روانشناسی برتر

مشاوره خانواده

روانشناسی برتر

مشاوره خانواده

مشاوره خانواده و روانشناسی

۱۸۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کودک» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

مهم نیست که چرا کودک انتظار دارد شما بلافاصله درخواست او را برآورده کنید. قدم اول شما این است که تجربه‌ای را که مبنای چنین انتظاراتی شده است، تغییر دهید.

گروهی عمل کنید. هر کسی که با کودک سروکار دارد، باید به عنوان بخشی از حل مشکل عمل کند. این افراد شامل پرستار کودک و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها نیز می‌شود. هیچ چیز مانند این عبارت آشنا از پدربزرگ که می‌گوید «آب‌نبات رو بده بهش بابا!» بدخلقی کودک را ابقاء نمی‌کند. همه باید با نقشه شما همکاری کنند تا در نهایت، وضعیت موجود تغییر کند. اگر تمام افراد نمی‌توانند همکاری کنند و یا همکاری نمی‌کنند، ارتباط کودک با فرد مزبور باید برای مدتی محدود شود. بدین ترتیب کودک می‌فهمد که والدین، از پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها متفاوتند.

تجربه متفاوت کودک با مشاور کودک
خودتان نزد کودک باشید. کودکان می‌توانند به آسانی به هدیه‌های والدین، هنگامی که از آنها به عنوان جایگزین‌هایی برای حضور فیزیکی (منظور این است که خود پدر یا مادر، نزد کودک حضور داشته باشند)، یا توجه و یا جبران حرف‌های تند قبل و یا راهی برای او وقت بگذارید. همیشه، زمان‌هایی، به‌طور غیر مشروط، به او محبت و توجه کنید ـ زمانی که او آن را تقاضا نمی‌کند و یا از شما چیزی نمی‌خواهد. سپس به آن لحظه‌های ویژه را نیز اضافه کنید.

لحظه‌های ویژه می‌تواند خواندن یک قصه قشنگ در هنگام بازی کردن دو نفری و یا این که گفتگو در مورد وقایع روز بعد باشد. بگذارید بداند که اطرافیانش او را دوست دارند و برای دیگران ارزش دارد.

برای تغییر رفتار کودک برنامه‌ریزی کنید
اگر می‌خواهید کودک رفتارش را تغییر دهد، باید ابتدا رفتار خودتان را تغییر دهید.

از پیش فکر کنید. هنگامی که جنجال شروع شد هر کجا که هستید برای پاسخگویی به خواستن‌های کودک آماده باشید. در درجله اول، از مکان‌های عمومی که در آنها چنان مضطرب می‌شوید که نمی‌توانید با وجود نق‌نق کودک در مقابل خواسته‌های کودک مقاومت کنید، بپرهیزید. کودک باید بداند که شما جدی هستید. بنابراین، طرح جدید خود را در منزل شروع کنید. سپس قبل از رفتن به مغازه خواروبار فروشی به کودک بگویید که در آنجا تنها اشیاء موجود در فهرست را خریداری خواهید کرد. از او بخواهید که یک یا دو خوراکی دلخواهش را پیشنهاد کند و آنها را به لیست اضافه کنید. سپس در راه خواربار فروشی مشارکت او را تحسین کنید.

به گفته خود عمل کنید. قبل از رفتن به مغازه، قانون را تکرار کنید: بجز موارد موجود در فهرست، خرید دیگری انجام نخواهد شد. اگر کودک تقاضای خوراکی دیگری می‌کند، چند ثانیه مکث کنید تا تقاضا را بررسی کنید و سپس دلیلی ارائه دهید، مثلا: «نه، برای تو خوب نیست.» حرف خود را عوض نکنید. ممکن است روش برخورد با جُرج چهار ساله که دائما تقاضای چیزهای مختلفی می‌کرد، برای شما هم مفید واقع شود.

مادر جرج به او گفت که تنها می‌تواند در فروشگاه یک چیز را برای خودش انتخاب کند، و با هم تصمیم گرفتند که آن یک چیز کتاب باشد. برای به دست آوردن کتاب، جرج می‌بایست هیچ چیز دیگری را درخواست نکند و آرام روی نیمکت مغازه بنشیند. این روش موثر واقع شد.

همیشه تصمیم خود را به‌طور واضح به کودک بگویید که چه چیزهایی را می‌توانید بخرید و چه چیزهایی را نمی‌توانید بخرید. فرض کنید که کودک شما در ساعت هفت و سی دقیقه بعد از ظهر یک شیرینی می‌خواهد. به چشم‌های او نگاه کنید و با لحنی ثابت و دوستانه توضیح دهید که این درخواست منطقی نیست چون الآن شام حاضر می‌شود «ولی می‌تونی بعد از شام یکی بخوری».

تسلیم نشوید. هنگامی که تصمیم خود را گرفتید و به کودک گفتید، به آن پایبند باشید! حتی در صورتی که کودک داد و فریاد می‌کند و یا به این سو و آن سو لگد می‌زند، تسلیم نشوید. مقاومت خود را محک بزنید. به عنوان مثال بیایید در نظر بگیریم که شما در قسمت خروجی سوپرمارکت هستید و کودکتان تاکنون پنجاه چیز مختلف، از شیرینی تا شکلات و آدامس را در خواست کرده است. در حالی که شما در حال پرداخت بهای خرید خود هستید، کودک شروع به جیغ زدن می‌کند که برایم شکلات بخر. صبر کنید و دست و پای خود را گم نکنید. این یک تجربه مهم یادگیری برای هر دو شماست.

از تحسین استفاده کنید. به تدریج با رد فزاینده درخواست‌های کودک و کسب صبر بیشتر در مقاومت در برابر انجام خواسته‌هایش، سعی کنید او را سخاوتمندانه برای تلاش‌هایش در زمینه همکاری تحسین کنید ـ به ویژه برای قبول کردن «نه». گاهی بدون این که کودک درخواستی کرده باشد، چیزی را که کودک معمولا درخواست می‌کند، به او بدهید. با این حال، به این کار عادت نکنید زیرا بدین ترتیب، کودک انتظار آن را پیدا خواهد کرد و شما سر جای اولتان برخواهید گشت.

پیشرفت کودک را یادداشت کنید. بسیاری از والدین، استفاده از جدول را برای ثبت پیشرفت‌های کودک بسیار مفید می‌یابند. رفتار مطلوب را معین کنید و سپس آن را بشمارید. کودک با پذیرفتن جواب نه و یا با اطاعت از فرامین شما نمره‌ای خواهد گرفت. نمره‌ها را با یکدیگر جمع کنید و در بیرون رفتن بعدی برای کودک جایزه‌ای به انتخاب خودش بخرید.

