده ها و تئوری هایی که داشتید تغییر می کند. بنابراین به سبک‌های فرزندپروری نگاه منعطفی داشته باشید.


سبک های فرزندپروری 
 

۱.الگوی رهبری کودکان
در الگوی تعلق والدینی (attachment parenting) رویکرد فرزندپروری کاملاً تحت رهبری کودک قرار دارد و به طور کلی شامل تغذیه در صورت نیاز، پاسخگویی به موقع به گریه های او و یک جا خوابیدن با او در شب است. ایده اصلی این روش این بود که دلبستگی ایمن میان والد-کودک راه را برای استقلال و روابط امن آن ها در بزرگسالی هموار می کند.

نوزادان زمانی بهترین رشد را دارند که احساسات آن ها جدی گرفته شده و به آن ها پاسخ داده شود. اما ممکن است والدین در این کار زیاده‌روی کرده و هر درخواست کودک را برآورده کنند، که می‌تواند طاقت‌فرسا بوده و نتایج متفاوتی را به دنبال داشته باشد.

یکی از مهم ترین یافته ها این بود که دلبستگی ایمن در اوایل زندگی منجر به استقلال بیشتر در آینده شود، در حالی که دلبستگی ناایمن باعث می شود که کودکان در مراحل بعدی زندگی بیشتر وابسته شوند و استقلال شخصیتی که لازمه حضور در جامعه و ارتباط با دیگران می باشد را پیدا نکنند.

۲. رویکرد رهبری والدین

در انتهای دیگر طیف فرزندپروری، رویکرد رهبری والدین قرار دارد، که در آن کودک باید با زندگی اطراف خود سازگار شود. رهبری والدین زمانی با موفقیت همراه می شود که والدین و کودکان، مشارکت‌های مؤثری را ایجاد کنند.

۳. فرزندپروری مثبت | سبک های فرزند پروری

فرزندپروری مثبت می تواند یک رویکرد قدرتمند باشد. ایده اصلی این روش این است که به جای تلاش برای اصلاح نقاط ضعف فرزندتان، روی نقاط قوت او تمرکز کنید. به همین دلیل است که برخی از افراد آن را فرزندپروری مبتنی بر قدرت می نامند.

رویکرد فرزندپروری مثبت می تواند کمی متفاوت باشد، اما تمرکز اصلی آن تاکید بر تعاملات مثبت است. در این روش والدین رفتارها و انگیزه های مثبت را تشخیص داده، پاداش می دهید و تقویت می کنید. شما همچنین محیطی ایجاد می کنید تا رفتار مشارکتی و سازنده را برای فرزندتان آسان تر کنید.

۴. والدین مقتدر |بهترین سبک فرزند پروری

والدین مقتدر کسانی هستند که موفق می شوند تعادل کاملی بین انضباط و تحقیر ایجاد کنند. آن ها با فرزندان خود گرم و مهربان هستند و به شخصیت و فردیت خود و والدینشان احترام می گذارند. هدف نهایی این روش تولید افراد کاملاً مستقل و شادی است که افراد مثبتی برای جامعه می باشند

تفاوت میان والدین مقتدر و سخت گیر:

والدین مقتدر سختگیر و خونگرم هستند در حالی که والدین مستبد سختگیر و سرد هستند. والدین مقتدر در مورد قوانین بحث می کنند و برای فرزندانشان توضیح می دهند. آن ها هنگام بحث منطقی هستند و در صورت لزوم قوانین را اصلاح می کنند، این دسته از والدین به کودکان آموزش می دهند که به طور انتقادی در مورد دلایل پشت هر قانون فکر کنند.

۵. رویکرد فرزندپروری آگاهانه

فرزندپروری آگاهانه به این معنا نیست که باید مدیتیشن کرده، همیشه کامل باشید یا هرگز از فرزندان خود ناامید نشوید. مانند بسیاری از رویکردهای دیگر این یک تمرین است، بنابراین هیچ درست یا غلطی وجود ندارد. در این روش شما از این که در کجای دنیا هستید، فکر و احساسات خود آگاه هستید.

هدف از ذهن آگاهی در فرزندپروری این است که سعی می کنید خودتان و فرزندتان را همان طور که هستید بشناسید و درک کنید.

