روانشناسی برتر

مشاوره خانواده

روانشناسی برتر

مشاوره خانواده

مشاوره خانواده و روانشناسی

۱۸۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کودک» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

عزت نفس کودکان، اعتماد نسبت به به اینکه کیست و چه کاری می تواند انجام دهد می باشد. در این مقاله، والدین راهکارهایی را برای افزایش عزت نفس کودکان یاد خواهند گرفت.

حس مثبت یکی از بزرگترین هدیه هایی است که شما می‌توانید به فرزندتان بدهید؛ بچه ها با عزت نفس بالا احساس مهر، محبت، شایستگی و خوشحالی بیش تری دارند.

عزت نفس در کودکان دبستانی
هر کودک لحظاتی دارد که در آن با چالش ها، فشار همسالان یا تجربه چیزهای جدید روبرو می شود و ممکن است اعتماد به نفس خود را از دست بدهد یا ارزش خود را زیر سوال ببرد. در زندگی کودک، فراز و نشیب هایی وجود خواهد داشت که برای عبور از آن ها به عزت نفس بالا احتیاج دارند.

عوامل کلیدی برای ایجاد عزت نفس سالم، تعیین اهداف، پذیرفتن مسئولیت، انجام وظایف و جشن گرفتن موفقیت است. کودک باید بتواند موفقیت را به تصویر بکشد و بداند چه زمانی به آن دست یافته است.

۱۰ دلیل اهمیت عزت نفس
۱. فرزند شما می تواند شکست ها را تحمل کند.
کودکانی که عزت نفس بالایی دارند بهتر می توانند شکست های جزئی را بدون از دست دادن اعتماد به نفس تحمل کنند.

۲. تصمیمات خوب
بچه‌هایی که عزت نفس بالایی دارند، مهارت‌های تصمیم‌گیری خوبی دارند.

۳. فرزند شما می تواند الگوها و دوستان خوبی پیدا کند.
کودکانی که عزت نفس بالایی دارند، الگوهای همسالان و دوستان خوبی پیدا می کنند که به آن ها اهمیت داده و احترام می گذارند.

۴. می تواند در برابر فشار همسالان مقاومت کند.
افرادی که عزت نفس بالاتری دارند در ایجاد دوستی، مهارت همدلی، حفظ روابط دوستانه و مدیریت فشار همسالان بهتر هستند.

۵. از خودش دفاع می کند.
کودکانی که عزت نفس بالایی دارند از ایستادگی در دفاع از خود نمی ترسند.


نکاتی برای افزایش عزت نفس کودکان
۶. هویت سالم 
۷. فرزند شما می تواند الگوهای مناسب برای سال های نوجوانی داشته باشد.
نوجوانان تمایل دارند که نگاهی خودمحورانه به زندگی داشته باشند و ممکن است مسائل را جدی‌تر و شخصی‌تر از آنچه که باید ببینند. داشتن عزت نفس قوی در سال های نوجوانی محافظت کننده است.

۸. فرزند شما می تواند دستاوردهای بالاتری کسب کند.
تحقیقات نشان می‌دهد که خوش‌بین‌ها معتقدند عملکردشان بهتر از واقعیت است. این دیدگاه مثبت آن ها را به سمت ریسک بیشتر، تمرین بیشتر، تسلیم نشدن سوق می‌دهد و در نهایت، می‌توانند خوب عمل کنند.

۹. شکست ها را تحمل می کند
کودکانی که بر این باورند که موفقیت به دلیل تلاش خود آن هاست، معمولاً معتقدند که شکست‌ها قابل تحمل بوده و می توانند مشکلات را موقتی دانسته و آن ها را تحمل کنند.

۱۰. فرزند شما این آزادی را دارد که شکست بخورد.
یکی از بهترین چیزها در مورد عزت نفس کودکان، آزادی در شکست خوردن است. هیچ موفقیت واقعی در زندگی بدون شکست نیست بنابراین به کودک خود بیاموزید که ببیند چه چیزی می تواند از اشتباهات و چالش ها به دست بیاورد.

منبع:کانون مشاوران ایران-افزایش عزت نفس کودکان
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

بی اختیاری مدفوع (Encopresis) به شرایطی گفته می شود که کودک بدون آن که علتی داشته باشد، در لباس و یا سایر موقعیت هایی که از نظر اجتماع پسندیده نیست، مدفوع می کنند.

انکوپرزیس وضعیتی است که در آن کودک پس از آموزش دیدن در مورد استفاده از دستشویی زمانی که در توالت نیست، مدفوع می کند. یبوست معمولا باعث این حوادث می شود. بی اختیاری مدفوع در کودکان می تواند ناامید کننده باشد، اما صبر داشته باشید و در زمانی که فرزندتان با آموزش سازگار می شود، آن را تشویق کنید.

برای تشخیص بی اختیاری ادرار سن کودک باید حداقل ۴ ساله باشد و بی اختیاری حداقل هر ماه یک بار و به مدت ۶ ماه متوالی رخ دهد. ملاک ۴ سال به آن دلیل انتخاب شده است که بررسی ها و پیگیری های متعدد نشانگر این موضوع هستند که ۵۰ درصد کودکان در ۲ سالگی و ۱۰۰ درصد آنان در ۴ سالگی قادرند که بر مدفوع خود کنترل داشته باشند.

بی اختیاری مدفوع در کودکان چیست
از آنجایی که تجمع مدفوع باعث کشیده شدن روده بزرگ می شود، اگر درمان نشود، مشکل بدتر می شود. به مرور کودکان ممکن است اشتهای خود را از دست بدهند یا از درد معده شکایت کنند.

مدفوع بزرگ و سفت همچنین ممکن است باعث پارگی پوست اطراف مقعد شود که خون روی مدفوع باقی می ماند.

بچه ها نمی توانند با شرم و گناهی که در مورد این وضعیت احساس می کنند روبرو شوند. برخی حتی سعی می کنند زیر شلواری کثیف خود را از والدین خود پنهان کنند.