یاد بگیرید که شکست نخورید
برخورد کردن با توفان بداخلاقی و رفتار ضداجتماعی کودک در اماکن عمومی، به تصمیم قطعی شما نیاز دارد. در چنین شرایط ناخوشایندی، هیچ راه حلی بهتر از قاطعیت و پایداری والدین نیست. فرض کنید که در حال صرف شام لذیذی در یک رستوران دوست داشتنی هستید. لِسلی می‌خواهد قبل از خوردن حتی یک قاشق از غذایش، تکه سوم کیکش را بخورد. شما می‌گویید: «نمی‌شود!» و او شروع به نق زدن می‌کند.

یکبار به او تذکر بدهید و در صورت لزوم او را از میز شام دور کنید؛ مثلا او را به داخل ماشین و یا اتاق خلوتی ببرید و تا هنگامی که دست از بدخُلقی‌اش برنداشته و قول همکاری نداده است، او را به سر میز شام برنگردانید. اگر همچنان به رفتار ناپسندش ادامه داد، مجبور خواهید شد او را به منزل برگردانید. این کار را انجام دهید؛ حتی اگر این تصمیم باعث شود که تفریح سایر بچه‌ها متوقف شود. در چنین حالتی به بچه‌ها قول یک برنامه دیگر را بدهید.

چمند روز بعد دوباره بچه‌ها را بیرون ببرید و این بار لِسلی را با همسرتان در منزل تنها بگذارید. دفعه بعد لِسلی را با همسرتان در منزل تنها بگذارید. دفعه بعد لِسلی را نیز مجددا با خودتان ببرید و به او این فرصت را بدهید که نشان دهد می‌تواند همکاری کند.

کودک دائما چیزها را فراموش یا گم می‌کند
این پیشامد که ناهار خوردن را فراموش کنیم و یا چترمان را گم کنیم، امری طبیعی است که بعضی از ما به ان عادت نیز کرده‌ایم. کودکان به ویژه مستعد فراموشی یا گم کردن هستند که گرچه یک رخداد طبیعی است، اما در عین حال، کلافه کننده، وقت‌گیر و گران نیز هست. صدای کودکانه‌ای پای تلفن می‌گوید: «مامان، من کفش‌های ورزشی‌ام رو فراموش کرده‌ام، می‌تونی اونارو به مدرسه بیاری؟» یا این که: «کتاب ریاضی من کجاست؟ یادمه که اونو به خونه آوردم.»

منبع:مرکز مشاوره-مشاور کودک:تجربه کودک را عوض کنید
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

کودک و نظم و ترتیب: شما نیز ممکن است مانند بسیاری از والدین فکر کنید باید اسم کودک شما را طوفان تورنادو می‌گذاشتند. گاهی به نظر جالب می‌رسد که چطور این موجودات کوچک می‌توانند در چنین زمان کوتاهی تمام چیزهای یک اتاق را به هم بریزند. کودکان دوست دارند چیزها را به هم بریزند و کودکان خردسال‌تر اصلا فکر نمی‌کنند چیزها را به هم ریخته‌اند: آنها هر چقدر چیزهای بیشتری برای بازی کردن دورو برشان باشد، سرگرم‌تر می‌شوند و بیشتر لذت می‌برند.

بعد از مدتی خانه شما شبیه حراجی‌های لباس یا اسباب‌بازی می‌شود و شما همیشه در حال غر زدن سر کودک هستید که چیزهایی را که ریخته است، جمع و جور کند و یا این که خودتان آنها را جمع می‌کنید. در این صورت، شما باز هم یک مسئولیت دیگر را که نباید برعهده می‌گرفتید، برعهده گرفته‌اید و از همه بدتر این که، کودک می‌فهمد کسی هست که پشت سرش چیزهایی را که ریخته است، جمع کند.

هر کس می‌تواند و باید مسئول تمیز کردن ریخت و پاش‌های خودش باشد. به کودک خود اهمیت مراقبت از وسایل و گذاشتن آنها در محل مخصوصشان را یاد دهید. او با پیدا کردن سریع وسایلش و غروری که این مرتب بودن به او می‌دهد، در واقع خودش جایزه‌اش را گرفته است.

گاهی صرفا لازم است که شما به اصطلاح چوب به زمین بکوبید: «این خانه باید این‌طور باشد که همه ما خودمون وسایلمون را جمع کنیم!» به‌طور ایده‌آل این قانون بازد از ابتدا، جزء طبیعی زندگی باشد. اگر چنین نیست، می‌توانید با بکارگیری یک یا چند مورد از راه حل‌های زیر، موقعیت را اصلاح کنید.

از پیش برنامه‌ریزی کنید

مرتب بودن، باعث صرفه‌جویی در وقت و جلوگیری از درگیری می‌شود و به شما اجازه می‌دهد که محیط اطرافتان را کنترل کنید. بنابراین با صرف کمی وقت طوری محیط اطراف کودک را تغییر دهید که نظیف بودن برایش آسان‌تر شود.مشاوره کودکان تهران

برای نگهداری لوازم کودک مکان‌هایی را تعیین کنید. به او بگویید همان‌طور که او خانه‌ای برای زندگی کردن دارد، همه اشیاء و لوازمش هم به خانه احتیاج دارند. محل‌های جداگانه‌ای را برای اسباب بازی‌ها، لوازم ورزشی و لوازم هنری و…. کودک تعیین کنید. جعبه‌های کفش می‌توانند برای نگهداری اشیاء کوچک‌تر به کار روند و می‌توان از جعبه جواهرات برای نگهداری اشیاء با ارزش استفاده کرد. برای اشیاء بزرگ‌تر، تاقچه، کابینت یا کمد مناسب‌تر از جعبه‌های اسباب‌بازی بزرگ هستند که در آنها اسباب بازی‌ها به هم ریخته می‌شوند و می‌شکنند. سطل‌های پلاستیکی آویزان شونده، محل مناسبی برای اسباب بازی‌های با قطعات فراوان هستند. به هر شکل که در مورد این مسائل تصمیم می‌گیرید، هدف شما باید این باشد که هر چیز جای معینی داشته باشد.

محل اشیاء را طوری قرار دهید که در دسترس کودک باشد. اتاق را از چشم کودک نگاه کنید و مطمئن شوید که تاقچه‌ها، کابینت‌ها، جارختی‌ها و طبقه‌های کمد طوری قرار گرفته است که کودک می‌تواند به آسانی به آنها دسترسی پیدا کند.

به محل‌ها برچسب بزنید. محل هر چیز را با برچسب (اتیکت)، حرف چسبان و یا حتی عکس مشخص کنی. به این ترتیب، کودک یکی از فایده‌های حروف الفبا را نیز یاد خواهد گرفت!