منبع:کانون مشاوران ایران-۱۱ سبک های فرزندپروری | بهترین سبک فرزند پروری چیست
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

۱۵ نکته برای مقابله با قلدری

مهم ترین نکته ای که وجود دارد این است که به کودک خود اعتماد به نفس دهید. فرزندتان باید اطمینان حاصل کند که توانایی مقابله با قلدری و عواقب آن را دارد.

بنابراین، به جای اینکه به او بگویید چه کاری باید انجام دهد، می توانید از او بپرسید که “چگونه می خواهد ما با این موضوع کنار بیایید؟” مهم است که در تصمیم گیری ها از او نظر بخواهید و به او اعتماد به نفس کافی را بدهید.

قلدری
دومین نکته مهم این است که قلدری دیگران به این معنی نیست که ضعیف است. البته توصیه نمی شود که والدین کودک را به تقابل جسمانی وادار کنند.

۱ – مکالمه را شروع کنید
مهم است که از او سوال بپرسید، اما در عین حال به او فشار وارد نکنید و اجازه دهید که پاسخ ندهد و هنوز برای صحبت کردن احساس اعتماد به نفس نداشته باشد، بنابراین اجازه دهید فرزندتان بدون وقفه احساسات خود را بیان کند.

۲ – آرامش خود را حفظ کنید
برای اینکه امنیت را به فرزندتان منتقل کنید، او را به خاطر اتفاقی که می افتد سرزنش نکنید و در حالتی آرامش خود را حفظ کنید.

۳- به او بفهمانید که ضعیف نیست
همان طور که قلدر قوی نیست، کودک شما نیز ضعیف نیست. یعنی هیچ کدام برنده چیزی نمی شوند. به او اطمینان دهید که ضعیف نیست و اعتماد به نفس او را تشویق کنید.

۴- فرزندتان را تشویق کنید که از خودش مطمئن شود.
اطمینان کافی را به فرزند خود دهید که مشکلی ندارد و نیازی نیست خود را مقصر بداند.

۵- اجازه ندهید موضوع قلدری بر زندگی فرزندتان مسلط شود
مهم است که شما از آنچه اتفاق می افتد آگاه باشید. می توانید او را تشویق کنید که به گروه ها یا فعالیت هایی مانند بازیگری یا دفاع شخصی بپیوندد. این به ایجاد اعتماد و پیدا کردن دوستان جدید کمک می کند.

۶ – کمی سختگیری کنید
یک توصیه در این زمینه این است که در مورد مسائل کمتر مهم زندگی مانند مرتب نگه داشتن اتاق، کمی سخت گیری کمتری داشته باشید. نگرش بسیار شدید یا سختگیرانه والدین به طور کلی به کودک این پیام را می دهد که آنها کارها را درست انجام نمی دهند و این کار را دشوار می کند. مهم است که در مهم ترین مسائل محکم بمانید.

۷ – اگر فرزند شما هنوز نمی خواهد صحبت کند، به دنبال صحبت با دوستان یا همسالانش باشید.
برای گرفتن بهترین تصمیم و کمک به فرزندتان مهم است که در مورد آنچه اتفاق می افتد روشن باشید و تمام جزئیات را بدانید. به طور منظم در مورد مدرسه، دوستی های آن ها و هر چیزی که ممکن است آن ها را ناراحت کند صحبت کنید.

۸- به کودک خود توصیه نکنید که او را بزند یا توهین کند.
این کار فقط باعث افزایش استرس و اضطراب در کودک شما می شود به هیچ عنون کودک خود را تشویق نکنید که به دیگران آسیب وارد کند حتی اگر برای دفاع از خود باشد.

۹ – درگیر کردن مدرسه مهم است
معلمان و حتی همسالان فرزند می توانند به شما کمک کنند تا به مشکلات کودک خود خاتمه دهید، شاید لازم باشد که به والدین کودکان دیگر نیز حرف بزنید.

۱۰ – به فرزند خود توصیه کنید که با دوستان مورد اعتماد خود بماند
و از مکان های مساعد برای قلدری اجتناب کنید. مهم است که روشی موثر برای مقابله با حملات را به او آموزش دهید.