پیشنهاد مشاور: راه درمان نگه داشتن مدفوع

اکثر کودکان مبتلا به بی اختیاری مدفوع می گویند قبل از اینکه لباس زیر خود را کثیف کنند، هیچ تمایلی به دفع مدفوع ندارند. این اتفاق معمولاً در طول روز اتفاق می افتد، در حالی که کودک بیدار و فعال است.

دلیل دیگر ممکن است علمی تر باشد: از آنجایی که مغز به بوی مدفوع عادت می کند، ممکن است کودک دیگر متوجه این بو نشود.

به طور معمول، بی اختیاری مدفوع به دو طبقه ی عمده و چند طبقه ی فرعی تقسیم بندی می شوند. این طبقات عمده عبارتند از: اولیه و ثانویه. بی اختیاری مدفوع اولیه زمانی طبقه بندی می شود که پس از رسیدن به سن زمانی و عقلی ۴ سال، ادامه داشته و دوره ی زمانی قبلی کنترل مدفوع حداقل به مدت زمان یک سال اتفاق نیفتاده باشد.

اگر باوجود یک سال کنترل، بی اختیاری مدفوع ظاهر شود، از نوع ثانویه تلقی می شود.


بی اختیاری مدفوع در کودکان
تشخیص
ملاک های تشخیص بی اختیاری مدفوع هستند عبارتند از:

دفع مکرر مدفوع در محل هایی که مناسب این منظور نمی باشد، خواه عمدی و یا خواه غیر عمدی باشد.
وقوع حداقل یک مورد در ماه به مدت زمان ۶ ماه .
سن زمانی و عقلی حداقل ۳ سال.
ناشی از علت های جسمی همانند: مگا کولولن، آگانگلیونی نیست.
معاینه رکتال که در آن پزشک یک انگشت دستکش دار را وارد رکتوم می کند تا انسداد و مشکلات عضلانی را بررسی کند.
اشعه ایکس
شکم درد
از دست دادن اشتها
ارزیابی روانشناختی برای تعیین علت در صورت ارتباط با استرس عاطفی، ترس یا چالش های رفتاری.
تخمین زده می شود که ۱٪ – ۲٪ از کودکان زیر ۱۰ سال تحت تاثیر انکوپرزیس قرار دارند. پسران بیشتر از دختران بی اختیاری مدفوع در کودکان را تجربه می کنند. تقریباً ۸۰ درصد از کودکان مبتلا پسر هستند.

علت مدفوع کودک در شلوار
سه نظریه ی عمده در مورد علت بی اختیاری مدفوع وجود دارد، این نظریه ها عبارتند از: نظریه طبی، نظریه ی پویایی روانی و یادگیری – رفتاری.

نظریه  طبی: این نظریه از دیدگاه رشد عصبی به مشکل نگاه می کند. بی اختیاری مدفوع در این چشم انداز، حاصل از نارسایی های رشدی در ساخت و کارکرد مکانیزم های تشریحی و فیزیولوژیکی مورد نیاز برای کنترل روده می باشد، این نارسایی ها موقتی به شمار می آیند. مشکلات پزشکی شامل موارد زیر می باشند:

اینرسی روده: روده بزرگ مدفوع را آنطور که باید حرکت نمی دهد.
آسیب عصبی دستگاه گوارش: ماهیچه های انتهای دستگاه گوارش (مقعد) به درستی بسته نمی شوند.
بیماری هیرشپرونگ: پایانه های عصبی در روده وجود ندارد، این امر باعث انسداد روده می شود و مدفوع نمی تواند دفع شود.

منبع:کانون مشاوران ایران-بی اختیاری مدفوع در کودکان
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

 حسادت کودکان به فرزند دوم، حسادت در کودکان از نظر روانشناسی، سن حسادت در کودکان، شدیدترین دوره حسادت کودک در این مقاله بررسی می شود و به تمام سوالات شما در این باره در قسمت نظرات پاسخ می دهیم پس این مقاله را از دست ندهید و ما را از نظرات خود آگاه کنید.

ممکن است شما نیز حسادت در کودکان را تجربه کرده باشید و حسادت در کودکان باعث می شود که در موقعیت های خاصی، رفتارهای حسادت آمیز نشان می دهد و باعث تعجب شما و اطرافیان می شود.

حسادت در کودکان از نظر روانشناسی
بررسی حسادت در کودکان از نظر روانشناسی نشان داده است که موقعیت های خای مانند رقابت، مقایسه با هم سن و سالان و یا فرق گذاشتن بین بچه ها، آتش حسادت را شعله ور تر می کند و باعث می شود تا فرزندتان نه تنها در هیچ کاری با شما همکاری نکند، بلکه دچار احساس خشم، عصبانیت و کینه نیز شود.

شاید برای تان عجیب باشد که یک مقایسه ی به ظاهر کوچک چگونه می تواند تا این حد برانگیزاننده باشد اما در حقیقت، قرار گرفتن در موقعیت های تبعیض، مقایسه و یا رقابت؛ این احساس را به همراه می آورد که ” من از دیگران کمتر هستم “ و باعث شکل گیری حد زیادی از ترس درونی می شود.

کودک ترسیده، تلاش می کند تا با رفتارهای حسادت آمیز از خود دفاع کند و توانایی اش در دفاع از حقوق خود را به نمایش بگذارد و حقوق خود را پس بگیرد.

متاسفانه این رفتارها در دراز مدت می تواند منجر به تنها ماندن کودک و یا کناره گرفتن دیگران از او نیز شود که مهارت های اجتماعی را به طور قابل توجهی تحت تاثیر قرار می دهد.

حسادت کودکان به فرزند دوم
از نظر روانشناسی، معمولا حسادت در حدود یک و نیم سالگی شکل می گیرد و در فاصله ی ۲ تا چهار سالگی بیشتر می شود.

این بین اگر فرزند تازه ای متولد شود، ممکن است کودک به رفتارهای نابه هنجار دیگری مانند افسردگی، بدغذایی، اضطراب و یا شب ادرار متوسل شود تا از این طریق اعتراض خود به شرایط را بیان کند.