به کودک آموزش دهید و او را زیر نظر بگیرید

برای کودکانتان الگوی عملی باشید. بدین معنا که شما خودتان باید مرتب و منظم باشید و بر کار آنها نیز نظارت کنید. کودکانی که هرگز در عمرشان مرتب نبوده‌اند نمی‌توانند در یک چشم به هم زدن همه جا را مرتب کنند. همچنین آنها می‌دانند که چه باید بکنند. تمام کودکان ـ بزرگ و یا کوچک ـ باید بدانند که انتظارات شما دقیقا چه هستند. آیا اتاق فقط باید جلوی چشم شما تمیز باشد و یا این که حتی پشت درهای بسته هم باید اتاق تمیزی داشته باشند؟ به خاطر بسپارید که کودک به تدریج یاد می‌گیرد که شما چه می‌خواهید و بنابراین شما باید در انتظاراتتان واقع‌بین باشید.

آماده باشید که گاهی به کودک کمک کنید. حتی مرتب‌ترین کودکان نیز برای جمع کردن اسباب بازی‌هایی که دارای قطعات متعدد هستند، نیاز به کمک دارند تا قطعات گم نشوند. روش زیر را که ما از مادر یک کودک دو ساله یاد گرفته‌ایم، امتحان کنید: از کودک خواسته شد که به بهترین وجه اسباب بازی‌هایش را جمع کند و سپس مادرش برگشت تا با هم قطعات اسباب‌بازی را سوار کنند. به تدریج که کودک مهارت پیدا کرد، توانست قطعات بیشتری از اسباب‌بازی را سوار کند و نهایتا توانست خودش این کار را با احساس غرور خاصی به تنهایی انجام دهد.

در کودک عادت ایجاد کنید. کودک خود را تشویق کنید که وسایلش را بلافاصله بعد از بازی، جمع کند. در مورد کودکان نوپا چنین کنید: یکی شما بردارید، یکی کودک بردارد و بخوانید: «ما چیزامونو این جوری جمع می‌کنیم، ما چیزامونو این جوری جمع می‌کنیم….» هنگامی که جمع کردن و برداشتن از روی زمین را یاد گرفت، هدف بعدی این است که به او یاد دهید آنها را کجا بگذارد. اگر این آموزش را از ابتدای زندگی کودک آغاز کنید، او به این نتیجه خواهد رسید که این کار جزء طبیعی بازی کردن یا کار کردن است.

منبع:مرکز مشاوره-مشاوره کودکان تلفنی :کودک و نظم و ترتیب
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

۴ تا ۵ سالگی: من می‌توانم هر آنچه تو می‌توانی باشی باشم

افکار کودکان در سنین میان چهار تا پنج سالگی متشکل­تر، متمرکزتر و معمولی­تر می‌شود. آن‌ها یاد می‌گیرند یک ایده، مسئله و یا وظیفه را تا مرحله به دست آوردن نتیجه دنبال کنند و حتی از یک روز تا روز دیگر روی آن فکر و عمل کنند تا با موفقیت به پایان برسانند. کودکان پنج ساله نگران نظم و کمال هستند. آن‌ها می‌توانند درباره یک نظریه فکر کرده و آن را اجرا نمایند در حالی که در آغاز این سال ممکن است به سرعت از یک ایده به ایده دیگر بروند. افکار آن‌ها به تدریج عمیق‌تر شده و حافظه آن‌ها در مورد حوادث، موقعیت‌ها و استراتژی‌ها در حل مسائل و غیره بهبود می‌یابد. از چهار تا پنج سالگی رشد آن‌ها در زمینه استقلال افزایش می‌یابد. کارهایی که آن‌ها در چهار سالگی برای حفظ و مراقبت از خود انجام می‌دادند در پنج سالگی با سادگی بیشتر و نظارت کمتر انجام می‌دهند. در پنج سالگی بسیاری از کودکان در منزل به کارها کمک می‌کنند مثل شستن و خشک کردن ظروف، چیدن میز و نظایر آن. از چهار تا پنج سالگی باید قوانین اجتماعی جزو سرشت کودکان شود و رفتارشان بر قضاوت شخصی خودشان متکی باشد. آن‌ها از خودشان در ارتباط با دیگران آگاهی بیشتری به دست می‌آورند و وظیفه یادگیری را دنبال خواهند کرد زیرا این وظیفه بیشتر آن‌ها را به صورت یک فرد مورد احترام درخواهد آورد که دارای صفاتی شبیه به دیگران و باارزش از نظر آنان خواهند شد. آن‌ها به شرکت در نمایشنامه درام اجتماعی به عنوان راهی برای معرفی تصویری از خود از طریق کشف یک سری نقش‌های مختلف ادامه می‌دهند.

مهارت‌های حرکتی کودکان چهار تا پنج ساله به‌اندازه کافی پیشرفت کرده است که در بازی آن‌ها کارهای برجسته متنوع و حرکات ساده ژیمناستیک دیده می‌شود. در پنج سالگی آن‌ها می‌توانند لی‌لی کنند، بپرند، طناب بازی کنند، بدوند، از جایی بالا روند، دور خود بچرخند و غیره. این بازی‌ها راهی است برای تمرین مهارت‌های حرکتی و نیز یادگیری همکاری با دیگران، ایجاد تناسب میان اعمال و دستورالعمل‌های شفاهی و آگاهی و پیروی از یک سری قوانین ساده.مشاورکودک و نوجوان

مهارت‌های حرکتی ظریف بهتر شده و تحت کنترل در می‌آید. ممکن است بعضی از کودکان به یادگیری نوشتن علاقه‌مند باشند. اکثر نقاشی‌های کودکان کنترل شده و منطبق بر تصویر و طرح ذهنی است. طرز گرفتن مداد بهتر شده و از قیچی برای بریدن چیزها به خوبی استفاده می‌کنند. در این دوره زبان به طور روزافزونی جای عمل را می‌گیرد. کودکان می‌توانند فقط با گفتن زبانی «وانمود کنند» کاری را انجام داده‌اند مثلا «بیا وانمود کنیم من مادر هستم و تو بچه و من می‌خواهم تو را تنبیه کنم.» کودکان یاد می‌گیرند برای مشکلات راه‌حل‌های شفاهی بیابند درحالی‌که در گذشته به وسیله بدن و عواطف شدید عکس‌العمل نشان می‌دادند. از چهار تا پنج سالگی کودکان همچنان تعداد کلمات خود را افزایش داده، طول جملات شان را زیاد می‌کنند.