منبع:کانون مشاوران ایران-۱۵ نکته برای مقابله با قلدری
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

شباهت فرزندان با پدر و مادر و تاثیر آن در ازدواج

شباهت فرزند با پدر و مادر چقدر حقیقت دارد؟ شباهت میان این دو چقدر بر ازدواج موثر است. نظر روانشناسان در مورد این موضوع متفاوت است برخی از آن ها می گویند که رفتار فرزندان و ویژگی های شخصیتی شان کاملا می تواند با والدین فرق کند و فرزندان نباید بر اساس خانواده و والدین شان مورد قضاوت قرار گیرند،

اما برخی دیگر معتقدند با بررسی رفتار والدین می توان در مورد انتخاب برای ازدواج فرزندان تصمیم گرفت و فرزندان شباهت قابل توجهی به والدین شان دارند.

در صورتی که در مورد این موضوع سوالاتی دارید، این مقاله را از دست ندهید زیرا به بررسی مسائل اساسی و مهم این موضوع پرداخته است. هم چنین می توانید با استفاده از مشاوره ازدواج شباهت فرزندان با پدر و مادر را بررسی کرده و از انتخاب خود برای ازدواج مطمئن تر شوید.

شباهت فرزندان با پدر و مادر و تاثیر آن در ازدواج همیشه حقیقت دارد؟
دلایل بسیاری منجر به شباهت فرزندان به پدر و مادر می شود، یکی از این آن ها سبک تربیتی می باشد زیرا سبک تربیتی والدین متناسب با رفتار آن ها با فرزندشان می باشد بنابراین این سبک تربیتی به طور مستقیم بر خلق و خو و رفتار فرزندان اثر می گذارد.

به عنوان مثال والدینی که افراد آسان گیری هستند در هنگام تربیت فرزندشان، فشار زیادی به او وارد نمی کنند و کنترل کمتری بر روی او دارند در نتیجه در فرزندشان شخصیت آسان گیری شکل می گیرد و او هم مانند والدینش زندگی را سخت نمی گیرد.

نقش مادر در تربیت فرزندان از اهمیت بسیاری برخوردار است و در همین زمینه باید شباهت فرزندان با پدر و مادر مورد توجه قرار گیرد.

توجه داشته باشید که تربیت والدین و خصوصیات آن ها تنها فاکتور تعیین کننده در ویژگی افراد نمی باشد زیرا هر فرد ویژگی های منحصر به فرد خودش را دارد و با آن به دنیا می آید. این فرد در طول زندگی با موقعیت مختلف و متفاوتی رو به رو شود و در محیط هایی قرار گیرد که تجربیات او باعث شود ویژگی هایی متفاوتی در او شکل گیرد.

آن چه در مورد این موضوع اهمیت دارد این است که انعطاف پذیر باشید و بدانید که شباهت فرزندان به والدین صددرصد نمی باشد.

اما در عین حال نمی توان نقش تربیت خانواده را نادیده گرفت زیرا کم و بیش بر روی رفتار فرزندان تاثیر می گذارد علاوه بر این برخی از ویژگی ها ژنتیکی که از والدین به ارث رسیده است نیز قابل تغییر نبوده و نقش زیادی در رفتار فرزند دارد.

نقش خانواده در ازدواج
نقش خانواده در ازدواج
شباهت فرزندان با پدر و مادر و تاثیر آن در ازدواج، تجارب آسیب زای والدین تا چه حد فرزندان را درگیر خود می کند؟
خوشبختانه بسیاری از افراد در هنگام ازدواج به مرکز مشاوره مراجعه می کنند، به عنوان مثال ازدواج با کسی که والدینش درگیر اعتیاد هستند برای هر شخصی آسان نیست و با نگرانی هایی همراه خواهد بود.

در این شرایط فرد در مورد ازدواج شک و تردید زیادی دارد، در این هنگام مراجعه به روانشناس می تواند در تصمیم گیری به آن ها کمک کند.

در این شرایط شما نمی توانید طرف مقابل را به خاطر رفتار والدینش مورد قضاوت قرار دهید و ضعف و نقایص والدین را برای فرزندان در نظر بگیرید.