به عبارت دیگر لازم است بدانید که این رفتارها بیش از آنکه یک اختلال باشند، روشی برای ابراز وجود هستند که فرزندتان از آن استفاده می کند.حسادت به بچه کوچکتر امری عادی می باشد ولی باید با کمک والدین کنترل شود. در ادامه راه های لازم برای درمان این مشکل آورده شده است.

رفتار با فرزند اول وقتی فرزند دوم به دنیا می آید
اگر فرزند شما عادت ندارد در کنار نوزادان باشد یا شما را کنار آن ها ببیند، ممکن است در ابتدا واکنش های شدیدی داشته باشد. خوب است که بتوانید زمان آرامی را با خانواده های دیگر بگذرانید تا او به این ایده عادت کند که اگر والدینش نوزادان دیگری را در آغوش بگیرند، باز هم او را دوست دارند و از او مراقبت خواهند کرد.


 حسادت کودکان به فرزند دوم
۵ نشانه حسادت در کودکان
نشانه‌های حسادت در کودک می‌تواند متفاوت باشد، اما معمولاً شامل فوران خشم یا گریه، نشان دادن پرخاشگری نسبت به خواهر و برادر یا همسالان، مقایسه بین خود و دیگران، یا خودداری از محبت می باشد.

توجه ناخواسته: کودکانی که حسادت از خود نشان می دهند اغلب دلبسته و خواستار توجه می شوند. آن ها ممکن است تقاضای بغل بیشتری داشته باشند یا نخواهند که اتاق را ترک کنید.
ناامنی: کودکان حسود اغلب احساس ناامنی می کنند و این را از طریق رفتارهای منفی مانند نام گذاری، قلدری یا کینه توزی نسبت به دیگران ابراز می کنند.

منبع:کانون مشاوران ایران-حسادت کودکان به فرزند دوم
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

حس مالکیت در کودکان یکی از موضوعات دشوار برای والدین و کودکان می باشد که چالش های زیادی را به همراه دارد.

این حس از سن ۲۰ماهگی شروع می شود و در سن دو و نیم سالگی به اوج می رسد، در این سن حساس کودکان به وسایل و اسباب بازی های خود احساس مالکیت بسیاری دارند و به هیچ عنوان حاضر نیستند آن را با دیگران تقسیم کنند.

والدین در این هنگام نمی دانند با فرزندشان چطور برخورد کنند و شیوه تربیتی صحیح را نمی دانند به همین دلیل این موضوع منجر می شود تا جروبحثی میان والدین و کودک به وجود آید.

والدین اگر  آگاهی درست و کافی را از احساس مالکیت کودک در این سن خاص داشته باشند به راحتی می توانند سازگاری و رشد اجتماعی کودک کمک کنند و به او کمک کند تا حس مالکیت کودک را رشد دهد.

 
حس مالکیت در کودکان چیست؟
کودک در هر دوره از رشد خود ویژگی ها و حالت های منحصر به فرد خودش را دارد و او در هر دوره از رشد کودک از نظر اجتماعی، شناختی، هیجانی و جسمانی ویژگی های خاصی از خود نشان می دهد.

یکی از ویژگی های مهمی که در رشد اجتماعی کودک به وجود می آید احساس مالکیت کودک می باشد.

کودک در دوره از رشد از سن ۲۰ماهگی تا ۵ سالگی احساس مالکیت خاصی کودک به وسایلش دارد و در سن ۲.۵ احساس مالکیت او به اوج می رسد.

کودکان نسبت به وسایل و اشیا بیرونی و اسباب بازی های خود بسیار حساس هستند و احساس تملک و مالکیت خاصی به آن ها دارند و اگر کسی وسایل آن ها را بردارد و یا احساس کنند که وسایل آن ها در خطر هستند واکنش هایی از خود نشان می دهند.

واکنش های آن ها می تواند به صورت گریه و زاری و لجبازی کردن باشد و هم چنین می تواند مقاومت خاصی برای به دست آوردن وسایل خود نشان دهند.

احترام به حس مالکیت کودک
والدین معمولا اطلاعاتی در مورد احساس مالکلیت در کودکان و روش های صحیح برخورد با کودک در این زمینه را نمی دانند.

به همین دلیل رفتار نادرستی با کودک دارند و این رفتار نامناسب باعث می شود تا بر سازگاری و رشد اجتماعی کودک تاثیر منفی بگذارد.

والدین باید در مورد این موضوع اطلاعات و آگاهی خود را بالا ببرند تا بتوانند در رشد اجتماعی کودک به او کمک کنند چون رشد اجتماعی یکی از عوامل اصلی رشد کودک می باشد.

باید درک کنید که این موضوع طبیعی است و برای رشد اجتماعی کودک لازم می باشد و کودکی که این احساس را دارد رفتارهای ناهنجاری از خود نشان نمی دهد.

برخورد صحیح با حس مالکیت کودکان
طرز برخورد با احساس مالکیت در کودک بسیار مهم است زیرا اگر به حس کودک توجه نشود و به آن احترام گذاشته نشود کودک آزرده خاطر و ناراحت می شود و ممکن است نسبت به والدینش دلگیر شده و حس خوبی نداشته باشد و فکر و نگرش او نسبت به خانواده و اطرافیانش تغییر می کند.

والدین باید بهترین و مناسب ترین برخورد را با کودک خود داشته باشند تا به روحیات او لطمه ای وارد نشود، والدین باید به این نیاز کودک توجه خاصی داشته باشند و به آن احترام بگذارند.

علاوه بر احترام گذاشتن به کودک باید حس همدلی، دوستی و بخشندگی را به کودک آموزش دهند تا کودک به خوبی رشد کند.

۱. استفاده از وسایل و اسباب بازی به صورت مشترک
در این سن باید کودک را با بازی های گروهی آشنا کرد تا دوستانی برای خود پیدا کند و با چند کودک با هم بازی کنند و هدف آن ها در بازی یکی باشد.