پیچیدگی ساختمان جملات خود را بالا می‌برند و بیش از پیش از زبان به عنوان راهی برای آموختن درباره چیزها در دنیای خود استفاده می‌کنند. سوالات آن‌ها بیشتر برای کسب اطلاعات بوده و علاقه آن‌ها به کتاب و داستان بیشتر بر مبنای واقعیات می‌باشد. بالاخره زبان فقط جزئی از نمایشنامه آن‌ها نیست بلکه به عنوان مبنای نمایشنامه می‌باشد. بازی با قیافه‌سازی و کلمات مسخره برای کودکان در این سن تفریحی می‌باشد.

کودکان چهار ساله هم اکنون درک می‌کنند که چیزها در دنیای آن‌ها دارای نظم است و وقتی از یکدیگر جدا می‌شوند می‌توان آن‌ها را دوباره به همان نظم اول برگرداند و اینکه بسیاری از چیزها را می‌توان به روش منظم با یکدیگر مقایسه و به هم مرتبط نمود. بین چهار تا پنج سالگی می‌توانند راه‌های پیچیده‌تری برای نظم دادن به چیزهای بیشتری در دنیای خود و بر حسب صفات فیزیکی آن‌ها، وضعیت آن‌ها در زمان و فضا و یا اینکه افراد دیگر چگونه آن‌ها را تعریف و تفسیر می‌کنند کشف نمایند.

چگونه می‌توانید حرکت کنید؟

شرکت‌کنندگان: کودکان چهار تا شش ساله و یک بزرگسال. بعضی از کودکان کوچک‌تر نیز می‌توانند از نوع ساده‌تر این فعالیت لذت ببرند.

توضیح: در هر مهارتی که کودک یاد می‌گیرد زمانی می‌رسد که آن مهارت به اندازه کافی رشد کرده و کودک از گسترش و توسعه آن، از در هم آمیختن آن با سایر مهارت‌ها و از افزودن انواع جدید مهارت به آن لذت می‌برد. در این سن اکثر کودکان می‌توانند به آسانی راه بروند و بدوند، تعادل خود را از پشت تا پنجه پا در یک زمان و بر روی یک پا حفظ کنند، بپرند، لی لی کنند، روی پنجه پا راه بروند و در شش سالگی می‌توانند طناب بازی کنند.

آن‌ها آماده هستند این مهارت‌ها را در گسترش راه‌های متنوع‌تر، کنترل شده­تر و اصلاح شده­تر حرکتی به کار اندازند. فعالیت‌های زیر به کودکانتان کمک می‌کند حرکات هماهنگ‌تر، باوقارتر و موثرتری انجام دهند.

۱- حرکت در فضا

الف- محوطه‌ای را به حرکت خود و کودکتان اختصاص دهید که شامل انواع مختلف فضاها باشد مانند: فضاهای احاطه شده، مثل تونلی که از کارتنهای بزرگ که در و ته آن را کنده باشید درست شده است. فضاهای باریک مثل صندلی و یک کاناپه که نزدیک دیوار قرار داده شده به طوری که به زور از آن عبور نمایید. فضاهای باز و فضاهایی که به وسیله موانع مشخص می‌شود که باید آن‌ها را دور بزنید مثل صندلی‌هایی که به صورت یک دایره قرار گرفته باشند.

منبع:مرکز مشاوره-مشاوره کودک و نوجوان:افکار کودکان
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

با یک بغل شروع شد. من و دخترم از مهدکودک بیرون می‌آمدیم که دوست صمیمی‌اش آمد جلو تا او را بغل کند. دخترم اجازه نداد و دستم را می‌کشید تا برویم. برای من خیلی عجیب بود و راستش را بخواهید شرمنده شدم. مادر بچه آنجا ایستاده بود و نگاه‌مان می‌کرد. یواشکی از دخترم خواستم که دوستش را بغل کند. اینکه آن بچه کوچک و نازنین از رفتار دخترم آزرده شود و قرار گرفتن در این شرایط امتناع احساس بدی برایش ایجاد کند، برایم سخت بود. اما من به پیامی که به فرزند خودم می‌دادم توجه نمی‌کردم و فقط نگران دوستش بودم. من می‌خواستم دخترم را مجبور به انجام کاری کنم که دوست نداشت. به دخترم این مفهوم را انتقال دادم که حریم شخصی‌اش مهم نیست و می‌تواند به خاطر خوشایند دیگران و فقط برای اینکه آدم باادبی به نظر برسد از تمایل خودش بگذرد.

✨من بعدا متوجه اشتباهم شدم و رفتارم را تغییر دادم؛ گام‌هایی برداشتم برای اینکه او بفهمد باید بدنش را دوست داشته باشد و آن را حق خودش بداند و هیچ‌کس حتی مادرش نمی‌تواند و نباید به او بگوید با بدنش چه کند.

چطور توانستم حق مالکیت بدن را به او یاد بدهم؟

او حق دارد برای موهایش تصمیم بگیرد

دخترم موهای بلند و فر و زیبایی دارد. اما همین موها یک چالش مهم در زندگی من بود. موهای بلند روی کمر زیباست اما دردسرهای خودش را دارد. مثلا شست‌وشوی این همه مو کار ساده‌ای نیست و واقعا زمان بر است. آرایش مو و جمع کردنش هم سخت است. شاید من دوست داشته باشم او موهایش را کوتاه کند تا کار مراقبت و نگهداری از موها آسان‌تر شود. اما این واقعا حق من نیست که برای اندازه موهای دخترم تصمیم بگیرم مگر این‌که او خودش بخواهد. این موها متعلق به من نیست و من فقط والد او هستم نه مالک بدن او. این موهای اوست و به من ربطی ندارد که دخترم دوست دارد دردسر شستن موهایش را تحمل کند. تا زمانی که این کار به او آسیبی وارد نمی‌کند و با موهای بلندش خوشحال است، من به این حق احترام می‌گذارم و نظری نمی‌دهم.

آیا من اجازه دارم او را غلغلک بدهم؟

فرزند من بدن حساسی دارد و غلغلکی است. وقتی بچه‌تر بود ما زیاد با او شوخی می‌کردیم و غلغلکش می‌دادیم. یادم می‌آید که بارها از ما خواسته بود که بیشتر ادامه ندهیم و شوخی بس است. یک بار باجدیت گفت: «بس کن!» اما من باز غلغلکش می‌‌دادم و می‌گفتم: «بس نمی‌کنم، بس نمی‌کنم.»

غلغلک دادن کار جالبی است اما می‌تواند برای کودک یک موقعیت آزار دهنده باشد. بعدها دوباره به این مساله فکر کردم. من چه چیزی به او یاد دادم؟ آیا منظور من این نبود که «نه» گفتن تو ارزشی ندارد و معنایش واقعا تمام کردن نیست؟ تو از ما خواستی دیگر غلغلک ندهیم اما حرف تو برای ما مهم نبود. گویا خواسته تو بی‌اعتبار و بی‌ارزش است.