بنابراین نمی توان صددرصد گفت فرزندان شبیه والدین شان می شوند. بلکه باید به بررسی سلامت روان فرد مورد نظر بپردازید و به عنوان یک فرد مستقل به او نگاه کنید و ببیند تا چه حد تلاش می کند تا از محیط های آسیب زا دوری کند و شخصیت خودش را مورد بررسی قرار دهید.

زمانی که تصمیم به ازدواج با فردی می گیرید که با مشکلات خانوادگی رو به رو است در این حالت باید نسبت به انتخابتان حساس تر شوید و شباهت فرزندان با پدر و مادر را به دقت بررسی کنید و در نظر داشته باشید که تصمیم شما به ازدواج با این فرد چه عواقبی را به دنبال دارد.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-شباهت فرزندان با پدر و مادر و تاثیر آن در ازدواج
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

خصوصیات فرزند اول، بچه اول که باشی ( ۷ ویژگی مهم)

خصوصیات فرزند اول باید مورد توجه ویژه قرار بگیرد زیرا با آمدن اولین فرزند همه اعضای خانواده وارد جریان متفاوتی می شوند و به طور طبیعی رفتار والدین تک فرزندی با آن هایی که چند فرزند دارند متفاوت می باشد، والدین همان ابتدا متوجه می شوند که فرزندان نسبت به یکدیگر، رفتارها و خصوصیات مختلفی از خودشان نشان می دهند.

در واقع زمانی که فرزند دوم به دنیا می آید، فرزند اول جایگاه خود را به عنوان فرمانروای مطلق خانواده از دست می دهد و آن را با دیگری سهیم می شود در این شرایط خانواده باید شرایطی را ایجاد کند تا تنش و مشکلات در فضای خانواده کاهش یابد و روابط پایدار و صمیمانه ای در میان فرزندان به وجود آید. در ادامه این مقاله به بررسی خصوصیات فرزند اول می پردازیم تا اطلاعات شما در این خصوص افزایش یابد.

خصوصیات فرزند اول: نقش در خانواده
تولد فرزند اول، تجربه ای جدید برای والدین می باشد و آن ها ممکن است در تربیت فرزند اول بر اساس قوانین پیش بروند و بسیار سخت گیر باشند و یا به خاطر ذوق و شوقی که برای تولد فرزندشان دارند بسیار سهل گیر باشند و اصول تربیتی را به خوبی ایفا نکنند در نتیجه در تربیت فرزندشان با مشکلاتی رو به رو خواهند شد.

پس از این که فرزند دوم به دنیا می آید والدین به خاطر تجربه ای از تربیت فرزند اولشان داشته اند روش تربیتی خود را تغییر می دهند و به صورت دیگری به تربیت فرزند دوم می پردازند، در این حالت فرزند اول مجبور است بی تجربگی و نا پختگی والدین را در تربیت کردن تحمل کند.

مفاهیمی در روانشناسی کودک مطرح می شود که به شما کمک می کند تا از اشتباهات رایج تربیتی بپرهیزید و از بهترین روش های تربیتی برای تربیت فرزندان استفاده نمایید.

تعادل در تربیت فرزندان اول
فرزندان اول در کانون توجه والدین قرار دارند و معمولا تمام خواسته های آن ها توسط والدین برآورده می شود و در فرزند احساس ارزشمندی زیادی به وجود می آید، در صورتی که این روند شکل افراطی و بی رویه ای داشته باشد، فرزندان اول تبدیل به انسان های قدرت طلب، خودخواه و کم تحمل می شوند و آن ها تحمل هیچ گونه بی توجهی ندارند.

پس از این که فرزند دوم به دنیا می آید از توجه والدین به آن ها کم می شود و در این صورت فرزند اول، فرزند دوم را مسبب این بی توجهی می داند و در این حالت حسادت فرزند اول شروع می شود که یکی از خصوصیات به وجود آمدن آن ها در هنگام تولد فرزند دوم می باشد، تمام فرزندان اول تغییر جایگاه شان را در خانواده احساس می کنند اما فرزندان نازپرورده تر با صدمات بیشتری رو به رو هستند و این که کودک چطور با این وضع و شرایط کنار بیاید به رفتار والدین و سبک های فرزند پروری آن ها بستگی دارد.