همچنین می توان کودک را برای همکاری در کارها دعوت کرد و کارها را با او تقسیم کرد، و به کودک آموزش داد تا به یک هدف مشترک به خوبی برسد.

اگر با کودک برخورد درست و صحیحی داشته باشید می توانید او را با همکاری، رعایت نوبت و بخشندگی به خوبی آشنا کنید و این ویژگی ها را در او تقویت کنید.

۲. حس مالکیت در کودکان، گفتگو با کودک
والدین می توانند با کودک خود به گفتگو بپردازند و مسائل را برای او توضیح دهند این برخورد می تواند مفید باشد.

اگر نسبت به وسایلش بسیار حساس باشد و تملک خاصی به آن ها داشته باشد می توانید دلیل این رفتارش را از او بپرسید که چرا این حس را نسبت به وسایلش دارد.

این رفتار صحیح باعث خواهد شد تا کودک احساس خود را به خوبی بیان کند و شما متوجه شوید که کودک به چه دلایلی این رفتار را از خود نشان می دهد.


حس مالکیت در کودکان
۳. آموزش به کودک هنگام ندادن اسباب بازی به دیگران
اگر کودک به یکی از اسباب بازی هایش بسیار احساس مالکیت می کند و تملک خاصی به آن دارد و تحت هیچ شرایطی آن را به دوستان و همبازی ها خود نمی دهد باید با کودک خود حرف بزنید و به او فرصت دهید تا در مورد حرف های شما فکر کند.

با این روش شما می توانید او را با مفاهیمی مانند تقسیم کردن وسایل، بازی مشترک و گروهی را برای او بیان کنید تا دفعه بعد راحتر با همبازی هایش بازی کند.

منبع:کانون مشاوران ایران-حس مالکیت در کودکان| ۱۱ درمان قطعی روانشناسی
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

” وادار کردن آنها برای نوشتن تکالیف مانند یک مبارزه دشوار است و در ریاضی و علوم هیچ وقت نتوانستم کاری از پیش ببرم”

این جملات را به کرات از والدین می شنویم. گاهی اوقات تکالیف برای والدین دلهره اور هستند همانطور که برای بچه ها هستند. والدین نگران می شوند وقتی‌که بچه ها تکالیف خودرا برای دقیقه اخر می‌گذارند یا از انجام همه انها سر باز میزنند، که می‌تواند منجر به درگیری در خانه شود. از طرف دیگر والدین همچنین ممکن است دلهره داشته باشند که اگر بچه ها از انها کمک بخواهند قادر به کمک کردن نباشند.

کنار امدن با تکلیف

به بچه ها شانس صحبت درباره تکالیف مدرسه شان را بدهید- وقتی‌که شما از انها درباره روزشان می پرسید بررسی کنید تا ببینید که انها چه چیزهایی را یاد می‌گیرند. حتی اگر در باره یک موضوع خاص اطلاعاتی ندارید همچنان شما می‌توانید با گوش کردن و کمک به انها برای پیدا کردن جوابهایشان، کمک کنید. اگر شما تکلیفی که به انها داده شده است را متوجه نمی‌شوید، انرا در اینترنت جستجو کنید یا از دوستان و خانواده سوال کنید. وقتیکه شما درکی از کار دارید ممکن است بهتر بتوانید کودک خود را پشتیبانی کنید.

به فرزندانتان برای پذیرش مسئولیت سازمان دهی و انجام تکالیفشان کمک کنید. هرگز فراموش نکنید که فرزندتان را برای کاری که در انجام ان شرکت دارند تشویق کنید. بسیاری از مدارس یک دفتر تکالیف یا دفتر ثبت وقایع روزانه دارند که والدین هر روز باید انرا امضا کنند. این به شما و فرزندتان برای دنبال کردن تکالیف  کمک می‌کند .

ایجاد یک محیط مناسب برای تکالیف

بعضی از کودکان ترجیح میدهند که تکالیف را بلافاصله بعد از مدرسه انجام دهند در حالیکه برخی دیگر ترجیح می‌دهند تا ابتدا کمی استراحت کنند. به کودکتان اجازه دهید که یک روش مناسب خود بیابد و انرا دنبال کند. ایجاد یک مکان مناسب که انها بتوانند تکالیف خود را انجام دهند مهم است، در حالت ایده ال محیطی تمیز با نور مناسب و بدون مزاحمت. اگر انها ترجیح میدهند با موسیقی کار کنند به انها اجازه دهید.

اگر شما فضایی در خانه ندارید یا به مکانی برای دسترسی به اینترنت احتیاج دارید، کتابخانه را امتحان کنید. هیچ چیزی ارزش انرا ندارد که در حالیکه منابع انلاین عالی بسیاری برای کمک به تکالیف فرزندانتان وجود دارد، کودک شما تکالیفش به تنهایی انجام دهد و به تنهایی یاد بگیرد.

منبع:کانون مشاوران ایران-چالش نوشتن تکالیف مدرسه
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

ممکن است کودکانی را دیده باشید که در مواقع احساس تنهایی، ناکامی و خشم، دست به خودزنی می زنند.

رفتارهای خودآزارگرانه ی این دسته از کودکان دامنه ی وسیعی از جمله کشیدن موهایشان، به زمین انداختن خود، مشت کوبیدن به دیوار، به سر و صورت زدن و رفتارهای خطرناک تری مانند آسیب زدن به خود با اشیای مختلف را در بر می گیرد.

خودزنی کودک
والدین و مراقبان با مشاهده این علائم احساس سردرگمی، عصبانیت و درماندگی می کنند، اما بسیاری نمی دانند از کجا شروع کنند. در صورت مشاهده خودزنی کودکان و نوجوانان این مقاله را از دست ندهید.

هدف کودک از خود زنی چیست؟
در حقیقت هدف کودک از انجام این رفتارها تنها یک چیز است ” محقق کردن خواسته ی خود با توسل به زور و اجبار”.