ما وقتی این نکته را متوجه شدیم، رفتارمان را تغییر دادیم. هنوز هم گاهی وسط بازی قلقلکش می‌دهیم اما وقتی او می‌خواهد که دیگر ادامه ندهیم، به خواسته‌اش توجه می‌کنیم مگر این‌که خودش دوباره پیشنهاد شروع بازی را بدهد. بغل کردن زورکی نیست بعد از ماجرایی که گذشت من از دخترم خواستم بدون اینکه دیگران را ناراحت کند و احساسات‌شان را جریحه‌دار کند به آنها بفهماند که علاقه‌ای به بغل کردن ندارد و تاکید کردم که حتی من به عنوان مادرش هرگز او را مجبور نخواهم کرد کاری که واقعا دوست ندارد را انجام بدهد حتی اگر این یک بوسه کوچک از گونه‌اش باشد. دیگر هرگز از او نخواستم برای رعایت ادب و خوشایند دیگران پذیرای آغوش آنها باشد.

این مساله‌ای ساده بود و من نتیجه‌اش را خیلی زود در رفتار فرزندم دیدم : دفعه بعدی که دوستش می‌خواست او را بغل کند، دخترم ابتدا سعی کرد از موقعیت فرار کند اما حرف‌های ما تاثیر مثبتی داشت، چون او دوباره برگشت و به دوستش گفت: «امروز بغل نمی‌خوام.» حرف او اصلا به معنای رد کردن درخواست محبت‌آمیز دوستش نبود. من دخترم را مجبور نمی‌کنم که دیگران را به آغوش بگیرد یا ببوسد یا هر واکنش و تماس جسمی محبت‌آمیز دیگری داشته باشد مگر اینکه واقعا این کار برایش خوشایند باشد.

منبع:مرکز مشاوره-حق مالکیت بدن را به کودک یاد بدهید
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

هیچ وقت کودک را به اجبار برای قبول مسئولیت نکنید:مسئولیت دادن به فرزند خود باعث می شود.

که با معنی مسئولیت پذیری آشنایی پیدا کند  و با آموزش مهارت های اجتماعی برای ارتباط برقرار کردن با دیگران موفق باشد.

اگر در انجام مسئولیت کودک خود کوتاهی کرد هیچ وقت با تنبیه کردن جواب او را ندهید بلکه

با روش زبانی و حالت چهره کودک را از اشتباهش مطلع کنید .

والدین هیچ وقت فرزند خود را برای انجام مسئولیت وادار نکنند و اگر از انجام مسئولیت فرزندتان

خودداری کرد هرگز به تندی رفتار نکنید و محبت خود را از او دریغ نکنید.

اجبار کردن و با زور خواستن از کودک برای انجام مسئولیت او را لج باز و پرخاش گر می کند و بهترین

روش برای برخورد صحبت کردن با ملایمت و کودکانه با او می باشد.

منبع:مرکز مشاوره-هیچ وقت کودک را به اجبار برای قبول مسئولیت نکنید
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

تنبیه صحیح کودک

تنبیه صحیح کودک:کودک باید انقدر از پدرومادر خوبی ومحبت دیده باشد.

که اخم کردن آنها برایش سخت باشد و همین اخم او راتنبیه کند.

والدینی که دائم کودک را دعوا میکنند اخمشان هم تاثیری ندارد.

شماره های تماس 01

منبع: کودک و نوجوان

نوشته های مرتبط:
کودک خشونت را از والدین الگو میگیرد
هیچ وقت کودک را به اجبار برای قبول مسئولیت نکنید
در حضور کودکان دعوا نکنید
کودک خود را هیچ وقت شتاب زده از خواب بیدار نکنید
مشاور کودک : بی توجهی فعال
آسیب اجتماعی با نام کودک آزاری

منبع:مرکز مشاوره-تنبیه صحیح کودک
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

استقلال شخصیت کودکان دوران کودکی می باشد.

مادران از آغاز کودکی فرزند خود را وابسته به خود تربیت می کنند و به کودک خود اجازه نمی دهند مستقل شوند.

مادرانی که رابطه ضعیف و سستی با همسر خود دارند.

این ارتباط عاطفی را با فرزند افزایش می دهد چه دختر و چه پسر فرقی نمی کند.

رشد شخصیت کودکان
بعد از ازدواج مردی که به مادر خود وابسته است به همسر بی توجه و در تصمیم گیری ها و نکته هایی که

درزندگی مشترک باید رعایت شود بی اهمیت هستند. باید حتما به مرکز مشاوره خوب کودکان مراجعه

کنید.فردی که در جایگاه درست نمی تواند تعریفی داشته باشد و به این موضوع بی توجه باشد بعد از ازدواج

خانواده و فرزند را محور اصلی قرار می دهد. در این گونه شرایط وقتی که به همسر خود عشق می ورزد،

مادر ناراحت می شود و بر عکس این موضوع رخ می دهد و اختلافات زوجین با این پایه شکل می گیرد.

شماره های تماس 01

کودکان و سن بلوغ
به تعداد تمام انسان ها راه حل و شکل گیری پایه وجود دارد ، مادران وقتی که فرزندشان به سن بلوغ

نزدیک می شود سعی کنند به کودک اجازه دهند مستقل بودن در رشد او پرورش یابد و دختران و پسران

قبل از ازدواج باید نسبت به یکدیگر آشنایی داشته باشند و به مشاوره قبل از ازدواج اهمیت دهند.

منبع:مرکز مشاوره-استقلال شخصیت کودکان
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

آیا به نظر می‌آید کودکان شما درخواست‌هایتان را نمی‌شنوند؟ اگر این‌طور است، به خاطر ضعف شنوایی آنها نیست، بلکه نشانه بی‌توجهی آنها به حرف‌های شما است. آنها تا هنگامی که صدایتان به حدی بلند شود که احساس کنند خیلی جدی هستید به این کار ادامه می‌دهند.

رفع این مشکل دو جزء ضروری را می‌طلبد: والدین باید چیزی را بگویند که هدفی از آن دارند و سپس آن مطالب را جدی بگیرند. پس کلمات خود را با دقت انتخاب کنید، سپس آنها را با صداقت، و محکم به کودکان انتقال دهید. کودک شما به زودی یاد خواهد گرفت که در اولین لحظه‌ای که شروع به صحبت می‌کنید، به شما گوش فرار دهد. برای نیل به این منظور به نکات زیر توجه کنید:

۱- مجبورش کنید به چشم‌هایتان نگاه کند

از آنجایی که حواس کودکان به آسانی پرت می‌شود، اطمینان حاصل کنید که هنگام صحبت کردن، به شما نگاه می‌کنند. شاید این مهم‌ترین عامل در پیروی کودک از دستورات یا گوش دادن به شما باشد. نشان دهید که منظور شما از تلاقی نگاه چیست. این روش را از طریق یک بازی به کودک بیاموزید: چند متر دورتر از هم بنشینید و به چشم‌های هم نگاه کنید، هر کس زودتر به اطراف نگاه کند، بازنده است.