در صورتی که والدین تمام توجه و محبت خود را نثار فرزند دوم کنند و یا رفتارهای اشتباه دیگری از خودشان نشان دهند فرزند اول به احساس طرد شدگی دچار خواهد شد و بعد ها آن را به خواهر و برادر کوچک خود منتقل می کنند اما در صورتی که والدین رفتار صحیحی با کودک شان داشته باشند بچه ها به دوستانی خوب تبدیل می شوند و فرزند اول در برابر خواهر و برادر کوچک خود احساس مسئولیت و رهبری می کند.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-خصوصیات فرزند اول، بچه اول که باشی ( ۷ ویژگی مهم)

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

دوست داشتن فرزند بیش از همسر، چرا نباید فرزندان را بیشتر دوست داشت؟

دوست داشتن فرزند بیش از همسر چه عواقب و آسیب هایی را به همراه دارد؟ پس از این که فرزند به دنیا می آید بسیاری از مادران با این سوال مواجه می شوند که آیا دوست داشتن زیاد فرزندشان می تواند برای زندگی مشترکشان خطرناک باشد؟ و این که چرا نباید فرزندان را بیشتر از همسر دوست داشت؟ متخصصان در این خصوص دلایلی را بیان کرده اند که مهم ترین آن می تواند حفظ روابط عاطفی پدر و مادر و تاثیر آن بر روی بچه ها باشد.

در این مقاله به بررسی این موضوع می پردازیم و در صورتی که این موضوع شما را با چالش هایی رو به رو کرده است نگران نباشید و سعی کنید مسئله را با مشاوره خانواده در میان بگذارید تا در این خصوص به راه حل مناسبی برسید.

اگر زوجین یکدیگر را بیشتر دوست بدارند به نفع کودکان است؟
جواب این سوال این است که شما باید بتوانید میان دوست داشتن و محبت کردن به فرزند و همسرتان تعادل را برقرار کنید، در این خصوص باید حد و مرز رابطه را رعایت کنید و مواظب روابط زناشویی تان باشید، در صورتی که شما برای شوهرتان ارزش و اولویت قائل باشید و رابطه مثبتی با او داشته باشید در این صورت فرزندان شما شادتر خواهند بود و احساس امنیت بیشتری می کنند، البته این بدین معنا نمی باشد که شما به خاطر شوهرتان، فرزندان را نادیده بگیرید بلکه نباید به خاطر محبت و دوست داشتن زیاد بچه ها، از همسرتان غافل شوید و او را فراموش کنید و به نیازها و خواسته های او توجهی نداشته باشید.

البته انجام این کار در دوران ابتدایی زایمان و یا در سال های اولیه به دنیا آمدن فرزند کار آسانی نمی باشد زیرا در کنار نقش همسری، نقش مادری هم اضافه شده است و فشار زیادی بر روی شخص وارد می شود به همین دلیل باید اطرافیان و همسر درک خوبی داشته باشند تا زن و شوهر بتوانند با نقش ها سازگار شوند در صورتی که احساس می کنید سازگار شدن با این نقش ها مشکلات زیادی را به همراه دارد می توانید به روانشناس خانواده مراجعه کنید تا در این خصوص به شما کمک کنند اگر از همسرتان غافل شوید و به او بی توجه باشید صمیمیت در میان شما کمرنگ می شود و اختلافاتی در زندگی زناشویی شما به وجود می آید.

دلایلی که نشان می دهند دوست داشتن فرزند بیش از همسر اشتباه است
در صورتی که درگیر دوست داشتن فرزندتان شوید، خود و همسرتان را فراموش خواهید کرد و این گونه متوجه زندگی کردن نخواهید شد.
هر چه روابط شما با همسرتان با عشق و علاقه بیشتری باشد در این صورت فرزندتان یاد می گیرند تا در آینده با همسرش چطور رفتار کند و محبت کردن به یکدیگر باعث می شود تا کودک در کانون گرم خانواده احساس امنیت داشته باشد و در این حالت فرزندان شما را الگوی خودشان قرار می دهند تا سلامت روانی و سبک دلبستگی ایمنی را در خود تشکیل دهند.

منبع:کانون مشاوران ایران-دوست داشتن فرزند بیش از همسر ، چرا نباید فرزندان را بیشتر دوست داشت؟
 

  • سارا پارسایی