کودکانی که در سنین پایین با انجام رفتارهای خودآزارگرانه موفق به تحقق خواسته هایشان می شوند، در نوجوانی، جوانی و بزرگسالی نیز شیوه ی جدیدی را اتخاذ نخواهند کرد.

این افراد برای رسیدن به اهداف ریز و درشت خود، آسیب زدن به سلامتی شان را نشانه می گیرند و آمارها حاکی از تعداد زیاد اقدام به خودکشی در آن هاست.

چرا همه ی کودکان خودزنی نمی کنند؟
براساس تحقیقات، احساسات تجربه شده توسط کودکی که دست به خود زنی می زند تا حد زیادی با بزرگسالان یکی است.

نوع انسانی با قرار گرفتن در معرض ناکامی، احساس درد و رنج روانی زیادی را تجربه کرده و برای کاهش آن دست به رفتارهای خودآسیب رسان می زند.

بنابراین ممکن است در همه ی کودکان نمونه هایی از آسیب زدن به خود را درسنین پایین مشاهده کنید.

نکته ی قابل توجه آن است که چرا این رفتارها در گروهی از کودکان ادامه دار می شود در حالیکه در گروهی دیگر به سرعت خاموش می شود؟

در پاسخ باید گفت دسته ای از دلایل در کنار هم منجربه تداوم خودزنی کودکان می شود:

۱) عدم آگاهی کودکان از شیوه های صحیح تحقق خواسته ها منجر به استفاده از روش های ناپخته ی ابرازگری هیجانی مانند خود زنی می شود.

در این موارد، لازم است شما به عنوان والدین، شیوه ی صحیح بیان خواسته ها را به فرزندتان آموزش دهید.

به عنوان مثال در وضعیتی خودتان را هم قد کودک قرار دهید و با آرامش و منطق به او بگویید که ” وقتی بچه ای داد می زند یا به خودش آسیب می زنه، من اصلا نمی فهمم اون چی میخواد. تنها راهش اینه که اون اشکاشو پاک کنه و چیزی که میخواد رو بهم بگه تا بتونیم با هم حرف بزنیم”.

۲) عدم اقتدار والدین نیز در تداوم این نوع رفتارها بسیار موثر است.

اگر کودک بتواند با نشانه گرفتن سلامتی اش، شما را تحت تاثیر قرار دهد و از موضع اقتدار خارج کند، می توانید مطمین باشید که همیشه با استفاده از این قبل رفتارها دست به کنترل شما خواهد زد. بنابراین لازم است، مقتدرانه عمل کنید.

به این منظور، در مقابل رفتاهای خودآزارگرانه ی کودک، “واکنشی حاکی از بی توجهی” بسیار موثر است.

منبع:کانون مشاوران ایران-با خودزنی کودکان چگونه برخورد کنیم؟
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

ممکن است عجیب به نظر برسد که کودکانی که به دیگران صدمه می‌زنند در واقع کودکانی ترسو هستند!

ترس‌هایی که منجر به ایجاد مشکل در کودک آسیب رسان می شود، معمولا ریشه در تجارب ترس اولیه در زندگی اش دارد، با وجود اینکه کودک به هیچ وجه ترسو به نظر نمی رسد!

کودک وحشت زده برای مدیریت ترسش، رفتارهای پرخاشگرانه ای را تولید می کند که این رفتارها هر زمانی که او احساس تنش کند، شعله ور می شوند. به جای گریه یا صحبت کردن، وقتی که از چیزی می‌ترسد، وحشت زده و هول می شود، و این امر ترسش را تشدید می کند طوری که نمی تواند درخواست کمک کند.

به منظور کمک به یک کودک ترسو، لازم نیست که حتما دلیل ترسو بودنش را بدانید. آنچه که لازم است انجام اقداماتی  برای افزایش حس ایمنی اش و برقرار کردن ارتباط با شماست، چه پدر مادر او باشید چه یک مراقب و یا یک دوست محبوب او. همچنین شما باید اقداماتی برای جلوگیری از هرگونه اسیب رساندن تکانشی او به دیگران انجام دهید.

همانگونه که شما با او ارتباط برقرار می کنید و از او محافظت می کنید، کودک احساسات اتشینی که وی را به کتک زدن سوق می دهد با شما در میان می گذارد. گوش دادن به احساسات یک کودک در حالی که مانع از آسیب رسانی او به شخص دیگری می شوید، به او اجازه می دهد تا ترس های پنهانش را آزاد کند. بنابراین او آرام می شود و به دیگران به عنوان دوستانش نگاه می کند نه به عنوان یک تهدید. در زیر روش هایی برای مقابله با این رفتارهای ذکر شده اند:

اول، یک ارتباط قوی تر بسازید:

فرصت هایی را برای ارتباط بیشتر و کامل تر ایجاد کنید. صرف کردن زمان های خاص برای او ابزاری است که برای ایجاد ارتباط،ایده آل است. اگر او بچه خودتان است، تلاش کنید که یک زمان خاص کوتاهی  را در همان اوایل روز به او اختصاص دهید، شاید به محض بیدار شدن، به طوری که کودک شما روز را با پیشنهاد شما درباره ی آنچه که او می خواهد برای ۵ یا ۱۰ دقیقه اول روز انجام دهد، آغاز کند. این کار را با صمیمیت انجام دهید، با مهربانی به او توجه کنید.

این کمک می کند که یک کودک بفهمد که برای شما مهم است، حتی با وجود خواهر و برادرهای دیگر، یک برنامه ی صبحگاهی و یا تماس های تلفنی در ابتدای روز که شما باید به آنها هم بپردازید.

اگر کودک فرد آشناییست که جزء خانواده شما نیست، تلاش کنید که در اولین فرصتی که او را دیدید برایش زمان ویژه ای در نظر بگیرید و به او اهمیت دهید.