اگر کودکتان از نگاه کردن به چشمان شما می‌ترسد یا احساس راحتی نمی‌کند، به او بیاموزید تا به دهان یا تمام صورت شما نگاه کند.

گاهی برای جلب توجه یک کودک لازم است تماس جسمی با او داشته باشید. به آرامی دستتان را روی شانه‌اش بگذارید یا در صورت لزوم، دو تا دستتان را روی شانه‌هایش قرار دهید و با ملایمت صورتش را به طرف خود نگاه دارید. فقط گاهی از این روش استفاده کنید و بکوشید به استفاده از آن عادت نکنید. برای کودکان بزرگ‌تر هر چیزی بیش از یک اشاره کوچک با دست بر شانه‌اش، ممکن است به جای جلب توجه، به یک رویارویی بدون ثمر بینجامد.

وقتی کودک هنگام صحبت کردن به شما نگاه می‌کند، برای این کار او را تشویق کنید و بگذارید بداند که از او راضی هستید. بعدها در صورتی که علاوه بر نگاه کردن به شما، از دستورات نیز پیروی کرد، او را تحسین کنید.

۲- آرام ولی محکم صحبت کنید

اگر معمولا هنگامی که کاری از کودکتان می‌خواهید صدایتان را بلند می‌کنید، کودک می‌آموزد تا هنگامی که صدایتان را به حداکثر نرسانده‌اید، به شما بی‌توجهی کند. اگر متوجه شدید که صدایتان لحظه به لحظه بلندتر می‌شود، صبر کنید، یک نفس عمیق بکشید، به چشم‌های کودک خیره شوید، با آهستگی و بسیار شمرده سخن بگویید. بگویید، «اندی (با یک مکث بین هر کلمه در حالی که به هم نگاه می‌کنید)، من…. ازت…. می‌خوام…. لباس‌هات رو…. همین حالا…. جمع کنی…. و توی…. کمد…. بگذاری.»

۳- از جملات پرسشی اجتناب کنید

وقتی به کودکتان می‌گویید «چطور لباس‌هات رو جمع کنی؟» اگر پاسخ دهد، «حالا نه!» متعجب نشوید. اگر بگویید «می‌آیی حالا ظرف‌ها رو تمیز کنیم؟»، این فرصت را به او داده‌اید تا بگوید، «نمی‌آم.» اگر در مورد چیزی که می‌خواهید کودکتان انجام دهد سوالی در ذهن ندارید، از جملات قاطع استفاده کنید تا دقیقا بداند چه کار باید بکند و به علاوه آن را چه موقع، کجا و چگونه انجام دهد.

۴- با جملات ساده صحبت کنید

از کلماتی که کودکتان آنها را نمی‌فهمد استفاده نکنید. ساده و روشن حرف بزنید. پرچانگی نکنید. دستورات و توضیحات طولانی ممکن است باعث فراموش شدن بخش‌های اصلی صحبتتان شود. نوجوانان برای به یاد آوردن سرنخ‌های اطلاعات شفاهی، توانایی محدودی دارند. گفتگوهای کوتاه و ساده، همراه با یک عکس‌العمل طبیعی بهتر از یک سخنرانی طولانی، درک و به خاطر سپرده می‌شود. به جای ادامه گفتگو در مورد مسئولیت، ارزش پول و اصول اخلاق، وضعیت را برای کودک روشن کنید: «یا همین حالا از دوچرخه‌سواری دست می‌کشی، یا یک هفته حق سوار شدن نداری.»

۵- احساستان را به کودک بگویید

بدون آن که به‌طور مستقیم از کودک انتقاد کنید، به او بگویید که در مورد اعمال و رفتارش چه احساسی دارید. برای مثال، «به خاطر این که خودت توالت رو تمیز نمی‌کنی، واقعا ناراحتم.» یا، «وقتی به موقع خونه نمی‌آی واقعا نگران می‌شم». اگر از جملاتی استفاده کنید که به جای کودک به خودتان اشاره کند، می‌توانید از انتقاد، سرزنش یا حمله کردن به کودک بپرهیزید، همچنان احساسات را به‌طور موثری بیان کنید.

چگونه از روش‌های کسب آرامش استفاده کنیم (یا چگونه خونسرد باشیم)

افزاد بالغ دوران کودکی را به عنوان یک دوره خالی از تشویش به یاد می‌آورند. دوره‌ای خالی از مسئولیت، نگرانی یا مشکل. ولی کودکان دنیار امروز از جهات گوناگونی تحت فشارهای سختی قرار دارند. آنها مجبورند چیزهای متفاوتی نظیر خواندن و حساب کردن را حتی قبل از ورود به دبستان بیاموزند. کودکان می‌دانند که از آنها انتظار می‌رود تا دبیرستان را تمام کنند و وارد دانشگاه شوند. آنها اغلب مجبورند تنش‌های طلاق، اشتغال والدین، نگرانی‌های روزانه، یا ساعت‌های تنهایی در خانه را تحمل کنند. خطر جنگ هسته‌ای، ربوده شدن توسط دزدان بچه و قتل، توسط والدین و اطرافیان به کودکان ابراز می‌شوند.

تنش‌های دنیای کودکان ممکن است به صورت نشانه‌های فیزیکی نظیر بی‌خوابی، سردرد ناشی از فشار عصبی، خیس کردن رختخواب در شب، یا ناراحتی‌های گوارشی عصبی خودنمایی کنند. یا ممکن است به صورت تظاهرات احساسی نظیر عصبانیت، پس زدن و ترس مشخص شوند. این تظاهرات را می‌توان به عنوان یک مشکل تربیتی تفسیر کرد. به عنوان یک پدر یا مادر می‌توانید روش‌های کنترل تنش را بیاموزید. این روش‌ها به شما و کودک کمک می‌کنند تا بر اضطراب چیره شوید.

ما به والدین و کودکان راه‌های حفظ آرامش را می‌آموزیم و از طریق تجربه شخصی و حرفه‌ای می‌دانیم که آموزش روش‌های کاهش تنش، در زندگی شما و کودکتان تغییرات مطلوبی ایجاد خواهد کرد. آموختن این روش‌ها به تمرین نیاز دارد، پس برای آموختن آنها زمان صرف کنید. مطمئن باشید که به زحمتش می‌ارزد. برنامه ما و متن‌هایی را که در آخر این بخش پیشنهاد شده‌اند، امتحان کنید. به دستوراتی که دکتر چارلز استروبل برای والدین و کودکان طراحی کرده است، توجه کنید.

۱- واکنش‌های تنش را تشخیص دهید. مایکل هر روز پس از مدرسه دچار سردرد می‌شود. شری به خاطر چیزهای بی‌اهمیت عصبانی می‌شود. جان هر روز صبح با دل درد از خواب بیدار می‌شود. اَمی به سختی به خواب می‌رود. اگر همه این مشکلات را نشانه‌های اضطراب و شرایط تنش‌زا بدانیم، حدس خوبی زده‌ایم.

فهرست زیر می‌تواند به شما کمک کند تا برخی از تظاهرات فیزیولوژیک و رفتاری تنش‌زا را تشخیص دهید. به خاطر داشته باشید که این نشانه‌ها می‌توانند ناشی از مشکلات جسمی باشند، بنابراین، قبل از آن که یک نشانه پایا را به عنوان یک اثر فیزیولوژیک تصور کنید، آن را با پزشکتان در میان بگذارید. گاهی از این نشانه‌ها برای کسب توجه یا در رفتن از زیر بار تکالیف استفاده می‌شود.

منبع:مرکز مشاوره-مشاور کودک خوب :روش صحبت با کودک
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

گوش دادن به احساسات شخصی که در مقابل ما نشسته و این‌که خودما را جای او قرار دهیم یعنی همدلی کردن با او، یعنی احساساتش را درک می‌کنیم و عواطف یک اصل مهم در سازگاری رابطه‌هاست، ولی همین همدلی کردن و گوش کردن‌ها را باید از زمان کودکی به فرزندتان بیاموزید. آن خانواده‌ای که از احساسات دیگران مطلبی را نیاموخته و از مهارت درک هیجان چیزی نمی‌داند و یا دارای ضعف‌های زیادی در این زمینه‌ها است،

مگر می‌شود از آنها انتظار داشت که فرزندشان بتواند دیگران را درک کند؟ (آموزش به کودکان)خانواده‌ای که هنوز خودش نمی‌داند در برابر رفتارهای کودک مثل، بدخلقی، بدرفتاری، پرخاش، بدغذایی و یا ناملایمات او چه عکس‌العملی از خود نشان دهد، پس چه توقعی می‌توان از خود کودک داشت؟

مشاوره کودک درمورد عشق و نفرت
افرادی که وقتی در حضورشان صحبت از همدلی و یکرنگی می‌کنیم گویا برایشان حرف پرت و پلا و بی‌منطق و قاعده زده‌ایم و یا جمله مسخره‌ای را گفته‌ایم، نمی‌توان از آنها توقع داشت که بتوانند برای فرزندانشان صحبت از همدلی کنند و کودک خود را به آرامی و فروتنی و نرم‌خویی سوق دهند و یا بتوانند بیش از حد در این زمینه‌ها موفق عمل کنند. همه‌گیر شدن توقف در خود و بی‌اعتنایی به دیگران در جامعه زنگ خطری برای همه ماست، چون اساسا چه بخواهیم چه نخواهیم همه ما روی یک قایق نشسته‌ایم و پیش می‌رویم و سوراخ کردن این قایق به ضرر همه تمام خواهد شد.

اگر تصور کنیم با یکجانبه‌گرایی و خودخواهی می‌توانیم صاحب درک و کمالات شویم و یا بخواهیم خودمان را دست بالا بگیریم و افکار خود را بیش از حد به رخ دیگران بکشانیم، نه‌تنها خودمان ضرر می‌کنیم، بلکه فرزندی که تحت کنترل ماست، هر لحظه از عملکرد و طرز برخورد و افکار ما کپی می‌کند نیز ضرر می‌کند مشاورکودکان.

ما در این مقاله درباره مهارت توجه به دیگری، همدلی و درک هیجان‌ها، عواطف و اندیشه‌های دیگران را ترجیحا از دید و نگاه خانواده بررسی می‌کنیم و بر این موضوع تاکید می‌کنیم که اصل و مبنای ما خود پدرها و مادرها هستند. پدر و مادرانی که قرار است فرزندانی با روان و ذهن سالم تحویل جامعه بدهند و به آنها بفهمانند که در آینده سکانداران این جامعه آنها هستند. تردید نکنید درک احساسات و عواطف دیگران نیازمند آموزش است که باید از دوران کودکی به فرزند آموخت.

نمایش هیجان و عاطفه در بازی ها
پدرها و مادرها باید به یاد داشته باشند که از سه سالگی کودک خود را به صورت آگاهانه با احساسات و هیجان‌های مختلف آشنا سازند. یعنی می‌توانید به وسیله بازی کردن با او و یا این‌که او را با احساسات اصلی مواجه کنید تا نسبت به آنها آگاه شود و فرق بین بسیاری از هیجانات را متوجه شود و درک نماید. به طور مثال می‌توان به هیجان‌هایی مثل مثل غم، عصبانیت، خشم، شادی، ترس، اضطراب و نفرت اشاره کرد.

بهتر است بدانید که اگر کودک دختری در خانه دارید به وسیله عروسک‌های بزرگ و کوچک با او خاله بازی کنید و با نمایش بازی کردن به خانه او بروید و درباره بعضی از اتفاقاتی که در همان روز و یا روز قبل برایتان افتاده، با او صحبت کنید.

سعی کنید خود را به حالت یک کودک در آورید و خیلی کودکانه با او رفتار کنید تا او شما را بفهمد و بتواند ارتباط کودکان با شما برقرار کند. در بین بازی با او سعی کنید گاهی اوقات خود را غمگین نشان دهید و یک داستان ناراحت‌کننده برایش تعریف کنید و بعضی اوقات شاد شوید و داستان‌های طنزآمیزی برایش تعریف کنید و با این کار باعث شوید تا احساسات و عواطف و درک کودک را درباره آن موقعیت‌ها شناسایی کنید.

رفتار فرزندان در سنین مختلف
به یاد داشته باشید که فرزند کوچک‌تر از فرزند بزرگ‌تر الگو می گیرد. متاسفانه در بعضی از موارد مشاهده می‌شود که بعضی از خانواده‌ها حتی با خودشان هم صادق نیستند و گاهی اوقات فضای خانه‌شان از تظاهر و دروغگویی پر می‌شود. به یاد داشته باشید که وقتی کودک شما چند بار با دروغ و ظاهرسازی مواجه شود، این عملکرد اشتباه را در ذهن خود ضبط کرده و به مرور زمان از خودش به عناوین مختلف انعکاس خواهد داد. اگر چنین عملکردی از سمت خودتان ارائه دادید، هرگز از کودکتان توقع نداشته باشید که کودکتان بویی از همدلی و درک متقابل داشته باشد.