برای مثال،در زمان بازی ،شما ممکن است تعدادی بازی پرسرو صدا یا بازی هایی مثل قایم باشک را برای ارتباط برقرار کردن بین بچه هایی که با هم بازی می کنند راه بیاندازید. خودتان را به جمع آنها اضافه کنید، روی زمین بنشینید و با آنها به شکلی محبت آمیز بازی کنید. اگر می‌توانید با برعهده گرفتن نقش فردی که قدرت کمتری دارد باعث خنده و شادی آنها شوید، شرایطی فراهم کنید که  بچه ها با هم به منظور”دستگیرکردن”شما با بالش ها یا بادکنک ها، یا با بیرون پریدن از جایی که  در بازی قایم باشک برای “ترساندن” شما قایم شده اند، با هم همکاری کنند.

وقتی آنها می خندند (بدون اینکه غلغلک شوند) و حس”برنده” شدن دارند، این نشان می دهد که شما امر اهمیت دادن به آن ها را به خوبی انجام داده اید. خندیدن و احساس ایمنی و قدرت بچه ها که نتیجه ی اهمیت دادن به آنهاست،کمک می‌کند که با هم پیوند داشته باشند و تنش هارا کاهش می دهد و این امر به آنها کمک می کند که در حضور شما احساس امنیت و ارزشمندی و اطمینان خاطر داشته باشند.

در یک گردهمایی خانوادگی، شما ممکن است یک بازی گرگم به هوا و یا “من می خواهم شما را بگیرم” که بچه ها می توانند در آن برنده شوند، راه بیاندازید. برای مثال، شما ممکن است دست هایتان را باز کنید و سعی کنید به آنها نشان دهید که یک خرس بزرگ هستید. اما تلوتلو بخورید و مغلوب شوید ونشان دهید که از آنها شکست خوردید. ان ها عاشق این هستند که بهتر از شما باشند.سپس آنها را نوازش کنید و مطمئنشان کنید که آنها از شما بهترند. درحین بازی با انها تماس چشمی برقرار کنید. توسط آنها گول بخورید اما دوباره بلند شوید و تلاش کنید. این نوع بازی منجر به ایجاد احساس قدرت خالص در این نوع کودکان می شود.

یک کودک ممکن است در طول زمان بازی فرصتی پیدا کند تا ناراحتیش را به شیوه ای عملی تر نشان دهد، او ممکن است با آرنج محکم به شما ضربه بزند، یا در کلوچه ای که به او تعارف می کنید نقصی پیدا کند، یا به چشم های شما خیره شود و شروع کند با مداد رنگی دیوار خانه تان را خط خطی کند. وقتی شما به ارامی به او نزدیک می شوید تا محدودیت هایی را برای او ایجاد کنید، دلیلی برای گریه کردن، اوقات تلخی پیدا می کند. این ابراز احساسات در واقع شروعی برای درمان احساساتیست که او به همراه دارد، و به احتمال زیاد همان احساساتی هستند که گاهی اوقات او را تحریک به صدمه زدن می کنند.

دوم، وقتی که او گریه و زاری میکند شنونده باشید:

به این معنی که نزدیکش بمانید و متقابلا طوفان عاطفی به راه نیندازید و به کودک اجازه دهید که بداند شما کنار او هستید. اگر شما از او حمایت کنید، او ترس ها و ناراحتی هایش را بیرون می ریزد. اغلب یک کودک به سرعت ،گفتن:”کلوچه من شکسته شده،من یک کلوچه جدید می خواهم” را با”من مادرم را می خواهم” عوض می کند. به مرور شکایت او تبدیل به وحشت می شود. شنونده باشید. شما لازم نیست که تلاش کنید چیزی را رفع و رجوع کنید. شما فقط فرد مناسبی برای گوش کردن به او هستید. اجازه دهید در مورد ضریه خوردن دست یا آرنجش، در مورد نیاز داشتن به یک کلوچه کامل، یا در مورد هر نیاز فوری دیگری در ان لحظه احساس وحشت کند. بعدا وقت برای باندپیچی کردن دستش یا تهیه کلوچه کامل برای او وجود دارد. در حال حاضر، اجازه دهید او به شما نشان دهد که چقدر و چطور ناراحت است.

منبع:کانون مشاوران ایران-توقف کتک زدن بچه های دیگر
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

کودکان ویژگی های فیزیکی والدینشان را به ارث می برند، ولی دانشمندان در رابطه با به ارث بردن ویژگی های شخصیتی والدین توسط کودکان کمتر مطمئن هستند. برخی از ویژگی های شخصیتی که در کودکان ظاهر می شوند پایه ی ژنتیکی دارند، ولی در شکل گیری شخصیت چندین ژن نقش دارند. محیط نیز در شکل گیری رشد ویژگی های شخصیتی نقش دارند. با وجود اینکه ممکن است کودک شما در برخی ویژگی های شخصیتی گرایش ژنتیکی نشان دهند با این حال این ویژگی ها زمانی خود را نشان می دهند که محیط شرایط لازم برای بروز صفات مرتبط با این ژن ها را فراهم سازد.

ژنتیک و شخصیت
محققین در شکل گیری ویژگی های شخصیتی ویژگی های ژنتیکی را دخیل می دانند. ژن‌های مختلفی در کودک وجود دارند که باعث شکل گیری ویژگی شخصیتی کودک می شوند. در برخی موارد به دلیل تاثیر شرایط محیطی و یا تاثیر ژن های دیگر برخی از ژن‌ها فعال و یا غیر فعال می شوند. بر طبق گزارش شبکه ی خبری ژنوم، ژنها از طریق پیام های شیمیایی مانند ترشح هورمون سرتونین و دوپامین که می توانند تاثیرات عمیقی بر روی مغز داشته باشند ویژگی های شخصیتی فرد مانند اضطراب و خجالتی بودن را تحت تاثیر قرار می‌دهند.