منبع:مرکز مشاوره-مشاور کودکان: آموزش دوست داشتن و نفرت به کودکان!
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

همانطور که از زمانی که از منزل خارج می‌شوید و با وسایل و اشیای مختلفی در ارتباط هستید و دائما به آن‌ها دست می‌زنید و دستان شما به میکروب آغشته می‌شود، کودکان نیز همانند شما در طی روز به وسایلی مثل اسباب‌بازی‌ها، وسایل تزئینی منزل، گاهی وسایل آشپزخانه و… دست می‌زنند که دستانشان کثیف می‌شود.

کودکانی که دچار جنب و جوبش بیشتری هستند و دائما بالا و پایین می‌پرسند و یا زیاد تحرک دارند، بیشتر مورد آلودگی قرار می‌گیرند و باید بیشتر به نظافت شخصی‌شان پرداخت. یعنی کودکی که تحرکش زیاد و خود را دائما به وسایل می‌مالد و یا سرش را به دیوار و یا وسایل می‌کشد و یا به اصطلاح شیطنتش زیاد است، خیلی بیشتر مورد آلودگی قرار می‌گیرد تا کودکی که تحرک کمتری دارد.مشاوره کودکان

مادران تازه‌کار یا زنانی که قصد مادرشدن دارند، همیشه این نگرانی را دارند که چگونه نوزاد تازه به دنیا آمده خود را حمام کنند. معمولا یک مادربزرگ مهربان و دلسوز هست که با استفاده از تجربه بزرگ کردن چندین فرزند، با عشق و علاقه نوه کوچک خود را حمام می‌کند. با این حال مادران تازه‌کار هم باید حمام کردن نوزادشان را یاد بگیرند و بی‌ترس از لیز خوردن بچه یا آسیب رساندن به او، فرزند دلبندشان را حمام کنند و از این کار لذت ببرند.

پس به جای نگرانی و ترسیدن، طرز حمام کردن نوزاتان را یاد بگیرید. اگر همیشه تفکرات منفی را در ذهن خود پرورش دهید و به این فکر کنید که اگر فرزندم را به تنهایی حمام ببرم حتما از دستم لیز می‌خورد و دچار آسیب می‌شود و یا تصور کنید که همیشه یک چیزی کم است و ممکن است شما را با مشکلات زیادی مواجه کند و یا تفکراتی در این زمینه‌ها، مطمئنا هیچ‌گاه در این کار موفق نخواهید شد. سعی کنید حمام کردن کودکتان را با آرامش شروع کنید.

اگر شما اضطراب دارید و یا نگران هستید، علاوه بر این‌که روی کار مسلط نیستید، کودکتان هم متوجه وخامت اوضاع می‌شود و این ممکن است او را هم نگران کند و خاطره ناخوشایندی از حمام کردن در ذهن او باقی بگذارد. این کار و طرز فکر شما باعث می‌شود کار شما برای حمام‌های بعدی سخت شود و یا در مواقعی غیرممکن شود.

یکی از موارد مهمی که در مراقبت از پوست کودک باید در نظر گرفت، شست‌وشوی منظم پوست اوست. حمام کردن به صورت روزمره و در صورت امکان در زمان مشخصی از روز می‌تواند به کودک احساس آرامش و طراوت دهد و به کودک کمک کند تا از آلودگی‌ها در امان بماند. همانطور که می‌دانید بسیاری از کودکان با بردن دست خود به داخل دهان، باعث می‌شوند تا میکروب‌های زیادی از طریق دهانشان به داخل بدنشان وارد شود،

پس سعی کنید با حمام کردن کودکتان و یا شستن مداوم دستشان، آن‌ها را از این بیماری‌ها دور کنید. هنگامی که کودک را در آب شناور می‌کنید و همزمان دست‌های گرم و محبت‌آمیز مادر به سمتش می‌آید، کودک به یاد زندگی کردن در رحم مادر می‌افتد.

یکی از دلایلی که کودک از حمام رفتن لذت زیادی می‌برد، همین نکته است. یعنی یکی از دلایلش این است حس خوب و شیرین رحم مادر را به یاد می‌آورد و دوست دارد بیشتر در آب بماند؛ و دقت کرده‌اید که وقتی می‌خواهید کودک را از حمام بیرون بیاورید، اعتراض می‌کند و یا در بسیاری از موارد گریه می‌کند و می‌خواهد بیشتر در فضای حمام بماند. توصیه می‌شود که به یکباره و یکدفعه کودک را از آب جدا نکنید و سعی کنید آرام آرام و کم‌کم او را از محیط حمام بیرون بیاورید، زیرا با این کار هم می‌توانید از گریه او جلوگیری کنید و هم فضای سرد بیرون از حمام باعث نشود تا کودک شما سرما بخورد.

به مرور زمان که فرزند شما بزرگتر می‌شود، بازی کردن در آب و ماندن در آب برای او نوعی بازی به حساب می‌آید و به مرور زمان تجربه حمام کردن کودک با اطرافیان، مخصوصا مادر برای او بسیار لذت‌بخش‌تر می‌شود. روش حمام کردن کودکان در سنین مختلف با هم تفاوت دارد. به یاد داشته باشید قبل از حمام بردن کودکتان، تمایل وسایل مورد نیاز مانند لیف، شامپو بچه، شامپو بدن ملایم یا صابون مخصوص کودک، حوله و البسته، پنبه، حوله کلاه‌دار نخی و مورد نیاز بعد از حمام را فراهم کرده و زودتر در دسترس قرار دهید. اگر با تصور این‌که در حمام همه چیز آماده است،

کودکتان را به حمام ببرید و بعد از استحمام نیاز به حوله داشته باشید و کسی در منزل نباشد تا به شما کمک کند، نه می‌توانید کودک را در حمام تنها بگذارید و نه می‌توانید او را برهنه بیرون بیاورید و به دنبال حوله بگردید، چون کودک سرما می‌خورد، پس بهتر است قبل از حمام بردن کودک،تمامی وسایل نامبرده‌شده را آماده کنید.

حمام‌کردن کودکان

قبل از این‌که کودک را به حمام ببرید، از دمای مناسب آب اطمینان حاصل کنید. تبدیل کردن زمان حمام کردن به زمانی شاد و خاطره‌انگیز برای کودک، می‌توانید به ایجاد جذابیت برای کودکان کمک کند. همچنین استفاده از وسایل بازی مانند انواع عروسک‌ها و وسایل کمک آموزشی در حمام برای سنین مختلف جذاب است. یعنی با بردن وسایل بازی‌ای که آب وارد آن‌ها نمی‌شود و خراب نمی‌شوند، می‌توان فضای خوب را ایجاد کرد تا کمک با بازی‌کردن استحمام کند و به حمام بیشتر ابراز علاقه کند.

منبع:مرکز مشاوره-مشاوره کودکان:حمام‌کردن کودکان
 

  • سارا پارسایی