تاثیر وراثت در مقابل تاثیر محیط
حدود ۴۰ درصد از ویژگی های شخصیتی از طریق وراثت به ارث می رسند، بر طبق نظریه دکتر دیوید فاندر، پرفسور روانشناسی دانشگاه ریورساید کالیفرنیا، و نویسنده ی «معمای شخصیت». این نظریه به طور قابل توجهی تاثیر محیط را مورد بررسی قرار داده است. فاکتورهای محیطی به چیزی بیشتر از محل زندگی فردر اشاره دارند؛ تاثیرات فرهنگی و تجربیات اولیه زندگی و شرایطی که در آن شخص بزرگ شده بر شخصیت فرد اثر گذارند. برای مثال بر طبق نظریه ی دکتر فاندر افرادی که حامل ژن تاثیر گذار بر سروتونین هستند در معرض خطر افسردگی و رفتارهای ضد اجتماعی بیشتری هستند، اما تنها زمانی که کودکی انها سرشار از استرس و بدرفتاری از سوی محیط باشد.

صفات خانوادگی
حتی دوقلوهای همسان، کسانی که آرایش ژنتیکی یکسان دارند، ویژگی های شخصیتی یکسانی ندارند. در حالی که آنها رفتارهای شخصیتی نزدیک تری در مقابل دوقلوهای ناهمسان و خواهر و برادهای غیر دوقلو دارند، آنها تنها ۵۰ درصد از ویژگی های شخصیتی یکسانی برخوردارند بر اساس گفته روانشناس کودک دکتر دیوید شافر در کتابش «جامعه و رشد شخصیت». دوقلوهای ناهمسان حدود ۳۰ درصد از ویژگی های شخصیتی یکسانی برخوردارند، در حالی که خواهر و بردارهای غیر دوقلو ۲۰ درصد از ویژگی های شخصیتی یکسانی را دارا می باشند. از لحاظ بیولوژیکی کودکانی که در یک خانواده بزرگ شده اند از نظر ویژگی های شخصیتی تنها ۷ درصد به یکدیگر شباهت دارند.

منبع:کانون مشاوران ایران-آیا کودکان شخصیت والدینشان را به ارث می برند؟
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

در این مقاله نکاتی مطرح می شود که این کار را برای کودکان و والدین آسان تر می کند

آماده سازی فرزندتان برای سال تحصیلی جدید

اخرین هفته ی تابستان در حال سپری شدن است و سال تحصیلی جدید در پیش است. شما نمی توانید منتظر بمانید که فرزندتان خود به خود خودش را برای سال تحصیلی جدید آماده کند و نظم و ترتیب قبل را در پیش بگیرد. در اینجا نکاتی مطرح می شود که شما به وسیله ی آن می توانید این کار را راحت تر انجام دهید: بازگشت به مدرسه همیشه یک جابه جایی و انتقال مهم تلقی می شود.

کودکانی که برای اولین بار می خواهند وارد مدرسه شوند و یا کودکانی که می خواهند به مدرسه ی جدیدی وارد شوند باید خود را با شرایط جدیدی سازگار کنند، حتی رفتن به کلاس بالاتر نیز برای کودک مسائلی را پیش رو دارد مانند روبرو شدن با سطح تحصیلی بالاتر و درس های علمی تر، معلم جدید، و یک دایره ی اجتماعی متغیر. خبر خوب این است که با مقداری آماده سازی و سازماندهی شما می توانید اخرین هفته ی تابستان را برای کودکتان لذت بخش کنید و اولین هفته ی تحصیلی را برای خودتان و فرزندتان آسان تر سازید.

در اینجا چگونگی این کار بیان می شود:

۱- از اینکه کودکتان با مدرسه اش آشناست اطمینان حاصل کنید

اگر کودکتان سال قبل نیز در همین مدرسه بوده است این خیلی خوب است ! شما تنها لازم است تغییراتی را که امسال اتفاق می افتد را برای کودکتان توضیح دهید.

«حالا تو اولین سطح تحصیلی ات را شروع می کنی، تو باید در زمین بازی بچه ها بازی کنی، و با بچه های دیگر در سالن ناهار خوری غذا بخوری.» «حالا تو سال سومی هستی، تو هر روز باید تکالیفت را انجام بدهی.» «حالا تو وارد دوره ی راهنمایی شده ای، تو خودت باید به مدرسه بروی. نیاز است که با هم رد شدن از خیابان را تمرین کنیم.»

ولی اگر این اولین سال تحصیلی کودکتان باشد، پس لازم است که شما با کودکتان به انجا سر بزنید. حتی اگر این آشناسازی ابتدایی یک روز قبل از شروع مدرسه باشد، به مدرسه بروید و با محیط آن آشنا شوید. اگر می توانید وارد زمین بازی شوید، این یک مزیت است که کودکتان را با آنجا آشنا کنید. و اگر نمی توانید وارد زمین بازی شوید از پشت حصار زمین را به او نشان دهید و او را نسبت به آن هیجان زده کنید.

اگر ساختمان مدرسه باز است، با همدیگر وارد مدرسه شده و مکان های به خصوص مدرسه را با یکدیگر بررسی کنید. به کتابخانه سر بزنید، وارد یکی دو تا از کلاس ها شوید، از سرویس بهداشتی آنجا استفاده کنید (نیاز است که احساس امنیت نسبت به این مکان را در فرزندتان به وجود بیاورید) با انجام این کار به موفقیتی بزرگی دست پیدا می کنید. ممکن است شما فقط بتوانید وارد دفتر مدرسه شوید، شما می توانید در دفتر توضیح دهید که کودکتان تازه وارد این مدرسه شده است و می خواهد با محیط مدرسه آشنا شود و مکان های آن را بشناسد، و کارکنان مدرسه را به کودکتان معرفی کنید، هر چه کودکتان بیشتر با محیط مدرسه آشنا شود ترس از ناشناخته ها در او کمتر می شود و در اولین روز مدرسه احساس راحتی بیشتری را خواهد داشت.

۲- از هر فرصتی برای آشنایی بیشتر کودک استفاده کنید

بسیاری از مدارس برای کودکانی که اولین بار وارد آن مدرسه می شود موقعیت هایی را تدارک می بینند که کودک بتواند با آنجا آشنا شود. اگر مدرسه برنامه ی خاصی برای این منظور ندارد، از آنها بخواهید که یک روز شما و کودکتان قبل از شروع مدرسه به آنجا بروید و با معلم جدید ملاقات داشته باشید. معلم ها قبل از شروع مدرسه مشغول آماده کردن اتاقشان هستند، ولی هر معلم باتجربه ای از ملاقات با یک دانش اموز جدید و به وجود آوردن احساس خوب در دانش آموز خوشحال می شود، معلم ها می دانند که باید به دانش آموزانشان برای شروع سال تحصیلی جدید کمک کنند.

۳- کاری کنید که کودک راحت تر با معلمش ارتباط برقرار کند

همه ی کودکان نیاز دارند که از ارتباط با معلمشان در کلاس درس احساس راحتی کنند. تا زمانی که این مشکل حل نشود کودک برای یادگیری آماده گی ندارد. معلمهای با تجربه این مسئله را می دانند و شرایطی را مهیا می کنند که دانش آموز از نظر احساسی برای شروع سال تحصیلی جدید آماده گی لازم را به دست بیاورد. قطعا، اگر شما شرایطی را فراهم کنید که کودک با معلم بیشتر آشنا شود، هر کاری که می توانید در این زمینه انجام دهید: راه های زیادی برای اینکه کودکتان بتواند معلمی را که قبلا ندیده را بشناسد و این احساس در او به وجود آید که او را می شناسد.

منبع:کانون مشاوران ایران-بازگشت به مدرسه یک جابجایی مهم برای کودک
 

  • سارا پارسایی
  • ۰
  • ۰

رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب یکی از چالش های اصلی والدین می باشد. به عنوان بزرگسال، انتظار داریم که فرزندانمان به ما احترام بگذارند علاوه بر این جامعه نیز از کودکان انتظار دارد که محترمانه رفتار کنند.

به عبارت دیگر بسیاری از حرف های ما از این باور قدیمی ناشی می‌شود که نوجوانان باید مطیع، ساکت باشند و همانطور که والدینشان می‌گویند عمل کنند. با این حال، هرکسی که بیش از یک ساعت در اطراف نوجوان باشد می‌داند که اغلب اینطور نیست. بنابراین سوال اصلی این است که:

چگونه می‌توانیم انتظاراتمان از احترام با نیاز فرزندمان به استقلال تطبیق دهیم؟

رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب
چرا نوجوان پرخاشگری می کند؟
دلایل متعددی وجود دارد که ممکن است نوجوان بی احترامی کند.

در ابتدا ممکن است متوجه نشود که این رفتار بی احترامی است. به عنوان مثال، زیر سوال بردن تصمیم والدین ممکن است بزرگسال را ناراحت کند اما برای کودک، ممکن است به سادگی راهی برای برآورده کردن نیازهای او باشد.

دلیل دیگر می تواند این باشد که کودک در لحظه عمل می کند بنابراین بر روی دستیابی به آنچه می خواهد تمرکز کرده و به این واقعیت توجه نمی کند که رفتار او در واقع نتیجه معکوس دارد و مشکل بزرگ تری را ایجاد می کند.

برخی دیگر از بچه‌ها در مدیریت استرس و احساساتی که در مواجهه با محدودیت «نه» ایجاد می شود، مشکل دارند و نمی‌توانند آن را مدیریت کنند. نوجوانی و هورمون‌ها هم خود وضعیت را دشوار تر می کنند و باعث می شوند که احساسات و تحریک‌پذیری به سرعت تشدید شوند.

موارد زیر در ایجاد و تشدید پرخاشگری نوجوان نقش زیادی دارند:

رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب- عزت نفس پایین
قربانی قلدری یا فشار مداوم و ناسالم همسالان

تعارض درون خانواده
رویداد آسیب زا
مرگ یکی از عزیزان
مسائل مربوط به فرزندخواندگی
سوء مصرف مواد
طلاق
تجاوز
غم و اندوه
رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب
رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب
۱٫ تصمیم بگیرید که کدام رفتارها باید مورد توجه قرار گیرند.
اکثر نوجوانان حداقل چند بار در زندگی رفتارهای پرخاشگرانه را نشان داده اند. ولی برخی از رفتارها را می توان جدی نگرفت و رها کرد.

به جای چیزهای کوچک بر روی مسائل بزرگ‌تر بی‌احترامی تمرکز کنید (مانند فریاد زدن، فحش دادن، به هم کوبیدن درها، فریاد زدن «از شما متنفرم») به عنوان والد این شما هستید که باید انتخاب کنید چه رفتارهایی مهم تر هستند و روی آن ها کار کنید.

سعی نکنید تمام رفتارهای فرزند خود را تغییر دهید زیرا این کار باعث استرس و مقاومت شدید فرزندتان می شود.

۲٫ مسئولیت بی احترامی به فرزندتان را به عهده نگیرید.
یکی از دلایلی که  نوجوان پرخاشگر و بی ادب ما را اذیت می کند این است که اغلب احساس می کنیم این بازتابی از عدم تربیت ماست.

در اکثر مواقع فرزندان فکر می کنند که اگر فرزندم اینگونه رفتار کند، دیگران فکر می کنند من چه نوع پدر و مادری هستم؟ با دقت به یاد داشته باشید که رفتار فرزندتان بازتابی از اوست نه شما.

رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب
ژانویه 24, 2023
۱۵ رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب
۴٫ برای فرزندتان تعریف کنید که بی احترامی چیست.
با کودک خود در مورد اینکه کدام رفتار محترمانه است و کدام رفتار غیر قابل احترام صحبت کنید. ما اغلب از فرزندانمان انتظار داریم که همه چیز را بداند بدون اینکه به او بگوییم.

در واقع باید به آن ها بگویید «وقتی سر من فریاد می زنید، این بی احترامی است.» تصور نکنید که فقط به این دلیل که فرزند شما به سنین نوجوانی رسیده است همه چیز را درک می کند و دیگر نیازی نیست به او بگویید.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-۱۵ رفتار با نوجوان پرخاشگر و بی ادب
 

  • سارا پارسایی